شاید همه ما وقتی حرف از شپش و آدم های مبتلا به آن می شود، ذهن مان به سمت و سوی یک محیط کثیف و فردی که مدتهای زیادی حمام نرفته، می رود. اما افزایش این عارضه در نقاط مختلف کشور که به نوعی یک معضل نیز عنوان شده، بیانگر آن است که ابتلا به شپش ربطی به فقرنشینی یا مرفه نشینی، مناطق شهری یا مناطق روستایی ندارد و چه بسا که این بیماری در بین شهرنشینان بیشتر از روستانشینان دیده شود.
ادامه خبر...
«کمتر کسی امید به حضور احمدینژاد در رقابتهای ریاستجمهوری آینده دارد و مجال حضورش به شتری که از سوزنی بگذرد، شبیه است.»
به گزارش راک نیوز ،ماهنامه همشهری ماه نوشت: «محمود احمدینژاد را متغیری مهم در انتخابات ریاستجمهوری۹۶ ارزیابی میکنند.
رئیسجمهور سابق از زمانی که کلید پاستور را به حسن روحانی تحویل داد، چشم از پاستور برنداشت و آن کلید و دفتر را به مثابه امانتی دید که باید چهار سال بعد از روحانی تحویل بگیرد. او به درستی میدانست که حتی اگر نخواهد خود را در تقابل با دولت روحانی و آلترناتیوی برای آن تعریف کند، فضای سیاسی و جهتگیری فعالان سیاسی از راست تا چپ به گونهای است که در نهایت تقابل میان احمدینژاد را با روحانی تثبیت خواهد کرد.
روحانی و فعالان و حامیان سیاسی دولتش از اصلاحطلبان تا معتدلین و میانهروهای اصولگرایی چون لاریجانی که در دایره پشتیبانان دولت یازدهم تعریف میشوند، هر بلیهای که بر سیاست کشور آوار شده بود و هر هیمهای که بر اقتصاد کشور روشن شده بود، با سیاستهای دولت نهم و دهم مرتبط میدیدند و از سوی دیگر اصولگرایانی که بنای انتقاد از احمدینژاد را در سالهای پایانی دولتش به رویه خود تبدیل کرده بودند، در تبری جستن از کارنامه دولت مهر و عدالت از هم سبقت میگرفتند.
این دو رویکرد اگر چه احمدینژاد را به گوشه انزوا رانده بود اما خود به خود او را در وسط میدان سیاست نگه میداشت و در همین حال کنایهها و تعریضات هر از چند او، بر میدانداریاش دامن میزد. با نزدیک شدن به انتخابات۹۶ وضعیت تغییر کرده است. روحانی و دولتش انتظاری را که از برجام داشتند، محقق شده نمیبینند و اقتصاد کشور در نتیجه سیاستهای دولت یازدهم همچنان در خواب عمیق است و حتی اگر از چرت رکود بیدار شده اما طول میکشد تا خماری خواب از سر اقتصاد کلان دور شود و راه رونق به سفرههای مردم باز شود.
از سوی دیگر بخشی از اصولگرایان گوشه چشمی به بازگشت مشروط احمدینژاد دارند و بر خلاف آنها بخشی دیگر او را نه گزینهای برای رقابت با روحانی که وسیلهای برای عاریه گرفتن آرای پراکنده طبقات ضعیف جامعه ارزیابی میکنند.
همه اینها برای احمدینژاد فرصت دوبارهای برای میدانداری سیاسی و تأثیر بر فرآیند انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم است. او فعالانه از این شهر به آن شهر سفر و از این دیار به آن دیار سخنرانی میکند تا حجمی از قدرت بسیج پایگاه اجتماعی خود را به معرض دید ناظران سیاسی و تصمیمسازان حکومتی بنشاند. از نامهنویسی به اوباما تا شکایت چهرههای سابقا متهم دولت قبل از چهرههای دولتی و حامیان غیردولتی دولت یازدهم و هم استفاده از بسط فضای عدالتطلبی و فسادستیزی ناشی از گافهای متعدد دولت روحانی در موضوعاتی چون پرداختهای نامتعارف، همه و همه نشانههایی است که احمدینژاد را مترصد فرصتی برای میدانداری انتخاباتی نشان میدهد.
او با نمایش پایگاه اجتماعیاش در تلاش است تا سازوکارهای انتخاباتی را مجاب به پذیرش حضورش کند. حامیانش اصرار دارند که دلیلی برای ردصلاحیتش نیست و بخشی از دولتیها هم از حضور او و شکل دادن به دوقطبی روحانی- احمدی استقبال میکنند تا همه عقلای نظام و همه نیروهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب را پشت سر روحانی بسیج کنند اما از سوی دیگر هستند اصولگرایانی که او را واسطهای برای بسیج پایگاه اجتماعیاش میدانند و راه را برای بازگشت خانهنشین بهار ۹۰ به پاستور بسته میدانند. فرجام کار اما در نهایت بسته به روحانی و دولتش است. رقابت با رئیسجمهور مستقر کار سختی است که قطعا اجماع سیاسی رقبا یکی از شروط لازم آن است که شاید الزاما نتیجه به مقصود نبرد. این روحانی است که شروط دیگر را مجال تحقق میدهد. با این حال هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم، اثرات برجام از فرجامی که روحانی مدنظر داشت دورتر میشود و آنچه از آن به عنوان دست برتر دولت در انتخابات نام برده میشود به نقطه ضعفی شبیه به سعدآباد نزدیکتر خواهد شد. اقتصاد اگر چه عاقلانه مدیریت میشود اما سفره مردم یارانه احمدینژاد را ملموستر از برجام و رشد پنج درصدی دولت روحانی میبیند و همه اینها یعنی این که دو قطبی هاشمی - احمدی بدل شده به روحانی- احمدی! با همه این احوالات کمتر کسی امید به حضور احمدینژاد در رقابتهای ریاستجمهوری آینده دارد و مجال حضورش به شتری که از سوزنی بگذرد، شبیه است.»
ادامه خبر...
راک نیوز- تامین سلامت، برخورداری از زندگی سالم، مصون ماندن از بیماری ها و دستیابی به مراقبت های بهداشتی از حقوق مسلم شهروندان است که باید بدون توجه به موقعیت، ثروت، طبقه اجتماعی و سایر تفاوت های آنها در نظر گرفته شود.
این مفهوم در عمل به این معناست که هر زن، مرد، جوان، پیر و کودک حق دارد از بالاترین سطح قابل حصول از استانداردهای سلامت جسمی و روانی بدون هیچ گونه تبعیضی برخوردار باشد.
اگر چه تامین این حق شهروندی از وظایف غیر قابل تردید دولت است، اما در چند سال گذشته مقوله های اجتماعی و عوامل رفتاری موثر بر سلامت مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
این عوامل رفتاری بیشتر مربوط به عوامل فرهنگی و آداب و رسوم بومی، میزان مشارکت پذیری عموم مردم و سطح دانش و آگاهی آنهاست، به عبارت دیگر حداقل50 درصد سطح سلامت جامعه مستقیم به رفتار و باور و نوع نگاه مردم به مقوله بهداشت و سلامت وابسته است. یک رفتار پر خطر و غیر بهداشتی، یا باور اشتباه از مسایل بهداشتی می تواند سلامت و بهداشت جامعه را به شدت به خطر انداخته یا میزان تاثیر اقدام های بهداشتی جامعه را کاهش دهد.
نقش و عملکرد بهورزان در نظام سلامت، واقعیت هایی را به رخ می کشد که می تواند زمینه ای برای لزوم الگو گیری در سایر بخش های کشور باشد.
بی شک یکی از مهمترین و اصلی ترین عوامل موفقیت نظام سلامت، توجه به نظام شبکه ای است که در آن خانه بهداشت به عنوان اولین و اصلی ترین سطح ارائه خدمات بهداشتی، جهت پیشگیری نوع اول قرار گیرد و اگر هم به صورت محدود به درمان توجه دارد، باز هم در راستای پیشگیری است.
به همین لحاظ یکی از ارکان موفقیت نظام سلامت کشور بهورزان عزیر هستند، چرا که بیشترین بار مسئولیت نظام سلامت بر دوش این بزرگواران هست، این بهورز است که از میان مردم انتخاب شده و با فراگیری مطالب بهداشتی به مردم خدمت می کند، مردم او را به عنوان پزشک روستا قبول دارند، چرا که بهورز در راستای خدمت به مردم از جان مایه گذاشته و در این راه، روز و شب برایش فرقی نمی کند.
امروز در همه جای دنیا نام « بهورز »BEHVARZ نام شناخته شدهای است که ترجمه ای برای آن در نظر گرفته نشده است و این حاصل سالها تلاش و کوشش بهورزان است.
جمهوری اسلامی ایران بنا به سیاست های عدالت محور خود طی 3 دهه تلاش به دستاوردهای مهمی در ارتقاء سلامت جامعه به ویژه در مناطق محروم و روستایی دست یافته است. این در حالیست که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در دهه اول انقلاب و پس از آن بازسازی خسارت ناشی از جنگ دستیابی به اهداف مورد انتظار را در حوزه سلامت کشور مشکل مینمود.
با این همه در پرتو استقرار نظام سامانمند شبکههای بهداشت و درمان و تلاش بی وقفه مسئولان و تلاشگران عرصه سلامت با یاری خداوند متعال نظام ارائه خدمات بهداشتی درمانی به چنان نتایج درخشانی دست یافت که امروزه به یکی از الگوهای معتبر جهانی تبدیل شده است.
بی تردید بهورزان به عنوان سنگرداران خط اول ارائه خدمات در دستیابی به این موفقیت ها نقشی بی بدیل داشته است و در گذشته و حال نقش بسیاری مهمی در همه پیشرفتهای نظام سلامت داشته و دارند و نتیجه تلاش این عزیزان در همه عرصه های مشهود است.
12 شهریور روز بهورز را به همه این تلاشگران بی نام و نشان عرضه سلامت تبریک گفته و زحمات آنها را ارج می نهیم و قدردان زحمات آنها هستیم
فرانک فتحی کارشناس مسوول بهورزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
ادامه خبر...
تمام شد. المپیک ریو 2016 با هشت مدال برای ما تمام شد، بردیم، باختیم، خندیدم و اشک ریختیم. اما «چیزی از ارزش های ورزشکاران ما کم نشد». دقیقاً مشخص نیست این ارزش ها چیست و چطور کم یا زیاد می شود؟ اصلاً ورزشکاران دیگر کشورها بعد از شکست چیزی از ارزش هایشان کم می شود یا نه؟ این جمله کلافه کننده از سوی مجری های تلویزیونی بیان می شود، وقتی که حرف های دیگرشان را قورت می دهند و می خواهند چیزی بگویند که گفته باشند!
به گزارش راک نیوز ، خیلی به ندرت پیش می آید که ورزشکاران ما به ضعف شان اعتراف کنند. اینکه حریف از آنها قوی تر و آماده تر بوده است. در این المپیک یکی دو ورزشکار مثل کمیل قاسمی گفتند و نوشتند که «زورشان به حریف» نرسید اما جایی دیده یا شنیده اید که مدیران اعتراف کنند که ضعیف بوده اند؟ مدیریت شان خوب نبوده و باعث شکست تیم شده اند؟
رئیس فدراسیون تکواندو که شیب نزولی این تیم در چهار المپیک طی شده نشان دهنده کارنامه اش است به رضا مهماندوست و میلاد بیگی سرمربی و ورزشکار ایرانی که برای آذربایجان به میدان آمده اند لقب «مزدور» داد. تنها به جرم اینکه آنها موفق عمل کردند و ما را شکست دادند. واژه ای همپای آنها که در فضای مجازی به صفحه ورزشکاران مشهور حمله می کنند و دست به فحاشی می زنند. او البته نگفت چطور لیلا رجبی با نام اصلی تاتسیانا ایلیوشچانکا وقتی از بلاروس به ایران آمد و برایمان مدال آورد، برایش کمپین «باغیرت» راه انداختیم؟ اگر اینطور باشد پس ولاسکو که با ایران آرژانتین را می برد مزدور بود؟ سیچلو دستیار ولاسکو که ایتالیا را با ایران برد خائن بود؟ یورگن کلینزمن که با آمریکا مقابل آلمان قرار گرفت خائن بود؟ و ...
این حرف ها صرفاً مصرف داخلی دارد. درست مثل اعتراض ها به ناداوری ژوری در حق بهداد سلیمی و داورها در حق رضا یزدانی. این شیون و زاری و نفرین کردن ها و حریفان را متهم به پرداخت پول کردن ها چه فایده ای دارد؟ گیرم که حقیقت داشته باشد، چه گرهی باز می کند؟ چهار سال پیش در المپیک لندن آن همه شیون کردیم که حق سعید عبدولی را خوردند دقیقاً چه سودی کردیم؟ جز اینکه امسال همان رئیس تشک عبدولی را برای مسابقه یزدانی گمارده بودند؟!!
دل مان شکست و قلب مان فشرده شد اما همه قصور را نمی شود فقط گردن نفوذ ازبک ها و روس ها و بی معرفتی آشکار عراقی ها انداخت که نمک خوردند و نمکدان شکستند. بخشی از این شکست ها دقیقاً تقصیر خودمان است. پیش از این هم نوشته بودم که ورزش مدرن در کنار ورزشکاران چالاک به مدیران کت و شلوار باهوش هم نیاز دارد که در فدراسیون های جهانی کرسی داشته باشند و اگر به سودمان کاری نمی کنند دستکم نگذارند اینطور حق مان آشکارا ضایع شود؟
واقعاً جای علیرضا دبیر و عباس جدیدی و حسین رضازاده و هادی ساعی این قهرمان های برجسته جهان و المپیک شورای شهر است یا فدراسیون های جهانی؟ اگر آنقدر باهوش هستند و توانمند و مدیر و مدبر چرا انرژی و توانشان را صرف رشته هایی نمی کنند که سال ها در آن عرق ریخته اند؟ چرا وزارت ورزش و جوانان روی آنها سرمایه گذاری نمی کند که کُرسی بین المللی بگیرند. درک اینکه یاد گرفتن زبان انگلیسی برای حسین رضازاده و عباس جدیدی بسیار دشوار است سخت نیست اما علیرضا دبیر چطور؟
دبیر بعد از مدال طلای المپیک سیدنی 2000 در حالیکه خیس عرق بود گفت: من به رئیس جمهور قول داده بودم مدال طلا بگیرم و ایشان هم گفتند اگر این کار را بکنم امکان تحصیل در مقطع دکترا را برایم فراهم می آورند. من به قولم عمل کردم.
این امکان فراهم شد و آن کُشتی گیر جسور حالا دکتر علیرضا دبیر است اما آیا واقعاً او، عباس جدیدی، هادی ساعی و حسین رضازاده باید وقت شان را صرف فروش تراکم و مدیریت فاضلاب شهر تهران و نحوه اتوبان کشی در شهر و نقد کردن چک و بررسی ترافیک شهری و ... کنند؟ اصلاً در این خصوص چه سواد و تجربه ای دارند؟ این شهر ده میلیون نفری کم مهندس عمران و شهرسازی و مدیریت شهری دارد که کشتی گیرها و تکواندوکارهای بیایند برای حل معضلاتش؟ اگر رضازاده در فدراسیون جهانی جایی داشت و در ریو حاضر بود آن وقت اینطور اشک های بهداد سلیمی روی گونه اش سرازیر می شد؟
موضوع ساده است. اعتراض و نامه نوشتن و فریاد کردن تا ابد مدال بهداد سلیمی و رضا یزدانی و امید نوروزی را برنمی گرداند. در بهترین و البته کم فایده ترین حالت داورها یکی دوماه محروم می شوند. همین وبس! ورزش به جواد ظریف نیاز دارد. به دیپلماسی هوشمندانه. به یک تیم حرفه ای که به جای شیون کردن از امروز به بررسی ضعف هایمان بنشینند. نفرات شایسته را انتخاب کنند، آموزش دهند و با جلب حمایت دیگران آنها را وارد کُرسی های بین المللی کنند تا آقای لالوویچ کُشتی و تاماش آیان وزنه برداری نتوانند این همه گُشاده دستانه دل مان را پرخون کنند.
چند روز دیگر مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه آغاز می شود. ما رابطه دوستانه ای با عربستان و کشورهای عربی نداریم. هیچ بعید نیست دوباره گرفتار چالش هایی از این دست شویم و باز همان قصه قدیمی را کوک کنیم که ما قربانی مافیای ورزش شده ایم. داورها سرمان را بریدند. ما قربانی شدیم... ما...ما... این قصه ها کهنه، خسته کننده و ملال آور شده است آقایان. لطفاً به فکر چاره باشید!
احسان محمدی -عصرایران
ادامه خبر...
جناب نماینده؛ مشک آنست که خود ببوید
رفتار و عملکرد هر کس باید معرف و بیانگر فضایل و منزلت او باشد نه اینکه دیگران از او تعریف کنند.هر چیزی باید خاصیت خود را نشان دهد.با تعریف کردن و گفتن اینکه چنین است و چنان است، نمیتوان به خصوصیات و ویژگی های کسی چیزی اضافه کرد.
بعد از انتخابات 7 اسفند در کهگیلویه بزرگ که حواشی زیادی به همراه داشت و شاهد تغییر مواضع خیلی از سیاسیون بودیم بالآخره جناب مهندس هاشمی به تعبیر طیف منتسب به ایشون که انتخاب وی عقلایی ترین انتخاب چند دهه اخیر مردم بوده،راهی بهارستان شدند.مهندس هاشمی در آغاز کار تلاش کرد در راستای شعارهای انتخاباتی اش به تمامی آن وعده ها جامه عمل بپوشاند و عنوان نمود با توجه به تجربیاتم در زمینه ی فعالیت های عمرانی، اجازه نمیدهم چرخ پروژه های عمرانی در حوزه انتخابیه ام از رونق باز بماند حتی در صورت نبود بودجه و اعتبارات لازم با هزینه شخصی خودم آنها را به اتمام میرسانم.
انتشار چنین اخباری در سطح شهرستان بارقه ی امید را در کورسوی دلهای مردم زنده کرد و این اخبار بازتاب خوبی در سطح کهگیلویه بزرگ بهمراه داشت چنان که نیروهای مخالف وی اذعان کردند که اختلافات را کنار گذاشته و با هم یکصدا در کنار نماینده به توسعه فرهنگی و عمرانی کهگیلویه بزرگ کمک میکنیم.
مهندس هاشمی بدون از آنکه در تکمیل پروژه های عمرانی اولویت بندی کند با استفاده از جایگاه نمایندگی اقدام به راه اندازی پروژه های نیمه کاره نمود.اما دیری نگذشت که این اخبار صدای اعتراض مردم از جمله جناب بزرگواری نماینده سابق را در آورد و افرادی منتسب به مهندس هاشمی با صدور بیانیه ها و جوابیه های متعدد و پی در پی علاوه بر نفی تلاش های جناب بررگواری اقدامات ایشان در زمینه های عمرانی را زیر سوال برده اند حتی در مقطعی تکمیل پروژه های عمرانی را به نام مهندس هاشمی مجددآ کلنگ زنی کردند.
نکته مهم!!!
در سفر ریاست محترم جمهور به استان، شایان ذکر است مبلغ 257 میلیارد تومان بودجه سهم شهرستان و بعضآ کهگیلویه بزرگ شده است، اما در کمال تعجب دوستان منتسب به مهندس هاشمی از تحول عظیم و انقلاب صنعتی در کهگیلویه بزرگ در سایه تدبیر و پشتکار ایشان سخن میگویند.
آیا میتوان گفت منظورتان از انقلاب صنعتی چیست؟؟؟!!!
اما !!!
جناب مهندس هاشمی که از کلنگ زنی فسفات چرام خبر دادند اما در عین ناباوری بعد از سفر ریاست جمهوری از جذب اعتبار برای مطالعه، بررسی و احداث فسفات چرام خبر دادند؟
آیا خبر ازراه اندازی یکی دو طرح مرغداری،تحول و انقلاب صنعتی میباشد؟؟؟
در پایان این را هم اضافه کنم چنانچه نماینده محترم در جهت توسعه کهگیلویه بزرگ گامی برمیدارند علیرغم آنکه بعنوان وکیل مردم وظیفه شان میباشد، نیازی به مدح و ستایش نیست چنانچه معتقدم"مشک آنست که خود ببوید
نه آنکه عطار بگوید"
والسلام.
سید مصطفی گنجی
ادامه خبر...دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت در تایخ نوزدهم مهر 1393 در مراسم روز ملی بهورز مطالبی را بیان نمودند که باعث نگاریش این چند خط گردید.
ادامه خبر...سید علیمحمد درسال 1336شمسی درروستای تمبی درخانواده مذهبی اما کم بضاعت متولد شد تحصیلات ابتدایی خود را تا پایه ششم در طولیان گذراند ودرسال 1350راهی حوزه علمیه مرتضوی بهبهان گردید وبعداز دو سال تلمذ دروس حوزوی نزد اساتیدی چون مرحومین آسید محمدرحیم وآسیدمجید مرتضوی مقدمات صرف ونحو را فرا گرفت ودر سال1352رهسپار مدرسه علیمه خرمشهر وانگاه درسال
ادامه خبر...امروزه نقش کلیدی صنعت پتروشیمی در توسعه اقتصادی برهمگان روشن ومبرهن است. اما ایجاد صنایع پتروشیمی در هر نقطه ای موجبات آلودگی های در محیط زیست میشود و می طلبد که متولیان امر مطالعه دقیقی در خصوص مکان یابی اینگونه صنایع انجام دهند تا حداقل، آلودگی ها را در بر داشته باشد متاسفانه مکان یابی ایجادکارخانه پتروشیمی دهدشت در بهترین اراضی کشاورزی شهرستان کهگیلویه کلید خورد .
ادامه خبر...درادامه می توان به خبر شهادت 117 غیر نظامی در حمله جنگنده های آمریکایی در مبارزه با داعش اشاره کرد (( به گزارش ایسنا ، به نقل از خبرگزاری فرانسه ، منابع محلی در سوریه اعلام کردند 117 غیرنظامی شامل 11کودک درحملات جنگنده های ائتلاف تحت رهبری آمریکا دراستان حلب به شهادت رسیدند ))!!! دیده بان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن نیز اعلام کرد 56 غیرنظامی کشته و ده ها تن دیگر نیز در این حملات هوایی زخمی شده اند که حال چند تن از آنها وخیم است .
ادامه خبر...