مشروح اخبار


» بپذیر سلام را/بپذیر وداع ما را



علیرضا جهانگیری- بهار آمد، تابستان شد، پاییز رسید، زمستان گشت و چرخ روزگار چرخید و یکسال گذشت و درست در چنین روزی، پیکر عظیم و سنگین همچون الوندت را که تابوتش به گلیم دستباف قشقایی آذین گشته بود بر دوشهایمان کشیدیم و در کوچه باغ های شهرمان شیراز تابت دادیم. از خرد و کلان، پیر و جوان در سوگ کوچ ابدیت گریستیم و به آرامگاه ابدیت سپردیم. از کوچه باغ ‌های قصر الدشت گذشتیم، در حافظیه طوافت دادیم و این بار قرعه فال به نام کشن افتاده بود، در دل‌ زحمتکشان عشایر و روستاییان فارس - کشن این مرکز مهاجران قربانی ستمشاهی انقلاب شکست خورده سفید و اصلاحات ارضی قریب به نیم قرن پیش با فرار از روستاها و عشایر نشینی برای امرار معاش به شهر پناه آورده بودند. آری در قلب ستمدیدگانی که در دلهایشان مشعل پر فروز ضد جهل و بیسوادی افروختی و در قلب هایشان نطفه دانش کاشتی. در دل‌ زحمتکشانی که با آغوش باز پذیرایت بودند.

بهمن بیگی پدرآموزش عشایرایران

و فریاد بر می‌‌آورد‌ند و خروشان می‌‌سرودند آواز

بپذیر سلام ما را

بپذیر وداع ما را

بپذیر مکان ما را

و کلامی از حافظ " لسان الغیب " را چنین نثار تابوتت می‌‌کردند

" رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آی که خانه خانه توست"

به راستی از زمانی‌ که در این مکان آرمیده ای طراوت خاصی‌ به گل های محله داده ای، برگ‌های درختان سبز ترند. بلبلان و قمری‌هایش بیشتر ترانه سرایی می کنند و جنب و جوش و غلیان خاصی‌ در اینجا حاکم است. همان خلجانی که همواره در منزل ۸ متری نادر و بعد ها خانه ی قصر الدشتی ات حاکم بود

و " هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما"

درسوگمحمدبهمنبیگی

آرامگاهت حافظیه وار - میعادگاه عاشقان بیقرار راهت گشته است. عاشقان فرهنگ و هنر، عاشقان ضد جهل، تاریکی و بیسوادی، میعادگاه رفقایت، یارانت، و دوستداران راهت.

در سالگرد فقدانت - همه با هم عهد و میثاق می‌‌بندیم تا راه پر عظمتت را استوار ادامه دهیم- و یادت را همواره در دل هایمان زنده نگاه داریم. و تکرار کنیم

 

"آری آری زندگی‌ زیباست

زندگی‌ آتشگهی دیرنده پا بر جاست

گر بیفروزیش، رقص شعله ‌اش در هر کران پیداست.

ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست."




تاریخ انتشار : 13 اردیبهشت 1391, 21:58



» اخبار مرتبط:

  • باز هم كوچه و درد و غربت و مظلوميت
  • تمسک عزاداران ممسنی در روز عاشورا و تاسوعا به امامزادگان+تصاویر
  • پیامک های ویژه ایام فاطمیه
  • نامه یکی از سه کوهنورد گم‌شده
  • پایان تلخ عشق پسر20ساله و دختر16ساله؛ یکی خودسوزی کرد، دیگری حلق آویز شد
  • » اشتراک گزاری خبر

    • ستوده

    • 15 اردیبهشت 1391 12:10
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    خیلی قشنگ بود
    • فروغ

    • 16 اردیبهشت 1391 00:41
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    توهمیشه میمانی استاد
    • مریم

    • 16 اردیبهشت 1391 10:58
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    دستمال کاغذی به اشک گفت:
    قطره قطره ات طلاست
    یک کم از طلای خود حراج میکنی؟
    عاشقم با من ازدواج میکنی؟
    اشک گفت:
    ازدواج اشک و دستمال کاغذی؟
    تو چقدر ساده ای! خوش خیال کاغذی
    توی ازدواج ما تو مچاله میشوی
    چرک میشوی و تکه ای زباله میشوی
    پس برو و بی خیال باش...
    عاشقی کجاست؟
    تو فقط دستمال باش!



    دستمال کاغذی دلش شکست
    گوشه ای کنار جعبه اش نشست
    گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
    در تن سفید و نازکش دوید
    خون درد
    آخرش دستمال کاغذی مچاله شد
    مثل تکه ای زباله شد
    او، ولی شبیه دیگران نشد
    چرک و زشت مثل دیگران نشد
    رفت اگر چه توی سطل آشغال
    پاک بود و عاشق و زلال
    او
    با تمام دستمالهای کاغذی فرق داشت
    چونکه در میان قلب خود
    دانه های اشک داشت...
    • کامران

    • 18 اردیبهشت 1391 22:39
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    مهر تو چنان در دل من جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود.
    • 156

    • 10 خرداد 1391 08:31
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    توتاریخ عشایر وقشقایی دیگه اینگونه کسی متولد نمیشه
    • نااشناس

    • 20 خرداد 1391 18:13
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    بعضی ها عددی نبودند ما بیخود آنها را به توان می رساندیم.......
    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟