برگزاري اجلاس بين المللي سران غيرمتعهدها در تهران را بايد با توجه به انتقال رياست اين جنبش از مصر به ايران آن هم در مقطع کنوني نظام جهاني و تقارن آن با تحولات منطقه اي و همچنين ميزباني جمهوري اسلامي، اجلاسي حائز اهميت براي كشور ارزيابي کرد. با توجه به نقش و جايگاه ايران در معادلات منطقهاي و مناسبات بين المللي، برپايي اين اجلاس در تهران فرصت بزرگي است كه بايد به خوبي از آن استفاده کرد و آن را مغتنم شمرد. محققاً جنبش غير متعهدها ميراث ماندگاري است که توسط ايرانيان به جامعه جهاني به ارث رسيده است کما اينکه شکل گيري اين جنبش و تأسيس آن اساساً ريشه در انديشههاي سياسي و رفتارها و رويکردهاي سياست خارجي دکتر محمد مصدق که اولين مبتکر سياست «موازنه منفي» به عنوان رويکردي نوين در جهان سوم و در ميان ملل استعمار زده است، داشته و در اين راستا از او بايد تحت عنوان «پدر معنوي جنبش غير متعهدها» ياد کرد. بنابراين از اين نکته نظر مطالعه و بررسي چگونگي شکل گيري غير متعهدها بدون توجه به نقش و تأثيرات الهام گونه مصدق در پيدايش آن، امري در نهايت بي انصافي و بي عدالتي خواهد بود. چرا که از مصدق بايد به عنوان پدر جنبشهاي ضد استعماري جهان نام برد که نه تنها در ايران بلکه در اقصي نقاط جهان از آسيا گرفته تا آفريقا و اروپا و آمريکا و در بين همه گروهها و مکاتب فکري و سياسي اعم از چپ و راست از جايگاهي به مراتب بالا، ارزشمند و احترام برانگيز برخودار است که هر انسان مبارز، استکبار ستيز و آزاديخواهي را در مقابل عظمت روح و فکر و انديشه جسور خويش به تعظيم وا ميدارد. آنچه مشخص است اين است که جنبش غير متعهدها که بعد از مجمع عمومي سازمان ملل متحد بزرگترين سازمان بين المللي كه دو سوم كشورهاي عضو مجمع عمومي سازمان ملل را شامل ميشود محسوب ميگردد، ميراث ماندگاري است که با الهام از تفکرات ضد استعماري مصدق پا به عرصه جهان گذاشته است. در اين راستا لازم به توضيح است که با پايان يافتن جنگ دوم جهاني، کشورهاي فاتح جنگ بويژه آمريکا و شوروي دچار اختلافات و رقابتهاي شديدي شدند بطوري که اين رقابتها باعث بلوک بندي کشورهاي جهان در دو بلوک شرق و غرب شد.
بنابراين در اوج جنگ سرد و فضاي دو قطبي بين غرب و شرق رهبران چند کشور که خارج از قطب بندي جهاني بودند، با هدف ايجاد وحدت ميان کشورهايي که نه در اردوگاه کمونيسم و نه در اردوگاه سرمايهداري (امپرياليسم) قرار داشتند، در سال 1961 ميلادي برابر با 1340 خورشيدي جنبش عدم تعهد را پايهگذاري کردند. رهبران مؤسس اين جنبش جواهر لعل نهرو (نخست وزير هند)، مارشال تيتو (رئيس جمهور يوگسلاوي)، احمد سوکارنو (رئيس جمهور اندونزي) و جمال عبدالناصر (رئيس جمهور مصر) بودند. برخورداري از سوابق طولاني در جهت مبارزات ضد استعماري خصوصيت مشترک اين چهار رهبر سياسي بود. اولين گردهمايي اعضاي جنبش عدم تعهد در کنفرانس باندونگ (اندونزي) در 18 آوريل 1955 صورت پذيرفت. در اين کنفرانس نطفه جنبش عدم تعهد منعقد شد و دو جبهه متفاوت حاضر در کنفرانس نيز که يکي خواهان مبارزه با استعمار (مانند هند و اندونزي) ديگري مانند مبارزه با کمونيسم (مانند پاکستان و سيلان) بودند، نظرات خود را به يکديگر نزديک کردند و در يک گروه فراگير عليه استعمار و استثمار چه شرقي و چه غربي متحد شدند. احترام متقابل به تماميت ارضي کشورها؛ عدم تجاوز؛ عدم دخالت کشورها در امور داخلي يکديگر؛ مساوات کشورها و همزيستي مسالمت آميز، اصول پنجگانه اين جنبش بود که به پيشنهاد جواهر لعل نهرو در اعلاميه نهايي کنفرانس گنجانده شد. برخي بر اين باورند که پس از پايان جنگ سرد و فروپاشي اردوگاه سوسياليسم، کشورهاي عضو جنبش عدم تعهد نيز دچار نوعي بي هويتي شده و دليل وجود اين جنبش که ايجاد موازنه منفي بين دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بود از بين رفت. عدهاي ديگر را نيز فرض بر اين است که جنبش عدم تعهد وارث موازين ضد آمريکايي يا همان ضد امپرياليستي است.
اين در حاليست که بسياري از تحليلگران سياسي فلسفه وجودي چنين سازماني را وابسته به جهان دوقطبي ميدانند و دليلي براي ادامه حضور جنبش در صحنه بين المللي با معيارها و مختصات دوران جنگ سرد نميبينند. در هر صورت قريب به 120 کشور جهان از جمله ايران که تقريباً بيش از دو سوم اعضاي سازمان ملل متحد را تشکيل ميدهند، عضو جنبش عدم تعهد هستند. هماکنون کشور مصر رياست دورهاي اين جنبش را بر عهده دارد که در اجلاس آتي تهران قرار است رياست اين جنبش براي مدت سه سال متوالي به ايران منتقل شود. گفتني است که سران کشورهاي عضو جنبش عدم تعهد هر 3 سال يکبار در اجلاسي با همين نام گرد هم ميآيند. ايران که به دليل عضويت در پيمان نظامي مرکزي سنتو که در تضاد با اصلي ترين مبناي فکري شکل دهنده جنبش يعني بي طرفي و عدم وابستگي به شرق و غرب بود، از عضويت در اين جنبش محروم مانده بود، نهايتاً در سال 1979 پس از پيروزي انقلاب به جنبش عدم تعهد پيوست. در سالهاي اوليه حيات جنبش، ايرانيان نام آن را به «جنبش ناوابستگان» ترجمه ميکردند. اما به دليل عدم اقبال عمومي نام «غيرمتعهدها» مصطلح گرديد. ايران بعد از پيوستن به جنبش در اجلاس سران 1979 درهاوانا و از آن به بعد در همه نشستهاي مختلف اين جنبش حضور داشتهاست. لغو برگزاري هفتمين اجلاس سران در بغداد به دليل تجاوز نظامي عراق به ايران و انتقال اين اجلاس به دهلي نو از مهمترين رويدادهاي جنبش به حساب ميآيد. اما همانطور که ذکر شد مصدق، گرچه در کنفرانس تشکيل جنبش غير متعهدها حضور جسمي نداشت وليکن نقش او را در شکل دهي به فضايي که منتهي به تأسيس جنبش غير متعهدها شد بايد بي بديل ارزيابي کرد.
مصدق در آن مقطع زماني دو ميراث ماندگار يعني يکي نهضت ملي شدن صنعت نفت يا همان «نهضت ملي» در سطح داخلي، و ديگري «جنبش غير متعهدها» در سطح جهاني از خود به يادگار گذاشت.
در اين رابطه با توجه به تقدم زماني نهضت ملي شدن صنعت نفت بايد جنبش ملي مصدق را سرآغاز جنبشهاي ضد استعماري در كشورهاي زير سلطه در جهان دو قطبي و مبارزه عليه استعمار جديد دانست که بلافاصله در عرصه جهاني در قالب جنبش غير متعهدها جنبش ملي مصدق چهره جهاني به خود گرفت.
در واقع مصدق اولين كسي بود که در جهان دو قطبي، پاي ابرقدرت شرق و استعمار غرب را از كشوري ضعيف و جهان سومي بيرون كرد و درس استقلال كامل را به جهانيان آموخت. به همين دليل است كه او را شخصيتي که خواب راحت را از چشم استعمارگران جهان ربود، ميخوانند. چرا که نهضت او درس تجربهاي براي همه كشورهاي استعمارزده جهان در پي داشته و همه جنبشهاي استقلال طلبانه جهان در واقع پس از نهضت ملي ايران و به نحوي با درس گرفتن از آن، پا گرفته و عمل كردند و گرچه در همان مقطع هم به گفته خود دکتر مصدق، ايران جزو بلوک کشورهاي آزاد و غرب به شمار ميرفت اما در عين حال استقلال ايران هم در داخل کشور تأمين شده و به سالها استعمار غرب (انگليس) پايان داده شد. سياست «موازنه منفي» او مبتني بر اصل بي طرفي يا «ايده عدم تعهد» به عنوان يك راه حل اساسي و استراتژيك براي كشورهاي استعمارزده، كه مصدق مبدع آن بود، مبني بر اينكه ملتهاي جهان سوم نه نسبت به آمريكا و امپرياليسم غرب و نه نسبت به شوروي و امپرياليسم شرق هيچ گونه تعهد خدمتگزاري ندارند، مورد علاقه بسياري از رهبران استقلال طلب قرار گرفت كه با پيروي از آن توانستند ملتهاي خود را از اسارت و بردگي بيگانگان برهاند و به استقلال و سرفرازي برسانند.
به واقع نهضت او سرآغاز جنبش عدم تعهد در جهان شد. اين تز نه تنها از سوي كشورهاي شرق بلكه حتي توسط برخي اروپائيان هم دنبال شد و در حقيقت مصدق به سرحلقه رندان جهان تبديل شد. لازم به ذكر است كه به پاس حماسه عظيم مصدق در دادگاه بينالمللي كه به تمام ملل جهان درس آزادگي داده بود صندلياي كه مصدق بر روي آن نشسته بود به احترام او كنار گذاشته شده و هم اكنون پس از گذشت پنجاه سال به عنوان يك جاذبه توريستي به مردم نشان داده ميشود و مردمي كه به دادگاه لاهه ميروند با مشاهده اين صندلي كه به احترام نماينده ملت ايران، بيش از 50 سال است كه كنار گذاشته شده است، متوجه عظمت روحيه ملي گرائي مردم ايران ميشوند.
همچنانکه که ذکر شد نخستين كنفرانس كشورهاي غير متعهد در سال 1953 با حضور جواهر لعل نهرو (هند)، جمال عبدالناصر (مصر)، مارشال تيتو (يوگسلاوي) و احمد سوكارنو (از اندونزي) برگزار شد. قرار بود رياست اين كنفرانس با دکتر مصدق باشد اما او در آن هنگام در زندان بود.
ولي باز هم شركتكنندگان جاي او را خالي كردند. دكتر احمد سوكارنو رهبر نامدار، رنجديده و زندان کشيده مردم اندونزي در مبارزه با استعمارگران هلندي، در سال 1960 در مجمع عمومي سازمان ملل اظهار داشت: مصدق پرچمدار آزادي كشورهاي غير متعهد است. ما در سنگر جنگ و مبارزه با هلند از اعمال و گفتار دكتر مصدق الهام گرفتيم و بر دشمن فائق شديم. جمال عبدالناصر نيز از برجسته ترين رهبران جهان عرب و «پدر ناسيوناليسم عربي» و از بنيانگذاران جنبش غير متعهدها بود که در نطقهايش هميشه از تأثير نهضت مصدق ياد ميكرد و بارها اعلام كرده بود كه «من شاگرد مكتب ضداستعماري دكتر مصدقم و از مكتب مصدق درس آموخته ام». مارشال تيتو يکي ديگر از بنيانگذاران جنبش غيرمتعهدها و از رهبران سرشناس استعمارستيز و مهين پرست يوگسلاوي نيز تز «عدم تعهد» را به اذعان خود، از مصدق آموخت و در عمل بكار بست. جواهر لعل نهرو نيز از ديگرپايهگذاران غيرمتعهدها كه پس از مهاتما گاندي محبوبترين و نامدارترين رهبر ضد استعماري هند شمرده ميشود، وي نيز از پيروان مكتب «عدم تعهد» دكتر مصدق بود که به کرات خدمات دكتر مصدق را به كشورهاي غيرمتعهد ميستود و او را کراراً پيشگام مبارزه براي غرور ملي و آزادي و شرافت ميناميد و همواره ميگفت «در قرن ما آسيا سه مرد بزرگ به وجود آورد كه در جهان تأثير نمايان گذاشتند اين سه مرد بزرگ يكي گاندي، دومي مائوتسه تونگ و سومي مصدق است». بنابراين مصدق را بايد سرآغاز نهضتي در كشورهاي جهان سوم دانست که به نام كنفرانس كشورهاي غير متعهد و با بنيانگذاري شاگردان مکتب مصدق يعني نهرو، جمال عبدالناصر، مارشال تيتو و احمد سوكارنو (از اندونزي) تأسيس شد. با اين اوصاف چه زيبا خواهد بود تا در کنفرانس آتي غيرمتعهدها که با حضور بيش از 130 کشور جهان در 9 و 10 شهريور در تهران برپا خواهد شد، به پاس تمامي زحمات، رنجها و مشقاتي که مصدق بزرگ که خون ايراني در رگهايش جاري بود، براي مبارزه با استعمار و استثمار کشيد، تجليل به جا آورد کما اينکه اين مرد بزرگ جزئي از تاريخ سياسي معاصر ايران بوده و مطمئناً نيز گراميداشت آن گراميداشت همه نهضتهايي خواهد بود که از چندي پيش در خاورميانه و شمال آفريقا براي مبارزه با ظلم و ستم و بيداد شکل گرفته و حيات يافته اند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر