. | |
محمد(ص) تركیبی از موسی و عیسی است، گاه او را در صحنههای مرگبار جنگ میبینیم كه از شمشیرش خون میچكد و پیشاپیش یارانش كه برای كشتن یا كشته شدن بیقراری میكنند، میتازد و گاه وی را میبینیم كه وقتی هر روز در رهگذرش مرد یهودی از بام خانهاش خاكستر بر سرش میریزد و او نرمتر از مسیح، همچون بایزید، روی درهم نمیكشد و یك روز كه از كنار خانه وی میگذرد و از خاكستر مرد خبری نمیشود، میپرسد رفیق ما امروز سراغ ما نیامد؟ و چون میشنود كه بیمار شده است به عیادتش میرود. در اوج قدرت در آن لحظه كه سپاهیانش مكه را، شهری كه 20سال او و یارانش را شكنجه داده و آواره كرده است، اشغال كردهاند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، كنار كعبه میایستد و در حالی كه 10 هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق میزنند و... میپرسد؛ «ای قریش فكر میكنید با شما چه خواهم كرد؟»، قریش كه سیمای مسیح را در این موسایی كه اكنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب میشناسند و به چشم میبینند، پاسخ میدهند كه «تو برادری بزرگوار و برادرزادهای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی كه از گذشت و مهربانی گرم شده است، میگوید: «بروید، همگی آزادید.» آری، پس از آن كه به بعثت برانگیخته شد، اولین كسی كه به وی ایمان آورد حضرت علی(ع) بود، علی بود كه با وی همپیمان شد و از آن پس همه لحظات عمر را در این پیمان و پیوند نهاد و در پرستش خداوند و وفای محمد و دوستی خلق و پارسایی روح، آیتی شگفت شد و با صدها رشته پنهان و پیدا با روح و اندیشه و قلب محمد پیوند یافت. |
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر