دکتر علیاکبر گرجی *
انتخابات سازوکاری است برای مطرح کردن مطالبات و خواستههای مردم، نظارت بر اعمال و کارکردهای زمامداران بخصوص نمایندگان مجلس. بنابراین نظام انتخاباتی حاکم بر یک کشور در حقیقت باید در این راستا بهگونهای تنظیم شود که بتواند بیشترین هماهنگی را بین مطالبات مردم و فرآیند اعمال قدرت در جامعه ایجاد کند.
آن چیزی که در حال حاضر در کشور به هر حال میتوان با قاطعیت تایید کرد این است. انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی اکنون به صورت کامل توان ایجاد فضای مناسب برای ایجاد نمایندگی ملی را در کشور ندارند. در حقیقت نظام حاکم بر انتخابات مجلس شورای اسلامی به تعبیری توانایی تحقق مفهوم نمایندگی ملی را ندارد. این نکتهای است که باید به آن توجه جدی کرد. این مورد علتها و دلایل گوناگونی دارد که میتوان برای تایید این ادعا بر شمرد.
نظارتهای سختگیرانه هیاتهای اجرایی، شورای نگهبان و... همه در این قضیه دخیل هستند. اما علتهای دیگری هم میشود برای این قضیه ذکر کرد که یکی از آن علتها فقدان ارتباط ساختاری بین انتخابات مجلس شورای اسلامی و نظام حزبی کشور است. مسلم است تا زمانی که این ارتباط برقرار نشود این مشکلات همچنان پابرجا خواهد بود.
به همین خاطر است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با یک حسن نیتی درصدد هستند تا این نقیصه را از طریق دگرگون کردن حوزههای انتخاباتی جبران کنند. یعنی نمایندگان محترمی که از مجلس پنجم تاکنون به دنبال استانی کردن انتخابات هستند میتواند هدفشان این باشد که با تغییر حوزههای انتخاباتی به یک معنا با تغییر شیوه حوزهبندی در انتخابات به نحوی این نقایص را جبران کنند. اما پرسشی که برای ما مطرح است اینکه آیا الزاما با اتخاذ چنین شیوهای به عدالت انتخاباتی نزدیک میشویم. پاسخی که میتوان داد؛ خیر است. یعنی برای اینکه مساله استانی شدن انتخابات بتواند به نتیجه برسد یکسری پیش شرطها لازم است که مهمترینش بحث برقرار کردن ارتباط بین نظام انتخاباتی و نظام تحزب در کشور است.
تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد یعنی تا زمانی که انتخابات مجلس در کشور رسما به صورت حزبی برگزار نشود به نظر من آن هدف استانی شدن انتخابات اساسا تحققپذیر نیست. بنابراین گام اول این است که نمایندگان مجلس به جای اینکه به استانی کردن انتخابات بپردازند بهتر است به حزبی کردن انتخابات فکر و توان خود را به محقق کردن آن معطوف کنند. نکته دیگر این است در فضایی که احزاب سیاسی و نهادهای مدنی چندان جایگاه تضمینشدهای ندارند شما چگونه میخواهید انتخابات را حوزهبندی کنید و از این طریق حوزههای کوچک را در سایه استانها قرار دهید.
در حقیقت تا زمانی که انتخابات حزبی نباشد استانی شدن انتخابات صددرصد به ضرر شهرستانهای کوچک خواهد بود و این کاملا برخلاف مساله عدالت انتخاباتی است. نکته دیگر اینکه نمایندگان مجلس هدفشان از این طرح در واقع ملیتر کردن مساله نمایندگی است یا به تعبیری هدفشان این است که کارکرد مجلس شورای اسلامی را به کارکرد ملی خودش که قانون اساسی ذکر کرده نزدیک کنند. موضوع این است که مطالبات محلی و منطقهای شهروندان ایرانی را چه کسی باید نمایندگی و تعقیب کنند. در اینجا مسالهای به نام عدم تمرکز مطرح است.
تا زمانی که قانون وظایف و تشکیلات شوراهای اسلامی اصلاح نشود و اختیارات و صلاحیتهای این شوراها افزایش پیدا نکند و استقلال اداری و مالی و حتی هنجاری آنها به رسمیت شناخته نشود اساسا استانی شدن انتخابات نمیتواند به اهداف خود دست پیدا کند. پس در گام دوم نمایندگان محترم مجلس باید پیش از دست کاری در انتخابات مجلس به اصلاح قانون وظایف و تشکیلات شوراهای اسلامی بپردازند.
یعنی در حقیقت اصلاح و بهروزرسانی قانون احزاب و شوراها در مرحله دوم دو گامی است که به نظر میرسد زمینه را برای استانی شدن انتخابات فراهم کند. برای ایجاد انتخابات استانی به لحاظ قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی سکوت اختیار کرده است. در حقیقت اگر شورای نگهبان رویکرد نزدیک به برخی نمایندگان مجلس داشته باشد میتواند این مصوبه را هماهنگ با قانون اساسی تلقی کند اما میتوان اذعان کرد که قانون اساسی جمهوری اسلامی درخصوص نظام انتخاباتی و روشهای رایگیری در انتخابات مجلس سکوت اختیار و به تعبیری به بیان کلیاتی در این زمینه اکتفا کرده است.
* حقوقدان و استاد دانشگاه
ادامه خبر...نويسنده : سيد علي محقق |
واشنگتن، مسكو، تل آويو، لندن، پاريس، پكن يا تهران، حتي رياض و دوحه و ابوظبي، فرقي نميكند. اين روزها در مراكز قدرت مستقر در همه اين پايتختها موضوع اصلي مورد بحث سياستمداران و ديپلماتهاي ارشد و مردم يك چيز است؛ «مذاكرات هستهاي ژنو». |
در روزهاییکه از هر تربیونی خطر تهاجم فرهنگی را تذکرمیدهند اما انگار در اینجا مسئولان بدون توجه به سخت افزارهای لازم برای مقابله با این تهاجم به شعار سرایی پرداختند.
بی شک مساجد یکی از مهم ترین ارکان فرهنگی، عبادی در طول ادوار بوده که توانسته در جذب جوانان نقشی بی بدیل داشته است.
دردهدشت ،باسابقه ترین شهرکهگیلویه وبویراحمد ،اگرچه ساخت وسازفعلی قدمت کمتری از شهرکهنه دارد اما هستند اماکنی که برای چند دهه در این شهر به یک نماد تبدیل شده اند، میتوان از مسجد جامع دهدشت نام برد.
مسجدی که اگرچه مناره نداشت اما صدای گرم اذانش در غروبهای سرد وبارانی زمستان گرمای خاصی به دل ها میداد،مسجدی که به کانون اقشار مختلف مردم این شهر باسابقه تبدیل شده بود ،محلی برای برگزاری مناسبت های دینی تا سخنرانی وهمایش های سیاسی.اجتماعی و...
هرچه شهر توسعه میافت باز همین مسجد نقش مهم ترین محورگرد آوری بچه های مسجدی بود تا اینکه مسئولان دست بکار شدند تا همزمان با توسعه خفیف شهری ،بر فضای این مکان عبادی بیفزایند .
اتفاقی که اگرچه باید در آغاز بفال نیک میگرفت اما زمان بر شدن پروژه برای مردم شهر دهدشت وعلاقمندانی که ماه های رمضان با صدای موذن مسجد جامع افطاری وسحر باخبرمیشدند وحالا در کنار میدان مرکزی شهر دیگرصدایی از بلندگوی مسجد جامع در دهه ی محرم چند سالی هست که نمیشنوند ،طبیعتا نگرانی وگلایه هایی بهمراه دارد.
معطل ماندن پروژه نه چندان بزرگ یک مکان مهم عبادی مانند مسجد مرکزی بزرگترین شهر کهگیلویه با بهانه هایی مانند کمبود اعتبار نمیتوان توجیهی منطقی برای مردم فهیم این شهرستان باشد.
این روزها وقتی از خیابان امام خمینی جنوبی درشهردهدشت گذر میکنی دیگر از آن باسابقه مسجد خبری نیست ، هرگزچشمت خیلی از مردمی را که بعلت ازدحام جمعیت در پیاده روی کنارمسجد می ایستادند نمی بیند .
حالا آنچه را میبینی دیواره ای است که درون مسجد تخریب شده را به تو نشان نمی دهد تا ندانی حال روز این بنای عبادی چگونه است.ونتوانی تخمین بزنی کی دوباره اینجا میشود ر برسجاده ای گذاشت وخدای خود را بجماعت ستود
بهرحال مسئولان فرهنگی باید بپذیرند هر روز که این پروژه به تاخیر بیافتد خطر سرازیر شدن یک نوجوان هم شهری بسوی کانون های افیونی مخدر ومبتذل، صاحبان فردای این شهر را تهدید میکند.
سید ابوصالح دانشفر؛ با حضور جناب آقای دکتر موسی خادمی که به عنوان استاندار استان کهگیلویه وبویراحمد واز سوی دولت تدبیر وامید مسئولیت وماموریت یافته تا به عنوان مسئول اول وارشد استان نا بسامانیها را سامان داده وتدبیری جدید وسازنده را جایگزین تفکرات گذشته سازد و این امید را پدید آورده تا با برنامه ریزی، مدیریت هوشمندانه وبا انتخاب افراد متخصص، متبحر، شایسته وکارشناس خبره وآگاه در رأس ادارات کل وارگانها وسازمان های خدمتگزار مردم شاهد تحول اساسی ومدرن وکارساز در مدیریت کلان استان باشیم .
اما بیش از هر چیز جامعه ورزشی استان از قبیل هیئتهای مختلف ورزشی،پیشکسوتان ،کارشناسان، مربیان، تیمداران، کارکنان ادارۀ ورزش وجوانان شهرستانها وکادر ادارۀ کل و ورزشکاران ودلسوختگان ورزش بی صبرانه منتظر تحولی اساسی واصولی وسازنده در اداره کل ورزش وجوانان استان هستند زیرا مدیر کل محترم ورزش وجوانان فعلی استان در آستانه ترک ادارۀ کل ورزش وجوانان استان بوده وقصد دارند در جای دیگر افتخار خدمت به جامعه را داشته باشند .
از استاندار محبوب وبومی استان استدعا وانتظاری بجا داریم نهایت تدبیر وخرد ورزی ودور اندیشی را به کار برده وبا انتخاب فردی متخصص ،متبحر، شایسته ،متعهد وتحصیلکرده ورزش وکاردان ولایق در رأس مدیریت کلان ورزش استان اقدامی شایسته وبایسته را انجام دهند تا اداره کل ورزش وجوانان که متولی ورزش هزاران هزار نونهال، نوجوان، بزرگسال وبرنامه ریز صدها هیئت ورزشی میباشد بتواند با داشتن مسئول کار کشته وزبده وآشنا به مدیریت کلان ورزشی تحولی اساسی و ریشه ای در ورزش استان بوجود آورده وورزش استان را که در آستانۀ سقوطی بزرگ قرار دارد متحول نموده و نجات داده وانگیزه وامید را بار دیگر به جامعه ورزش استان باز گرداند .
آقای استاندار،ورزش استان در دوسال گذشته بدلیل عدم بودجه کافی ومناسب وبدلیل عدم حمایت از سوی وزارت ورزش ودیگردلایل متعدد که در این مقاله جای ذکر آنها نیست ،بشدت گرفتار مشکلات عدیده و ویران کننده گردیده وبه دلیل همین ضعف شدید مالی اداره کل ورزش وجوانان ،هیئت های مختلف ورزشی که بازوهای اصلی اداره کل در جهت برنامه ریزی واجرای مسابقات ورزشی در رشته های مختلف هستند قادر به انجام وظیفه ورسالت خود نبوده وتقویم وبرنامه های ورزشی آنان مختل گردیده ودر نتیجه در خدمت به هزاران جوان ونوجوان این استان با مشکل مواجه گردیده وبرنامه های مختلف ورزشی استان دچار رکود وتعطیلی گردیده اند واین خطر بزرگ وجود دارد که نوجوانان وجوانان استان این سرمایه های اصلی وآینده سازان جامعه به طرف سرگرمیهای خطرونابود کننده دیگری که بنیاد خانواده هارا تهدید کرده وسلامتی جامعه را متزلزل می سازد بروند، آن موقع پشیمانی دیگرسودی نخواهد داشت.
تیمداران ورزشی استان که با هزینه شخصی وبدون هر گونه اسپانسر وکمک های دولتی صدها جوان را در تیمهای خود به ورزش سرگرم می نمودند ،به دلیل عدم بودجه وگرانی وسایل ورزشی وایاب وذهاب بسیار بالای تیمدارای دچار یأس وناامیدی شده وعطای ورزش را به لقایش بخشیده اند وهیولای مواد مخدرو افیونی ودیگر سرگرمیهای ویرانگر در کمین فرزندان جامعه است وکوتاهی وعدم مسئولیت باعث انحراف نسل جوان جامعه ونابودی ورزش می گردد.
ورزشی که به گفته همه کارشناسان وصاحبنظران بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان می باشد،حال تأکید میگردد تا با انتخاب بجا وشایسته ومدبرانه فردی فرهیخته ،ورزشی ،متخصص، متعهد وآگاه ومسلط به ورزش وروانشناسی ورزشی واز بدنه ورزش استان ودارای تجربه بالا وپخته وکار بلد وکاردان به کمک جامعه ورزش استان بشتابید ورسالت خود را در جهت تحول در ورزش استان به بهترین شکل ممکن به انجام رسانید.
باشد با انتخاب فرد اصلح ،مناسب و شایسته در پیشگاه جامعه ورزش استان سر بلند وروسفید گردی وبه عنوان استاندار دولت تدبیر وامید بهترین تدبیر را در مدیریت کلان ورزش استان به کار برید تا ورزش استان سر وسامان گرفته ونجات یابد.معاون شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور و رییس ستاد نمازجمعه قم گفت: آسیب ها و آفات در مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) رو به افزایش است و هر روز شاهد برخی حرکات و اقدامات خلاف شرع در عزاداری ها هستیم.حجت الاسلام والمسلمین ˈعبدالعلی ابراهیمیˈ خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مسائلی که متدینین در برگزاری مجالس اهل بیت(ع) باید مورد توجه قرار دهند، پاک بودن نحوه، سبک و سیاق عزاداری آنها از بدعت و خرافات است.
وی گفت: نیروهای انقلابی و کسانی که گرایش سیاسی دارند نیز باید در سبک عزاداری های خود به امام بزگوار، رهبر معظم انقلاب و چهره های شاخص سیاسی نگاه کنند که چه سبک و سیاقی دارند.
ابراهیمی با تقسیم آسیب در عزاداری ها به دو بخش گفت: یک آسیب از طرف انسانهای لائیک و لامذهب است که اعتقادی ندارند ولی به بهانه مجالس عزاداری خیمه هایی برپا می کنند هرچند پاداش آنها نزد خدا محفوظ است ولی سبک هایی را باب می کنند که اسلام روی آنها صحه نمی گذارد.
وی، آوردن ادوات موسیقی، اختلاط زن و مردم، حضور خانم ها با آرایش غلیظ با سبک زننده و مردها با لباس های مضحک در مجالس عزاداری را از آسیب های این گروه ذکر کرد و گفت: آنها می خواهند میداندار و صاحب سبک باشند و این مساله هر روز در حال افزایش و ترویج است.
وی ادامه داد: آسیب دیگر از ناحیه متدینین، حزب اللهی ها و جوانان داعیه دار مسائل اعتقادی است، آنها در مجالس عزاداری حاضر نیستند که موعظه سیدالشهدا، داستانها و عبرت های تاریخی عاشورا مد نظر قرار گیرد ولی حاضرند دو ساعت به سر و سینه بزنند.
وی گفت: گاهی حرکت هایی در مجالس عزاداری باب می شود که اسلام و شرع آنها را نمی پسندد.
اتاق فکر و مخالفان
(پی نوشته ای نقد گونه بر عادات بیقراری مخالفان و شمشیری که از رو بسته اند و تقدیری از تدبیر استاندار)
"خرد افسر شهریاران بود / خرد زیور نامداران بود
خرد زنده ی جاودانی شناس / خرد مایه ی زندگانی شناس
خرد رهنمای و خرد دلگشای / خرد دست گیرد به هر دو سرای "
این روزها بازار داغ چانه زنی در راهروهای قدرت گرم است و چانه ها نیز گرم گفتگو و رایزنی،مرزهای سیاسی برای کسب مناصب بسیار کمرنگ و شکننده شده اند چنان که گویی اصلا مرزی و اعتقادی نبوده است،منادیان احزاب سیاسی در یک استحاله، آش شله قلم کاری را پرداخته اند که معلوم نیست جایگاه فکر و اعتقاد در کجای این مرزبندی هاست.این روزها دوست ،دشمن می نماید و دشمن در پوستین دوست مشغول بزک کردن خود و فریفتن دیگران است.این روزها بسیارند که از فحوای این گونه سخن ها که : "دستی را که نمی توانی ببری ،ببوس" بهره ها برده اند و خواب های شیرینی تدارک دیده اند.
رقعه پیشین وصف حال و شرح قال ما مردم است،حاشیه بر صدر نشسته ومتن در حاشیه ها سرگردان است.و این سرگذشت مردمی است که همچنان در رده های آخر توسعه یافتگی کشور،فقرش را جار می زنند، اما گوش شنوایی برای شنیدن نمی یابند و آنقدر بدخواه هم اند ومشغول رتق و فتق گزارش نویسی ها و برچسب زنی ها به مردمان خود می باشند که هرصاحب منصبی را از این همه خود زنی حیران می کنند و اینگونه است که نه کسی فریاد فقر این استان را می شنود و نه آماده اند " تره ای برای معظلات این استان خرد کنند ". حتما شنیده اید سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند، اما مردم ما سری را که درد می کند هم دستمال نمی بندند و این سرآغاز یک فاجعه است وقتی در تعیین اولویت ها دچار توهم می شویم.چند روزی است که به همت استاندار محترم اتفاقی نو در عرصه مدیریت استان رخ نمود که آن را به فال نیک گرفتیم و فرجامی خوش برایش آرزو کردیم.آری ایشان تعدادی را به صلاحدید برای مشورت در امور استان به خلوت خود راه دادند و "اتاق فکر" ش نام نهادند تا در لوای آن سرمایه های معنوی و فکری، توسعه ی استان را فراهم نمایند،اما به ناگاه هجمه تبلیغاتی کمر شکنی از جانب دوست و دشمن این اتفاق نو را نشانه رفت،اتفاقی که اگر نضج یابد و قوت گیرد بعنوان یک مشی و منش فرهنگی می تواند در بین اصحاب قدرت امروز و فردا در استان بعنوان یک قاعده مدیریت پذیرفته و در شریانهای سیاسی استان جاری شود. اما غرض ورزی ها سعی دارد ذات این "حرکت" را نادیده انگارد و با پرداختن به حواشی یی از چراها که "چرا من نبودم و فلانی بود" باز هم بر طبل خودخواهی بکوبند و فقری خود خواسته را به جامعه تحمیل کنند.در دفاع از این اقدام استاندار ذکر چند نکته را ضروری می دانم :1 - مشارکت دادن و مشورت خواستن از مردم در تصمیم های استان پشت اتاق های شیشه ای بدون حضور مدیران امری مبارک است. " مشورت ادراک هوشیاری دهد / عقلها مر عقل را یاری دهد " 2 - ذات مشورت پذیری،خودکامگی را مهار و عقلانیت را جولان می دهد.3 - تشکیل اتاق فکر در حقیقت دعوت به حرکت است،حرکت به سمت توسعه.4 - مشارکت دادن من ، تو و ما نشان از به رسمیت شناختن ما واحترام به خرد جمعی است.5 - مشارکت دادن ما در امور استان تلقی جدید حاکمیت است که تبلور اراده جمعی را فقط در انتخابات نمی داند وباورمند شده که، هر یک از ما تجلی یک " رای " نیستیم، بل تبلور یک اراده و فکر هستیم.6 - بپذیریم که یک قانون بد، بهتر از بی قانونی است،اگر نقدی برچگونگی تشکیل اتاق فکر داریم،انصاف را قاضی، منطق را ابزار و ادب را شرط آیین گفتگو بدانیم 7 - چگونگی تشکیل و چرایی افراد حاشیه و ذات این حرکت و فربه کردن این تصمیم متن و اصل است .7 - بیندیشیم که ظرفیت اتاق فکر محدود است،اما ساحت اندیشه ما نامحدود،اگر قرعه حضور بر ما نبود، فرصت خدمت را دریغ مداریم.
تا کی خود زنی،چرا همیشه به حقارت هم تن می دهیم،چرا همیشه در مرام ما مرغ همسایه غاز است،چرا مردمان قوم خود را باور نداریم و همیشه تیر خدعه و دشمنی بر تن نحیف و زار استان خود می زنیم،چرا همیشه خود و خویش و قوم را حقیر و اغیار را عزیز می شماریم، داس بردارید وعلف هرز حسادت که قلب ها را به اسارت گرفته، هرس کنید،چرا اینهمه عریضه و گزارش در حق خود و قوم خود،مگر خنجر به پهلوی خود کردن مباهات دارد که در این کار ابرام می ورزیم؛ به خود آییم که این شرط مروت و جوانمردی و انصاف نیست که نتیجه این غرض ورزی ها،فقر،توسعه نیافتگی ها،ترس ،فرار یا مهاجرت نخبه های هم استانی است. اینست آن سرزمینی که می خواهیم به آیندگان بسپاریم؟سرزمینی پر از فقر و ترس و ظلمت که برکوهی از ثروت تکیه داده،اما چشم مردمانش از گرسنگی گود افتاده و برای تکه ای نان آبروی خود را گدایی می کنند....
" همه بیم شهر ازین است / که هدر رود بهاران و به خاک راه ریزد / و پرنده ای نیابد / و اگر بیابد، از دوده ی درد و داغ باشد / چه بهار و باغ باشد / که سرود کودکانش غزل کلاغ باشد؟"
قبل از هر داوری زیبنده است که بر بی قراری هایمان بندی زنیم و زنجیری تا از شر شوم این عادات بیقراری فرهنگی در چاه ظلمت و بی پایان "بی انصافی " واژگونه، واژگون نشویم. و به بیانی و زبانی : "چهار نعل نتاز تا سکندری نخوری".
در پایان از سهراب عزیز وام می گیرم تا بگویم : بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.
سیدشهرام مرتضوی
ادامه خبر...
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
درس عاشورا درس زندگیست
درس خوبی وفلاحت بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش
هزاران درس داد آن با طلوعش
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
چون خون گلوی اصغرت را دیدی
با دست خودت روبه خدا پاشیدی
یعنی به خدای خالق خوبی ها
ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
یا حسین
سرخی شهادت تو ناپیدا بود
عشق تو اما م کربلا ز یبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً
پیغام نماز ظهر عاشورا بود
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست
هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست
تفسیر چرخش های سر، بر سجده گاه عشق
رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
وحشت گرفته بود
تمام وجود اعضای زمین را
و خون میگریست آسمان
و عشق را کشته بودند
فرشتگان گریه می کردند
کسی نبود صدای کودکان را بشنود
گریه شان را ببیند
آرامشان کند
قیامت بود
- عاشورا..
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا یا حسین امشب شب دیدار اوست
او که عالم نقطه پرگار اوست
یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد
خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
ماه محرم آمد و دل ها گرفته
دل ها ز داغ غربت مولا گرفته
ماه حسین بن علی باز آمد از راه
عالم برای داغ او عزا گرفته
اشک ها در چشم و اندوهی به سینه
دل ها هوای کربلایش را گرفته
اشکی به پشت پلک هایم جمع گشته
که گوییا انس با عاشورا گرفته
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست
ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست
عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل
باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
اسب ها شیهه نمی کشند
آفتاب نمی تابد
دلها نمی تپند
چشمان غمگین زینب
دیگر
لبخند برادر را نمی بیند ...
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
سر به سیـــنه دیدمت وایم چرا؟
تو به سر ماندی و من این سر روا
عشق عاشورا بسر دارم دلا
می زدست ساقی بی سر بخوا
یا حسین جان وای حسین جان یا حسین
سر به سینه آمدم سویت بدین
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
این منم که از عشقش مستم
دل به آقام حسین بستم
هر کسی که دلی داره
عشقشو در دل میذاره
ظهر عاشورا شده باز
اشک میاد از چشم های ناز
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
و عین
حرف اول عشق است
مثل حرف اول عاشورا
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
در تاسوعا عاشورا می گرییم
در سوگ حسین سال ها ست که می گرییم
اس ام های جدید تاسوعا و عاشورا
شرح شرحه شرحه شدن عشق
در اجتهاد شریح آنروز که خون خدا را مباح میکرد
و اوج منزلت ری که جای بهشت نشست در نگاه پسر سعد
عاشورا فریادی رسا از حلقوم بریده تاریخ خطبه خطبه اشک
بر گونه های خشک وارثان آب عاشورا
سعید کرمی -اهمییت محرم و عظمت عاشورا نقطه اشتراک تمام تفکرات و گرایشها در ایران اسلامی بوده و همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: "محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است"، بی تردید برکت محرم و پیام کربلا یکی از محکمترین دستاویزهای بقاء و گسترش اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی است .
محبت قلبی و معراج روحی مردم در ماه محرم و حرکت خودجوش آنان جهت برپایی مراسمات عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، پنجره ای از غرور را بر چشمان هر ایرانی گشوده و ظرفیتی عظیم را نوید می دهد.
سؤال این است و نکته اینجاست، آیا آنچنان که باید از این ظرفیت عظیم و بی بدیل اعتقادی، در راستای نیل به اهداف حسینی و نگرش عاشورایی، در فضای نیازمند جامعه امروز استفاده شده و می شود؟، و آیا این استعدادهای بالقوه معنوی به بهره وری شایسته رسیده و می رسند؟.
بی تردید بکاء بر اهل بیت و ذکر مصائب معصومین و تشریح جنایات کم نظیر و شاید بی نظیر قیام سرخ عاشورا، دریای فضایل و دنیای برکاتی است که وصف آن در اذهان چون منی نگنجیده و شرحش در این مکتوب نمی گنجد.
اما کاوش در حماسه حسینی بیانگر آنست که کربلا تنها یک چهره نداشته و هر صورتش، سخنی بر زبان داشته و ارزشی حسب ملاک و معادلات خود دارد.
قیام عاشورا، تقابل دو بعد معنوی و نفسانی فرزندان آدم و نقطه انفصال و تقابل "خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ " در برابر " وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى " بود و در منظر هرکدام از این ابعاد، ارزشها متغیر و قهرمانان متفاوت خواهد شد.
اگر از بعد نفسانی و خصایل حیوانی و ملاک های ارزشی آن به عاشورا بنگریم، به لحاظ جنایب، کشتار کودکان، تاختن اسبان بر بدن مردگان، تازیانه زدن زنان و دختران، تجلیگر ارزشهای حیوانی و استعداد سبعیت انسان بوده و از این نگاه، حسین(ع) مظلوم و بازنده است و بی شک یزیدیان قهرمانان بی بدیل این ارزشها و پیروز این میدان اند، چون هر آنچه از رذالت و قساوت ممکن بود، با تمام ظرفیت انجام داده و سنگ تمام گذاشتند، و بی شک عرق شرم بر جبین بشریت نشاندند.
لذا اگر از بعد عبودیت و خلیفه الهی بشر به واقعه کربلا بنگریم و بایستگی و شایستگی انسان کامل را ملاک ارزش بگیریم، ورق ارزشها برگشته و سکه افتخارات برعکس می شود، اینجا دیگر شوق شهادت، اوج عزت و انتهای وفا، ادب و اخلاص، و فناء فی الله موج می زند، و تاریخ بشریت را خیره و مبهوت می کند.
اینجا دیگر حسین و حسینیان بر عرش عزت نشسته و تاج قهرمانی بر سر نهاده اند. اینجا نمود عینی خلیفه اللهی انسان است و از این نگاه " فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ " خداوند مصداق یافته و سجده فرشتگان واجب میشود، و حالا طوفان " والله ما رأيت الا جميلاً " زینب است که کاخ استکبار و ستون کفر را لرزانده و محکوم به فنا می کند.
از این زاویه بی شک بازنده حقیقی یزید و یزیدیان اند و آنهم از ظلمی که خود به خویش کرده اند و مصداق بارز " إنّی ظلمت نفسی" شده اند، و نه ظلم از جانب حسین که ظلم، حتی در اندیشه اهل بیت نمی گنجد و حسین بن علی (ع) آمده بود که راه ظلم آنها را ببندد، حتی ظلم به خودشان را.
روح کلام و جانمایه این نوشتار اینست، که در وضعیت کنونی جهان و جامعه امروز دیگر اکتفا به ذکر مصائب و منحصرا بیان مظالم افاقه ای نکرده و زمانه، تشنه راه و محتاج اهداف حسین است، مقتضیات زمان طالب آنست که در کنار ذکر مصائب اهل بیت(ع)، به تشریح اهداف و تبیین آرمانهای آنها نیز پرداخته و عاشوراها را از دریچه نگاه حسین(ع) نظاره کرده و به زبان زینب(س) ترویج کنیم.
در این بحبوحه اسلام ستیزی و امواج اسلام هراسی، تشریح اهداف حسینی و توجیه عموم مردم و به خصوص قشر جوانی که در حجمه عظیم تهاجمات فرهنگی و سم پاشی بیرحمانه دین گریزان درونی و دین ستیزان بیرونی سردرگم هستند، می تواند راهکاری مهم و دستاویزی محکم برای نجات از خدعه دشمنان مغرض و دوستان مغفل باشد.
نیل به این اهداف و دستیابی به چنین نجاتی طالب آنست که ذاکران و اهالی منبر، شخصیت الهی و تفکرات عمیق امام حسین (ع)، و همچنین اهداف بزرگ حماسه عظیم کربلا را که همانا مبارزه با منکرات و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از مکتب اسلام بود را، در مقیاس با شرایط کنونی و مقتضیات زمان تشریح نموده و از نگاه زینب و نگرش حسین تبیین نمایند.
و مخلص کلام آنکه حق مطلب و نیاز جامعه اینست که امروز اباعبدالله الحسین(ع)، آنچنان معرفی شود که هر جوان مسلمان و ایرانی با شنیدن نام حسین(ع)، سراسر وجودش غرق غرور گشته و برق عزت در چشمانش بدرخشد، و حسین را مظهر آزادگی و الگوی ایستادگی بدانند و نه صرفا نماد مظلومیت، و بدین ترتیب از این ظرفیت بی نظیر اعتقادی در راستای گذر از تهاجمات و شبهات مشهود و محسوس داخلی و خارجی دنیای آخرالزمانی و استکبار جهانی استفاده گردد.
و چه زیبا گفته اند : " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا " .
ادامه خبر...یکی از کاربران مطلبی را برای راک نیوز ارسال نموده که عیننا در زیل منتشر میشود.
بدیهی است انتشار آن به منعی موافقت یا مخالفت راک نیوز با محتویات این متن نبوده بلکه براساس رسالت خبری خود راه را برای بیان نظرات مخاطبان خود باز نموده ایم.
حاج زارع و عقد موقت با اصلاح طلبان
امسال ده سال می گذرد از روزهایی که سید باقر موسوی اسطوره تکرار ناشدنی اصلاح طلبان بویراحمد در آستانه مجلس هفتم از صحنه رقابت خارج شد و پس از رد صلاحیت
برای همیشه از یاسوج رفت.
اصلاح طلبان بویراحمد نباید فراموش کنند که اگر دوستی را استاندار تکرار ناشدنی می دانند و اگر نسبت به سالهای اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد حسی نوستالژیک دارند
و آن سالها را برای نسلهای دوران بعد اتوپیای اصلاح طلبان می دانند همه و همه را مدیون مردانی هستند که در آن سالها مردانه اصلاح طلب بودند و بی هیچ ترسی
از آرمانهای خویش دفاع می کردند. اصلاح طلبانی واقعی نه اصلاح طلبانی با صیغه موقت!
نگاهی به زندگی غلام محمد زارعی نشان می دهد که وی اگر چه در دو دوره انتخابات از حمایت کامل اصلاح طلبان برخوردار بوده است اما این
حمایت نه به خاطر افکار و منش اصلاح طلبی وی که به خاطر افراطی بودن رقیب اصولگرایش بوده است. و گرنه اگر قرار بر اصول گرایی باشد
غلام محمد زارعی برای احمدی نژاد ستاد زد و اتفاقا رییس ستادش شد و نیروهای اصلی اصول گرایان و احمدی نژادی های واقعی (حاج دهراب پور و ...)
همیشه و در هر جا همراه حاج زارع بودند.
در حالی که همراهان هدایت خواه بیشتر از آنکه اصول گرا باشند از احزاب سنتی جناح راست بودند(غلام محمد دانشی مسوول حزب موتلفه - خلیفه خلقی ئور حسن زاده و ...) .
در واقع برای روشن تر شدن مواضع غلام محمد زارع کافی است مجسم کنیم که اگر پیروز انتخابات 24 خرداد قالیباف و یا جلیلی بود زارع چه مواضعی
در مقابل وزرای آنها و همچنین تصمیمات دولت داشت .آیا جز این بود که به مراتب بسیار شدید تر از الانی که گاهی از دولت روحانی حمایت می کند از آنان حمایت می کرد؟
اصلاح طلبان بویراحمد راهی ندارند جز اینکه به خود بیایند و برای بازسازی واقعی خود و بازگشت به دوران طلایی شان از فرصت به دست آمده که پس از رای آوری آقای دکتر
روحانی و باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی به وجود آمده است(که یقینا در انتخابات مجلس هم به همین گونه خواهد بود) با سرمایه گذاری بر روی نیروهای وفادار شان با چشمانی باز
به میدان بهارستان تهران بیاندیشند و 24 خرداد را کامل تر کنند.
بار دگر محرم و غوغای دل، بار دگر محرم و عباس(ع) و حس عاشقی، بار دگر محرم و علیاصغر و تیر مانده بر گلو..
بار دگر محرم و چشم اشکبار، بار دگر محرم و عطش و آتش و درد بیبرادری، بار دگر محرم و پرواز تا کنار دوست، بار دگر محرم و پرچم سیاه و عشق و اشک و آه....
بار دگر محرم شد و شوق بستن سربند علیاصغر(ع) بر پیشانی نوزاد که موج میزند میان چشمهای آن تازه مادر، مادری که طفلش را سر دست میگیرد و همنوا میشود با ضجههای ربابخاتون آنگاه که تیر خصم بر گلوی کودکش نشست.
چه زیبا ایامی است محرم! باز برپایی هیئتها و برگزاری روضهها، شور گرفتنها و کوچه ساختنها و حرکت هماهنگ دستها که بالا و پایین میروند و بر سر و سینه عزادارن میخورد. تو هم خواهی، نخواهی با عاشقان حسین(ع) همراه میشوی. نمیشوی؟ گوش کن، دقت کن! قلب نمیتپد، حسین حسین میکند. این روزها دیگر ذکر یا حسین(ع) از زبانت هم که برنیاید، قلب خود ارادتش را ابراز میکند.
چند روزی است که شیراز هم حال و هوای حسینی دارد. این را با نگاهی به درو دیوار سیاه پوش شهر در مییابی. این را آسمان شیراز هم فهمیده و خیابان و کوچه شهر را پیش از رسیدن خیل عاشقان حسین(ع) که در تکاپو هستند تا حال و هوای حسینی را به محلهشان ببرند و هیئتی برپا کنند، آب و جارو کرد.
جنب و جوش را همه جا نظارهگری، گویی تو در بازار رقابتی برای عرض ارادت هر چه بیشتر به ساحت اباعبدالله قرار داری و هر کس سعی دارد با هر فعالیتی در عزاداری محرم سهیم شود. از آنکه اسپندی دود کرده تا آن مادری که کودکش را به بغل گرفته برای بچههای هیئت چای آورده است.
نوجوانی 10، 12 ساله را میبینی، آنچنان با حرارت مشغول تزئین هیئت به پرچمهای مشکی است که انگار مهم و دقیقترین برنامههای عالم را اجرا میکند. شاید هم این گونه باشد، چراکه «عالم همه در طواف عشق است ودایره دار این طواف حسین است». از او که چرایی ذوق و شوقش را جویا میشوی، بر تو چنان با تعجب مینگرد که از پرسشت پشیمان میشوی.
آن طرفتر پیرمردی را میبینی که سر پرچم خیرمقدم به عزادارن حسینی را گرفته و به جوان آن طرف پرچم پیشنهادات خود را برای نصب بهتر ارائه میکند. باورت میشود این همان پیرمردی است که تا دیروز کاسهی صبرش از درد کمر لبریز شده بود و ابراز ناراحتی میکرد، حال بیهیچ نالهای روی چهارپایه بالا و پایین میشود. خداوندا! این چه مرهمی است که درد پیرمردی حدوداً 70 ساله این چنین التیام میبخشد؟ راستی که عشق چه تحولی ایجاد میکند.
بوی اسپند فضای هیئت را فراموش نکنم، زن میانسالی ظرفی در دست گرفته و با فرستادن صلوات و التماس دعاگویان این اسپند را بر آتش مینهد و فضا را معطر میکند و در سراسر هیئت میچرخد. هنوز دود اسپند در فضای اتاق محو نشده، میبینی زن با سینی چای وارد میشود و این گونه خسته نباشی میگوید. این هم گونهای از عرض اردات به سالار شهیدان است.
جوانی 22 ساله با مدد گرفتن از سالار شهیدان مشغول نصب و تنظیم سیستم صوت است و امیدوار است که سیستم برای روضه و مداحی مشکلی نداشته باشد. او لبخندی میزند و به سخن یکی از سیاسیون اشاره میکند که در همایشی مشغول سخنرانی بود و بلندگو سوت میکشد و فرد مذکور عنوان میکند که هر زمان مشکل سیستم صوت برطرف شود، بقیه مشکلات هم قابل رفع است. به هر حال این هم نمونهای بود از جوانان عاشق ثارالله که در شهر مقدس شیراز کم نیستند.
این مختصر نوشته، شرح حالی گوشهای از تلاش هزاران نفری بود که برای حسینی کردن شهر مقدس شیراز در تلاش هستند. اما کاش بشود پیام محرم را درک کنیم، آن پیام که پیروزی نه فقط در غلبه است، که در مجاهدت برای خدا و مرگ در این راه هم محقق می شود، جان دادن در راه خدا و شهادت در میدان جنگ نه یک باختن است، بلکه شهادت یک انتخاب است.
کاش بتوانیم همهی محرم و بهخصوص عاشور را درک کنیم، حسینی و سپس مهدوی شویم، چراکه «وقتی در صحنهی حق و باطل نیستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعهات نیستی، هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است».
انتهای پیام
ادامه خبر...