مشروح اخبار


یادبادآن روزگاران/یادی از مرحوم مهندس محمدرضاباقری

29 فروردین 1391, 08:08

یادبادآن روزگاران/یادی از  مرحوم مهندس  محمدرضاباقری

alt
به یاد مرحوم مهندس محمد رضا باقری معاون اسبق سازمان جنگلها و مراتع کشور و از بنیانگذاران جهاد سازندگی استان کهگیلویه و بویراحمد
 مرحوم مهندس محمد رضا باقری در سال 1335 هجری شمسی در نجف آباد یاسوج متولد و دوران کودکی را در خانواده ای اصیل،فرهنگی و مذهبی در دامن مادر با تقوا و نیکوکار و پدری معلم و متعهد سپری نمود.سپس برای تلمذ  علم و دانش درمکتب پدر  شروع به علم آموزی نمود و دوران دبیرستان را نیز در یاسوج وشیراز در سال 1353 در رشته دیپلم طبیعی به اتمام رساند. در همان سال در کنکور سراسری شرکت و در رشته کشاورزی (زراعت و اصلاح نباتات) قبول و در سال 58نیز فاغ التحصیل گردید.در طول چها ر سال دانشگاه فعالانه در انجمن اسلامی به صیانت از اسلام و ارزشهای دانشگاه پرداخت بطوریکه بارها مورد خشم و غضب عوامل رژیم قرار گرفت . با پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شور و شوق انقلابی که داشت با همکاری تعدادی از دوستان به فرمان حضرت امام (ره )اقدام به راه اندازی نهاد انقلابی جهاد سازندگی در استان نمود که تا قبل از وفاتش بطور مستمربا این نهاد  همکاری داشته و در مشاغلی نیز ایفای وظیفه نمودند.شادروان مهندس باقری در آذرماه 72 مقطع کارشناسی ارشد را  با کسب درجه عالی در رشته مرشتع مرتعداری در دانشگاه تهران به اتمام رساند که پس از آن بلافاصله بنابر تشخیص هیات ممیزه اداره کل تحقیقات جهاد بعنوان پژوهشیار پایه 1 به عضویت هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورو معاونت اداری مالی این سازمان  درامد وسرانجام در  15 فروردین 1373 در محل کار بر اثر سکته مغزی جان به جان آفرین تسلیم کرد تا غروب پانزده فروردین را برای همیشه بعنوان غروبی تلخ و جانکاه در تاریخ زندگی خانوادگی اش و همکارانش به ثبت برساند.
روحش شاد و یادش همیشه جاوید باد.
 سوابق کاری:
 مسئولیت کمیته های کشاورزی،آب و دام جهادسازندگی استان کهگیلویه و بویراحمد.
 -  معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج.
 - سرپرستی اداره کل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد
. - . عضویت مستمر در شورای سیاستگذاری کشاورزی و عشایر استان
 - مسئولیت مستقیم در تهیه طرحهای جامع مرتعداری یاسوج و گچساران با همکاری دانشگاه تهران.
- مسئولیت تیم برنامهریزی علوفه کشور در اولین برنامه پنجساله وزارت جهادسازندگی.
 - تدریس در مجتمع آموزش عالی و دانشگاهآزاد یاسوج  .
 -  معاونت اداری مالی سازمان جنگلها و مراتع کشور

ادامه خبر...


آوینی به زبان آوینی

20 فروردین 1391, 10:30

آوینی به زبان آوینی

من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانه‌ای به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام كه درهر سوراخش كه سر می‌كردی به یك خانواده دیگر نیز برمی‌خوردی.

اینجانب - اكنون چهل و شش سال تمام دارم. درست سی و چهار سال پیش یعنی، درسال 1336 شمسی مطابق با 1956 میلادی در كلاس ششم ابتدائی نظام قدیم مشغول درس خواندن بودم. در آن سال انگلیس و فرانسه به كمك اسرائیل شتافته و به مصر حمله كردند و بنده هم به عنوان یك پسر بچه 12-13 ساله تحت تأثیر تبلیغات آن روز كشورهای عربی یك روزی روی تخته سیاه نوشتم: خلیج عقبه از آن ملت عرب است. وقتی زنگ كلاس را زدند و همه ما بچه‌ها سر جایمان نشستیم اتفاقاً آقای مدیرمان آمد تا سری هم به كلاس ما بزند. وقتی این جمله را روی تخته سیاه دید پرسید:« این را كه نوشته؟» صدا از كسی درنیامد من هم ساكت ، اما با حالتی پریشان سر جایم نشسته بودم.

ناگهان یكی از بچه‌ها بلند شد و گفت:« آقا اجازه؟ آقا، بگیم؟ این جمله را فلانی نوشته و اسم مرا به آقای مدیر گفت. آقای مدیر هم كلی سر و صدا كرد و خلاصه اینكه: «چرا وارد معقولات شدی؟» و در آخر گفت:« بیا دم در دفتر تا پرونده‌ات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» البته وساطت یكی از معلمین، كار را درست كرد و من فهمیدم كه نباید وارد معقولات شد.

بعدها هم كه در عالم نوجوانی و جوانی، گهگاه حرفهای گنده گنده و سؤالات قلمبه سلمبه می‌كردیم معمولاً‌ به زبان‌های مختلف حالیمان می كردند كه وارد معقولات نباید بشویم. مثلاً‌ یادم است كه در حدود سال‌های45-50 با یكی از دوستان به منزل یك نقاش‌كه همه‌اش از انار نقاشی می‌كشید، رفتیم. می‌گفتند از مریدهای عنقا است و درویش است. وقتی درباره عنقا و نقش انار سؤال می‌كردیم با یك حالت خاصی به ما می‌فهماند كه به این زودی و راحتی نمی‌شود وارد معقولات شد. تصور نكنید كه من با زندگی به سبك و سیاق متظاهران به روشنفكری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یكی از دانشكده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی كه نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و كتاب «انسان تك ساختی» هربرت ماركوز را -بی‌آنكه آن زمان خوانده باشم‌اش- طوری دست گرفته‌ام كه دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه كتاب هایی می‌خواند، معلوم است كه خیلی می‌فهمد.»... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی كشانده است كه ناچارشده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران كنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم كه«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است كه هركس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.

با شروع كار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم كه برای خدا بیل بزنیم. بعدها ضرورت‌های موجود رفته رفته ما را به فیلمسازی برای جهاد سازندگی كشاند. در سال 59 به عنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی كه پیش از ما بوسیله كاركنان خود سازمان صدا وسیما تأسیس شده بود، مشغول به كار شدیم. یكی از دوستان ما در آن زمان «حسین هاشمی» بود كه فوق لیسانس سینما داشت و همان روزها از كانادا آمده بود. او نیز به همراه ما به روستاها آمده بود تا بیل بزند. تقدیر این بود كه بیل را كنار بگذاریم و دوربین برداریم. بعدها «حسین هاشمی» با آغاز تجاوزات مرزی رژیم بعث به جبهه رفت و در روز اول جنگ در قصر شیرین اسیر شد - به همراه یکی از برادران جهاد بنام «محمد رضا صراطی» - ما با چند تن از برادران دیگر، كار را تا امروز ادامه دادیم. حقیر هیچ كاری را مستقلا˝ انجام نداده‌ام كه بتوانم نام ببرم. در همه فیلمهایی كه در گروه جهاد سازندگی ساخته شده است سهم كوچكی نیز - اگر خدا قبول كند - به این حقیر می‌رسد و اگر خدا قبول نكند كه هیچ.

به هر تقدیر، من فعالیت تجاری نداشته‌ام. آرشیتكت هستم! از سال 58 و 59 تاكنون بیش از یكصد فیلم ساخته ام كه بعضی عناوین آنها را ذكر می كنم: مجموعه«خان گزیده‌ها»، مجموعه «شش روز در تركمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه«حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی(بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» - نزدیك به هفتاد قسمت- و در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بوده‌ام. یك ترم نیز در دانشكده سینما تدریس كرده‌ام كه چون مفاد مورد نظر من برای تدریس با طرح درس‌های دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس در دانشگاه صرف نظر كردم. مجموعه مباحثی را كه برای تدریس فراهم كرده بودم با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در كتابی به نام «آینه جادو» - بالخصوص در مقاله‌ای با عنوان تأملاتی درباره‌ سینما كه نخستین بار در فصلنامه سینمایی فارابی به چاپ رسید - در انتشارات برگ به چاپ رسانده‌ام.

ادامه خبر...


هفته سلامت(روزجهانی بهداشت)

17 فروردین 1391, 11:21

هفته سلامت(روزجهانی بهداشت)

 روز جهانی بهداشت 2012     به منظور بزرگداشت سالگرد تأسیس سازمان بهداشت جهانی در سال 1948، هفتم آوریل هر سال را به عنوان روز جهانی بهداشت، جشن می­گیرند. روز جهانی بهداشت فرصتی است برای جلب نظر افراد، از رهبران جهانی تا مسؤولان محلی کشورها، که بر یک موضوع چالش برانگیز با آثار جهانی تمرکز کنند.
 در این روز با تمرکز بر موارد جدید و نوظهور در امر سلامت، فرصتی فراهم می­شود تا حرکتی به سمت حفاظت از سلامت و تندرستی مردم، آغاز شود. این روز فرصتی است برای آنکه متعهد شویم راه حل­هایی کارآرا و مفید برای جهانیان، بیابیم. «Good health adds life to years» موضوع مورد بحث روز جهانی بهداشت 2012 «سالمندی و سلامت»یا « ageing and health   تمرکز بر این است که چگونه سلامتی در طول زندگی می­تواند به مردان و زنان مسن­تر کمک کند تا زندگی پربار و مولدی داشته باشند و منبعی برای خانواده­ها و جوامع خود باشند.
 پدیده­ی افزایش سن، به همه­ی ما، پیر یا جوان، زن یا مرد، فقیر یا ثروتمند، در هر جا که زندگی کنیم، مربوط می­شود.   - دنیا شاهد افراد بیشتری خواهد بود که دهه­ی 80 یا 90 زندگی خود را سپری می­کنند. برای مثال، تعداد افراد 80 سال به بالا از 2000 تا 2050، تقریباً 4 برابر شده به 395 میلیون نفر خواهد رسید. بسیاری از میانسالان و یا افراد بزرگتر، که والدینشان زنده هستند 
  شاخص­های سالمندی سالم 1
- سالمندی سالم به سلامت در مراحل قبلی زندگی بستگی دارد کیفیت سن­گیری و افزایش سن، به عوامل متعدد بستگی دارد     
 
پیام­های کلیدی
 - سالمندان منابع ارزشمند جامعه­شان هستند و باید احساس کنند ارزشمند هستند. - تندرستی و سلامتی در سراسر زندگی به ما کمک می­کند تا بیشتر جنبه­های مثبت افزایش سن و سن­گیری را در آینده داشته باشیم. - جوامعی که از جمعیت­های مسن خود مراقبت می­کند و از شرکت فعال آن­ها در زندگی روزمره، حمایت می­کند بهتر می­تواند با این دنیای در حال تغییر، مقابله کند.                تندرستی و سلامت در سالمندی از طریق زیر قابل دستیابی است: - ترویج سلامت در طول زندگی؛ - ابداع محیط­های دوستدار سالمندان همسال که سلامت و مشارکت سالمندان را افزایش می­دهد؛ - ایجاد دسترسی به مراقبت­های بهداشتی اولیه اساسی، مراقبت­های طولانی مدت و مراقبت خانگی؛ - ارج نهادن به سالمندان و تشکر و قدردانی از آنان و کمک به مشارکت فعال آن­ها در زندگی خانوادگی و جامعه؛  
نتایج مورد انتظار
 - درک بیشتر این موضوع که سلامتی با کیفیت در طول زندگی به سالمندی شاداب و مولد می­انجامد؛ - مردم از باورهای کلیشه­ای درباره­ی سالمندی آگاه می­شوند و از سالمندان حمایت می­کنند که در جامعه افرادی فعال، مجرب و مورد احترام باشند؛ - دولت­ها استراتژی­ها و راهکارهایی را بکار می­برند که سلامتی با کیفیت را برای سالمندان تضمین کنند؛ - در حال حاضر دولت­ها تلاش می­کنند تا چالش­های مرتبط با افزایش سن جمعیت و سلامت عمومی را پیش­بینی کنند. این نکته به ویژه در کشورهای با درآمد کم و متوسط که سرعت افزایش سن در آن­ها بیشترین مقدار را دارد، از
اهمیت بیشتری برخوردار است
واحدمشارکت های مردمی مرکزبهداشت شهدای انقلاب

ادامه خبر...


نمی خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟

17 فروردین 1391, 00:50

نمی خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟

وقتی پیامبر اسلام می‌گوید فاطمه یکی از چهار زن بزرگ جهان است، وقتی که در برابر همه رنجها و پریشانی‌ها و همه غمهای زندگی فاطمه، پیغمبر به او تسلی می‌دهد که «نمی‏خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟» اینها تعارف نیست که یک مرد به دخترش می‌گوید! پیغمبر چنین تعارفها را ندارد!... وقتی می‌گوید تو می توانی بانوی همه زنان جهان باشی، به معنای این نیست که تعارف کرده باشد و هم به معنای آن نیست که برای پیروان خود یک بت ساخته باشد که فقط او را بپرستند و یک معبود که ستایشش کنند و یک ممدوح که فقط مدحش را بگویند و یا یک قربانی که فقط عزاداری کنند؛ بلکه به عنوان یک سرمشق او را بشناسند و از روی زندگی‌اش درس بیاموزند و عمل کنند. این به معنای «سیده‌ زنان عالم» است


همچنین امروز او می‌تواند زن مسلمان را بسازد. او به عنوان یک مادر در مرحله‌ای که دختری چون زینب می‌پرورد و پسرانی چون حسن و حسین (ع)، و به عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی، همسر به عنوان کسی که در تنهایی‌ها و سختی‌ها ، نقش‌ها و عظمتهای علی (ع) پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی، کسی که از بدو تولد تا لحظه‌‌ای که پدرش را تنها به زمین گذاشت و در غربت دفن شد و در خاموشی، باز یک لحظه از مبارزه نایستاد: در جبهه خارجی با کفر تا هجرت و در جبهه داخلی با انحراف و قتل تا لحظه مرگ، حتی بعد از مرگ نیز که: «علی مرا پنهان دفن کن تا بر گور من گرد نیایند و هم بر عزای من مراسمی برپا نکنند و بر من نماز نخوانند و مراسمی بپا ندارند تا به نام من قدرتی که هم اکنون بر روی کار آمده قدرت خود را توجیه دینی نکند» زنی که حتی مردن و دفن شدنش را می‌خواهد وسیله‌ای کند برای مبارزه در راه حق و محکوم کردن ابدی و همیشگی غصب. این است «چگونه امروز زن مسلمان بودن»!


ادامه خبر...


تفسیر پیام نوروزی مقام معظم رهبری

9 فروردین 1391, 14:51

تفسیر پیام نوروزی مقام معظم رهبری

به نام آنکه اگرحکم کند همه محکومیم

سال ۹۰ با همه فراز و نشیب هایش به پایان رسید. سال جهاد اقتصادی ...سالی که جهادی در اقتصادش نمایان نشد.

رهبرمعظم انقلاب درنخستین دقایق آغازین سال۹۱پیام نوروزی خود‚همراه با تشریح اوضاع  مهم "سال قبل" چارچوب کلی وافق پیش روی ملت ومسئولان جمهوری اسلامی رادرسال پیش روترسیم نمودند.

رهبرانقلاب سال جاری راسال(تولیدملی-حمایت ازکاروسرمایه ایرانی)نامیدند.یقینا درصورت محقق شدن پیام نوروزی رهبری  تورم و بیکاری به مراتب کمتر خواهدشد مهمترآنکه امیددشمن به کارسازبودن تحریم ها به یاس تبدیل خواهدشد.

سه ضلع مردم˛دولت و سرمایه گذار مخاطبان پیام رهبری‌ است. بدیهی است که تعامل میان این سه ضلع می تواند نتایج رضایت بخشی را نوید دهد.

با تاسی از منویات بی بدیل مقام معظم رهبری که همواره راهگشا ومعتضد بوده است درکنار همت و همبستگی انشقاق اضلاع محتمل نخواهد بود.
در ذیل به اختصار نقش و به تبع آن وظایف هرکدام ازاین اضلاع نسبت به یکدیگر برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و از آن مهمتر بی اثر کردن تحریم های غرب را نگاشته ام.

مردم مهمترین نقش را در این سه ضلعی ایفا می کند. فرهنگ سازی و نهادینه کردن فرهنگ استفاده ازکالای تولید داخل توسط نهادهای فرهنگی  بایدصورت پذیرد.در امتداد فرهنگ سازی کیفیت کالاهای داخلی بسیارمهم است. نمی توان باتولید مصارف بی کیفیت انتظار پس نزدن تولیدات داخلی را داشت.

اجرای سیاست اصل۴۴ توسط دولت آنهم به صورت عادلانه می تواندبه رقابت میان تولیدکنندگان داخلی (بخش خصوصی)منجرشود. اجرای عادلانه اصل ۴۴بدان معناست که تولیدکننده داخلی(بخش خصوصی) اساسا رقیبی به نام تولیدکننده (بخش دولتی) درپیشرو خود نبیندکه یقینا انگیزه ای برای رقابت باقی نمی ماند. بنابراین ایجاد فضا و بسترمناسب برای رقابت از وظایف دولت است.

مع الوصف به تبع انجام وظیفه توسط این دوضلع نامبرده ضلع سوم (سرمایه گذار)خودبه خودمیل ورغبت دوچندان برای سرمایه گذاری خواهدداشت.

آنچه غربیان به آن دلخوش کرده اند تنگ تر کردن حلقه تحریم به آن امیدکه ملت ایران ازحق مسلم خود به مثابه پیشرفت دردانش هسته ای ودررﺃس آن رسیدن به آرمان های امام وانقلاب عقب نشینی کنند. غافل از اینکه ملت ایران در سایه توکل به خدا و رهنمودهای رهبرعظیم الشان خود اوثق در برابر تحریم ها به اعتلاﺀ نام ایران اسلامی دردنیامی اندیشد.

خدایاکمکم کن تاشهیدآگاه عاشورای خویش باشم و رسواکننده یزیدیان همچون  معلم شهیدم دکترعلی شریعتی

محمدکرمی نژاد-کارشناس ارشدنفت

ادامه خبر...


1391 خورشیدی ؛ مردانی که جایشان خیلی خالی است

7 فروردین 1391, 21:33

1391 خورشیدی ؛ مردانی که جایشان خیلی خالی است

 سال 1391 هم رسید ، آن هم در حالی که نه از اشغال غرب سرزمین پرگهر توسط ارتش بین النهرین خبری هست ، نه از آژیر قرمزهایی که روزگارمان را سیاه کند و نه از صدای بمب و موشک و بوی باروت و خون... خدایا شکرت!

اما چه بد مردمانی باشیم ما اگر فراموش کنیم که اگر امروز با خیال راحت ، دور هفت سین هایمان می نشینیم و رقص ماهی در تنگ آب را تماشا می کنیم و زیر لب "یا مقلب القلوب" می خوانیم ، اگر با خنده و اشتیاق ، زنگ خانه همسایه و فامیل را می زنیم که "آمده ایم عید دیدنی" ، اگر باربند ماشین هایمان را پر می کنیم از اسباب و وسایل سفر و صدای پخش ماشین مان را بلند کرده ایم گاز می دهیم و اگر بلیط به دست راهی فرودگاهیم تا در نقطه ای از دنیا ، چند روزی را خوش باشیم ،همه و همه رهین مردانی هستیم که آنها هم می توانستند در نوروز 91 در میان ما باشند و عیدی بدهند و عیدی بگیرند ، اما در این لحظه که ما هوای تازه بهاری را تنفس می کنیم ، در سینه قبرستان ها خوابیده اند و آرام آرام به بخشی از خاک وطن تبدیل می شوند:

حمید ؛ امدادگری که برای نجات همرزمش از سنگر بیرون آمد ، زخم او را بست و پیشانی خودش میزبان گلوله ای آتشین شد.

محمد ؛ آنقدر در والفجر 8 آرپی جی زده بود که از هر دو گوشش ، همین طور خون شره می کرد.

اسماعیل ؛ غیرتش قبول نکرد که صبح به صبح کرکره مغازه خواربار فروشی اش را بالا بکشد و از پشت شیشه ، تشییع جنازه شهدای محلش را تماشا کند.

بهرام ؛ وقت خواستگاری شرط کرد که تا پایان جنگ - هر چند سال که طول بکشد - پای دین و میهنش خواهد ایستاد.جنازه اش را درست در روز پایان جنگ آوردند.

امین ؛ فقط توانست عکس دوقلوهای زیبایی که خدا به او داده بود را ببیند. دو روز قبل از آن که به مرخصی برود و کودکانش را در آغوش بکشد ، ترکش توپ ، گردنش را زد.
سید محسن ؛ در شب عملیات ، داوطلب شد تا از روی میدان مین رد شود و راه را باز کند.خودش تکه تکه شد.

علیرضا ؛ 20 سال بعد از این که رفت ، مقداری استخوان تحویل مادر پیرش دادند: این علیرضای توست!

صادق ؛ برای این که گروه از معبر بگذرد ، به تپه ای در جهت مخالف رفت و شروع کرد به تیراندازی کردن تا حواس عراقی ها را به سمت خود جلب کند...گروه گذشت ولی هنوز از صادق خبری نیست که نیست.

بهروز ؛ دیده بانی که در جزایر مجنون ، در محاصره بمب های شیمیایی قرار گرفت ؛ جنازه اش انقدر تاول زده بود که به سختی می شد فهمید این همان بهروز خوش خنده ای است که همیشه خدا کلی لطیفه برای تعریف کردن داشت.

عبدالله ؛ عراقی ها برای زهر چشم گرفتن از بقیه اسرا ، او را سینه خاکریز گذاشتند و 10 نفر ، هرکدامشان یک خشاب کلاش به بدن زخمی اش خالی کردند. بچه هایش فقط تصویری مبهم از پدر در ذهنشان مانده است.

مهدی ؛ روی قایق بود که زدند ؛ خودش و قایقش را آب به سوی خلیج فارس برد و هیچ کس هرگز ندیدش.

رسول ؛ همسرش سال هاست که بر سر قبری که می داند شویش در آن نیست فاتحه می خواند و به چشمانی که در قاب عکس بالای مزار به چشمانش زل زده اند ، نگاه می کند و عاشقانه اشک می ریزد.

  و دهها و صدها هزار حمید و محمد و اسماعیل و بهرام و امین و سید محسن و علیرضا و صادق و بهروز و عبدالله و مهدی و رسول و ... به زیر خاک رفتند یا در آسایشگاه های جانبازان ، به سختی روزگار می گذرانند تا در 1391 خورشیدی و سال های قبل و بعد آن ، وقتی سر سفره هفت سین نشستیم ، تنها منتظر صدای توپ تحویل سال باشیم نه دل نگران بمب هایی که خود و هفت سین مان را زیر و زبر کنند.

ما ایرانیان ، این صاحبان و ساکنان و مردمان مرز پرگهر ، حتماً به آن اندازه شرافت و شیدایی داریم که مهربان ترین هموطنان مان را که هنوز با نگرانی نگاه مان می کنند فراموش نکنیم.

شهیدان! خیلی دوستتان داریم ، خیلی.

ادامه خبر...


پاسخ به مصاحبه مغرضانه رئیس ستاداقامه نماز گچساران

2 فروردین 1391, 14:34

پاسخ به مصاحبه مغرضانه رئیس ستاداقامه نماز گچساران

 

این پایگاه خبری حق پاسخ گویی وانتشار جوابیه این مسئول محترم را در همین پایگاه خبری محفوظ میداند.


به نام خدایی که همه ماآیت اوییم

خدایا!قوتم بخش تانانم راوحتی نامم رادرخطرایمانم افکنم تاازآنهاباشم که پول دنیارامی گیرندوبرای دین کارمی کنندنه ازآنان که پول دین رابگیرندوبرای دنیاکارکنند

وقتی صحبت ازدموکراسی وانتخابات به میان می آیدموردستایش وپذیرش قرارمی گیرد زیراامیدهای پوچ وبیهوده دشمن رنگ واقعیت به خودنمی گیرداماعده ای کوتاه فکرʻسطحی نگرومنافع طلب شیرینی حضورپرشوروحداکثری مردم درانتخاب راباسخن وعمل نابخردانه خودبه کامشان تلخ می کنند.

آری روی صحبتم باکسی است که خودوامثال خودرانمازگزارودیگران رابی اعتقادوبی دین می پندارند.

باخودم پیمان بسته بودم دگربارنه خودم ونه قلمم باعث آزرده خاطرشدن کسی نشودلاجرم پیمانم رامی شکنم وقلمم رانثارشماوامثالتان می کنم.

بنابراین رفتارهای شمارادردوبخش پاسخ خواهم داد.

بخش اول:

باکدامین ادله شماسخن ازکم بودن هواداران دکترتاج گردون درصفوف نمازجمعه می گویید؟آیاسخن شمامستدل است؟

قطعاپاسخی برای گفتن نخواهیدداشت(غیرمستدل وغیرمنتطقی)

اینگونه گویند:

واعظان که این جلوه درمحراب ومنبرمی کنند

                                                          چون به خلوت می روندآن کاردیگرمی کنند

(مصداق ذات وفطرت شماست)

بخش دوم:

یقیناتصمیم اخذشده ازجانب شما˛ ازعقده های درونیتان می گویدکه ناشی ازعدم موفقیت کاندیدای موردحمایت شمادرانتخابات است وشایدشیرین کاری ولامانی کاذب برای رسیدن به منافع خودنزداوباشد.

به گواه مصاحبه شماباعصردنا"ایشان  منتخب مردمندنه نماینده......."وبااقرارنماینده موردحمایت شمابه اینکه"درصورتی دکترتاج گردون نماینده مردمندکه انتخابات حوزه انتخابیه اش موردتاییدشورای محترم نگهبان باشد"

باعلم به  سخنان ذکرشده  فرآیندش این است که دکترتاج گردون نماینده رسمی مردم انقلابی ‚دینداروبافرهنگ گچساران وباشت است.

درپایان اهتداﺀ شمابه راه راست راازخداوندمنان خواستارم
 

بارالها: سپاس توراکه به پاس مهربانیت یاس هاقدعلم می کنندوسروهااستوارترمی شوند.سپاس توراکه صبوریت دربرابرگناه ومعصیت بندگانت بی منتهاست.                                                                       باتشکر-محمدکرمی نژاد-کارشناس ارشدنفت

ادامه خبر...


لیگین راک تكه اي از بهشت برروی زمین/همان میزبان شما در بهار هرسال

23 اسفند 1390, 19:45

لیگین راک تكه اي از بهشت برروی زمین/همان میزبان شما در بهار هرسال

نامش لگین هـست برخی هـم نگین می نامند وبسیار هـم باواقعیت نزدیک است اماهـرچه میخواهـدنامش باشد مهـم نیست مهـم این است که انگار تکه ای از بهـشت رااوردن ودرمیان انبوهـی از تپه هـا وکوه هـا قرا ر دادن در پایین ترازسطح زمین باتواضع خاصی ،ان سان که وقتی قصدرفتن به انجامیکنی یک جاذبه عجیبی دارددلت میخواهـدبقیه راه رابدوی تا نسیم دلنوازش سیمای خسته ات رانوازشی دهـد.وقتی به سرچشمه میرسی دلت میخواهـدجرعه ای اب بنوشی غافل از اینکه در دم اول سنگ ریزه هـای کف چشمه دیدگانتًً را میدزدندودرنگاه اول بانگین برابری میکندوانجاباخودخواهـی گفت حتمااسم اینجا نگین است.بادرختان بیدکه چترسایه بر کناره هـای اب گسترانده وتپه هـای اطراف عمومآپوشیده ازدرختچه هـای بادام است ،طبیعتی که در۲فصل بهـاروتابستان هـروقت ازانجاگذرکنی جزسبزه وسبزی چیزی چشمان شما را میهـمان نمیکند.به غیرازطبیعت زیبایش دیدن اثارتاریخی وقدیمی مثل اسیاب هـای ابی خود قصه ی دیگریست،تلنگری به ماهـا که بالطف تکنولوژی کارهـارااسان انجام میدهـیم .اماقدیمی هـاهـروقت نگاهـشان به این اسیاب هـا میافتد مثنوی هـاخاطره دارن ازشبهـادرنوبت خوابیدن تاالی اخر،،،،انچه مشخص است این نقطه گردشگری ازقدیم تاکنون مامن خوبی بوده اماچرا مسولین سازمان گردشگری بستر بازدید مردم وگردشگران رافراهـم نمکنند حدیثی است که خودبهـتر میدانند،،،چقدرکم توقع است این لگین فقط یک راه مناسب وقابل تردد میخواهد.
البته خبرهای خوب از تلاش جدی فرماندارشهرستان مبنی بر مرمت جاده ارتباطی آن برای سهولت گردشگران بگوش میرسد

ادامه خبر...


حمیدوشکوهی-انتظار از نمایندگان مجلس

22 اسفند 1390, 18:05

حمیدوشکوهی-انتظار از نمایندگان مجلس

 

جند صباحی از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای گذشته است. روزهایی که کاندیداها سعی در حفظ ارتباط خود با مردم و پاسخگویی به انتقادات داشتند.چنین فضایی اگر باقی بماند

مطئناً سبب پویایی و پیشرفت جامعه خواهد شد. اما متاسفانه تجربه ثابت کرده که با پایان یافتن انتخابات، این فضا به مرور فروکش خواهد کرد. و باز هم بی مهری های گذشته و باز هم

فراموش شدن مردم. باز هم این روزهای پرشور و نشاط جای خود را به روزهای سرد بی تفاوتی خواهند داد تا شاید چهار سال بعد در هنگام تبلیغات انتخابات دور بعد، فرصتی برای حضور بیابند.

در آیه یازدهم سوره مبارکه رعد آمده است:« انّ الله لا یغیّر ما بقومٍ حتی یغیّروا ما بانفسهم. همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان این کار را بکنند.» باید

بدانیم که برای تغییر این وضعیت باید بی تفاوتی ها را کنار بگذاریم و خود را در مقابل جامعه مان مسئول بدانیم.


فارغ از این موضوع، مسئولین هم باید در مقابل،انتقادات را با روی باز پذیرا باشند و انتقاد منصفانه را هدیه ای از جانب منتقد تلقی کنند و نه لکه ننگی بر پیشانی خود. علی(ع) می فرماید:

« نصیحت آنکس را که خیرخواه شماست گوش کنید و به جان دل بپذیرید.» چه زیباست سخن شیخ اجل که:

اگر شربتــــــــی بایدت سودمند          ز سعـدی ستان داروی تلخ پند

نصیحت که خالی بود ازغرض         چوداروی تلخ است دفع مرض

امید است که با همکاری مردم و مسئولین به خصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شاهد تعالی و پیشرفت روزافزون کشور و شهر و دیارمان باشیم.
ان شاء الله

ادامه خبر...


انتخابات پایان یافت ولی........

18 اسفند 1390, 20:12

انتخابات پایان یافت ولی........

 
 
 
  

نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در گستره ایران اسلامی و با حضور گسترده مردم آگاه ایران برگزار شد و ثمره این حضور میلیونی بدون شک در روزهای آینده و حتی به فاصله نگارش این یادداشت از زمان انتخابات در رفتار طرف های منطقه ای و فرامنطقه ای ایران بوضوح قابل مشاهده است.

این حضور که در لبیک به کلام رهبری گرانقدر انقلاب اسلامی تبدیل به حماسه ای تازه در تاریخ ملت ایران شد، از چند زاویه قابل بررسی و تحلیل است که پرداختن به گوشه ای از آنها می تواند سند راه پیش روی نظام را روشن تر و قابل درک تر برای مردم به تصویر بگذارد و اهمیت این حضور را بخوبی نشان دهد.

- انتخابات صحنه مشارکت عمومی ملت ایران و نماد مردمسالاری است و حضور بیش از 60 درصدی مردم ایران و بیش از 90درصدی مردم  کهگیلویه وبویراحمد در این انتخابات نشان داد که هنوز تمایل بالا به این شاخصه از نظام اسلامی که در هر دو وجه اسلامیت و جمهوریت نظام بدان تاکید شده، وجود دارد و نگاه افراط گرایانه برخی که مردم را دلسرد می دانند، نقش بر آب شده است.

 

انتخابات پایان یافت اما...
- وجه دیگر انتخابات، ایجاد مسئولیت تازه است. مسئولیت برای مسئولین که بدانند مردم وفادار به انقلاب و اسلام و رهبری هستند و هر کوشش و تلاش شبانه روزی برای آنها کم است و باید خدمت ها را خالصانه تر کرد و میدان را برای ظرفیت های تازه انقلاب فراهم نمود.


- مسئولیت دیگر متوجه منتخبین مردم است. دراستان ما یک نماینده دوره هشتم و دو چهره جدید به مجلس راه یافته اند. این دو چهره جدید در کنار یک نماینده گذشته  کهگیلویه می بایست اولویت های کارگروهی را از هم اکنون تدوین و با "پرهیز از درشت گویی" و "وعده های بی پایه" زمینه ای بسازند که از دل آن بوی تعهد و اعتقاد بیاید.
- عزیزان نماینده ای که به دوره نهم مجلس راه نیافتند، مسئولیت بزرگ تری بر دوش دارند. ضمن تقدیر از بزرگواری یکایک نمایندگان وکاندیداهای  استان که بلافاصله با بیانیه و اطلاعیه هایشان، مشارکت مردم را تکریم کردند و سپاس گفتند، باید بیان کرد که این عزیزان سرمایه های انسانی استانمان هستند که باید از ظرفیت هایشان در توسعه و تعالی  این خطه و ایران بهره برد و از تجاربشان در زمینه های مختلف بهره گرفت.

یادمان نرود که انقلاب اسلامی محصول مجاهدت های فراوان و ثمره خون شهدای بزرگواری است که آسایش امروز ما مدیون آنهاست و یادمان هم نرود که اکنون که در آرامش در کنار خانواده و یا در جوار آشنایان و دوستانمان نعمت امنیت را به شکل نامحسوس تجربه می کنیم، هزاران فرزند غیور این ملت در جای جای کشور در تلاش بی امان هستند که این آرامش و حیات عادی ما بر هم نریزد. این جملات پایانی اگر چه جز در شرایط خاص قابل درک عمقی نیست اما واقعیات مسلمی است که جریان دارد.


شک نباید کرد که ملت ایران معادلات ویژه ای به لحاظ تمدنی و ایمانی دارند که همیشه به شکل غیرقابل پیش بینی چشم دشمن را کور کرده اند. همین امسال و همین دو ماه اخیر نمونه های روشنی از آن را دیدیم. 22 بهمن و 12 اسفند دقیقا مصداق هایی برای این کلام است.

همه انتظار داریم که مسئولین با دلسوزی ویژه، در تلاش برای تحقق خواست ملت ایران یعنی توسعه و پیشرفت شایسته هر ایرانی بر آیند و دغدغه های اقتصادی جامعه را که اکنون نمود بیشتری یافته مرتفع کنند.

ادامه خبر...


در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟