از آنجا که تشخیص زود هنگام سرطان دهان، باعث درمان و بهبودی کامل آن میشود سازمان جهانی بهداشت به کلیه افراد توصیه میکند ؛ در صورت مشاهده برخی علائم خاص سریعا با پزشک متخصص مشورت کنند.
در سراسر جهان، سرطان دهان یکی از شایعترین سرطانها هستند و تقریباً ۵ درصد کل سرطانهای بدن را تشکیل میدهند و یکی از علل شایع مرگ و میر هستند. سرطانهایی که در نواحی لب، لثه، زبان یا مخاط دهان ایجاد میشوند، در این دسته قرار میگیرند. سرطان دهانی معمولاً در افراد بالای ۴۰ سال ایجاد میشوند و احتمال بروز آنها با بالا رفتن سن افزایش مییابد.
سرطان دهان چهارمین سرطان شایع آقایان و ششمین سرطان شایع در میان خانمها است. این سرطان در هندوستان عامل ۵۰ درصد از سرطانهای مرگبار است اما در دنیای غرب، این آمار تنها ۴ درصد را شامل میشود. نسبت ابتلای مردان به سرطان دهان، سه برابر زنان است.
سرطان دهان بیشتر مردان را گرفتار میکنند ولی با وجود افزایش استعمال دخانیات در زنان، ممکن است این نسبت تغییر یابد. این سرطان به راحتی قابل تشخیص هستند. علایم اولیه سرطان دهان به راحتی قابل مشاهده یا لمس میباشد. هرگونه زخم یا تورم در دهان یا وجود توده در گردن که بیشتر از ۲ هفته باقی بماند، باید توسط پزشک مورد بررسی قرار گیرد. گرچه بیشتر این علایم مربوط به سرطان نیستند، مراجعه به موقع به پزشک میتواند باعث نجات جان بیمار گردد.
سرطان دهان در صورتی که در مراحل اولیه تشخیص داده شده و درمان شوند، شانس زیادی برای بهبود کامل دارند. گرچه هنوز علت اصلی سرطان دهان شناخته شده نیست، تحقیقات نشان داده است که بیشتر این سرطانها توسط عواملی که با روش زندگی ارتباط دارد، ایجاد میشوند.
بیمارانی که زیاد سیگار میکشند یا تنباکو میجوند و افرادی که مشروبات الکلی به مقدار فراوان مصرف میکنند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان دهان هستند.
علاوه بر آن، افرادی که مدت طولانی در آفتاب میمانند، احتمال بیشتری برای ابتلا به سرطان لب دارند. تغییرات مختصر در روش زندگی مثل عدم استعمال دخانیات، مصرف الکل و محافظت از تابشهای نور آفتاب میتواند باعث کاهش احتمال ابتلا به سرطان دهان گردد.
● علائم زیر می تواند اولین نشانه های سرطان دهان باشد ضمن اینکه به یاد داشته باشید وجود تنها یک یا دو علامت نشاندهنده ابتلای شما به سرطان دهان نیست اما بررسی های تشخیصی لازم است صورت گیرد :
درد در ناحیه دهان که همراه با خونریزی می باشد و بهبود نمی یابد
توده یا ضخیم شدگی در گونه
قسمت های سفید یا قرمزرنگ بر روی لثه ها، زبان، لوزه و یا مخاط دهان
گلودرد و یا احساس گرفتگی گلو
مشکل در جوییدن و قورت دادن غذا و یا حرکت و چرخاندن زبان یا فک
احساس ناراحتی هنگام صحبت کردن
کاهش وزن ناگهانی
ورم غده های لنفاوی در گردن
احساس خواب آلودگی
فقدان حس یا درد هنگام لمس قسمت هایی از صورت، دهان و گردن
دردهای دائمی بر روی صورت، گردن یا دهان که سریعا خونریزی می کند و طی دو هفته بهبود نمی یابد
تغییر کیفیت صدا یا خشونت صدا
درد گوش
● پیشگیری
- سیگار کشیدن و مصرف الکل احتمال ابتلا به سرطان دهان را افزایش می دهد.
- مصرف روزانه میوه و سبزیجات تازه می تواند از ابتلا به سرطان دهان جلوگیری کند.
-بهداشت دهان و دندان را حتما رعایت کنید.
● عوامل خطر
- جنس : مردان دو برابر زنان به این بیماری مبتلا می شوند.
- سن : با افزایش سن، احتمال ابتلا به این سرطان بیشتر می شود، ولی از هر سه نفر مبتلا یک نفر کمتر از ۵۵ سال سن دارد.
- مصرف سیگار و الکل : مصرف همزمان سیگار و الکل به مقدار قابل توجهی شانس ابتلا به این بیماری را زیاد می کند.
- در معرض نور آفتاب قرار گرفتن : بسیاری از افراد مبتلا به سرطان لب، شغل هایی دارند که باید برای مدت طولانی در معرض آفتاب باشند.
- رژیم غذایی : رژیم غذایی که مصرف میوه و سبزیجات در آن کم است، شانس زیادی برای ابتلا به این سرطان را دارد.
- آسیب های مزمن : مانند استفاده از دندان مصنوعی
- مصرف داروهایی که سیستم ایمنی بدن را تضعیف می کنند.
- بهداشت ضعیف دهان و دندان
- سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان دهان
● درمان
- عکسبرداری پزشکی برای تشخیص و اطلاع از پیشرفت سرطان انجام می گیرد.
- رادیوتراپی و جراحی مهمترین روش برای درمان سرطان می باشد.
- درنوع پیشرفته آن شیمی درمانی هم توصیه شده است.
- بیوپسی (نمونه برداری) لثه و زبان هم ممکن است انجام شود.
- اگر سرطان گسترده باشد، از سی تی اسکن و اشعه x هم استفاده می شود.
- در مواردی از آندوسکوپی هم استفاده می شود. به این صورت که پزشک متخصص، لوله نورانی را از گلوی بیمار وارد می کند تا سرطان را بررسی کند.
ادامه خبر...
* رئیس دولت درتازهترین سخنرانیاش از وضعیت زندگی مردم ایران گلایه مند شده و اعلام داشته است: «به خدا ظلم است که ملت ایران در این تراز زندگی کنند.» این جمله از آن جهت قابل توجه است که توسط مقام مسوولی مطرح شده که سرنوشت اجرایی این مملکت حدود 7 سال است در اختیارش بوده و قطعاً این زمان، فرصت مناسبی برای بهبود شاخصهای مختلف برای کشور بوده است.باید توجه کرد که اینگونه جملات را بیش از آنکه بتوان از زبان مقامات اجرایی شنید، حرفها و نطقهای انتخاباتی است و این روزها بسیاری از کارشناسان از اوضاع اقتصادی گلایه مندند و مسبب این شرایط را سیاست های دولت اعلام میدارند.
* انتقاد از وضعیت اقتصادی مردم، موضوعی نیست که فقط از سوی منتقدان احمدینژاد مطرح شود، بلکه حتی مراجع و علما نیز از تورم و گرانی موجود در جامعه انتقاد میکنند. با این تفاسیر، ای کاش وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور از تراز زندگی مردم ایران اظهار گلایه میکند، نگاهی هم به انتقادات و اظهارات کارشناسان اقتصادی بکند.
*یک تناقض جدی در دیدگاههای رئیس دولت دیده میشود. از یک سواحمدینژاد با قسم خوردن، از «تراز زندگی» مردم گلایه میکند و از سوی دیگر بارها اعلام کرده که ایران قابلیت داشتن 150 میلیون جمعیت را دارد. سوال اساسی اینجاست که اگر دولت معتقد است که ایران ظرفیت زندگی مطلوب برای 150 میلیون نفر را داراست، چگونه اینک که جمعیت ایران حدود 75 میلیون برآورد شده، تراز زندگی مردم این گونه است؟ آیا بهتر نیست به جای سخنرانیها و سفرهای مختلف، کار گروه ویژهای در این ماههای پایانی از عمر دولت دهم شکل بگیرد تا فشار تورم و گرانی برجامعه، کمی کاهش بیابد؟
منع /روزنامه مردمسالاری
در روزهای گذشته مطلبی در سایت محلی عصر دنا بقلم آقای یدالله مرادی "منتشر شده که بنظر در آن تفسیری بر دو واقعه 2و3 خرداد داشت .
اصولا نویسنده یک مطلب برای نگارش یک مقاله دیدگاه خود وگاهی چنان که تعلق جناحی داشته باشد ،آنگونه که حزبش می پسندد قلم فرسایی میکند .وهرکسی بر ای نفوذ کلام خود در مخاطب باید از منابع تازه توام با ادبیات تاثیر گذار استفاده کند .اما واکنش های پس از نشر مقاله بنظر از وادی نقد وانصاف فراتر جسته بودند و بوی تهدید وارعاب داشت لذا برخود لازم دیدم نکاتی را یاد آور شوم.
اول اینکه مالکیت معنوی عملا در کشور ما رعایت نمیشود چقدر در سال های گذشته تهیه کننده های فیلم و.موسیقی. زندگی خود را باختند وبه خاک سیاه نشستند چنانچه هنوز فیلمی اکران نشده در میادین تهران ودیگر شهر ها نسخه کپی آن بفروش میرسید و کار به جایی رسید که مهران مدیری کارگردان مطرح کشور ودوست داشتنی با قسم والتماس در صفحه تلویزیون خانه ها آمد وخواست کپی نکینم .پس کپی برداری از مقاله آقای مرادی شروع نشده که اینگونه خط ونشان بکشیم وبگوییم که ملت را خبر دار خواهیم کرد که شما مقاله آقای ...را کپی کردی وبا کمی تغییرات بنام خود نوشتید.
اصلا فرض را براین بگیریم که هنگام نوشتن مطلب یادش رفته از منبع مطلب نامی ببرد یا بدبینانه فکر کنیم خواست همه را بنام خود ثبت کند .آیا خطای او اینقد نابخشودنیست که با حیثیت او بازی شود؟سوال دیگر من از نویسنده عزیز اینست که من در کنار شما نیستم اما شما خدای خود را شاهد بگیرید وبگویید چند تا از آهنگ هایی را که در طول روز مره گوش میدهید اورجینال وبا برچسب اصلی برای حمایت از خواننده آن خرید ه اید و به مالکیت معنوی احترام میگذارید.
آیا شما در این مملکت نبودید ؟یا اینکه اینها کپی برداری وبقول شما دزدی تلقی نمیشود ؟ من آن حدت وشدتی که در نوشته شما دیدم نه بخاطر دفاع از اصلاح طلبان بود ونه حمایت از نویسنده مطلب .زیرا خاتمی همان پدر اصلاحات با شعار مدینه فاضه آمده بود به صحنه، ودر مدینه فاضله تخطئه شخصیت وانسانیت به بهانه نقد تعریفی ندارد.
اگر بدور واطراف خود نگاه کنیم هر آنچه میبینیم بنوعی کپی برداری شده است ومن هم انزجار خود از عدم رعایت مالکیت معنوی را اعلام میکنم . وگفته های خود را دال برتایید کار کپی برداری نمیدانم اما سخنی با رسانه های دیجیتال دارم ، که گاهی متاسفانه برای جذب مخاطب تخطئه شخصیت انسان ها را برحفظ حرمت وکرامت انسان ترجیح میدهند .
رسانه هایی که ادامه مسیر خبر رسانی برای آنان در این اوضاع سخت اقتصادی بدون کپی برداری شبی را به سحر نخواهند رساند. کاش شما نویسنده عصبانی ورسانه منتشر کننده کمی در وادی اینترنت چرخی میزدید تا ببینید 80 درصد خبرها ومطالب در سایت های مختلف فقط وفقط از یک یا چند منبع کپی برداری شده وبسیاری هم با افتخار خود را منبع خبر میدانند و از منشاء ومصدر هم خبری نیست.بنظر برای ماندن وتسویه حساب های سیاسی یا غیر سیاسی انصاف نیست اخلاقیات به مسلخ روند و رو بسوی تعطیلی.
خدایار درخش /مدیر پایگاه خبری راک نیوز
وقتي حال و حوصله نداريد و نميخواهيد با كسي حرف بزنيد، هيچ چيز بدتر از اين نيست كه يكي از دوستان يا آشنايان به شما بگويد: «لبخند بزنيد و فكر كنيد هيچ مشكلي نداريد، بعد هم از خلوت خودتان بيرون بياييد و سعي كنيد در جمع باشيد!»
اگر شما هم از شنيدن اين جملات ناراحت ميشويد و نميتوانيد آنها را تحمل كنيد، بايد بدانيد پژوهشگران هم همين نظر را دارند؛ آنها ميگويند افرادي كه در كارهاي جسورانه و پرانرژي ـ مانند حضور يافتن در يك گفتوگوي گروهي ـ شركت ميكنند، شادتر و سرحالتر از كساني هستند كه در خلوت خودشان زندگي ميكنند.
به عبارت ديگر، اگر حوصله نداريد و ناراحت هستيد، با كمي سعي و تلاش ميتوانيد اخمتان را باز كنيد و ابروهاي در هم فرو رفته را به لبخندي زيبا تبديل كنيد.
براي اينكه هر چه زودتر حالتان بهتر شود و هيچ وقت افسردگي و غصه را تجربه نكنيد، بد نيست اين شيوهها را هم امتحان كنيد:
هر روز چند كار خوب انجام دهيد؛ كوچك يا بزرگ بودن كارتان مهم نيست و فقط همين كه براي كسي كاري كنيد، كافي است؛ اين كار ميتواند به كوچكي باز كردن در پاركينگ براي يك همسايه يا راه دادن به يك ماشين در ترافيك خيابان باشد.
هفتهاي يك بار درباره آنچه داريد و نعمتهايي كه اطرافتان وجود دارد، فكر كنيد و همه آنچه را كه براي داشتن آنها خوشحال هستيد، در ذهنتان مرور نماييد؛ سلامتي، شادي، آرامش، خانواده خوب، داراييها و...
هر هفته سعي كنيد زندگي آينده خود را در ذهنتان تجسم كنيد؛ البته در اين تجسم بايد از اينكه همه چيز خوب و عالي پيش رفته است، از خداوند سپاسگزار باشيد.
مطمئن باشيد تجسم آيندهاي رضايتبخش و شاد ميتواند به شما كمك كند در زمان حال هم مثبتانديش و خوشحالتر زندگي كنيد.
منبع: pa
ادامه خبر...
طبق اظهارات مقامات ایرانی سالانه ۸۰۰ میلیون دلار لوازم آرایشی قاچاق وارد کشور می شود. واردات قانونی کشور ما در لوازم آرایشی بهداشتی به طور متوسط 150 میلیون دلار است که تولیدات ما در داخل جوابگوی 10 درصد از این مقدار هم نیست و حداقل 800 میلیون دلار از نیاز ما از طریق قاچاق وارد میشود.
به دلیل عوارض پوستی استفاده از لوازم آرایشی از یک سو و استفاده از نوع نامرغوب و غیربهداشتی آن از سوی دیگر سلامت مصرف کنندگان به شدت به مخاطره افتاده است. در حال حاضر ایران فقط درصد کمی از نیاز خود به محصولات آرایشی و بهداشتی را تولید میکند و بیشتر این محصولات از کشورهای چین، ترکیه، کره و امارات وارد یا قاچاق میشوند.
![]() |
تخریب بخشی از کالاهای قاچاق که توسط مامورین گمرک ضبط شده اند |
آمار سرانه يك خانم ايراني حدود 150 دلار است كه اغلب آنها از مواد آرايشي و بهداشتي غيراستاندارد را با ماركهاي متفاوت خريداري ميكنند. درصد از اقلام آرايشي و بهداشتي وارد شده به كشور به صورت قاچاق و بدون مجاز صادره از گمرك و وزارت بهداشت ميباشد و همچنين 90 درصد از آنها به صورت غيربهداشتي ساخته ميشوند. اغلب قاچاق كالاها از طريق شبكههاي ماهواره به افراد تبليغ شده و بسياري از مردم كه اطلاع كافي از پخش و عرضه آن را ندارند، و به صورت تلفني و پيك موتوري خريداري ميكنند.
![]() |
آمار سرانه مصرف مواد آرایشی يك خانم ايراني حدود 150 دلار است |
براساس تحقیقی که در موسسه تحقیقاتی TMBA انجام شده، حدود 14 میلیون دختر و زن بین 15 تا 45سال ساکن شهرهای بزرگ ایران، بطور متوسط ماهانه 7/5 یورو برای خرید لوازم آرایشی هزینه میکنند و این درحالی است که متوسط حقوق بین 490 تا570 یورو است. زنان و دختران ایرانی به دلیل حجاب توجه خاصی به چهره خود میکنند. دخترانی هستند که بیش از یک ساعت جلوی آینه آرایش میکنند.
اگر در اروپا مردم ترجیح میدهند طبیعی باشند، در ایران جوانان ترجیح میدهند آرایش کنند. زنان و دختران ایرانی سالانه حدود 1630 میلیون یورو برای کالای آرایشی هزینه میکنند و بیشتر محصولات آرایشی وارداتی هستند، ولی قسمت اعظم این واردات خارج از شیوه قانونی انجام میشود و اکثر کارشناسان معتقدند که حجم محصولات وارداتی غیرقانونی بین 570 تا610میلیون یورو است.
در گزارشی دیگر 14 میلیون نفر زن ایراني در برابر 140 میلیون نفر زن در خاورمیانه به میزان 1.2 میلیارد دلار از بازار 2.7 میلیارد دلار بازار فروش لوازم آرایشی در خاورمیانه و بازار 160 میلیارد دلاری محصولات آرایشی در جهان را به خود اختصاص داده اند. این آمار حاکی از آن است که نزدیک به پنجاه درصد مصرف لوازم آرایشی در خاورمیانه توسط تنها ده درصد زنان این منطقه صورت می پذیرد.
این ارقام نشان دهنده آن است که هر زن ایرانی در سال 150 دلار یا به عبارتی بيش از 150 هزارتومان و هر زن در خاورمیانه تقریبا 36 دلار یا به عبارتی بيش از 36 هزارتومان لوازم آرایشی مصرف میکند. ضمن آن که زنان ایرانی اغلب از اجناس چینی استفاده میکنند و در این زمینه شاید حجم بیشتری از لوازم آرایشی را مصرف کنند. سهم برندهای معتبر اروپایی و آمریکایی که دارای کیفیت و ترکیبات قابل اعتمادتری هستند، به دلیل قیمتهای بالایی که در ایران دارند، کمتر از یک درصد بازار تخمین زده میشود. متاسفانه سهم تولیدکنندههای ایرانی از این بازار بزرگ ورو به گسترش بسیار ناچیز است و حداکثر در حدود پنج درصد تخمین زده میشود.
نکته جالب این گزارش این است مصرف لوازم آرایش در ایران صرفا در انحصار زنان نیست. در همین زمینه مجید ابهری؛ کارشناس علوم رفتاری دانشگاه شهید بهشتی، از تحقیقی خبر میدهد که بر مبنای نتایج آن، مردان ایرانی، مصرفکننده 12 درصد از لوازم آرایش موجود در بازار هستند.
درباره افزایش گرایش جوانان به استفاده از مواد ارایش، جامعه شناسان معتقدند گاه آرایش بیش از حد و غیرمتعارف در دختران و پسران، جدای از دلایل شخصیتی و رفتاری فردی (ازجمله به عدم اعتماد به نفس، اختلالات شخصیتی و...)، تبدیل به ابزاری برای کسب قدرت اجتماعی و لجبازی می شود، آنها کج دهنی خود به برخوردهای نسنجیده خانواده و اجتماع را با رنگهای تند صورت هایشان یا هر نوع هنجارشکنی ممکن نشان می دهند. روش های پرورشی نسنجیده، تعصبات کور و بی منطق جوانان را عصیان زده خواهد کرد، که بی احترامی به عرف جامعه از پیامدهای آن است.
همچنین بالاتر بودن تعداد دختران نسبت به پسران و تغییر ملاک های ازدواج از دیگر علل علاقه مندی آنها به متفاوت بودن است. به گفته بسیاری از جوانان، اولین ملاک ها برای ازدواج، ثروت و زیبایی هستند و قابلیت فرد برای درآمدزایی و رشته و مدرک تحصیلی در درجه دوم قرار دارند. به این ترتیب زمانی که چهره اولین عامل انتخاب محسوب شود، طبیعی است که فرد از بابت ظاهرش نگران باشد.
به هر حال، استفاده از لوازم آرايشي در ايران ديگر نه سن خاصي دارد و نه قشر خاصي. امروزه برخي از دختران و زنان ايراني استفاده از لوازم آرايشي را جزو لاينفک زندگي خود مي دانند. از سوي ديگر سن مصرف لوازم آرايشي نيز به 15 سال رسيده و اين در حالي است که در کشورهاي توسعه يافته تمايل به آرايش بيشتر در بين زنان مسن ديده مي شود که طراوت و شادابي پوست خود را از دست داده اند. همه این موارد نشان دهنده یک مشکل ساختاری فرهنگی در کشور ماست. مشکلی که اگر برای ان چاره اندیشی نشود چه بسا مس تواند به بحرانی برای سلامت و هنجارهای جامعه ما تبدیل شود.
ادامه خبر...چندی سالی هست که بحث مدرک تحصیلی به نوعی مچ گیری در بازی های سیاسی تبدیل شده ،وهراز چند گاهی از تقلبی بودن مدرک تحصیلی تا کپی بودن پایان نامه فلان نفر در رده های دوم به پایین مسئولین مملکتی خبرهایی منتشر وبرخی مانند مرحوم کردان تا گرفتن صندلی وزارتش برای او درد سر ساز گردیده.
این روزها با نفوذ این پدیده در استان کهگیلویه وبویراحمد روبرو هستیم .آنگونه که غلامرضا تاجگردون نماینده دورنهم مجلس در کنفرانس مطبوعاتی خود با این درخواست سایت عصر دنا روبرو شده واز قضا این سایت خبری عدم ارائه مدرک دکتری غلامرضا تاجگردون را بعنوان تیتر خبری خود برگزید .البته تلنگر وسوال کردن جزءوظایف مطبوعات میباشد
اینکه برای تعریف و تمجید از کسی بخواهیم از واژگانی غلو آمیز استفاده کنیم یا با مدارک ومدارج بالاتر از او نام ببریم، معمولا جامعه پسند نیست وبسته به شخصیت فرد دیر یا زود گاهی از بکار بردن چنین القابی دوری میگزینند.
اما این رویه متاسفانه چند سالی هست که در مملکت ماعرف شده وتنها مربوط به فرجه خاصی مثل انتخابات نیست چنانچه بقال سرکوچه برای فروش بیشتر وبدست آوردن دل مشتری، تمامی مشتریان خود را با لقب مهندس ودکتر صدا میزند.
اینکه بخواهیم این مسئله را بعنوان اهرمی برای فشار روانی بر غلامرضا تاجگردون بکار ببریم نیز منطقی نمیباشد .تاجگردون آنگونه که از ابتدا تا تاکنون حرف میزند در حال کاشت نهال شایسته سالاری در حوزه انتخابیه واستان است .وی مدعی استفاده از مخالف متخصص بجای همفکر بی تخصص است.یعنی همان چیزی که عامه مردم بالاخص رسانه ها وطبقات تحصیلکرده برای نهادینه کردنش بارها وبارها پای صندوق رفتند وقبل از رای دادن با نامزدها شرط وشروط کردند.پس مشغول کردن فکر او در آغاز کا رباعث میگردد تا از متن فاصله بگیرد و وارد حاشیه گردد .اگرچه او یک مدیر ملی بوده وتوان مدیریت در مقابل چنین حاشیه هایی را دارد .ضمن آنکه بنظر نمیرسد مردم دو شهرستان باشت وگچساران بخاطر مدرک دکتری به تاجگردون رای داده باشند بلکه بخشی از این اقبال را باید بحساب شناخت قبلی مردم وسابقه مدیریت وی دانست وبخشی دیگر را نیزبخاطر نارضایتی از عملکرد نماینده فعلی این حوزه در مجلس هشتم .
فراموش نکنیم شخص رئیس جمهور درزمان دفاع از استیضاح مرحوم کردان معتقد بودند که کارایی مهمتر از مدرک است .
شواهد حکایت از آن داردکه تا امروزه بیشترمردم وی را با "حاج غلام "میشناسند وصدا میزنند نه "دکتر تاجگردون"بنابراین شایسته نیست انرژی خود را در راهی که هیج منفعتی برای توسعه استان ندارد هزینه کنیم . نتایج انتخابات در ادوار مختلف نشان داده که مردم با کسی عهد اخوت نه بسته اند چنانچه نمایند ه ای خوب یا بد کارکرده باشد ، مدرک دکتری یا دیپلم او چاره ساز نخواهد بود بلکه عملکرد اوست که باعث میگردد مردم به وی مدرک بدهند.
خدایاردرخش
علیرضا جهانگیری- بهار آمد، تابستان شد، پاییز رسید، زمستان گشت و چرخ روزگار چرخید و یکسال گذشت و درست در چنین روزی، پیکر عظیم و سنگین همچون الوندت را که تابوتش به گلیم دستباف قشقایی آذین گشته بود بر دوشهایمان کشیدیم و در کوچه باغ های شهرمان شیراز تابت دادیم. از خرد و کلان، پیر و جوان در سوگ کوچ ابدیت گریستیم و به آرامگاه ابدیت سپردیم. از کوچه باغ های قصر الدشت گذشتیم، در حافظیه طوافت دادیم و این بار قرعه فال به نام کشن افتاده بود، در دل زحمتکشان عشایر و روستاییان فارس - کشن این مرکز مهاجران قربانی ستمشاهی انقلاب شکست خورده سفید و اصلاحات ارضی قریب به نیم قرن پیش با فرار از روستاها و عشایر نشینی برای امرار معاش به شهر پناه آورده بودند. آری در قلب ستمدیدگانی که در دلهایشان مشعل پر فروز ضد جهل و بیسوادی افروختی و در قلب هایشان نطفه دانش کاشتی. در دل زحمتکشانی که با آغوش باز پذیرایت بودند.
بهمن بیگی پدرآموزش عشایرایران
و فریاد بر میآوردند و خروشان میسرودند آواز
بپذیر سلام ما را
بپذیر وداع ما را
بپذیر مکان ما را
و کلامی از حافظ " لسان الغیب " را چنین نثار تابوتت میکردند
" رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آی که خانه خانه توست"
به راستی از زمانی که در این مکان آرمیده ای طراوت خاصی به گل های محله داده ای، برگهای درختان سبز ترند. بلبلان و قمریهایش بیشتر ترانه سرایی می کنند و جنب و جوش و غلیان خاصی در اینجا حاکم است. همان خلجانی که همواره در منزل ۸ متری نادر و بعد ها خانه ی قصر الدشتی ات حاکم بود
و " هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما"
درسوگمحمدبهمنبیگی
آرامگاهت حافظیه وار - میعادگاه عاشقان بیقرار راهت گشته است. عاشقان فرهنگ و هنر، عاشقان ضد جهل، تاریکی و بیسوادی، میعادگاه رفقایت، یارانت، و دوستداران راهت.
در سالگرد فقدانت - همه با هم عهد و میثاق میبندیم تا راه پر عظمتت را استوار ادامه دهیم- و یادت را همواره در دل هایمان زنده نگاه داریم. و تکرار کنیم
"آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پا بر جاست
گر بیفروزیش، رقص شعله اش در هر کران پیداست.
ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست."
ادامه خبر...خدایار درخش -چند سالی است که مقام معظم رهبری نام گذاری سال را حول محور اقتصاد انتخاب نمودند.این بیان از آن دارد که نظر معظم له بر توجه بیشتر به مسائل اقتصادی میباشد ودر این بین وظیفه مسئولین دوچندان میشود مخصوصا امسال که سال حمایت از کار وسرمایه ی ایرانی نام گذاری شده است.
بنابراین مسئولینی که در راس امور اجرایی هستند باید آستین بالازده واز آفت شعار گرایی فاصله بگیرند وخود در راه حمایت از کار وسرمایه ایرانی پیش قدم باشند .درحالیکه هنوز یک ماهی از فرمان مقام معظم رهبری نمیگزرد خبرهایی که ما میشنویم نشان از کم توجهی برخی مسئولین نسبت به فرمان رهبری میباشد .قراراست هرکس هرچه قدر میتوانیم در این راه ولو به اندازه یک قدم حرکت کنیم .
اما روی سخن من با رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان ورئیس شبکه بهداشت شهرستان گچساران است .براساس شنیده های ما که حتما صحت دارد در چند روز گذشته قراربوده مجوز چند داروخانه در شهرستان گچساران به واجدین شرایط واگذار شود ،چند روزی نگذشته باخبرشدیم که یک گروه کارشناسی پس ازبررسی اعلام نمودند که این شهرستان نیاز به داروخانه شبانه روزی جدیدی ندارد.اکنون چند سوال مهم برای ما وعموم نیز مطرح شده که از مقام مسئول در استان وشهرستان تقاضای جواب دارم وچنانچه احساس کنم خدای ناکرده گوش شنوایی در این مجموعه نیافتم گلایه های خود را به مقام وزارت ببرم.
-اولا همه ی ما میدانیم که داروخانه شبانه روزی غیر دولتی یک بنگاه اقتصادی کوچک تلقی میشود که با سرمایه ی صاحب امتیاز آن (یک فرد یا پزشک داروساز) فعالیت میکندونیازی به سرمایه گذاری دولتی ندارد .ویک شخصی سرمایه خود را آورده تا ضمن سرویس دهی به هموطنان خود از طریق فروش دارو در طول شبانه روز درآمدی نیز برای صاحب سرمایهداشته باشد.
از سوی دیگر حداقل سه تا چهار نفر نیروی انسانی را جذب کار میکند واصطلاحا کارآفرینی ایجاد میکند.
-از طرفی بارها وبارها رهبری فرمودند خدمت رسانی به مردم حد واندازه ندارد واین مردم برگردن مسئولین ودولت حق زیادی دارند.ولی متعجبم که گروهی کارشناس اعلام میکنند نیازی به ایجاد داروخانه جدید که درواقع نوعی خدمت دهی به مردم است نمیباشد .اگرملاک قاطبه مردم هستند پس چرا دریغ میکنیدوبگزاریید مردم بگویند ما نمیخواهیم اما اگر خدای ناکرده ملاک برخی(برخی )مردم هستند پس ملاک نظرشماست .راستی آن عزیزان کارشناسی که پس از کارشناسی عدم نیاز مردم گچساران به داروخانه شبانه روزی را اعلام نمودند خودشان کجا زندگی میکنند در شهرستان گچساران !!یا درشهری دیگر
آیا این عزیزان نصف شبی بدنبال دارو در شهر گشته اند که اینگونه اعلام نظر نمودند.
ایا شهر گچساران فقط درهمین خیابان مرکزی خلاصه میشود .؟آقای رئیس آیای کوی کارکنان ،سه راهی و...جزء جغرافیای شهرنمیباشند.
من هرچه فکر کردم دیدم مجوز دادن به یک بنگاه اقتصادی که بدون صفر ریال سرمایه دولتی میتواندهم به مردم سرویس بدهد وهم اشتغال زایی بکند مخالفت با آن چه معنایی دارد؟جوابی نیافتم جز آنکه من هم حرف هایی که این روزها از گوشه وکنار میشنوم مبنی براینکه منافع برخی از هم صنف ها ی دارای نفوذ در خطر بوده که امیدوارم درست نباشد، جوابی نیافتم
درپایان امیدوارم روسای محترم خدمت رسانی به مردم را در راستای پیام رهبری مبنی برحمایت از کاروسرمایه ایرانی را در تصمیم گیری ومدیریت خود هویدا سازند.
خدایا چنان کن سرانجام کار......
-
مجموعه آثار تاريخى دهدشت در جنوب شهر دهدشت به وسعت 40-35 هكتار قرار دارد. اين شهر توسط «شاپور اول» پسر «اردشير اول» ساسانى بنا شد كه به بلاد شاهپور معروف است. اوج رونق اين شهر باستانى در زمان سلجوقيان و نيز صفويان بود. «ناصرخسرو» شاعر و فيلسوف ايرانى در سفر بازگشت خود به بلخ از اين شهر عبور ميكند. اين شهر حتى تا 200 سال پيش نيز شهر آبادى بود ولى بهتدريج از رونق آن كاسته شده است.
اين مجموعه تاريخى شامل حمام كهيار، آب انبار، كاروانسرا، مسجد جامع، مسجد مورك، بازار، تجارتخانه، امامزاده جابر و امامزاده پيرغازى (با گنبد سفيد و پلكانى مشخص ويژه بناهاى شرق ايران) است.
البته آثار تاريخى دهدشت منحصر به آثار تاريخى شهر قديمى نيست، بلكه در اطراف دهدشت آثار تاريخى ديگرى نيز وجود دارد، مانند قلعهچرام، قلعهضرغام، قلعهرييسى، پل قلعهدختر، پل تمسيت، محوطه طوليان. دستكم چهار امامزاده در نزديكى اين شهر قرار دارد.
در بهمن 1390 كه به دنبال ردپاى «ناصرخسرو» براى تحقيق در مورد مسير سفر ناصرخسرو به دهدشت آمدم و اين مجموعه تاريخى را ديدم، دلم به درد آمد. اين بناهاى تاريخى در حال فروپاشى كامل بود. يكى از بناها به آغل گوسفندان تبديل شده و بوى پشگل گوسفندان، ورود به اين بنا را دشوار مىكرد. در يكى از ساختمانها چوپانى تخت سفرىاش را برپا كرده بود. بعضى از آثار تاريخى را تغيير شكل داده و به شكل مسكونى در آورده و عدهاى در آن زندگى ميكردند. بعضى قسمتها بهتدريج در اثر غفلت و بىتوجهى ريزش كرده و سنگها بر زمين ريخته بودند. صحن اين منطقه وسيع پر از سنگهايى بود كه بر اثر تخريب عمدى و غيرعمدى اين بناى تاريخى در محوطه پخش شده بود.
حتى كاروانسرا و امامزاده كه به نظر ميرسيد تا حدودى مرمت شده است، در وضعيت بدى قرار داشتند. با گسترش شهرها و اشتهاى فراوانى كه حتى در شهرهاى بزرگ ايران براى تخريب آثار باستانى به بهانه ساخت مسكونى و تجارى ديده ميشود، اين منطقه نيز به زودى طعمه زمينخواران خواهد شد.
در جنوب اين محوطه، اداره سازمان ميراث فرهنگى بود كه چند نفر در آن نشسته بودند و چاى ميخوردند. اگر به اين كارمندان بيل و كلنگى ميدادند تا اطراف محوطه را ديواركشى كنند يا محوطه را تميز كنند يا سنگهاى بناها را كه در اثر باد و باران جداشده و در سرتاسر محوطه پراكنده شده است، جمعآورى كنند، كار مفيدترى انجام ميشد.
هر يك از بناهاى اين مجموعه در هريك از شهرهاى ايران يا هر كشور ديگرى بود، تاكنون مرمت شده و پر از بازديدكننده بود. متاسفانه تنها بازديدكننده از اين مجموعه وسيع، من و زن چوپانى بوديم كه گلهاش را آورده بود تا در محوطه اين اثر تاريخى بچراند.
دهدشت تقريبا ميان ياسوج و اهواز و در شمال بهبهان قرار دارد. شهر تاريخى شيراز در جنوب آن واقع است. اگر ميراث فرهنگى توجهى به اين مجموعه كند، ميتواند آن را همانند «تختجمشيد» به عنوان يك مجموعه اثر تاريخى پس از اسلام بازسازى كرده و انبوه گردشگرانى را كه به شيراز، ياسوج و اهواز ميروند به اين شهر بكشاند و باعث رونق اقتصادى و بهبود حال ساكنان اين شهر شود. اميدواريم مسوولان هرچه زودتر به حفظ و مرمت اين اثر ارزشمند بپردازند.
تاريخيترين شهر كهگيلويه و بويراحمد
دهدشت را بايد تاريخيترين شهر استان كهگيلويه و بويراحمد دانست. محوطه تاريخي اين شهرستان با وسعت 50 تا 60 هكتاري به يمن ساخت و سازهاي دهههاي گذشته امروز به 36 هكتار كاهش پيدا كرده كه البته همين مقدار نيز دربرگيرنده آثار بسياري از دوره صفويه است. كاروانسرا، حمامهاي تاريخي، بازار و بناي تاريخي هفت امامزاده از جمله بناهاي اين محوطه تاريخي هستند.
كارشناسان مرمت دهدشت و همچنين تابلوهاي راهنما اين محوطه را بلاد شاپور معرفي ميكنند؛ منطقهاي كه گفته ميشود اردشير بابكان به نام پسرش آنجا را بلاد شاپور خواند و در زمان صفويه شاهد رونق دوباره بود تا يادگاراني بر جاي بماند كه اينروزها مثل بسياري ديگر از محوطههاي تاريخي كشور حال و روز خوشي ندارد. محوطه تاريخي كاروانسراي دهدشت از سال 72 در دست مرمت است و همچنان هم منتظر اعتبار مالي است گويا.
كارشناسان از گمانهزنيهايي در عمق 5/3متري زير زمين سخن ميگويند كه آثار برجايمانده از دوره سلجوقي را در خود جاي داده است و حالا كه اعتباري در كار نيست همان بهتر كه همچنان زير خاك باقي بماند كه اين طور جايش امنتر است. كاروانسرا يكي از اصليترين بناهايي است كه از زمان صفويه برجاي مانده است؛ بنايي با يكهزار و200 متر مربع مساحت كه 49 حجره و ايوان را در خود جاي داده است. اين كاروانسرا درون شهري بوده است كه بازار در ضلع غربي آن قرار گرفته است. در بخش شرقي كاروانسرا هم اصطبل وجود داشته است. اين بنا حدود 17سال است كه در دست مرمت است و البته ميتوان حجرههايي را ديد كه ديوارهايشان كاشي شدهاند.
بازار سرپوشيده اين محوطه به طول يك كيلومتر كه تقريبا چيزي از آن باقي نمانده است، حمام كهيار در چندقدمي كاروانسرا و بناي امامزاده جابر از ساختمانهاي تاريخي هستند كه در همسايگي اين كاروانسرا هر روز به انتظار اعتبار مينشينند تا شايد صابون مرمت به تن آنها هم ساييده شود و البته در اين روز و شب شدنها ديدني است سايههاي تيرآهنهاي سر به فلككشيدهاي كه روزي قرار بوده سنگيني ساختماني نوساز را روي محوطهاي تاريخي هوار كنند.
بلاد شاپور جايي براي مصرف مواد
اما مكاني كه ميتوانست با جذب گردشگران داخلي و خارجي صنعت توريسم اين شهر را رونق بخشد و به افزايش سطح درآمد مردم كمك كند، اكنون به مكاني امن و بيخطر براي معتادان پرخطر و نقطهاي كور و هراسانگيز براي شهرونداني بدل شده كه شايد آرزو كنند هرگز اين ميراث كهن نشان تمدن را نداشتند كه اينك به دليل بيتوجهي مسوولان به جاي هويتبخشي بستري براي هويتسوزي و زوال جوانان اين شهر شده است.
شايد آن روز كه شاپور ساساني بناي اين شهر را نهاد تا آباداني را به مردمانش هديه دهد، هيچگاه گمان نميبرد كه روزي به جاي زندگي، مرگ در آن سكني گزيند و بوي تلخ نيستي در كوچه پسكوچههاي آن به مشام برسد.
يكي از فعالان فرهنگي اين شهر گفت: با توجه به اينكه بافت ساختمانهاي اين شهر تاريخي از سنگ و گچ تشكيل شده است، طي سالهاي گذشته برخي از افراد اقدام به تخريب اين بناها ميكردند و مصالح ساختماني آن را براي ساخت خانه مورد استفاده قرار ميدادند.
ماشاءالله افسر در گفتوگو با مهر اظهار داشت: در طول 20 سال گذشته عدهاي كه داراي خانه و جا و مكان نبودهاند در بخشي از اين محل سكونت كردهاند و به همين دليل بخشي از بافت تاريخي ويران شده است.
وي بيان داشت: برخي از افرادي كه در حاشيه اين منطقه زندگي ميكنند نيز از ابناي شهر تاريخي بلاد شاپور دهدشت براي نگهداري احشام خود استفاده ميكنند يا احشام خود را براي چرا به اين منطقه ميآورند.
افسر يادآور شد: ميراث فرهنگي استان هماكنون تنها ابنيه كاروانسراي شهر قديمي را مورد حفاظت و مرمت قرار داده و ساير ابنيه در حال نابودي است.
وي يكي از دلايل تخريب اين بناهاي تاريخي را نبود اداره ميراث فرهنگي در اين شهرستان و عدم حفاظت از اين منطقه عنوان كرد و بيان داشت: براي جلوگيري از ورود معتادان و احشام به اين مكان، بايد اطراف اين منطقه تاريخي حصاركشي شود و محدوده آن از تعرض افراد مصون بماند.
اما در حاليكه اعتياد گريبان بلاد شاپور و جوانان دهدشت را گرفته تا هويت ديرينه را از آنان بگيرد و داغ بر دل تاريخ و مادران كهگيلويه بگذارد، مسوولان سازمان ميراث فرهنگي استان به دليل آنچه دستور اكيد سازمان ميراث فرهنگي كشور عنوان كردند، حاضر به پاسخگويي به خبرنگار ما نبود
دكتر محمدرضا توكليصابرى
ادامه خبر...وقایع تأسف بار کهریزک به تابستان 1388 مربوط میشود که اکنون نزدیک سه سال از آن میگذرد. در این واقعیت که آنچه در بازداشتگاه کهریزک رخ داده یک جنایت بوده کمترین تردیدی وجود ندارد. روشنترین دلیل بر این واقعیت، برخوردی است که رهبر معظم انقلاب با این ماجرا کردند و دستور برچیده شدن آن بساط و تعقیب و مجازات عاملان آن را صادر کردند.
اینکه هنوز پرونده کهریزک مفتوح است و متهمان اصلی آن بلاتکلیف مانده اند، با این دستورالعمل و با انتظار مردم و اقتضائات طبیعی جامعهای که با نظام اسلامی اداره میشود منطبق نیست. آنچه در ماههای اخیر بر سر مسئولیت و عدم مسئولیت یکی از متهمان پرونده کهریزک جریان یافت،اصولاً در شأن یک جامعه اسلامی نیست.
*سؤال اینست که آیا زمانی نزدیک سه سال برای روشن ساختن تکلیف چنین پروندهای کافی نیست؟
*طرف دیگر ماجرا اینست که هر چند بلاتکلیفی پرونده کهریزک و عملکرد غیرشفاف و بشدت کند قوه قضائیه درباره متهمان آن زیر سؤال است، ولی مسئولان قوه مجریه آیا فکر میکنند کشور دچار قحط الرجال است که متهم اصلی این پرونده را یک روز به ریاست دستگاه مبارزه با قاچاق کالا و ارز میگمارند و روز دیگر ریاست سازمان عریض و طویل و حساس تأمین اجتماعی را به او میسپارند؟ رئیس قوه مجریه که هر روز از وجود نیروهای کارآمد در کشور سخن میگوید و البته میدانیم که جامعه ما از مدیران با تجربه پر است، چرا انگشت روی همین یکنفر میگذارد و علیرغم اعتراضهای مکرر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و برخلاف انتظار مردم که سپردن مسئولیتهای مهم و کلیدی به افرادی که متهم هستند و پرونده سنگینی دارند را بر نمیتابند، مدیریت دستگاههای مهم را به او میسپارد؟
*طرف سوم نیز مجلس است که در همین ماجرا توسط عدهای که خود را "حکم" قرار دادند دور زده شد و اصولاً به حساب نیامد. اینکه چند نفر خود را قیم کل نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بدانند و درباره استیضاح که حق نمایندگان است هر طور که خود میخواهند تصمیم بگیرند، اقدامی است که در تاریخ مجلس سابقه ندارد و با حقوق قانونی نمایندگان مردم در تضاد است. نتیجه نیز کلاه گشادی شد که بر سر کل نمایندگان رفت و یکبار دیگر مجلس را در چشم مردم کوچک کرد.
راک نیوز به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی