دراولین روز از اردیبهشت صدای شیون مادری دریکی از خیابان های شهر یاسوج همسایه ها را خبردار میکند وقتی همه سر میرسند باجسد نیمه جان دختر 12 ساله ای روبرومیشوند که به تخت دو طبقه اتاقش حلق آویزشده بود .
یکی از همسایگان وی در گفتگوبا راک نیوز میگوید ...
«مادر، شيواي ١٢ سالهاش را بغل كرده بود و جيغ ميزد، صورت دخترش كه از تخت حلقآويز شده بود به كبودي ميزد» همسايه آنها ميگويد كه مادر دختر فكر ميكند «شيوا كه چند روز پيش صحنه خودكشي دختري جوان را در «واتسآپ» ديده بود، حالا خودش از تخت دو طبقه اتاقش حلقآويز شده است.»
ساعت ١٣:٣٠ دوشنبه ٣١ فروردين امسال اهالي يكي از محلههاي ياسوج با صداي جيغ و فرياد زني جوان به كوچه ريختند. مادر در حالي كه دختر ١٢ سالهاش را در بغل داشت مدام جمله «دخترم خفه شد» را تكرار ميكرد. يكي از همسايهها درباره اين حادثه ميگويد: «در خانه بودم كه فريادهاي كمك مادر شيوا توجهم را به خود جلب كرد. وقتي به كوچه رفتم، ديدم كه او شيوا را بغل كرده و مدام ميگويد كه او خفه شده است. اهالي محل همه جمع شده بودند. بلافاصله شيوا را روي زمين خوابانديم و تنفس مصنوعي داديم. كمي بدنش گرم شده بود كه اورژانس آمد و شيوا را به بيمارستان شهيد بهشتي برد.»
به گزارش راک نیوز از یاسوج یکی از پرسنل بخش اورژانس بیمارستان شهیدبهشتی ضمن تاییدخبر به خبرنگار ما گفت : حدود ساعت یک ونیم دو بعدازظهربود که این دخترنوجوان را به اورژانس انتقال دادندما حسب وظیفه قانونی وانسانی خویش همه تلاش خود را برای نجاتش انجام دادیم اما متاسفانه امکان برگشت به زندگی برایش مقدور نبود و فوت کرد.
مادرش به همسايهها گفته كه هنوز مرگ دخترش را باور نكرده است. همسايه ميگويد: مادر شيوا به من گفته بود كه روز حادثه شيلا، دختر شش سالهاش مشغول تماشاي تلويزيون بود كه شيوا از مدرسه آمد و به اتاقش رفت تا لباسش را عوض كند. او دخترش را صدا زد كه بيايد و كمك كند تا قبل از اينكه پدرشان بيايد، سفره ناهار را بچينند. اما وقتي خبري از شيوا نشد به اتاق او رفت و ديد كه دخترش با مقنعهاي كه در سر داشت، از طبقه دوم تختخواب حلقآويز شده و راه نفسش بند آمده است. مادر شيوا به همسايهاش گفته كه دخترش چند روز قبل از حادثه، تصويري از خودكشي دختري دانشجو در «واتسآپ» ديده بود كه از پلي آويزان شده بود. پدر شيوا كارمند است. مادر هم خانهدار. آنها مستاجرند اما به گفته همسايه، وضع ماليشان خوب است و تا حالا صداي دعوا و جر و بحث از خانه شان نيامده بود. همسايه ميگويد: پدر و مادر شيوا با بچههايشان راحت بودند. من هميشه شيوا را كه جثه كوچكي داشت، ميديدم كه در خيابان، با اسكيت بازي ميكند. هيچ مشكلي نبود كه بگوييم مثلا بدرفتاري باعث اين اتفاق شده باشد. آنها خيلي با بچههايشان راحت هستند. در پليس آگاهي ياسوج پروندهاي درباره اين حادثه تشكيل شده و تيمي از كارآگاهان رسيدگي به آن را آغاز كردهاند با اين حال آنها اعلام نظر قطعي درباره جزييات حادثه را منوط به گزارش پزشكي قانوني ميكنند. سرگرد فلاحي، مسوول مركز اطلاعرساني پليس ياسوج درباره اين خبر ميگويد كه هنوز همهچيز در حد همان گفتههاي خانوادهاش است و پليس به نتيجه خاصي نرسيده و همهچيز منوط به گزارش پزشكي قانوني است كه در چند روز آينده مشخص ميشود.
یکی از همسایگان این خانواده که رفت وآمد زیادی با آنها داشته میگوید تا حالا موبایل دست این دختر ندیدم و سرگرمی وی بعداز تعطیلی از مدرسه اسکیت بازی در کوچه بود.
از آن حادثه تاسف بار اکنون هفت روز میگذرد چه این دختر درحین پایین آمدن از تخت مقنعه اش به میله های تخت گیر کرده باشد(احتمال ممکن) و درغیاب فریاد رسی جان باخته باشد و چه براساس همان احتمالی که والدین وی میدهند این اتفاق تلخ رخ داده باشد،زنگ خطری است برای والدین که درهر صورت به کودکان ونوجوانان درحال رشد توجهات بیشتری داشته باشند و چتر مراقبتی والدین نبایستی بسادگی برچیده شود.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر