سخت است نوشتن در رثای مردی که به مردی تمام هر آنچه داشت رو کرد تا چراغ علم و دانش در شهرستان کهگیلویه فروغی جاودانه داشته باشد..
به گزارش راک نیوز؛سخت است نوشتن در رثای مردی که به مردی تمام هر آنچه داشت رو کرد تا چراغ علم و دانش در شهرستان کهگیلویه فروغی جاودانه داشته باشد..
برای من که صعود از مقطع راهنمایی و رسیدن به دبیرستان رعب آور بود حضور چهره ای دوست داشتنی بسان شراره ای آتشین بارقه های امید و عشق را در پستوی ذهن تاریکم روشن کرد..
شیرین ترین خاطرات من از دبیرستان ، کلاس استاد فتاح شفیعی بود..
نه تنها در ادبیات بلکه عربی را چنان با رسایی و فصاحت پایین آورده بود که "بسان پلنگی که بر پشت گور
نشیند ، برانگیزد از گور شور ،،
صرف و نحو عربی را ملکه ذهنمان کرد..
با میر فتاح عاشق شدیم
عاشق شعر
عاشق داستان
عاشق انسانیت..
با سیگاری بر لب و استکانی چای ،خوان هشتم اخوان را چنان گرم و دلنشین روایت میکرد
که اشک پهنای گونه هایمان را نوازش میکرد و دود سیگارش را حس نمی کردیم..
"مرد نقال- آن صدایش گرم، نایش گرم، آن سکوتش ساکت و گیرا
و دَمش ، چونان حدیث آشنایش گرم"
سخت است..
درد است..
تلخ است نوشتن در رثای تو..
قلب هایمان مالامال از اندوه توست و تا ابد دلتنگ صدای دلنشین ات ...