مشروح اخبار

» «شب‌نامه‌ای با عنوان صبح به خیر»-حامدوکیلی

سخن از جایی آغاز می شود و به جایی که فکرش را هم نمی کنید ختم می شود. میان بدو و ختم آن نیز صرفا گرد و خاکی می کند تا رشته بحث گم شود. این گرد و خاک گاهی چنان غبار می افشاند که خود او نیز کور می شود و فعل جملاتش فاعلش را گم می کند! به این جمله دقت کنید

حامد وکیلی-نوشته ای که شب منتشر می شود و به لحاظ مقاصد نیز تبار “شب نامه” ای دارد ولی با

«صبح بخیر» آغاز می شود، پیداست که چه محتوایی دارد! از همان ابتدا می خواهد شعبده بازی کند.

تقریبا تمام سیزده بند نوشته، حاوی طرح دستی های این چنینی است

محمد کاظم نظری باید بداند که بر صندلی همان فرمانداری جلوس نموده که با اشتباه [او] …، اکنون موجب واگذاری به حضرت ایشان گردیده»

این جمله را اگر قرار باشد «به قاعده» بخوانیم خود دکتر یاری پور باید به دکتر نظری واگذار شده باشد نه صندلی او

باری! این مداقه ها اگر ادامه یابد به عبارات عجیب تر هم می رسیم. «نظام سیاسی-شیعی» یکی از آن عجایب است. هر طور این عبارت را بپیچانیم بر سبیل مجازی در ذهن آدمی آرام نمی گیرد

«نظام سیاسی-شیعی» عرفا مفید این معنا ست نظامی که نصفش شیعی است و نصف دیگرش سیاسی! مانند نظام ریاستی-پارلمانی که قدرت مرکزی میان نهاد دولت و نهاد پارلمان کش یافته است. البته منظورش مشخص است. مراد او نظامی سیاسی مبتنی بر اندیشه شیعی است. ولی خودش و ما را رنجور می سازد و به جای کلمه با معنی و راست خوان “نظام سیاسی شیعی” می نویسد “نظام شیعی-سیاسی

”!

نمی دانم شاید آن خط فاصله (-) فضل و فضیلتی (و یا به اصطلاح کلاسی) برای نویسنده به ارمغان می آورد

مشخص است نوشته چنان در غرض خود غرق شده و از بهانه ای که بدست آورده ذوق کرده که اتقان و اتحاد عرض خود را پاک فراموش کرده است. از درون حوادث “یکشنبه سیاه” طوری حکم فرماندار را بیرون می کشد و صادر می کند که آدمی فرو می ماند در کار او

اولا مجوز اصلی را فرمانداری نداده بلکه شورايي داده است که یکی از اعضای موافق آن، نماینده محترم ولی فقیه در دانشگاه است

ثانيا فرماندار مسول حفظ امنیت شهروندان و آرامش شهر تا جلوی درب دانشگاه بود، که تا آنجا نیز امنیت برقرار بود

ثالثا گروه ثالثی (یعنی نه مجوز دهندگان در دانشگاه، ونه فرماندار) با گردن کلفتی چاقو کشی کرده اند و به جان یک شهروند افتادند

یعنی کس دیگری مجوز داده و کس دیگری چاقو کشی کرده ولی ما گریبان دیگری را می گیریم

پیداست که نوشته میخواهد بر سر مال بکوبد و چیز دیگری هم برای ش مهم نيست

آن نوشته اگر صداقت داشت، “تامین امنیت یک شهروند” را (شهروندی که قانونا هیچ محدودیت و محرومیت اجتماعی ندارد) “فتنه” نمیخواند. و یا اینکه این همه بر سر فرماندار می کوبید یک اخم هم به چاقوکشان میکرد

شاید حجت زریر حجتی “ماموریت” است و نه “حقیقت” و فرمان امروز هم حمله به فرماندار است

گفتم که می خواهند شعبده بازی کنند. لذا معرکه گرفته اند تا دولت اعتدال را سر کیسه کنند. مثل روز روشن است که پروژه های انتخاباتی اصولگرايان با این فرماندار جلو نمی رود. لذا دستور کار این روزها تعرض به فرماندار است

لذا تمام غرض نویسنده این جمله است

« …[

صندلی فرمانداری] ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺩﻭﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ

ﺁﻭﺭﺩ

.»

تاریخ انتشار : 11 آذر 1394, 08:58