مشروح اخبار


نقدی بر نگرش ها و عملکرد اصلاح طلبانه ی آقای محمود منطقیان

2 آذر 1392, 15:04

نقدی بر نگرش ها و عملکرد اصلاح طلبانه ی آقای محمود منطقیان

به گزارش راک نیوز ؛یکی از کاربران بنام نصیر محسنی پور درمطلبی به نقد عملکرد چهره شاخص اصلاح طلبان در شهرستان کهگیلویه پرداخته ،گفتنی است مطلبی که می‌خوانید از سری یادداشت‌های بینندگان ما است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. خوانندگان می‌توانند در مورد نقد یا تایید این مطلب یادداشت خود را بنویسند
استواری قدم و ثبات فکری ، سیاسی از شاخصه های اصلی برای یک نیروی سیاسی می باشد. و صد البته پایبندی به عقل و خرد جمعی و حرکتهای منظم و هماهنگ با سیاستهای یک جریان، برای یک چهره سیاسی که خود را مقید و درون چارچوبهای یک جریان سیاسی می پندارد ، لازم و ضروری است. کار تشکیلاتی به هیچ وجه تک روی را برنمی تابد ، چرا که تعهد به یک جریان مسئولیت می آورد .

در این نوشته فهرست وار و البته با ارائه فاکتورها و کدهای روشن برانم تا اشتباهات  آقای محمود منطقیان را در چند سال اخیر به رشته تحریر و نگارش درآورم . زیرا که اعتقاد راسخم بر این است که با شفاف سازی هر چه بیشتر، مسیر آینده و چهره واقعی افراد برای همگان روشن تر می شود .
در انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در سال ۱۳۷۸ برگزار شد ، دو چهره شاخص در عرصه رقابت وجود داشت. مرحوم آیت اله ملک حسینی و جناب آقای مجیدی از جناح راست و کاندیدای وقت مجلس خبرگان رهبری در استان. تصمیم جمعی اصلاح طلبان کشور که در آن برهه با نام دوم خردادی ها شناخته شده بودند، بر عدم حمایت از شخص یا جریانی خاص در این انتخابات بود.
اما محمود منطقیان بر خلاف این مشی ، برای آقای مجیدی که نه تنها نزدیکی فکری به جریان موسوم به دوم خرداد نداشته ، بلکه به جریان فکری و سیاسی شناخته شده ی حزب الله نزدیک بوده است، ستاد انتخاباتی راه اندازی میکنند و در جلسات و محافل عمومی و میتینگ انتخاباتی آقای مجیدی برایشان سخنرانی میکنند و  تمام قد از ایشان حمایت میکنند ! و حتی در میتینگ انتخاباتی مجیدی در دهدشت، محمود منطقیان با تندترین لحن به قادر لاهوتی حمله میکند که چرا مجیدی حزبی را حمایت نمی کنید؟!
در جریان انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸ و حتی در کشاکش انتخابات مجلس هفتم در زمستان ۸۲ ، زمزه هایی بین مردم علی الخصوص فعالان و نزدیکان ستادهای آقای منطقیان، مبنی بر حمایت حاجی محمد موحد از ستادهای انتخاباتی منطقیان به گوش میرسد. موحد اصولگرا ستادهای انتخاباتی منطقیان اصلاح طلب را ساپورت مالی میکند تا منطقیان در صحنه بماند و عرصه رقابت را ترک نکند.
این حمایت پشت پرده، تاکتیکی برای شکستن آرا اصلاح طلبان در جریان این انتخابات و پیروزی قاطع موحد بود. اسم "حاج س..." از چهره های متنفذ اولاد میرزاعلی و ساکن بهبهان، به عنوان رابط موحد با منطقیان همان روزها در محافل خصوصی برسر زبان ها افتاده بود !
در کوران انتخابات مجلس هشتم  در اسفند ماه ۸۶ که محمود منطقیان با مشکل رد صلاحیت مواجه شده بود، اگر چه با حمایت از لطیف رستاد خواست از تشتت و پراکندگی نیروهایش به هر نحو جلوگیری به عمل آورد، اما اکثر لیدرهایش و علی الخصوص توده ی رای دهنده به ایشان           بین " طایفه " و  فکر اصلاح طلبی منطقیان ، اولی را برگزیدند و ریختن آرا خود به صندوق بزرگواری بویراحمدی را بر لطیف رستاد غیر بویراحمدی ترجیح دادند.
 با نگاهی به آرا ماخوذه از صندوقهای حوزه انتخابیه کهگیلویه و بهمئی و تطبیق این آرا با نوع طایفه ساکن در آن حوزه ها به نتایج جالبی خواهید رسید.
قصه به همینجا هم ختم نمیشود؛ پراکندگی سیاسی و عدم ثبات سیاسی و فکری و طایفه گرایی بیش از حد اصلاح طلبان وابسته به طیف منطقیان، در انتخابات مجلس نهم در سال ۱۳۹۰ هویدا می شود. جایی که تقریبا اکثر قریب به اتفاق نیروهای شاخص جریان منطقیان علناً و عملاً، جاناً و مالاً حامی بزرگواری میشوند. کاندیدایی که در مجلس هشتم جلودار و سردمدار مرگ بر کروبی و موسوی و خاتمی اصلاح طلب بود.این در حالی ست که خود بزرگواری پس از این کار ودر سفر به حوزه انتخابیه اش به هنگام تعطیلی مجلس، به همراه حاج سجادی(لیدر منطقیان و مسئول دفتر بزرگواری!) به منزل منطقیان میروند و مورد لطف و عنایت ایشان قرار میگیرند! وقتی چهره شاخصی چون " م.... م..." در میتینگ انتخاباتی بزرگواری در سرفاریاب می گوید  که :  ما سی سال تمام در اشتباه به سر می بردیم،  برای حمایتهای  بی دریغ و همه جانبه ی دیگر نیروهایش هم چون : سپید نامه ها،  ا..ب...، ع... ...ها ،ح... پرورها، و.....ها، ح...ها، آ.... ها، س.... ها و ل... ف... ها و ش.... (بخشدار وقت بهمئی!) از آقای بزرگواری ، چه داریم که بگوییم؟

وقتی در دولت احمدی نژاد، حاج خبره (از مسئولین جبهه پایداری و ستادهای محمود احمدی نژاد) را به جای نیرویی اصلاح طلب چون؛ سید رضا گنجی پور به سمت ریاست آموزش پرورش کهگیلویه ، منصوب میکنند، محمود منطقیان برای حاج خ....دسته گل می برند و به ایشان تبریک میگویند. این در حالی ست که در دوران هشت ساله ریاست سید رضا گنجی پور محمود منطقیان نه تنها از  خدمات ایشان تقدیری نمی کنند، بلکه از هرگونه سنگ اندازی جلوی پایشان توسط نیروهایش کوتاهی ندارد ! نمونه مشابه این اتفاق در تجلیل منطقیان از روانگرد فرماندار وقت کهگیلویه در زمان اصلاحات اتفاق می افتد، ضمن احترام به آقای ر... ،اما از میان همه فرمانداران دوران اصلاحات ؛ چون قا...م...و ر... و....منطقیان به خاطر مسائل طایفه ای در نوشته ای مکتوب که در سایتهای استانی منتشر میشود فقط ر..... را مورد تمجید و تقدیر قرار می دهند .که این خود نشانگر نگاه طایفه گرای ایشان میتواند باشد .

در بهار امسال و هنگام ورود دکتر محسن رضایی به استان، رایزنی هایی جهت دیدار و ملاقات این کاندید انتخابات ریاست جمهوری با نیروهای شاخص جریان اصلاحات شهرستان هم چون قادر  لاهوتی، سید نعمت اله صدوقی و مهندس طاهری صورت پذیرفت، که با مخالفت صریح این اشخاص مواجه شد. اما در کمال ناباوری و شاید هم کم باوری، جناب دکتر محسن رضایی در معیت سید کمال دولتخواه به منزل محمود منطقیان شرفیاب میشوند و از ایشان فی المجلس قول مساعد برای راًی و حمایت هم می گیرند . این در حالی ست که هم دکتر عارف و هم دکتر روحانی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده بودند و رایزنی های شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و جبهه اصلاح طلبان برای چگونگی ورود به صحنه انتخابات به نقاط مثبت خیلی خوبی رسیده بود .

در جریان ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در کهگیلویه که فقط دو شب بر پا بود، سخنرانانی از جمله وکیل امینی، علی سینا برقک، سید نعمت اله صدوقی ، حجت الاسلام  میرمحمدی و منطقیان به ایراد سخن پرداختند. نکته خیلی جالب اینجاست که محمود منطقیان را اطرافیانش به زور آوردند که چند دقیقه صحبت کند، و در سخنرانی کوتاه و محتاطانه اش، نه تنها اسمی از دکتر روحانی بر زبان نمی آورند ،  بلکه حتی یک بار از واژه های اصلاحات، اصلاح طلبی و اصلاح طلب استفاده نمی کنند . ایشان فقط وظائف رئیس جمهور را برای حضار بیان میکنند.که این مسئله خود دلیل محکمی بر عدم تمایل منطقیان به دکتر روحانی و تعلق خاطرش به مهمان مورد علاقه اش دکتر محسن رضایی بود . و این موضوع با واکنش تند اصلاح طلبان حاضر مواجه شد که حتی حجت الاسلام میرمحمدی در سخنرانی اش به طعنه گفت: اینجا میتینگ انتخاباتی آقای دکتر روحانی ست نه کلاس درس !  اینجاست که این سوال اساسی به ذهن متبادر میشود که: چرا محمود منطقیان باید خود را از سردمداران جریان دکتر روحانی در استان بدانند در حالی که اصلاً به روحانی رای ندادند ؟؟

وقتی محمود منطقیان به هر نحو مورد مشاوره استاندار و مدیران کل استانی دولت تدبیر و امیدی که به رئیس جمهورش رای نداده قرار میگیرد، ایشان باز هم نیروهای اصلاح طلب واقعی  را معرفی نمی کنند!!!! به عنوان مثال علی شیر زهرایی که لیدر بزرگواری ست را برای آموزش و پرورش چرام در نظر میگیرد و لطف اله فروزان را هم که تقریباً با همه ی کاندیداهای انتخابات مجلس این چند دوره بوده و از نظر سیاسی مواضع شفافی ندارد، را  برای آموزش و پرورش کهگیلویه معرفی میکند !

ثبات قدم و پایبندی به یک جریان سیاسی لازمه کار یک نیروی سیاسی است. آیا با وجود همه آنچه که گفته شد و آنچه که از قلم افتاد و مجال نوشتن نیافت ، میتوان به محمود منطقیان به چشم یک اصلاح طلب نگاه کرد؟ آیا ایشان به حق بر صندلی اتاق فکر استاندار دولت تدبیر و امید نشسته است؟ آیا استاندار دولت تدبیر و امید برای آنکه برچسب طایفه گرایی نخورد نباید اتاق فکرش را بازسازی مجددی بنماید؟

توضیح؛ .

** کارشناس ارشد علوم سیاسی

ادامه خبر...


تا که تاس به سوی حاج بهرام بیندازد؟

29 آبان 1392, 17:31

تا که تاس به سوی حاج بهرام بیندازد؟

دکتر بهاره حسینی -سن ام قد نمی دهد ،اما فکر ام توامان به تحلیل و تفسیر شخصیتی نشخوار میکند که نه او را دیده و نه هم کلام اش شده ام! به راستی او کیست؟ چرا هیج تاریخ نگاری از ایل و قبیله اش بس نمیکند تا که تاس به سوی حاج بهرام بیندازد؟ یا که تاج تاجگردون نمی چرخد؟
پیر معلم علم دیده و علم به دوش کشیده! نمی شناسمت؛ نه که از ناشناس بودن توست، بلکه از بی مبالاتی من و ماست! تا به روزی که دریچه ای گشودند و قرعه فال به نامِ نام تو آمد و گذرا دلمشغول شدیم به استاندار بودنت. که همین به دروازه ای بدل گردید تا که خوبتر از خود بشناسمت! نه به عجب که عجیب است نامی فراموش شده، به چه سرابی، به یکباره و تحت فقط یک عنوان نامانا، غرش زده بر میلیونها کامنت ناخوانده و حک شده بر افکار پریشان حالان و حال ما!
حال می نگرم به تو. به سکوت تو. به سکوت حسین ها. به سکوت اطهار الاجمعین. سکوتی به حفظ وحدت جامعه. سکوتی به پیدایش مرتدین و دروغین دروغ پردازها. سکوتی به فعال شدن منافقان پیش رو و زاده شده. سکوتی به کمی یاران و حامیان به منصب رسیده. سکوتی به حفظ کیان و بقای اسلام. به سکوت عوامی مردم و احیای فرهنگ قبیله ای. به سکوت حرکت خشونت طلبانه و مستکبرانه. به سکوت نگه داشتن حرمت دین. به سکوتی که من گمنام، نامی از تو را مالک باشم.
کوچه های ولایت پر پیچ و خمند. ته کوچه معلوم نیست. ولی من صبح را دیده ام، چون پاهایم از روی تم چیزک و شیشه و حشیش و قلم و اندیشه و فمینیسیسیم و دادائیسیسیم و سمبول سنبولها و بارش های رام و آرامشهای پس از طوفان و حتی طوفان آتشفشان شده زیر خاکستر را دیده ام. صبح نزدیک است نه که به دولت امید بلکه به امید دولت مانا و پابرجا.

ادامه خبر...


انتخابات استانی مجلس و عدالت اجتماعی

28 آبان 1392, 02:25

انتخابات استانی مجلس و عدالت اجتماعی

دکتر علی‌اکبر گرجی *
 

انتخابات سازوکاری است برای مطرح کردن مطالبات و خواسته‌های مردم، نظارت بر اعمال و کارکردهای زمامداران بخصوص نمایندگان مجلس. بنابراین نظام انتخاباتی حاکم بر یک کشور در حقیقت باید در این راستا به‌گونه‌ای تنظیم شود که بتواند بیشترین هماهنگی را بین مطالبات مردم و فرآیند اعمال قدرت در جامعه ایجاد کند.
آن چیزی که در حال حاضر در کشور به هر حال می‌توان با قاطعیت تایید کرد این است. انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی اکنون به صورت کامل توان ایجاد فضای مناسب برای ایجاد نمایندگی ملی را در کشور ندارند. در حقیقت نظام حاکم بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به تعبیری توانایی تحقق مفهوم نمایندگی ملی را ندارد. این نکته‌ای است که باید به آن توجه جدی کرد. این مورد علت‌ها و دلایل گوناگونی دارد که می‌توان برای تایید این ادعا بر شمرد.
 نظارت‌های سختگیرانه هیات‌های اجرایی، شورای نگهبان و... همه در این قضیه دخیل هستند. اما علت‌های دیگری هم می‌شود برای این قضیه ذکر کرد که یکی از آن علت‌ها فقدان ارتباط ساختاری بین انتخابات مجلس شورای اسلامی و نظام حزبی کشور است. مسلم است تا زمانی که این ارتباط برقرار نشود این مشکلات همچنان پابرجا خواهد بود.
به همین خاطر است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با یک حسن نیتی درصدد هستند تا این نقیصه را از طریق دگرگون کردن حوزه‌های انتخاباتی جبران کنند. یعنی نمایندگان محترمی که از مجلس پنجم تاکنون به دنبال استانی کردن انتخابات هستند می‌تواند هدفشان این باشد که با تغییر حوزه‌های انتخاباتی به یک معنا با تغییر شیوه حوزه‌بندی در انتخابات به نحوی این نقایص را جبران کنند. اما پرسشی که برای ما مطرح است اینکه آیا الزاما با اتخاذ چنین شیوه‌ای به عدالت انتخاباتی نزدیک می‌شویم. پاسخی که می‌توان داد؛ خیر است. یعنی برای اینکه مساله استانی شدن انتخابات بتواند به نتیجه برسد یکسری پیش شرط‌ها لازم است که مهم‌ترینش بحث برقرار کردن ارتباط بین نظام انتخاباتی و نظام تحزب در کشور است.
تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد یعنی تا زمانی که انتخابات مجلس در کشور رسما به صورت حزبی برگزار نشود به نظر من آن هدف استانی شدن انتخابات اساسا تحقق‌پذیر نیست. بنابراین گام اول این است که نمایندگان مجلس به جای اینکه به استانی کردن انتخابات بپردازند بهتر است به حزبی کردن انتخابات فکر و توان خود را به محقق کردن آن معطوف کنند. نکته دیگر این ‌است در فضایی که احزاب سیاسی و نهادهای مدنی چندان جایگاه تضمین‌شده‌ای ندارند شما چگونه می‌خواهید انتخابات را حوزه‌بندی کنید و از این طریق حوزه‌های کوچک را در سایه استان‌ها قرار دهید.
 در حقیقت تا زمانی که انتخابات حزبی نباشد استانی شدن انتخابات صددرصد به ضرر شهرستان‌های کوچک خواهد بود و این کاملا برخلاف مساله عدالت انتخاباتی است. نکته دیگر اینکه نمایندگان مجلس هدف‌شان از این طرح در واقع ملی‌تر کردن مساله نمایندگی است یا به تعبیری هدفشان این است که کارکرد مجلس شورای اسلامی را به کارکرد ملی خودش که قانون اساسی ذکر کرده نزدیک کنند. موضوع این است که مطالبات محلی و منطقه‌ای شهروندان ایرانی را چه کسی باید نمایندگی و تعقیب کنند. در اینجا مساله‌ای به نام عدم تمرکز مطرح است.
 تا زمانی که قانون وظایف و تشکیلات شوراهای اسلامی اصلاح نشود و اختیارات و صلاحیت‌های این شوراها افزایش پیدا نکند و استقلال اداری و مالی و حتی هنجاری آنها به رسمیت شناخته نشود اساسا استانی شدن انتخابات نمی‌تواند به اهداف خود دست پیدا کند. پس در گام دوم نمایندگان محترم مجلس باید پیش از دست کاری در انتخابات مجلس به اصلاح قانون وظایف و تشکیلات شوراهای اسلامی بپردازند.
یعنی در حقیقت اصلاح و به‌روزرسانی قانون احزاب و شوراها در مرحله دوم دو گامی است که به نظر می‌رسد زمینه را برای استانی شدن انتخابات فراهم کند. برای ایجاد انتخابات استانی به لحاظ قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی سکوت اختیار کرده است. در حقیقت اگر شورای نگهبان رویکرد نزدیک به برخی نمایندگان مجلس داشته باشد می‌تواند این مصوبه را هماهنگ با قانون اساسی تلقی کند اما می‌توان اذعان کرد که قانون اساسی جمهوری اسلامی درخصوص نظام انتخاباتی و روش‌های رای‌گیری در انتخابات مجلس سکوت اختیار و به تعبیری به بیان کلیاتی در این زمینه اکتفا کرده است.

* حقوقدان و استاد دانشگاه

ادامه خبر...


هم سانتريفيوژ بچرخد، هم چرخ اقتصاد

28 آبان 1392, 00:57

هم سانتريفيوژ بچرخد، هم چرخ اقتصاد

نويسنده : سيد علي محقق

واشنگتن،‌ مسكو، تل آويو، لندن، پاريس، پكن يا تهران، حتي رياض و دوحه و ابوظبي، فرقي نمي‌كند. اين روزها در مراكز قدرت مستقر در همه اين پايتخت‌ها موضوع اصلي مورد بحث سياستمداران و ديپلمات‌هاي ارشد و مردم يك چيز است؛ «مذاكرات هسته‌اي ژنو».
1- بامداد يكشنبه هفته گذشته با وجود همه اميدواري‌ها براي توافق، ختم بي نتيجه مذاكرات دور دوم ژنو اعلام شد و فردا قرار است سومين دور از اين مذاكرات آغاز شود. در حد فاصل روز پاياني ژنو 2 تا كنون اما حتي براي لحظه‌اي رايزني ها، يارگيري‌ها و چانه‌زني‌هاي مخالفان و موافقان توافق متوقف نشده است و هرچقدر كه به صبح روز چهارشنبه نزديك مي‌شويم تحركات در دو سوي ميز بيشتر مي‌شود. به عبارت بهتر نيمه شب 18آبان مذاكرات پايان نيافت، بلكه فقط از ژنو به اتاق‌هاي فرمان هفت كشور به علاوه چند رژيم زياده‌ خواه ديگر منتقل گرديد.
در روزهاي اخير ترافيك رفت و آمدهاي ديپلماتيك چنان سنگين و اظهارات و اقدامات سران و ديپلمات‌هاي اروپايي، آمريكايي، ايراني، روسي و اسرائيلي و عربي آن‌چنان متنوع و متعدد شده كه جمع كردن آنها و پيش بيني و تحليل پيش از موعد روند گفت و گوها در ژنو 3 ناممكن و بازي‌خواني طرف‌ مقابل حتي براي سران و ديپلمات‌هاي مذاكركننده سخت شده است.
2- زماني تصور مي‌شد همه راهها براي ختم به خير اين مجادله 10 ساله به يك پايتخت خاص ختم مي‌شود. خيال مي‌شد همه چيز به كوتاه آمدن ايران و آمريكا بستگي دارد و با چراغ سبزي در مسير تهران تا واشنگتن اين ماجرا حل و فصل خواهد شد. اما ماوقع ژنو2 نشان داد كه اين بازي پيچيده تر از آني است كه روي ميز نشان داده مي‌شد و بازيگران اين بازي پيچيده هم صرفا همان اعضاي دور ميز نيستند. گروه‌هايي مرئي و نامرئي در زير و كناره‌هاي اين ميز حاضرند كه حيات و ممات آنها گاهي به ادامه بي نتيجه گفت وگوها، گاهي به شكست در مذاكرات و گاهي به تشديد و تداوم دشمني‌ها بستگي دارد. نكته غريب ماجرا اما اين است كه مخالفان رفع اختلافات تهران با غرب از قضا نه در اروپا و آمريكا كه در همين آسيا و خاورميانه و بيخ گوش تهران حضوردارند. آنها كه در همه اين ده سال پشت پرده شكست مذاكرات بوده اند اين بار و به دنبال تغيير در تهران و روي كار آمدن دولتي با رويكرد تنش زدايانه در كشور، استراتژي خود را تغيير داده‌اند. صهيونيست‌ها به مدد مظلوم نمايي‌ها و حمايت‌ها و اعراب خليج فارس به پشتوانه دلارهاي نفتي اين بار همه تخم مرغ‌هاي خود را فقط در سبد كاخ سفيد و جان كري قرار نداده اند.آنها اين بار ديگراني مانند اولاند و فابيوس در فرانسه و سناتورهاي تندرو در آمريكا را براي حمل بخشي از تخم مرغ هايشان دست به كار كرده اند. تا در يك سوي اين ميدان پاريسي‌ها كه زماني خنثي ترين عضو گروه 1+5 بودند، اين بار براي خود حق وتو قائل شوند و به اشاره اي از سرزمين اشغالي و شبه جزيره، ميز و كافه شبانه را در سوئيس به هم بريزند. در سوي ديگر اين آوردگاه هم اهالي كنگره در واشنگتن اين بار و در اوج تلاش براي توافق، با اصرار بر تصويب دور تازه اي از تحريم‌ها عليه ايران، ساز و صدايي مخالف با كاخ سفيد كوك كنند. اين اما همه فضاي نامريي صحنه گرداني‌ها در پشت پرده نيست. هيچ اعتمادي نيست و حتي اصلا بعيد به نظر نمي‌رسد اگر در ژنو 3 پاريس كوتاه بيايد و اين بار برلين يا حتي مسكو و پكن آتش بيار تازه معركه پيچيده هسته اي شوند.
3- در اين بين نكته جالب تر و مهم تر از ماوقع تحركات ديپلماتيك در مراكز قدرت و پايتخت‌ها، آن چيزي است كه در زير پوست جامعه ايراني در قبال دور تازه مذاكرات مي‌گذرد. واقعيت اين است كه برخلاف همه 6-7 سال گذشته و مذاكرات استانبول، ژنو، بغداد، مسكو و آلماتي، در يكي دو ماه اخير و از گفت و گوهاي نيويورك به اين سو، مذاكرات هسته اي و تحركات تيم مذاكره كننده ايراني و طرف‌هاي اروپايي و آمريكايي با جديت و تعصبي مثال زدني و كم سابقه از سوي مردم كوچه و بازار و به خصوص نسل جوان كشور دنبال مي‌شود. مذاكره كنندگان ايراني اين بار همانقدر كه حمايت مقام‌هاي ارشد نظام را با خود دارند، حمايت مردمي كم سابقه، فعال و مطالبه گري را نيز به همراه دارند. محتواي كامنت‌هاي متعدد ايرانيان در زير اخبار مربوط به مذاكرات در خبرگزاري ها، سايت‌ها و صفحات فيسبوك ديپلمات‌هاي كشورمان و طرف‌هاي غربي - بخصوص وزيرخارجه فرانسه - گوياترين سند حمايت هموطنان از روند كنوني مذاكرات است. حمايتي كه مي‌بايست هم از سوي تيم مذاكره كننده و مسئولان كشورمان و هم از سوي طرف‌هاي غربي مدعي دموكراسي و صدور آن ديده شده و جدي گرفته شود و اثر آن در توافق نهايي و نتيجه نشست‌هاي ژنو خود را نشان دهد. بي شك كساني كه با بيم و اميد در جاي‌جاي ايران اين مذاكرات را دنبال و از تيم كشور خود حمايت مي‌كنند، همچنان مانند آقاي روحاني در جريان مناظرات انتخاباتي معتقدندكه« سانتريفيوژها بايد بچرخند، اما در كنار آن چرخ اقتصاد كشور و معيشت مردم هم بايد بچرخد». چه خوب است كه هم نمايندگان دولت و ملت در مذاكرات ژنو، به اين وعده آقاي روحاني و خواسته عمومي مردم تا آخر كار پايبند بمانند. در سوي ديگر ميز هم نمايندگان كشورهاي اروپايي و آمريكايي وعده‌ها و ادعاهاي خود مبني بر حمايت از دموكراسي در خاورميانه و به رسميت شناختن خواست مردم ايران را فراموش نكنند و آنها را به دلارهاي نفتي و جاه طلبي‌هاي صهيونيستي نفروشند...

ادامه خبر...


بی توجهی مسئولان فرهنگی دردهدشت تا کجا!!

27 آبان 1392, 09:51

بی توجهی مسئولان فرهنگی دردهدشت تا کجا!!

در روزهاییکه از هر تربیونی خطر تهاجم فرهنگی را تذکرمیدهند اما انگار در اینجا مسئولان بدون توجه به سخت افزارهای لازم برای مقابله با این تهاجم به شعار سرایی پرداختند.
بی شک مساجد یکی از مهم ترین ارکان فرهنگی، عبادی در طول ادوار بوده که توانسته در جذب جوانان نقشی بی بدیل داشته است.
دردهدشت ،باسابقه ترین شهرکهگیلویه وبویراحمد ،اگرچه ساخت وسازفعلی قدمت کمتری از شهرکهنه دارد اما هستند اماکنی که برای چند دهه در این شهر به یک نماد تبدیل شده اند، میتوان از مسجد جامع دهدشت نام برد.
مسجدی که اگرچه مناره نداشت اما صدای گرم اذانش در غروبهای سرد وبارانی زمستان گرمای خاصی به دل ها میداد،مسجدی که به کانون اقشار مختلف مردم این شهر باسابقه تبدیل شده بود ،محلی برای برگزاری مناسبت های دینی تا سخنرانی وهمایش های سیاسی.اجتماعی و...
هرچه شهر توسعه میافت باز همین مسجد نقش مهم ترین محورگرد آوری بچه های مسجدی بود تا اینکه مسئولان دست بکار شدند تا همزمان با توسعه خفیف شهری ،بر فضای این مکان عبادی بیفزایند .
اتفاقی که اگرچه باید در آغاز بفال نیک میگرفت اما زمان بر شدن پروژه برای مردم شهر دهدشت وعلاقمندانی که ماه های رمضان با صدای موذن مسجد جامع افطاری وسحر باخبرمیشدند وحالا در کنار میدان مرکزی شهر دیگرصدایی از بلندگوی مسجد جامع در دهه ی محرم چند سالی هست که نمیشنوند ،طبیعتا نگرانی وگلایه هایی بهمراه دارد.
معطل ماندن پروژه نه چندان بزرگ یک مکان مهم عبادی مانند مسجد مرکزی بزرگترین شهر کهگیلویه با بهانه هایی مانند کمبود اعتبار نمیتوان توجیهی منطقی برای مردم فهیم این شهرستان باشد.
این روزها وقتی از خیابان امام خمینی جنوبی درشهردهدشت گذر میکنی دیگر از آن باسابقه مسجد خبری نیست ، هرگزچشمت خیلی از مردمی را که بعلت ازدحام جمعیت در پیاده روی کنارمسجد می ایستادند نمی بیند .

alt


حالا آنچه را میبینی دیواره ای است که درون مسجد تخریب شده را به تو نشان نمی دهد تا ندانی حال روز این بنای عبادی چگونه است.ونتوانی تخمین بزنی کی دوباره اینجا میشود ر برسجاده ای گذاشت وخدای خود را بجماعت ستود
بهرحال مسئولان فرهنگی باید بپذیرند هر روز که این پروژه به تاخیر بیافتد خطر سرازیر شدن یک نوجوان هم شهری بسوی کانون های افیونی مخدر ومبتذل، صاحبان فردای این شهر را تهدید میکند.

alt
امیدواریم این آخرین مطلبی باشد که برای یاد آوری به مسئولان فرهنگی ومتولیان این بنای بلاتکلیف در مرکزشهرستان کهگیلویه منتشر میکنیم وخوش بین هستیم به گوش های شنوایی که با جدیت وتا اتمام ساخت وساز مسجد جامع دهدشت ازکوششی دریغ نفرمایند.
محسن تباری -خبرنگار راک نیوز

ادامه خبر...


آقای استاندار ورزش استان را درمان کنید

27 آبان 1392, 08:16

آقای استاندار ورزش استان را درمان کنید

 

سید ابوصالح دانشفر؛ با حضور جناب آقای دکتر موسی خادمی که به عنوان استاندار استان کهگیلویه وبویراحمد واز سوی دولت تدبیر وامید مسئولیت وماموریت یافته تا به عنوان مسئول اول وارشد استان نا بسامانیها را سامان داده وتدبیری جدید وسازنده را جایگزین تفکرات گذشته سازد و این امید را پدید آورده تا با برنامه ریزی، مدیریت هوشمندانه وبا انتخاب افراد متخصص، متبحر، شایسته وکارشناس خبره وآگاه در رأس ادارات کل وارگانها وسازمان های خدمتگزار مردم شاهد تحول اساسی ومدرن وکارساز در مدیریت کلان استان باشیم .

اما بیش از هر چیز جامعه ورزشی استان از قبیل هیئتهای مختلف ورزشی،پیشکسوتان ،کارشناسان، مربیان، تیمداران، کارکنان ادارۀ ورزش وجوانان شهرستانها وکادر ادارۀ کل و ورزشکاران ودلسوختگان ورزش بی صبرانه منتظر تحولی اساسی واصولی وسازنده در اداره کل ورزش وجوانان استان هستند زیرا مدیر کل محترم ورزش وجوانان فعلی استان در آستانه ترک ادارۀ کل ورزش وجوانان استان بوده وقصد دارند در جای دیگر افتخار خدمت به جامعه را داشته باشند .

 از استاندار محبوب وبومی استان استدعا وانتظاری بجا داریم نهایت تدبیر وخرد ورزی ودور اندیشی را به کار برده وبا انتخاب فردی متخصص ،متبحر، شایسته ،متعهد وتحصیلکرده ورزش وکاردان ولایق در رأس مدیریت کلان ورزش استان اقدامی شایسته وبایسته را انجام دهند تا اداره کل ورزش وجوانان که متولی ورزش هزاران هزار نونهال، نوجوان، بزرگسال وبرنامه ریز صدها هیئت ورزشی میباشد بتواند با داشتن مسئول کار کشته وزبده وآشنا به مدیریت کلان ورزشی تحولی اساسی و ریشه ای در ورزش استان بوجود آورده وورزش استان را که در آستانۀ سقوطی بزرگ قرار دارد متحول نموده و نجات داده وانگیزه وامید را بار دیگر به جامعه ورزش استان باز گرداند .

آقای استاندار،ورزش استان در دوسال گذشته بدلیل عدم بودجه کافی ومناسب وبدلیل عدم حمایت از سوی وزارت ورزش ودیگردلایل متعدد که در این مقاله جای ذکر آنها نیست ،بشدت گرفتار مشکلات عدیده و ویران کننده گردیده وبه دلیل همین ضعف شدید مالی اداره کل ورزش وجوانان ،هیئت های مختلف ورزشی که بازوهای اصلی اداره کل در جهت برنامه ریزی واجرای مسابقات ورزشی در رشته های مختلف هستند قادر به انجام وظیفه ورسالت خود نبوده وتقویم وبرنامه های ورزشی آنان مختل گردیده ودر نتیجه در خدمت به هزاران جوان ونوجوان این استان با مشکل مواجه گردیده وبرنامه های مختلف ورزشی استان دچار رکود وتعطیلی گردیده اند واین خطر بزرگ وجود دارد که نوجوانان وجوانان استان این سرمایه های اصلی وآینده سازان جامعه به طرف سرگرمیهای خطرونابود کننده دیگری که بنیاد خانواده هارا تهدید کرده وسلامتی جامعه را متزلزل می سازد بروند، آن موقع پشیمانی دیگرسودی نخواهد داشت.

 تیمداران ورزشی استان که با هزینه شخصی وبدون هر گونه اسپانسر وکمک های دولتی صدها جوان را در تیمهای خود به ورزش سرگرم می نمودند ،به دلیل عدم بودجه وگرانی وسایل ورزشی وایاب وذهاب بسیار بالای تیمدارای دچار یأس وناامیدی شده وعطای ورزش را به لقایش بخشیده اند وهیولای مواد مخدرو افیونی ودیگر سرگرمیهای ویرانگر در کمین فرزندان جامعه است وکوتاهی وعدم مسئولیت باعث انحراف نسل جوان جامعه ونابودی ورزش می گردد.

 ورزشی که به گفته همه کارشناسان وصاحبنظران بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان می باشد،حال تأکید میگردد تا با انتخاب بجا وشایسته ومدبرانه فردی فرهیخته ،ورزشی ،متخصص، متعهد وآگاه ومسلط به ورزش وروانشناسی ورزشی واز بدنه ورزش استان ودارای تجربه بالا وپخته وکار بلد وکاردان به کمک جامعه ورزش استان بشتابید ورسالت خود را در جهت تحول در ورزش استان به بهترین شکل ممکن به انجام رسانید.

 باشد با انتخاب فرد اصلح ،مناسب و شایسته در پیشگاه جامعه ورزش استان سر بلند وروسفید گردی وبه عنوان استاندار دولت تدبیر وامید بهترین تدبیر را در مدیریت کلان ورزش استان به کار برید تا ورزش استان سر وسامان گرفته ونجات یابد.   
باسپاس از:کیوان سروش مقدم

ادامه خبر...


آسیب های عزاداری رو به افزایش است

25 آبان 1392, 00:14

آسیب های عزاداری رو به افزایش است

معاون شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور و رییس ستاد نمازجمعه قم گفت: آسیب ها و آفات در مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) رو به افزایش است و هر روز شاهد برخی حرکات و اقدامات خلاف شرع در عزاداری ها هستیم.حجت الاسلام والمسلمین ˈعبدالعلی ابراهیمیˈ خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مسائلی که متدینین در برگزاری مجالس اهل بیت(ع) باید مورد توجه قرار دهند، پاک بودن نحوه، سبک و سیاق عزاداری آنها از بدعت و خرافات است.

وی گفت: نیروهای انقلابی و کسانی که گرایش سیاسی دارند نیز باید در سبک عزاداری های خود به امام بزگوار، رهبر معظم انقلاب و چهره های شاخص سیاسی نگاه کنند که چه سبک و سیاقی دارند.

ابراهیمی با تقسیم آسیب در عزاداری ها به دو بخش گفت: یک آسیب از طرف انسانهای لائیک و لامذهب است که اعتقادی ندارند ولی به بهانه مجالس عزاداری خیمه هایی برپا می کنند هرچند پاداش آنها نزد خدا محفوظ است ولی سبک هایی را باب می کنند که اسلام روی آنها صحه نمی گذارد.

وی، آوردن ادوات موسیقی، اختلاط زن و مردم، حضور خانم ها با آرایش غلیظ با سبک زننده و مردها با لباس های مضحک در مجالس عزاداری را از آسیب های این گروه ذکر کرد و گفت: آنها می خواهند میداندار و صاحب سبک باشند و این مساله هر روز در حال افزایش و ترویج است.

وی ادامه داد: آسیب دیگر از ناحیه متدینین، حزب اللهی ها و جوانان داعیه دار مسائل اعتقادی است، آنها در مجالس عزاداری حاضر نیستند که موعظه سیدالشهدا، داستانها و عبرت های تاریخی عاشورا مد نظر قرار گیرد ولی حاضرند دو ساعت به سر و سینه بزنند.

وی گفت: گاهی حرکت هایی در مجالس عزاداری باب می شود که اسلام و شرع آنها را نمی پسندد.

ادامه خبر...


اتاق فکر ومخالفان

20 آبان 1392, 14:06

اتاق فکر ومخالفان

 

اتاق فکر و مخالفان

(پی نوشته ای نقد گونه بر عادات بیقراری مخالفان و شمشیری که از رو بسته اند و تقدیری از تدبیر استاندار)

"خرد افسر شهریاران بود / خرد زیور نامداران بود

خرد زنده ی جاودانی شناس / خرد مایه ی زندگانی شناس

خرد رهنمای و خرد دلگشای / خرد دست گیرد به هر دو سرای "

این روزها بازار داغ چانه زنی در راهروهای قدرت گرم است و چانه ها نیز گرم گفتگو و رایزنی،مرزهای سیاسی برای کسب مناصب بسیار کمرنگ و شکننده شده اند چنان که گویی اصلا مرزی و اعتقادی نبوده است،منادیان احزاب سیاسی در یک استحاله، آش شله قلم کاری را پرداخته اند که معلوم نیست جایگاه فکر و اعتقاد در کجای این مرزبندی هاست.این روزها دوست ،دشمن می نماید و دشمن در پوستین دوست مشغول بزک کردن خود و فریفتن دیگران است.این روزها بسیارند که از فحوای این گونه سخن ها که : "دستی را که نمی توانی ببری ،ببوس" بهره ها برده اند و خواب های شیرینی تدارک دیده اند.

رقعه پیشین وصف حال و شرح قال ما مردم است،حاشیه بر صدر نشسته ومتن در حاشیه ها سرگردان است.و این سرگذشت مردمی است که همچنان در رده های آخر توسعه یافتگی کشور،فقرش را جار می زنند، اما گوش شنوایی برای شنیدن نمی یابند و آنقدر بدخواه هم اند ومشغول رتق و فتق  گزارش نویسی ها و برچسب زنی ها به مردمان خود می باشند که هرصاحب منصبی را از این همه خود زنی حیران می کنند و اینگونه است که  نه کسی فریاد فقر این استان را می شنود و نه آماده اند " تره ای برای معظلات این استان خرد کنند ".   حتما شنیده اید سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند، اما مردم ما سری را که درد می کند هم دستمال نمی بندند و این سرآغاز یک فاجعه است وقتی در تعیین اولویت ها دچار توهم می شویم.چند روزی  است که به همت استاندار محترم اتفاقی نو در عرصه مدیریت استان رخ نمود که آن را به فال نیک گرفتیم و فرجامی خوش برایش آرزو کردیم.آری ایشان تعدادی را به صلاحدید برای مشورت در امور استان به خلوت خود راه دادند و "اتاق فکر" ش نام نهادند تا در لوای آن سرمایه های معنوی و فکری، توسعه ی استان را فراهم نمایند،اما به ناگاه هجمه تبلیغاتی کمر شکنی  از جانب دوست و دشمن این اتفاق نو را نشانه رفت،اتفاقی که اگر نضج یابد و قوت گیرد بعنوان یک مشی و منش فرهنگی می تواند در بین اصحاب قدرت امروز و فردا در استان بعنوان یک قاعده مدیریت پذیرفته و در شریانهای سیاسی استان جاری شود. اما غرض ورزی ها سعی دارد ذات این "حرکت" را نادیده انگارد و با پرداختن به حواشی یی از چراها که "چرا من نبودم و فلانی بود" باز هم بر طبل خودخواهی بکوبند و فقری خود خواسته را به جامعه تحمیل کنند.در دفاع از این اقدام استاندار ذکر چند نکته را ضروری می دانم :1 - مشارکت دادن و مشورت خواستن از مردم در تصمیم های استان پشت اتاق های شیشه ای بدون حضور مدیران امری مبارک است. " مشورت ادراک هوشیاری دهد / عقلها مر عقل را یاری دهد " 2 - ذات مشورت پذیری،خودکامگی را مهار و عقلانیت را جولان می دهد.3 - تشکیل اتاق فکر در حقیقت دعوت به حرکت است،حرکت به سمت توسعه.4 - مشارکت دادن من ، تو و ما نشان از به رسمیت شناختن ما واحترام به خرد جمعی است.5 - مشارکت دادن ما در امور استان تلقی جدید حاکمیت است که تبلور اراده جمعی را فقط در انتخابات نمی داند وباورمند شده که، هر یک از ما تجلی یک " رای " نیستیم، بل تبلور یک اراده و فکر هستیم.6 - بپذیریم که یک قانون بد، بهتر از بی قانونی است،اگر نقدی برچگونگی تشکیل اتاق فکر داریم،انصاف را قاضی، منطق را ابزار و ادب را شرط آیین گفتگو بدانیم 7 - چگونگی تشکیل و چرایی افراد حاشیه و ذات این حرکت و فربه کردن این تصمیم متن و اصل است .7 - بیندیشیم که ظرفیت اتاق فکر محدود است،اما ساحت اندیشه ما نامحدود،اگر قرعه حضور بر ما نبود، فرصت خدمت را دریغ مداریم.

تا کی خود زنی،چرا همیشه به حقارت هم تن می دهیم،چرا همیشه در مرام ما مرغ همسایه غاز است،چرا مردمان قوم خود را باور نداریم و همیشه تیر خدعه و دشمنی بر تن نحیف  و زار استان خود می زنیم،چرا همیشه خود و خویش و قوم را حقیر و اغیار را عزیز می شماریم، داس بردارید وعلف هرز حسادت که قلب ها را به اسارت گرفته، هرس کنید،چرا اینهمه عریضه و گزارش در حق خود و قوم خود،مگر خنجر به پهلوی خود کردن مباهات دارد که در این کار ابرام می ورزیم؛ به خود آییم که این شرط مروت و جوانمردی و انصاف نیست که نتیجه این غرض ورزی ها،فقر،توسعه نیافتگی ها،ترس ،فرار یا مهاجرت نخبه های هم استانی است. اینست آن سرزمینی که می خواهیم به آیندگان بسپاریم؟سرزمینی پر از فقر و ترس و ظلمت که برکوهی از ثروت تکیه داده،اما چشم مردمانش از گرسنگی گود افتاده و برای تکه ای نان آبروی خود را گدایی می کنند....

" همه بیم شهر ازین است / که هدر رود بهاران و به خاک راه ریزد / و پرنده ای نیابد / و اگر بیابد، از دوده ی درد و داغ باشد / چه بهار و باغ باشد / که سرود کودکانش غزل کلاغ باشد؟"

قبل از هر داوری زیبنده است که بر بی قراری هایمان بندی زنیم و زنجیری تا از شر شوم این عادات بیقراری فرهنگی در چاه ظلمت و بی پایان "بی انصافی " واژگونه، واژگون نشویم. و به بیانی و زبانی : "چهار نعل نتاز تا سکندری نخوری".

در پایان از سهراب عزیز وام می گیرم تا بگویم : بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.

سیدشهرام مرتضوی

 

ادامه خبر...


اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

19 آبان 1392, 20:49

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

درس عاشورا درس زندگیست

درس خوبی وفلاحت بندگیست

اگر چه اندک است طول وقوعش

هزاران درس داد آن با طلوعش

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
چون خون گلوی اصغرت را دیدی

با دست خودت روبه خدا پاشیدی

یعنی به خدای خالق خوبی ها

ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
یا حسین

سرخی شهادت تو ناپیدا بود

عشق تو اما م کربلا ز یبا بود

تنها سبب زندگی دین قطعاً

پیغام نماز ظهر عاشورا بود

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست

هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست

تفسیر چرخش های سر، بر سجده گاه عشق

رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
وحشت گرفته بود

تمام وجود اعضای زمین را

و خون میگریست آسمان

و عشق را کشته بودند

فرشتگان گریه می کردند

کسی نبود صدای کودکان را بشنود

گریه شان را ببیند

آرامشان کند

قیامت بود

- عاشورا..

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا   یا حسین امشب شب دیدار اوست

او که عالم نقطه پرگار اوست

یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد

خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
ماه محرم آمد و دل ها گرفته

دل ها ز داغ غربت مولا گرفته

ماه حسین بن علی باز آمد از راه

عالم برای داغ او عزا گرفته

اشک ها در چشم و اندوهی به سینه

دل ها هوای کربلایش را گرفته

اشکی به پشت پلک هایم جمع گشته

که گوییا انس با عاشورا گرفته

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست

ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست

عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل

باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
اسب ها شیهه نمی کشند

آفتاب نمی تابد

دلها نمی تپند

چشمان غمگین زینب

دیگر

لبخند برادر را نمی بیند ...

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
سر به سیـــنه دیدمت وایم چرا؟

تو به سر ماندی و من این سر روا

عشق عاشورا بسر دارم دلا

می زدست ساقی بی سر بخوا

یا حسین جان وای حسین جان یا حسین

سر به سینه آمدم سویت بدین

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
این منم که از عشقش مستم

دل به آقام حسین بستم

هر کسی که دلی داره

عشقشو در دل میذاره

ظهر عاشورا شده باز

اشک میاد از چشم های ناز

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

و عین

حرف اول عشق است

مثل حرف اول عاشورا
 
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

در تاسوعا عاشورا  می گرییم

در سوگ حسین سال ها ست که می گرییم

اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا

شرح شرحه شرحه شدن عشق

در اجتهاد شریح آنروز که خون خدا را مباح میکرد

و اوج منزلت ری که جای بهشت نشست در نگاه پسر سعد

عاشورا فریادی رسا از حلقوم بریده تاریخ خطبه خطبه اشک

بر گونه های خشک وارثان آب عاشورا
   

ادامه خبر...


تحلیلی بر ظرفیت عظیم عاشورا

18 آبان 1392, 02:19

تحلیلی بر ظرفیت عظیم عاشورا

 

 

سعید کرمی -اهمییت محرم و عظمت عاشورا نقطه اشتراک تمام تفکرات و گرایشها در ایران اسلامی بوده و همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است"، بی تردید برکت محرم و پیام کربلا یکی از محکمترین دستاویزهای بقاء و گسترش اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی است .

محبت قلبی و معراج روحی مردم در ماه محرم و حرکت خودجوش آنان جهت برپایی مراسمات عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، پنجره ای از غرور را بر چشمان هر ایرانی گشوده و ظرفیتی عظیم را نوید می دهد.

سؤال این است و نکته اینجاست، آیا آنچنان که باید از این ظرفیت عظیم و بی بدیل اعتقادی، در راستای نیل به اهداف حسینی و نگرش عاشورایی، در فضای نیازمند جامعه امروز استفاده شده و می شود؟، و آیا این استعدادهای بالقوه معنوی به بهره وری شایسته رسیده و می رسند؟.

بی تردید بکاء بر اهل بیت و ذکر مصائب معصومین و تشریح جنایات کم نظیر و شاید بی نظیر قیام سرخ عاشورا، دریای فضایل و دنیای برکاتی است که وصف آن در اذهان چون منی نگنجیده و شرحش در این مکتوب نمی گنجد.

اما کاوش در حماسه حسینی بیانگر آنست که کربلا تنها یک چهره نداشته و هر صورتش، سخنی بر زبان داشته و ارزشی حسب ملاک و معادلات خود دارد.

قیام عاشورا، تقابل دو بعد معنوی و نفسانی فرزندان آدم و نقطه انفصال و تقابل "خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ " در برابر " وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى " بود و در منظر هرکدام از این ابعاد، ارزشها متغیر و قهرمانان متفاوت خواهد شد.

اگر از بعد نفسانی و خصایل حیوانی و ملاک های ارزشی آن به عاشورا بنگریم، به لحاظ جنایب، کشتار کودکان، تاختن اسبان بر بدن مردگان، تازیانه زدن زنان و دختران، تجلیگر ارزشهای حیوانی و استعداد سبعیت انسان بوده و از این نگاه، حسین(ع) مظلوم و بازنده است و بی شک یزیدیان قهرمانان بی بدیل این ارزشها و پیروز این میدان اند، چون هر آنچه از رذالت و قساوت ممکن بود، با تمام ظرفیت انجام داده و سنگ تمام گذاشتند، و بی شک عرق شرم بر جبین بشریت نشاندند.

 لذا اگر از بعد عبودیت و خلیفه الهی بشر به واقعه کربلا بنگریم و بایستگی و شایستگی انسان کامل را ملاک ارزش بگیریم، ورق ارزشها برگشته و سکه افتخارات برعکس می شود، اینجا دیگر شوق شهادت، اوج عزت و انتهای وفا، ادب و اخلاص، و فناء فی الله موج می زند، و تاریخ بشریت را خیره و مبهوت می کند.

 اینجا دیگر حسین و حسینیان بر عرش عزت نشسته و تاج قهرمانی بر سر نهاده اند. اینجا نمود عینی خلیفه اللهی انسان است و از این نگاه " فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ " خداوند مصداق یافته و سجده فرشتگان واجب میشود، و حالا طوفان " والله ما رأيت الا جميلاً " زینب است که کاخ استکبار و ستون کفر را لرزانده و محکوم به فنا می کند.

 از این زاویه بی شک بازنده حقیقی یزید و یزیدیان اند و آنهم  از ظلمی که خود به خویش کرده اند و مصداق بارز " إنّی ظلمت نفسی" شده اند، و نه ظلم از جانب حسین که ظلم، حتی در اندیشه اهل بیت نمی گنجد و حسین بن علی (ع) آمده بود که راه ظلم آنها را ببندد، حتی ظلم به خودشان را.

روح کلام و جانمایه این نوشتار اینست، که در وضعیت کنونی جهان و جامعه امروز دیگر اکتفا به ذکر مصائب و منحصرا بیان مظالم افاقه ای نکرده و زمانه، تشنه راه و محتاج اهداف حسین است، مقتضیات زمان طالب آنست که در کنار ذکر مصائب اهل بیت(ع)، به تشریح اهداف و تبیین آرمانهای آنها نیز پرداخته و عاشوراها را از دریچه نگاه حسین(ع) نظاره کرده و به زبان زینب(س) ترویج کنیم.

در این بحبوحه اسلام ستیزی و امواج اسلام هراسی، تشریح اهداف حسینی و توجیه عموم مردم و به خصوص قشر جوانی که در حجمه عظیم تهاجمات فرهنگی و سم پاشی بیرحمانه دین گریزان درونی و دین ستیزان بیرونی سردرگم هستند، می تواند راهکاری مهم و دستاویزی محکم برای نجات از خدعه دشمنان مغرض و دوستان مغفل باشد.

نیل به این اهداف و دستیابی به چنین نجاتی طالب آنست که ذاکران و اهالی منبر، شخصیت الهی و تفکرات عمیق امام حسین (ع)، و همچنین اهداف بزرگ حماسه عظیم کربلا را که همانا مبارزه با منکرات و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از مکتب اسلام بود را، در مقیاس با شرایط کنونی و مقتضیات زمان تشریح نموده و از نگاه زینب و نگرش حسین تبیین نمایند.

و مخلص کلام آنکه حق مطلب و نیاز جامعه اینست که امروز اباعبدالله الحسین(ع)، آنچنان معرفی شود که هر جوان مسلمان و ایرانی با شنیدن نام حسین(ع)، سراسر وجودش غرق غرور گشته و برق عزت در چشمانش بدرخشد، و حسین را مظهر آزادگی و الگوی ایستادگی بدانند و نه صرفا نماد مظلومیت، و بدین ترتیب از این ظرفیت بی نظیر اعتقادی در راستای گذر از تهاجمات و شبهات مشهود و محسوس داخلی و خارجی دنیای آخرالزمانی و استکبار جهانی استفاده گردد.

و چه زیبا گفته اند : " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا " .

ادامه خبر...


در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟