نويسنده : امير پارسي نژاد |
بي تعارف و تکلف، بيانيه اخير آقاي خاتمي درباره شرکت اش در انتخابات مجلس نهم براي نگارنده اين سطور يادآور اين جمله معروف برتولد برشت است که مي گويد: «آنکه مي جنگد ممکن است مغلوب شود; اما آنکه نمي جنگد، مغلوب شده است.» |
مجلس هشتم و انتظارات حقوقی»عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت است كه در آن ميخوانيد؛با برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تعیین تکلیف منتخبین بسیاری از حوزه های انتخابیه و مشخص شدن افرادی که به دور دوم در برخی حوزهها راه پیدا کردند تا در دور دوم مبتنی بر حد نصاب لازم برای ورود به مجلس تعیین تکلیف نهایی صورت گیرد، در حال حاضر مشخص شده است که بسیاری از نمایندگان محترم فعلی مجلس هشتم بار خدمتگزاری ملت در مجلس شورای اسلامی از دوش آنها برداشته شده و در آینده باید در سنگرهای دیگر در خدمت مردم باشند.
تا زمان پایان رسمی دوره مجس هشتم هنوز مدت قابل توجهی باقی مانده است از همین رو چند نکته از منظر انتظارات حقوقی خطاب به نمایندگان محترم مجلس هشتم می توان مطرح کرد. امید است مفید واقع و یادآوری این نکات مرضی خداوند سبحان واقع شود. نکته اول اینکه جا دارد از همه تلاشهای انجام شده طی 4 سال گذشته توسط نمایندگان دوره هشتم مجلس قدردانی و سپاسگزاری کنیم.
نمایندگان دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در سالهایی بعضاً طوفانی و بحرانی نماینده ملت بودند و به هر صورت در قالب قانونگذاری های مختلف یا اقدامات نظارتی کارنامهای از خود بر جای گذاشتند که قطعاً در آینده دقیق تر مورد ارزیابی و داوری قرار خواهد گرفت.از حیث قانونگذاریهای مورد توجه محافل حقوقی شاید مهمترین یادگاری مجلس هشتم تصویب قانون مجازات اسلامی باشد. اگرچه تصویب قانون برنامه پنجم توسعه کشور نیز امری راهبردی ودارای اهمیت زیاد بود که در این مجلس انجام شد.
همچنین نمایندگان در خصوص قوانین مفصل مشابه دیگری همانند آیین دادرسی کیفری یا قانون تجارت یا لایحه حمایت از خانواده نیز بسیار وقت گذاشتند و تلاشهای قابل تقدیری معمول شد که امید است تا پایان همین مجلس این موارد نیز همه مراحل قانونی خود را طی کنند و از جمله یادگاری های مجلس هشتم باشند. در حیطه اقتصادی و تحولات ساختاری کشور نیز مجلس هشتم نقش مهمی بر دوش داشت چه از جهت تصویب قوانین مربوطه و چه از جهت نظارت بر فرایندهای اجرا که این بخش از تلاشهای مجلس نیز غیرقابل فراموشی است. مجلس هشتم از بُعد نظارتی نیز بارها عالی ترین سطوح اجرایی را در معرض پرسش قرار داد و همین امر نیز باعث شد که در مواردی چالش هایی بین قوه مجریه و قوه مقننه بروز یابد ولی به هرحال مجلس همواره تلاش کرد که دیده بان ملت باشد.
البته در همین بخش برخی بر این باورند که مجلس هشتم نتوانست برخی خلاف قانون ها را اصلاح کند که به هرحال در این مورد نیز باید مصداقی و مشخص ارزیابی خود را ارائه نمود ونمی شود کلی گوئی کرد. نکته دوم اینکه برابر آنچه در دستور کار کمیسیونهای تخصصی مجلس قبل از انتخابات 12 اسفند قرار گرفته است طیف وسیعی از موضوعات هم اینک در مجلس مطرح می باشد که هنوز تعیین تکلیف نشده است. از حیث محتوایی برخی از این موارد لایحه و برخی طرحهای قانونی پیشنهادی نمایندگان هستند.
از جمله مهم ترین این موارد لایحه بودجه سال 1391 کشور است. سوای این مورد فوری، درحیطه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مدنی و بین المللی طرح ها و لوایحی در دست بررسی هستند. خوب است نمایندگان محترم مجلس با حوصله و تدبیر در این مدت باقیمانده از عمر مجلس هشتم، برابر روال سابق فعالیت و تلاش خود، تکلیف بسیاری از این موارد مطروحه را روشن کنند تا بار زیادی برای مجلس بعدی بر زمین نماند.
نکته سوم اینکه در مجلس هشتم بحث تنقیح قوانین جدی گرفته شد. معاونتی با همین نام شکل گرفت و قراردادهای بزرگی با برخی مراکز بیرون از مجلس بسته شد تا تنقیح قوانین به صورت فنی انجام پذیرد و از تورم قوانین پراکنده در موضوع واحد جلوگیری شود. این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است.
خوب است تجربیات موفق حاصله در این زمینه تا قبل از پایان مجلس هشتم تدوین گردد تا مجلس نهم از آنها بهره مناسب را در جهت استمرار این هدف ملی ببرد ودر آینده شاهد قانونگذاریهای پراکنده در موضوع واحد نباشیم. همچنین در همین دوره مجلس هشتم، مرکز تحقیقات اسلامی مجلس نیز در قم دائر شد که سال آغازین خود را پشت سر گذاشت و در آینده انتظار خدمات فکری ودینی جدی از مجرای این مرکز به نمایندگان محترم می رود.
نکته چهارم اینکه مجلس شورای اسلامی برابر اصل نود قانون اساسی در قالب کمیسیونی به همین نام اختیارات وسیعی در جهت رسیدگی به شکایات مردم از طرز کار قوای سه گانه دارد. عملکرد این کمیسیون در جلب رضایت مردم و رفع گلایه ها از عملکرد نهادهای مختلف نظام جمهوری اسلامی بسیار حائز اهمیت است. اینکه کمیسیون مزبور در خصوص برخی مصادیق پرسروصدای سیاسی اظهار نظر کند و به قول معروف خودی نشان دهد، چندان مطلوب نیست بلکه مهم این است که مردم اثر پیگیری های این کمیسیون را در حوزه رعایت حق های مختلف خود ببینند و نهادها و سازمان های مختلفقوای سه گانه عملاً ا حساس کنند که کمیسیون مزبور کوچک ترین خلاف آنها را رصد و پیگیری می کند.
ادامه خبر...
امين نوروزي :- با عرض سلام ادب و احترام خدمت مدیریت و هیات تحریریه ی سایت عصر دنا.
چندی پیش مطلبی تحت عنوان مردم چرام ما اهل کوفه نیستیم به قلم اقای شیر نژاد در خصوص شهرستان شدن چرام و نقش اقای بزرگواری در آن و قدر دانی مردم شهر چرام و حمایت آنها از ایشان در دور نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی به چاپ رسید در ان روز برخود لازم دیدم که جوابیه ای به عنوان یک شهروند به سایت محترم عصر دنا ارسال کرده و شبهات چگونگی شهرستان شدن چرام را البته از منظر دیگری برای مردم شریف چرام باز کنم اما از انجا که انتظار میرفت با توجه به ریزش آرای شدید اقای بزرگواری در شهرستان چرام و در موضع ضعف قرار گرفتن ایشان این مطلب دوباره بازیچه ی بازی های سیاسی طیف حامیان ایشان در چرام قرار گیرد انتشار جوابیه را به زمان دیگری موکول کردم البته چه خوب بود اگر یکی از حامیان اقای بزرگواری که مقیم شهر چرام هستند این مطلب را می نوشتند که هم اشراف بیشتری بر موضوع داشته وهم گمان نبود نیروی خلاق و قلم بدست در میان حامیان ایشان در شهر چرام به ذهن افراد ی چون بنده نیاید آقای شیر نژاد عزیز اگر جنابعالی بنا به نسبت سببی با چرام و چرامی ها پیوند داری بنده و امثالهم در آن شهر بزرگ شده و با جای جای این خاک زرخیز پیوندی ناگسستنی داریم.
برادر محترم جناب اقای شیر نژاد در مقاله ی قبلی تان مردم چرام را وام دار بزرگواری معرفی کرده اید که در این دوره از انتخابات با حکم وجدانشان باید به ایشان رای دهند آیا این تعیین تکلیف کردن برای مردم چرام نوعی توهین به آنها نیست ؟ برادر گرامی خوب به یاد دارید که ایشان در دور هفتم مجلس شورای اسلامی در حوزه ی گچساران فقط توانستند 1800 رای کسب کنند حال شما پاسخ دهید چه کسانی بزرگواری را که بعد از آن شکست که به منزله ی پایان حیات سیاسی اش بود بر کرسی مجلس نشاند حمایت های کدام منطقه رمز موفقیت بزرگواری بود ؟
حلقه ی نزدیک حامیان ایشان در دور گذشته چه کسانی بودند ؟ حتما به یاد دارید که در سایر مناطق ایشان را کاندیدای چرامی ها معرفی می کردند برادر عزیز اولا اگر چرام در زمان بزرگواری شهرستان شد خب ایشان انجام وظیفه نمودند و در ثانی این چرام و چرامی ها نیستند که به بزرگواری بدهکار و وام دار هستند بلکه مردم این دیار وقتی با اجماع حداکثری در دور گذشته ایشان را راهی بهارستان کردند دیني بر گردن بزرگواری نهاده اند که جز با احقاق حق 30 ساله ی خود این دین از گردن آقای بزرگواری برداشته نمی شد.
جناب آقای شیرنژاد طبق منطق شما او را بر ما حقی و ما را بر او حقی بود پس هردو بر عهد خویش وفا کرده و نه ما بر گردنش دینی داریم و نه ایشان طلبی از ما دارند اما برادر عزیز در مرام ما اعتقاد بر این است که مسوول خدمتگزار است و مردم هستند که ولی نعمتان اصلی اند در این مورد بیشتر نمی گویم چون جوابتان را مردم نيز در روز انتخابات خواهند داد. اما همان گونه که انتظار می رفت با دیدن موج حمایت های مردمی از حاج اصغر حبیبی و ترس از دست دادن چرام به عنوان شهرستان همیشه تعیین کننده در انتخابات منطقه بار دیگر بحث شهرستان شدن چرام را به رخ مردم چرام کشیدند تا مگر موج شکنی در برابر امواج بزرگ حمایت های مردمی از حبیبی مخصوصا در چرام درست کنند و با بازی با احساسات پاک مردم این شهرستان خود را ناجی شهرستان شدن چرام قلمداد کنند در مطلبی که در وب سایت عصر دنا در باب شهرستان شدن چرام و اختصاص مصاحبه ای با بزرگواری در این مورد منتشر شد و البته به صورت بیانیه وار در سطح شهر توزیع گردید و اتفاقا شبانه هم بر کوچه ها و خیابان های شهر چرام به تعداد زیاد منتشر شد البته این گونه به نظر می آید که شب نامه نویسی سنتی دیرینه در میان طرفداران برخی از کاندیدها دارد اقای بزرگواری نماینده شهرستان های کهگیلویه چرام و بهمئی شما احتمالا به اصل تفکیک قوا اعتقاد دارید ؟ نیک میدانید که دولت در سطح هر شهرستان نماینده ی تام الاختیار خود را دارد احتمالا شما می دانید که وظایف نمایندگی در وهله ی اول قانون گزاری و سپس نظارت بر اجرای قانون است البته برخی از وظایف فرعی دیگر هم وجود دارد جناب اقای بزرگواری یا چرام فاکتور های ارتقاء به شهرستان شدن را داشت که شهرستان شد یا نداشته و به ناحق شهرستان شد آن چیزی که آمار و فاکتور های شهرستانی می گوید چرام دارای این ارتقای جایگاه بوده و چیزی جز حقش به ا و استرداد نشده است حتما میدانید که شهرستان چرام 47 هزار نفر جمعیت دارد حتما میدانید که چهارمین شهر پر جمعیت استان است شما به خوبی می دانید که این شهرستان زیر ساخت های عمرانی اش و استقرار و استقلال اداراتش به چند سال قبل از نماینده شدن شما که هیچ حتی به قبل از دور 7 مجلس که خاطره انگیز ترین دور انتخابات برای شما بوده است برمی گردد جناب آقای بزرگواری از شما بعید است که عنوان می کنید چرام از نظر محدوده ی جغرافیایی همان است که بوده و در طول دهها سال آخر رشدی نداشته است شما که در طول سی و اندی سال گذشته پایه ی ثابت مراسمات و مجالس شادی و غم مابوده اید واقعا هیچ تغییری در چرام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب حس نکرده اید؟ یعنی شما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی را بغیر از دوره ی نمایندگ خودتان انکار میکنید جناب اقای بزرگواری دانشگاه پیام نور در لنده و باشت که یکی هنوز در جستجوی حق شهرستانی خود و دیگری همزمان با ما شهرستان شده قدمت بیشتری از چرام دارد و سالها قبل از ما صاحب دانشگاه شدند را چطور توجیه می کنید ؟ در آنجا شاخص شهرستان بودن ملاک نبوده و برای چرام از اهم واجبات شده ؟ برادر محترم نماز جمعه چه ربطی به فاکتور های شهرستان شدن دارد ؟ با زیر ساخت های شهرستان شدن چه نسبتی دارد ؟ به فرض كه داشته باشد چرا در حال حاضر علاوه بر شهرستانهای استان سوق لنده و پاتاوه هم شاهد برگذاری پر شکوه جمعه اند؟ نکند در سوق و پاتاوه هم دنبال زیر ساخت جهت تبدیل کردن به شهرستان هستید؟ چناب آقای بزرگواری وقتی که بیمارستان دهدشت با آن وسعت و سابقه در این حال و روز است بستر درمانی احداث شده در چرام که صرفا برای تزریقات درمان های سرپایی است چه دردی از ما دوا می کند ؟ شما می دانید تا کنون چند نفر در مسیر انتقال بین سوق چرام لنده دیشموک و قلعه رئیسی به دهدشت جان شیرین خود را از دست داده اند ؟آیا بستر درمانی ایجاد شده در چرام را به عنوان برگ برنده ی خود در این دوره انتخابات به حساب میاورید ؟
آقای بزرگواری شما مدعی هستید که راه اندازی بستر درمانی و دادگاه و پیام نور در چرام توجیهی نداشت اما برادر بزرگوار در مورد بستر درمانی و دانشگاه برایتان گفتم ولی چطور نهادها و اداراتی مثل دادگاه و سایر ادارات در لنده و قلعه رئیسی توجیه دارد گرچه حق مسلم شهرهای نام برده بوده است و ولی برای چرام مقاومت بوده وتوجیهی نداشت ؟ شما مدعی هستید که اینها همه نتیجه امتیازاتی بوده که از دولت به خاطر همراهی با آن گرفتیم ولی سید گرامی آیا نمایندگان 176 شهرستان دیگری که همزمان با ما به عنوان شهرستان معرفی شدند هم مثل شما حامی و سینه چاک دولت بودند؟ شما که 4 سال به عنوان حامیان سینه چاک دولت مطرح بودید آیا نمی توانستید امتیازات بیشتری مثل راه اندازی پتروشیمی دهدشت یا فسفات چرام را از دولت مهرورز زمان هدیه بگیرید؟ در بحث وکیل الدوله بودنتان که شما آن را رد می کنید ضمن اعتقاد راسخ به خدمتگذاری بی منت دولت مهرورز نهم و دهم شما چه امتیازی در جهت رشد و آبادانی و توسعه منطقه از این همه فرصت های در اختیار گذاشته شده گرفتید ؟ شما مدعی هستید در برابردولت در زمانهای که دولت از اهداف عدول می کرد بدون رودر بایستی می ایستادید کاش يك مورد از نطق های غرّایتان را در مخالفت با دولت برایمان می گفتید تا ذهن پریشان ما آرام گیرد.
سید عزیز در بحث شهرستانی چرام فرموده اید که نتیجه ی همراهی شما با دولت بوده است برادر عزیز در استان هایی هم که نماینده گان اصلاح طلب به مجلس فرستادند هم شاهد ارتقای بخش ها به شهرستان هستیم آیا نمایندگان ان مناطق هم حامی و سینه چاک دولت اند؟
اینکه در حول شهرستان شدن مردم چرام وحدت وصف ناشدنی وجود داشت شکی نیست اما خودتان در سخنرانی هايتان در چرام در جشن شهرستانی اعلام کردید که با نظر مساعد مهندس نجار دکتر نجار و سردار نجار و عنایت ریاست محترم جمهوری و تلاش های بی دریغ استاندار جناب اقای نوذری چرام شهرستان شد و بنده کمترین نقش را داشتم حال چه شده که مدعی و داعیه دار ارتقا ی جایگاه چرام شدید؟ مدعی هستید که 12 ملیارد تومان بودجه ی امسال چرام بوده است حال برادر پاسخ دهید که چند درصد از این بودجه در بخش مرکزی و روستاهای تابعه اختصاص یافت ؟ چند درصد از آنرا به مکان های خاص اختصاص دادید ؟ در ضمن این تحولات که باعث پیشرفت چرام شده است کجایند که چشمان ما قادر به درک حتی ذره ای از برکات آن نیست برادر کاش شفاف تر از تخصیص 12 ميلیارد تومان در مناطق مختلف می گفتید. که البته این قصه سر دراز دارد
من الله توفیق
امين نوروزي- در مطلبی که در وب سایت عصر دنا در باب شهرستان شدن چرام و اختصاص مصاحبه ای با بزرگواری در این مورد منتشر شد و البته به صورت بیانیه وار در سطح شهر توزیع گردید و اتفاقا شبانه هم بر کوچه ها و خیابان های شهر چرام به تعداد زیاد منتشر شد البته این گونه به نظر می آید که شب نامه نویسی سنتی دیرینه در میان طرفداران برخی از کاندیدها دارد اقای بزرگواری نماینده شهرستان های کهگیلویه چرام و بهمئی شما احتمالا به اصل تفکیک قوا اعتقاد دارید ؟
نیک میدانید که دولت در سطح هر شهرستان نماینده ی تام الاختیار خود را دارد احتمالا شما می دانید که وظایف نمایندگی در وهله ی اول قانون گزاری و سپس نظارت بر اجرای قانون است البته برخی از وظایف فرعی دیگر هم وجود دارد جناب اقای بزرگواری یا چرام فاکتور های ارتقاء به شهرستان شدن را داشت که شهرستان شد یا نداشته و به ناحق شهرستان شد آن چیزی که آمار و فاکتور های شهرستانی می گوید چرام دارای این ارتقای جایگاه بوده و چیزی جز حقش به ا و استرداد نشده است حتما میدانید که شهرستان چرام 47 هزار نفر جمعیت دارد حتما میدانید که چهارمین شهر پر جمعیت استان است شما به خوبی می دانید که این شهرستان زیر ساخت های عمرانی اش و استقرار و استقلال اداراتش به چند سال قبل از نماینده شدن شما که هیچ حتی به قبل از دور 7 مجلس که خاطره انگیز ترین دور انتخابات برای شما بوده است برمی گردد جناب آقای بزرگواری از شما بعید است که عنوان می کنید چرام از نظر محدوده ی جغرافیایی همان است که بوده و در طول دهها سال آخر رشدی نداشته است شما که در طول سی و اندی سال گذشته پایه ی ثابت مراسمات و مجالس شادی و غم مابوده اید واقعا هیچ تغییری در چرام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب حس نکرده اید؟ یعنی شما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی را بغیر از دوره ی نمایندگ خودتان انکار میکنید جناب اقای بزرگواری دانشگاه پیام نور در لنده و باشت که یکی هنوز در جستجوی حق شهرستانی خود و دیگری همزمان با ما شهرستان شده قدمت بیشتری از چرام دارد و سالها قبل از ما صاحب دانشگاه شدند را چطور توجیه می کنید ؟
در آنجا شاخص شهرستان بودن ملاک نبوده و برای چرام از اهم واجبات شده ؟ برادر محترم نماز جمعه چه ربطی به فاکتور های شهرستان شدن دارد ؟ با زیر ساخت های شهرستان شدن چه نسبتی دارد ؟ به فرض كه داشته باشد چرا در حال حاضر علاوه بر شهرستانهای استان سوق لنده و پاتاوه هم شاهد برگذاری پر شکوه جمعه اند؟ نکند در سوق و پاتاوه هم دنبال زیر ساخت جهت تبدیل کردن به شهرستان هستید؟ چناب آقای بزرگواری وقتی که بیمارستان دهدشت با آن وسعت و سابقه در این حال و روز است بستر درمانی احداث شده در چرام که صرفا برای تزریقات درمان های سرپایی است چه دردی از ما دوا می کند ؟ شما می دانید تا کنون چند نفر در مسیر انتقال بین سوق چرام لنده دیشموک و قلعه رئیسی به دهدشت جان شیرین خود را از دست داده اند ؟آیا بستر درمانی ایجاد شده در چرام را به عنوان برگ برنده ی خود در این دوره انتخابات به حساب میاورید ؟آقای بزرگواری شما مدعی هستید که راه اندازی بستر درمانی و دادگاه و پیام نور در چرام توجیهی نداشت اما برادر بزرگوار در مورد بستر درمانی و دانشگاه برایتان گفتم ولی چطور نهادها و اداراتی مثل دادگاه و سایر ادارات در لنده و قلعه رئیسی توجیه دارد گرچه حق مسلم شهرهای نام برده بوده است و ولی برای چرام مقاومت بوده وتوجیهی نداشت ؟
شما مدعی هستید که اینها همه نتیجه امتیازاتی بوده که از دولت به خاطر همراهی با آن گرفتیم ولی سید گرامی آیا نمایندگان 176 شهرستان دیگری که همزمان با ما به عنوان شهرستان معرفی شدند هم مثل شما حامی و سینه چاک دولت بودند؟ شما که 4 سال به عنوان حامیان سینه چاک دولت مطرح بودید آیا نمی توانستید امتیازات بیشتری مثل راه اندازی پتروشیمی دهدشت یا فسفات چرام را از دولت مهرورز زمان هدیه بگیرید؟ در بحث وکیل الدوله بودنتان که شما آن را رد می کنید ضمن اعتقاد راسخ به خدمتگذاری بی منت دولت مهرورز نهم و دهم شما چه امتیازی در جهت رشد و آبادانی و توسعه منطقه از این همه فرصت های در اختیار گذاشته شده گرفتید ؟ شما مدعی هستید در برابردولت در زمانهای که دولت از اهداف عدول می کرد بدون رودر بایستی می ایستادید کاش يك مورد از نطق های غرّایتان را در مخالفت با دولت برایمان می گفتید تا ذهن پریشان ما آرام گیرد. سید عزیز در بحث شهرستانی چرام فرموده اید که نتیجه ی همراهی شما با دولت بوده است برادر عزیز در استان هایی هم که نماینده گان اصلاح طلب به مجلس فرستادند هم شاهد ارتقای بخش ها به شهرستان هستیم آیا نمایندگان ان مناطق هم حامی و سینه چاک دولت اند؟
اینکه در حول شهرستان شدن مردم چرام وحدت وصف ناشدنی وجود داشت شکی نیست اما خودتان در سخنرانی هايتان در چرام در جشن شهرستانی اعلام کردید که با نظر مساعد مهندس نجار دکتر نجار و سردار نجار و عنایت ریاست محترم جمهوری و تلاش های بی دریغ استاندار جناب اقای نوذری چرام شهرستان شد و بنده کمترین نقش را داشتم حال چه شده که مدعی و داعیه دار ارتقا ی جایگاه چرام شدید؟ مدعی هستید که 12 ملیارد تومان بودجه ی امسال چرام بوده است حال برادر پاسخ دهید که چند درصد از این بودجه در بخش مرکزی و روستاهای تابعه اختصاص یافت ؟ چند درصد از آنرا به مکان های خاص اختصاص دادید ؟ در ضمن این تحولات که باعث پیشرفت چرام شده است کجایند که چشمان ما قادر به درک حتی ذره ای از برکات آن نیست برادر کاش شفاف تر از تخصیص 12 ميلیارد تومان در مناطق مختلف می گفتید. که البته این قصه سر دراز دارد من الله توفیق
چند روز پیش خبر آمد که بالأخره پیش فرزند شهیدت رفتی ؛ نه این که از او دور بوده باشی و حالا به او برسی ، نه! تو در تمام سال هایی که پسرت آسمانی شده بود ، در زمین ، کنارش بودی و ماندی و خانه که چه بگویم ، کلبه ات را در کنار آرامگاه شهیدت بنا کردی و شب و روزت را در کنار جوان شهیدت به سر کردی تا تجسمی از مهرمادری باشی در روزگاری که مهربانی ها به حراج روزمرگی ها رفته و رو به افسانه شدن گذاشته اند.
نمی دانم در آن شب های سرد زمستانی و در آن روزهای داغ بهشت زهرای تهران ، با "قربانعلی" ات چه نجواها کرده ای و در میانه اشک های مادرانه ات با او چه ها گفته ای.
چه نیازی هست اوقات قربانعلی را تلخ کنی و به او بگویی که با یاران انقلاب چه ها که نکرده اند؟! احتیاجی هم نیست درباره تازه به دوران رسیده هایی که حتی خدا را هم بنده نیستند به او چیزی بگویی. ناراحتش نکن ننه علی!
نگذار فرزندت بفهمد که هنوز که هنوز است ، خیلی ها در سرزمینش می میرند ، فقط به خاطر این که یک مشت اسکناس ندارند. هنوز کودکان معصوم سرزمینش ، تا نیمه شب در چهار راه ها فال و گل مریم می فروشند و در حسرت یک جفت دستکش قرمز رنگ اند تا نوک انگشتانشان از فرط سرما کرخت نشود. نگذار متوجه بشود که زنان و دختران زیادی تن می فروشند و نان می خرند؛ به غیرت پسر برومندت بر می خورد.
مادر جان! بی خیال این باش که به علی ات بگویی مردمی که برای رفاه شان جنگیده ، برای دادن نامه درخواست چندرغاز مساعده ، مجبورند کیلومترها پشت ماشین رؤسا بدوند و نفس نفس زنان ، نامه را به داخل ماشین شان بیندازند و بعد هم چشم به در بدوزند که جواب نامه شان کی خواهد آمد؟
تو را به خدا نگو جوان هایی مانند علی ات که روزگاری شاه بیرون می کردند و دماغ صدام بر خاک می مالیدند ، کرور کرور گرفتار تریاک و هروئین و کراک و شیشه و اکس و کوفت و زهرمار شده اند تا روزگارشان بین نئشگی و خماری بگذرد.
مهربان مادر! چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ چه کار داری از آزادی و ... .
اصلاً از آب و هوا برایش بگو ... نه! این را هم نگو! علی و یاران شهیدش حتماً ناراحت می شوند اگر بدانند مردمشان با هر دم و بازدمی ، کلی سرب و دی اکسید کربن و ذرات معلق و ... تنفس می کنند؛نگو که مبادا یاد خاطرات بمباران شیمیایی زمان جنگ بیفتند و خاطر نازنینشان آزرده شود.
ننه علی! مادر اسطوره ای سرزمین مادری من! اصلاً از ما و از کارهایمان هیچ به علی نگو! دلش می شکند،بگذار روحش آسوده باشد.نگذار حلاوت دیدار مادر با تلخی کارهای ما کم رمق شود... .
حالا هی شکایت کنید و نق بزنید و سیاه نمایی بنمایید و آب به آسیاب دشمن بریزید و بگویید که این چه وضعی است ؟ و چرا اینترنت این جوری است ؟ و چرا ای میل کار نمی کند؟
شما که یاد گرفته اید بلبل زبانی کنید و پشت سر هم سوال کنید و بلکه شبهه افکنی بنمایید پس از خواندن این نوشته اعتراف خواهید کرد که اینترنت ، آدم خوبی است و حتی اگر نامزد انتخابات شود حتما به او رای می دهید. اینترنت آدم خوبی است چون:
1- درک خوبی از زمان دارد و در شرایط حساس بدون سرو صدا و بی توقع به وظایف خود عمل می کند و فتیله را پایین می کشد و سرعت را کم می کند.
2- مناسبت ها را به خوبی می شناسد و رعایت می کند و در ایام خاص ،بی هیچ چشمداشتی به یاری مسئولان می آید.
3- دوست و دشمن را به خوبی می شناسد و به موقع مشت محکمی به دهان دشمن می کوبد واگر زور مشتش کافی نبود، از لنگر کشتی هاي عبوری کمک می گیرد.
4- با تمام همدلی هایی که با مسئولان دارد ،هیچ وقت مسئولیت کوتاهی ها و کمبودهای خود را به گردن مسئولان نمی اندازد، و اغلب خودجوش و بدون هماهنگی با مسئولان ، انجام وظیفه می کند ،مانند بقیۀ حرکات خودجوش و پرثمر و بدون اطلاع و دخالت مسئولان!
5- نه مصاحبه می کند، نه اظهار نظر می کند، نه سخنرانی می کند و نه اهل سهم خواهی است، کم توقع است و خاموش ، و چه خاصیت هاست در این خاموشی به هنگام!
پزشکان همواره ما را به نوشیدن زیاد آب و خوردن کمتر گوشت توصیه میکنند. مسولان نسبت به گوشت حساسیتی ندارند ولی صرفهجویی در مصرف آب را توصیه میکنند. از طرفی مردم با آب مشکلی ندارند اما از بالا رفتن قیمت گوشت نگران هستند. مسئله کمی پیچیده است، اما در این فضای پرابهام و آبگوشتی آنچه که محرز است این است که در وضعیت بسیار خوب اقتصادی فعلی، گرانی گوشت نمیتواند ربطی به اقتصاد داشته باشد.
با این حساب بررسی دلایل گرانی گوشت میتواند گره از کار گوشت بگشاید.
دلایل ورزشی
آیا به این فکر کردهاید که چرا فقط گوشت قرمز گران شده است و نرخ گوشت سفید تغییر نکرده است. آیا رنگ قرمز گوشت در بالا رفتن نرخ آن تاثیرگذار است؟
بیتردید برد پرسپولیس در آخرین شهرآورد، دستاویزی برای رسانههای ورزشی شده تا با موجسواری رسانهای باعث بالا رفتن قیمت گوشت بشوند.
دلایل ادبی
نویسندگان و شاعران نیز در بالا رفتن نرخ گوشت مقصرند. به واژهی «گوشت» در این بیت سعدی توجه کنید: «همه عالم سخنم رفت و به گوشت نرسید». مشخص است که سعدی میخواهد با القای اینکه عمری شعر سروده است اما نمیتواند گوشت بخرد، نقش خود را در سیاهنمایی و بالابردن نرخ گوشت ایفا کند.
اگر در این بیت که با کمک رهیمعیری سروده شده است تامل کنید که «من لذت کباب ندیدم به عمر خویش / از دیگران حدیث کبابی شنیدهام» بیگمان متوجه همکاری پشتپرده شاعران در پروژهی گرانی گوشت به نفع «قصاب کاشانی» میشوید.
دلایل فرهنگی
در فرهنگ عامه نیز باورهایی وجود دارد که باعث بالا رفتن نرخ گوشت شده است.
وقتی میگوییم گربه دستش به گوشت نمیرسد اظهار میکند پیفپیف، باعث بالا رفتن جایگاه، و در نتیجه قیمت گوشت میشویم. وقتی میگوییم گوشت خودم را میخورم و منت قصاب را نمی کشم، یا وقتی باور داریم که فلانی و فلانی اگر گوشت هم را بخورند استخوان هم را دور نمیاندازند یا هنگامی که میگوییم گوشتمان زیر دندانشان است، به اینترتیب ارزش غذایی گوشت را بهطور کاذب بالا میبریم. و یا وقتی که میگوییم زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد باعث بالا رفتن هزینهی زبان سرخ که نوعی گوشت قرمز است میشویم.
***
دلایل گرانی گوشت را بررسیدیم.
وظیفهی ما اطلاعرسانی در این مورد بود که رساندیم، هرچند کسی گوشتش بدهکار نباشد.
ادامه خبر...
اسماعیل امینی-
موقع انتخابات مهم می شویم!
انتخابات خوب است چون :
1- هر چه به آن نزدیک تر می شویم ، ما، یعنی ما همین آدم های معمولی آد م های مهمی می شویم.
2- آن آدم هایی که همیشه مهم هستند در این ایام می آیند به سراغ این آدم های معمولی، که موقتا خیلی مهم شده اند، و احوال آن ها را می پرسند.
3- برخی از آن آدم های مهم حتی به سلام این آدم های معمولی جواب می دهند و برای شان لبخند می زنند وبا ایشان یعنی با ما، عکس یادگاری می گیرند.
4- در این ایام حرف های خوب و شیرین می شنویم و دل مان شاد می شود و تلویزیون فیلم غمناک و اشک آور پخش نمی کند و به جایش برنامه ها و فیلم های خنده دار پخش می کند و ما البته می خندیم فراوان.
5- در این ایام ، آدم های معمولی به مراسم آدم های مهم دعوت می شوند و سخنرانی می شنوند وبه آینده امیدوار می شوند و با خوشحالی و خبرهای خوب به خانه برمی گردند و شب که می خوابند خواب های شیرینی می بینند.
6- انتخابات که تمام شد برخی از آن آدم های مهم، خیلی مهم تر می شوند،و ما آدم های معمولی البته دوباره اهمیت مان را ازدست می دهیم بنابراین می دانیم که آن آدم هایی که مهم تر شده اند حالا کارهای مهم تری دارند، لابد بسیارمهم تر از دیدار با ما و پرسیدن نظر و خواسته های ما آدم های معمولی که چند روزی مهم شده بودیم.
7- یعنی دیگرآن ها کاری به کار ما ندارند و البته توقع دارند که ما نیز کاری به کارشان نداشته باشیم تا انتخابات بعد انشاالله.
خدایاردرخش-درروزهای گذشته همایش های مختلف به تحت عناوینی از قبیل بانوان اصولکرا، وحدت فجر آفرینان ،رهبری ومردم و...( در مسجدقبا ،تالاربلوط،مسجدابوالفضل) برگزارشد اما چکیده همه ی اینها چیزی جزء حمایت از یک کاندیدای اصولگرا نبود .
اینکه این روزها همه از وحدت صحبت میکنند وبرای وحدت همایش پشت سر همایش برگزار میکنند جای ..... .
زیرا همه ما بخوبی از ارادت مردم استان خود به نظام ورهبری بیشتر از هرکسی آگاه هستیم ،اصلا فرض را براین بگیریم ،که برای آگاهی وارتباط بامردم این چنین همایش هایی لازم است چرا فقط در این چند روزه اینقدر به تکاپو افتادیم واز تالار تا مسجد در حال برگزاری همایش هستیم .راستی هزینه پیامک های ارسالی و...را چه کسی میپردازد ؟اگر برای مردم است پس چرا درا عیاد ومراسمات دینی از این پیامک ها نمی فرستید
همه ی ما میدانیم چه این همایش ها برگزار شود وچه برگزارنشود مردم استان با شور خاصی مانند اداور گذشته به پای صندوق رای میروند .
ودین خود را به نظام ادا میکنند این را بارها ملت ،مسئولین مملکتی وفراتر از مرزها همه به عینه دیده اند .ورکورد شکنی ما براساس امار سند مکتوب ان است
اما بنظر انچه جبهه اصولگرا را در بویراحمد ودنا اینقدر به تکاپو انداخته خطر رقیب باشد .اساسا این رقیب که انها را اینقدر به تکاپو انداخته وهر روز در گوشه ای به پشت تریبون میکشاند عقلا از طرف اردوگاه راست گرا ها نیست . حتما این رقیب شعار گرا نیست زیرا دیگر مردم اقبالی به تئوریسین ها ی امتحان پس نداده نشان نمی دهند .
با این اوصاف در میان کاندیداهای فعلی در حوزه انتخابیه دنا وبویراحمد این رقیب جدی نباید کسی جزء مهندس بهرامی باشد .بهرامی اگرچه دیدگاهش کمی به جناح چپ نزدیک است اما کارنامه مدیریتش بر شهرداری را در دست راست خود گرفت .وی با جوان بودن در بهار زندگی وسابقه مدیریت اما چرخه مدیریتش بروقف مراد مردم جرخید.
این روزها توده های ابر وباران مرتب اسمان استان را فرا گرفته وشاهد نزولات جوی هستیم وکارشناسان هواشناسی از در راه بودن توده های باران زا در روزهای آینده کم وبیش خبر میدهند ،اما یک توده دیگر درچند روز آینده در راه است که بررسی آن خارج از توان کارشناسان هواشناسی است توده ای مردمی همراه با موجی ناشی از اقبال عمومی به شهردار کارآزموده و کاندیدای فعلی .میشود پیش بینی کرد که این موج چقدر برفضای اردوگاه رقیب تاثیر خواهد گذاشت زیرا براساس شنیدها مبدا ان از مناطق کوهستانی استان گرفته تا همسایه رقیب در شهر گسترده است .
پیغمبر که تاریخ آن همه از اراده و تصمیم و قدرتش سخن میگوید و خسروان و قیصران و قدرتمندان حاکم بر جهان آن همه از شمشیرش میهراسند و دشمن از شدت غضبش میلرزد، در عین حال مردی است سخت عاطفی، با دلی که از کمترین موج محبتی میتپد و روحی که از نوازش نرم دست صداقتی، صمیمیتی و لطفی به هیجان میآید، در خانه و خانواده نیز چنین است. در بیرون، مرد رزم و سیاست و فرماندهی و قدرت و ابهت است و در خانه پدری مهربان، شوهری نرم خوی و ساده و صمیمی،... وی هرگز نمیکوشید تا خود را مرموز و غیرعادی و موجودی عجیب و غریب در چشمها بنمایاند، بلکه بعکس حتی به مادی بودن تظاهر میکرد، نهتنها از زبان قرآن میگوید که «من بشری هستم بمانند شما و فقط به من وحی میشود، .../ کهف ۱۱۰».
که همواره اعتراف میکند جز آنچه به من گفته میشود، از چیزی خبر ندارم و در رفتار و زندگی و گفتگویش همه جا میکوشید تا در چشمها شگفتآور و فوقالعاده جلوه نکند و سعی میکرد تا ابهت و جلالی را که در دلها دارد، بشکند. میگویند روزی پیرزنی نزد وی میآید تا از او چیزی بپرسد.
آن همه خبرها و عظمتها که از او شنیده بود چنان در او اثر میکند که تا خود را در حضور وی مییابد، میلرزد و زبانش میگیرد، پیغمبر احساس میکند شخصیت و شکوه او وی را گرفته است، ساده و متواضع پیش میآید، به مهر دست بر شانههایش میگذارد و با لحنی که از خضوع، نرم و صمیمی شده است، میگوید؟ مادر چه خبر است؟
من پسر آن زن قریشیام که گوسفند میدوشید. بعد احساس و عمق عاطفه و اندازه رقت قلب محمد نیز شگفتانگیز است.
وجود علی (ع) و فاطمه (س) که همچون دو بال برای پیغمبر بودند و فرزندان آنها، تحمل زندگی پر تلاطم و پر مشقت را برای پیغمبر (ص) آسانتر کرده بود، چنانچه دکتر شریعتی در ادامه میگوید: «اما اینها همه آرامش پیش از توفان بود و توفان در رسید سیاه، هولناک و بر باددهنده آشیانه و ویرانکننده خانه او.» (آری پس از ۲۳ سال رسالت پیامبری و هدایت مردم) پیغمبر در بستر افتاد و دیگر نتوانست برخیزد و به این گونه است که محمد و رسالت چند بعدی و دو جهتش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ انسان امروز را تحقق بخشد.
ادامه خبر...