» خبری که بگوش بی بی سی رسید !به مسئولان نرسید/اتفاق اکبراباد اززبان خبرنگارزیر آوار مانده!+عکس
بعدازظهر یک پنج شنبه درپی بارش سومین برف زمستانی دریاسوج اتفاقی رخ داد که شاید برای مسئولان این ور آب چندان مهم نبود اما درکم ترین زمان صدایش به بی بی سی فارسی در آن ور دنیا رسید.
بعدازظهر یک پنج شنبه ،درپی بارش سومین برف زمستانی دریاسوج اتفاقی رخ داد که شاید برای مسئولان این ور آب چندان مهم نبود اما درکم ترین زمان صدایش به بی بی سی فارسی در آن ور دنیا رسید.
به گزارش پایگاه خبری راک نیوز ؛درعصر روزی که سومین برف سال در یاسوج شروع به باریدن نمود ،خبر آمد سقف یکی از جدیدترین پمپ بنزین های شهریاسوج مرکزاستان کهگیلویه وبوراحمدبرسر تعدادی از صاحبان خودرو فرو ریخت.
شدت بارش برف در این شهر بحدی بود که بعلت رعایت نمودن تمامی استانداردها !بجز سقف این پمپ بنزین خوشبختانه سایه بان هیچ مغازه ای فرو نریخت.بگذریم..
در زیر گفتگو با یکی از حادثه دیدگان این سانحه را میخوانید:
ازاتفاق فروريختن سقف پمپ بنزين اكبرآباد ياسوج حدود يك ماه مي گذرد، دراين سانحه كه درپي سومين بارش برف زمستاني دراستان كهگيلويه وبويراحمد رخ داد، كورش پسند يكي ازخبرنگاران وسردبيران رسانه ملي به طورمعجزه آسايي نجات يافت.اين بهانه كافي بود تا با وي گفتگوكنيم.
*آقاي پسند ازاتفاقي كه رخ داد بگویيد؟
- سومين بارش سنگين برف زمستان دراوايل صبح روزشنبه 28 دي آغازشد وبطورمداوم وبي سابقه تا غروب همان روزادامه داشت،ما به صورت آماده باش درمحل كار(صدا وسيما) حضورداشتيم، خاطرم هست اون روزمن حدود 20 خبرازبرف وحواشي اون براي تهران مخابره كردم، ساعت 16 و نيم بود كه محل كاررا به مقصد منزل ترك كردم. ساعت 16 وچهل دقيقه جهت تامين سوخت خودرو درجايگاه پمپ بنزين اكبرآباد ازماشين خارج شدم.
*شما كدام قسمت جايگاه بوديد؟- من لاين سوم، ماشين آخري و دقيقا همان نقطه ايي كه سقف پمپ بنزين با كف زمين يكسان شده بود.
* چه اتفاقي افتاد؟- داشتم بنزين مي زدم كه ناگهان صدايي ازستون كناردستم به گوشم خورد ومتوجه شدم سقف پمپ بنزين ازمنتهي اليه جايگاه به سمت من حركت مي كند،شيلنگ دستگاه نازل را رها كردم وخواستم فراركنم ولي موفق نشدم وبلافاصله وهمزمان با ريزش سقف روي زمين خوابيدم.
* اون لحظه چه احساسي داشتيد؟- به محضي كه روي زمين خوابيدم سقف آهني با انبوهي ازتوده هاي برف، محكم به كمرم و دست وپاهايم اصابت كرد،درآن واحد احساس كردم تمام كردم ويه لحظه با خداي خود نجوا كردم تا براي مرگ آماده شوم.
* بالاخره چه شد؟- خواست خدا بود كه برگردم،احساس كردم ديگرنمي توانم حركت كنم، پاي راستم ازناحيه مچ گيركرده بود، ناگهان سرم را تكان دادم واميدوار شدم ومتوجه شدم كه تمامي سقف اطراف من با زمين مماس شده است، چون به طرزعجيبي دروسط دوسقف پمپ بنزين قرارگرفته بودم،شاهد انبوهي ازقطعات آهن ،لوله ولامپ هاي برق شدم.
*دستگاهاي خدمات رسان به موقع رسيدن؟
- ازوقتي كه من اززيرآواربيرون آمدم وتا زماني كه به كنارخيابان هدايت شدم نرسيده بودند، اما نهايتا با آمبولانس اورژانس 115به بيمارستان شهيد بهشتي منتقل شدم.
*ازچه ناحيه ايي آسيب ديديد؟
- بيشترنقاط بدم صدمه ديدند، بويژه مهره هاي كمرم، قفسه سينه، سروصورت ،ساق ومچ پا وكتف سمت راست.
* اعضاي ستاد بحران استان پيگيرحال شما شدن؟- من انتظارداشتم حداقل يكي ازاونها به عيادت من مي آمد،چون اتفاق غيرمترقبه ودريك روزكاملا آماده باش رخ داده بود، ولي متاسفانه كسي از اونها جوياي حال من نشد.
* چه تفسيري ازاين حادثه داريد؟
- به نظرمن اين اتفاقات ممكنه براي خيلي ها بيفته، معتقدم رفتن من زيرآوارتلنگري بود كه شايد مستحق آن بودم وبرگشتنم به زندگي حكمتي بود كه من ازآن بعنوان تولدي دوباره ياد مي كنم.
* حرف پاياني؟
- ازهمه كساني كه طي اين مدت چه دربيمارستان و يا منزل ويا بصورت تلفني جوياي حال من شدند قلبا سپاسگذارم وازشما هم كه به نوعي از همكاران بنده محسوب مي شويد تشكرمي كنم./عصردنا
تاریخ انتشار :
26 بهمن 1392, 13:28
» اخبار مرتبط:
برف زمستانی و فروریختن سقف پمپ بنزین در یاسوج+عکسسقوط آزاد از طبقه 22 /بدشانسی راننده خودروی پارک کردهزن زنده زنده در پرايد سوختلاریجانی:موضوع زمينهاي من يك مناقشه عادي استاعترافات تلخ زورگيری كه 500 نفر را تيغ زد
» اشتراک گزاری خبر