مشروح اخبار


» گفتگوی اختصاصی راک نیوز با شاعره برتر کشور



بیشتر برای دل خودش شعر میگوید او در کنارخاک وخون وگلوله چشم به گیتی گشود ،از خوزستان ،که هرجارا بنگری برایت شعر است ودیالوگ .
البته برای جامعه ودردهایش نیز حرف دارد حرف هایی برخواسته از درد های درون.... 

بیشتر برای دل خودش شعر میگوید او در کنارخاک وخون وگلوله چشم به گیتی گشود ،از خوزستان ،که هرجارا بنگری برایت شعر است ودیالوگ .
البته برای جامعه ودردهایش نیز حرف دارد حرف هایی برخواسته از درد های درون
با سلام وسپاس از اینکه فرصت را فراهم نمودید برای گفتگو
-اگه بخوابیم مختصر با شاعره هم استانی آشنا بشیم از بیوگرافیتون بفرمایید. من عالمه ممبینی هستم . متولد 1359 در شهراهواز . که در حال حاضر ساکن یاسوجم . دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ی جامعه شناسی نیز هستم . 
-دوس دارم شعر را از نگاه شما تعریفشو بدونم . شعر جوشش درونی احساساته .
-راستی شعر به شما آرامش میده ؟یا هر وقت طوفانی میشید شعر میگید .
هر دو حالتش واسم اتفاق افتاده . گاهی از سر دلتنگی شعر می گم و گاهی از شدت خوشحالی . ولی در نهایت هردوشون آرامشو واسم بدنبال داره .
-چرا شما دوس ندارید مطرح بشید شعرتون در جامعه انعکاس پیدا کنه .
شاید به این خاطر که جنبه ی شخصی بودن شعر واسه من خیلی مهمه . برای همین هم سعی می کنم شعرهایی رو که شخصی ترن واسه خودم نگه دارم و شعرهای اجتماعیم رو که برای مخاطب سرودم در معرض دید دیگران قرار بدم . و این خودش باعث می شه که شعرم کمتر در جامعه مطرح بشه .

-بنظرشما شعر نو(سپید)در رساندن پیام موفق بوده .
بله به هر حال شعر سپید گونه ای از شعره که سالهاست داره رشد می کنه و به پختگی می رسه و در حال حاضر هم جایگاه خوبی رو پیدا کرده . اتفاقا شعر سپید زبان ساده تری نسبت به اشعار کلاسیک داره و پیچیدگیهای وزنی و عروضی رو هم نداره و از این بابت درکش هم راحت تره .
-بیشتر برا کی ؟وکی شعر میگید؟
برای شخص خاصی شعر نمی گم . و زمان خاصی هم واسه سرایش ندارم . واسه دل خودم و هر وقت شعر خودش بیاد سراغم ، می گم .
-شاعرا آدمای با احساسی هستند یا شعر احساسات آدمو بر می انگیزه . به نظرم شاعرا با احساسن . چون تا احساس نداشته باشی چیزی از درونت غلیان نمی کنه که بشه اسمشو شعر گذاشت . و اینکه شاعر با خوندن یک شعر احساساتش برانگیخته می شه واسه اینه که داره احساسات یه شاعر دیگه رو توی شعر اون شاعر لمس می کنه و درک می کنه .
-کدوم شعرتون را خیلی دوس دارین ؟
میشه برامون بنویسی . همه ی شعرهامو دوست دارم و یکی رو به انتخاب خودم واستون می نویسم .
شعری با موضوع  مقاومت ملل
  نه خیابان ، دیگر خیابان بود نه خانه ،
دیگر خانه و نه حتی سنگ ،
تکه ای وامانده از پوسته ی زمین .  
بیرون رفتی
با بمب های ساعتی سنگی در جیبت
 که معکوس می شماریدند
دخترت ، بر صفحه ی کاهی دیوار
الفبای جنگ را ویرانه می کشید
و همسرت که گاهواره را تکان میداد
دنیا را تکان میداد
و لالایی اش زمزمه ای بود از نیل تا فرات . 
  همین جا بایست
این کره ی خاکی را بچرخان
انگشتت را بگذار روی آن نقطه
همان جا  که پدری بیرون رفته
 با دستهای گرم در جیبش ، که آرامیده اند
دخترش تصویری از دشت می کشد ، که سبز است
و رنگین کمانی از رودهای آزاد
از اینجا تا آنجا
همسرش هم لالایی می خواند
آرامش آسمان را در امتداد شب . 
  اورشلیم
 شب را در آغوش کشیده
و اتفاق ، مشت می کوبد بر در با نفس های بریده بریده
عطر تازه ی تن تو می پیچد در دلهره های زن
بی تابوت و بی کفن .  
حالا به سطرهای قبلی این شعر برگرد
به خانه ای که مردش برگشته ، با نان گرم
و زن دختر را می خواباند
چراغ را خاموش می کند
تکلیف تو اما روشن است
این قصه را  تا صبح هم که بگویی ادامه دارد
 فردا روزنامه های صبح ورق می خورد
و تو ، تنها خبری هستی که هیچوقت تکراری نمی شوی .



تاریخ انتشار : 23 آبان 1391, 10:09



» اخبار مرتبط:

  • دانلود شعر زیبای لری
  • حذف‌ شعر‌ جنجالی‌ از کتاب ابتدایی+ عکس
  • شاعره کهگیلویه و بویراحمدی رتبه اول کشور
  • شاعر پیشکسوت جنوبی ولرزبان درگذشت
  • شیرکو بی‌کس درگذشت
  • » اشتراک گزاری خبر

    • سامان

    • 23 آبان 1391 17:45
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    درود بیکران بر این شاعره گرامیبه امید موفقیت روز افزون
    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟