گاهی با خود می اندیشم که خدا چون خودش احد بوده و واحد ، هر انسانی را بیشتر دوست میداشته یک دانه اش را آفریده!
در وجود این انسان تمام فضایل اخلاقی را در حد اعلا به کمال رسانده!
بی شک حاج علی پرنگ یکی از همین نورچشمی های خدا بوده !
امروز به کرار از واژه توسعه سخن رانده میشود،که اکثرا برای تحریک اذهان عمومی ورسیدن به انتفاع فردی و حزبی است
ادامه خبر...نقد در همه جوامع بشری باعث پیشرفت و جلوگیری از انحراف است و به همین دلیل هم در جوامع مترقی و موفق نقد مهم است و منتقد هم محترم و عزیز
ادامه خبر..."زاگرس در حال جان دادن است"
زمستان نزدیک است ولی لطفا چند سالی قید خواب زمستانی را بزنید زیرا اگر راهکاری اندیشیده نشود با شروع سال جدید باید منتظر تخریب های وحشتناک تری بر علیه طبیعت زاگرس باشیم.
ادامه خبر...شورا و شهرداری دهدشت این روزها تبدیل به میوه و سوژه ی آزمایشی دشنه سازان طایفه ای، جناحی، و گروهی ....تباران دهدشتی است که قربان نیامده دست به ذبح پیش از موعد زده اند. سر بریدن طفل به چهل نرسیده ی معصوم، که می توان خروجی اعتماد و انتخاب مردم بر هر دو جایگاه و نهادهای مهم نام نهاد، جفایی است به خود و شهروندی که در اوان کار شورا و شهردار دوره ی پنجم، همچنان مجبور به دیدن و شنیدن برچسب هایی از نوع شورای چهارمی از سوی هفت ماه به دنیا آمدگان کم تحملی است که اذهان آحاد جامعه را به سوی تعصبات فردی و;خیالات واهی خود هدایت کرده اند. نگران از انتخاب شهردارند یا ناامید از بهبود وضعیت٬ سوال اینجاست مگر قبل از شورا و شهردار فعلی گل و بلبل بود و عدالت اجتماعی در کوچه پس کوچه ها و ادارات رقاصی می کردند؟ یادمان رفته قلم ها چه آزار کشیدند و چند جوان دختر و ;پسر به دادگاه ها خوانده شدند به جرم نقد٬ روشنگری و بیان حقایقی که به صلاح و نهان از چشم و گوش مردم بود؟ وضعیت دلهره آور گذشته را با دشنه ی یاس به کالبد جامعه سوق دادن هنر می خواهد؟ قرن ۲۱ فصل تعامل است و مشارکت اجتماعی با مسئولانی که عملکردشان مستقیما با محیط فیزیکی و روحی مردم سر وکار دارند نه قهر و در کمین نشستن برای خطا و سقوط از منصبی که وظیفه اش امانتداری ونگهبانی از حقوق مردم است. می دانیم توقعات بالاست و مشکلات نیز بسیار اما چرا در تنگنا دیدن مومن و مسئول باید برای دیگران تا این حد شیرین باشد که در همین اوان کار با برچسب زدن ها و معاملات پشت پرده و غیره و ذالک روحیه ی فرد مسئول و;خود مردم را تحت الشعاع منفی قرار می دهید؟ آیا ثمره اش گریبان شورا و شهرداران دوره های بعد را نمی گیرد؟ آیا این محیط عناد و دشمن ستیزی به جامعه و;حتی وجهه افراد آسیب نمی زند؟ باید فرصت داد، و با امید و تعامل شورا و شهردار جدید را یاری تا سنگ عظیمی که چهارسال در ته چاه انداخته و مانده بود با عناصر توانایی، تجربه و اعتماد به سلامت بیرون بیاید دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد...
*یا حق*
بیژن کاظمی کیان*
ادامه خبر...جناب اقای دکتر احمدی
خیرمقدم ما را به استان محروم کهگیلویه وبویراحمد پذیرا باش. انتصاب حضرتعالی که فردی با سابقه دانشگاهی ودارای اندیشه وتفکر اعتدالی هستید،بارقه ای از امیدرا دردل کسانی که دل درگرو رفع محرومیت وتوسعه پایدار استان دارند روشن کرد،مشروط براینکه باتعامل و مشورت با نخبگان وپایبندی به ایده ها واصول دولت تسلیم زیادخواهی کسانی که همه چیز را برای خود میخواهند ومعتقدند که دنیا باید بر مدار خواسته های انان بچرخد نشوید.
ارمان برابری مانند ازادی،ازپیشینه ترین ارمان های بشری است که پیامبران،ازادگان،روشنفکران وهمه مردم محروم وزجر کشیده در درازی تاریخ بر ان پای فشرده اند.
ولتر فیلسوف معروف فرانسوی می گوید:ازآنجاکه ویژگی جامعه به گونه ای است که نابرابری می آفریند،هدف حکومت بایدکوشش برای برقراری برابری باشد.
استان کهگیلویه وبویراحمد توسعه نیافته،زخم انواع نابرابری ها را در دوره های مختلف تاریخی وسیاسی برپیکره خود به یادگار دارد،استانی که دارای قابلیت های فراوانی جهت توسعه است،قابلیت های از قبیل:تنوع وگوناگونی اقلیم،بارندگی سالانه مناسب وابهای سطحی کافی،وجود میادین نفتی وگازی،مراتع غنی ومنابع جنگلی،تنوع زیستی،موقعیت مناسب جغرافیایی،برخورداری از جاذبه های گردشگری،وجودمنابع معدنی فراوان و..... درکنارتمامی این قابلیت های طبیعی و جغرافیایی،وجود نیروهای انسانی تحصیلکرده ،توانمند وپرانرژی که از زیربناهای اصلی توسعه است امتیاز قابل توجهی است اما جای سئوال است که چرا این استان با تمامی توانمندیهای بالقوه ،هنوز جزء چند استان محروم کشور است؟ به عقیده نگارنده از مهمترین عوامل این توسعه نیافتگی نابرابری های ایجاد شده در استان است.
نابرابری پدیده ای است که ناخواسته در جوامع انسانی ظاهر می شود وبر امده ازعلل گوناگونی مانند :اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و...است زمانی که نابرابری پدید می اید ازبین بردن ان کار دشواری است.ولی می شود درگذرزمان وبا برنامه ریزی منطقی ان را دگرگون کرد.
شارون معتقد است که پنج عامل سبب ایجاد نابرابری می شود:1-کوشش ثروتمندان2-نهادهای اجتماعی3-فرهنگ4-اجتماعی شدن5-ابزارهای زور ازبین انواع نابرابری ها ،مهمترین نابرابری که در استان مانع رشد واستفاده از قابلیت ها وتوانمندی ها میشود نابرابری بیرونی است. این نابرابری تبعیض امیز ترین نابرابری هاست،اینکه انسان ها را بر اساس منطقه جغرافیایی ،نژاد وقومیت ،تقسیم بندی کنیم وبراساس این تقسیم بندی امکان استفاده یا عدم استفاده از موقعیت هاو امکانات مادی وسیاسی را به انها بدهیم،اوج نابرابری است.
ریشه زمینه ذهنی نابرابری بیرونی وتبعیض های قومیتی ،گروهبندی وپیش داوری های فرهنگی است.اینکه خواسته یا ناخواسته استان را به سردسیر وگرمسیر،ترک ولر،ثلاث وغیرثلاث،سادات وغیرسادات،گچسارانی ودهدشتی ویاسوجی،طیبی وبویراحمد......تقسیم نمائیم وبراساس این پیش داوری ذهنی وفرهنگی وبدون توجه به توانمندی و استعدادشان درموردشان به قضاوت بنشینیم سبب میشود که ازمهمترین عامل توسعه پایدار یعنی نیروی انسانی کارامد غافل شده ومدیریت های استان ،در دورهای مختلف براساس شاخص های غیرقابل قبول عامه مردم به دست افرادی سپرده شود که خود معتقد ومجری چنین نابرابری های هستند. مدیریت ارشد استان اگر خواهان توسعه پایدار ورفع محرومیت ازپیکرنحیف این دیاراست ،بایدجلوی گسترش چنین نابرابری های را بگیرد تا درجامعه شاهد همبستگی همگانی باشیم و جامعه ای که هماهنگی وهمبستگی همگانی نداشته باشد،نمی تواند چشم انتظار فراهم شدن توسعه پایدار باشد.ودرجامعه ای که نابرابری بیرونی زیاد باشد ومبنای رسیدن به حقوق سیاسی،اقتصادی،اجتماعی قرار گرفتن در دسته بندی های قومی ومنطقه ای وسیاسی خاص باشدحقوق کسانی که درمعرض پیشداوری تبعیض هستند چندین برابر ضایع خواهد شد وهمچنان شاهد محرومیت درعین برخورداری خواهین بود. دست دردست هم دهیم به مهر مهین خویش را کنیم اباد
سیدسلیمان کریمی ،دانش اموخته دکترای جغرافیای سیاسی
ادامه خبر...بازهم یک غم دیگر، باز هم چندی دیگر از منابع انسانی کشور در حادثه ای غمناک پر کشیدند و باز هم نشانی دیگر از مسئولانی که وضعیت کشور بی خبرند.
حالا دیگر کار از کار گذشته، دختران شهر افتاب به همایش شهر ادب نرسیدند، فرزانگان در راه به جای عبور از پل از این دنیا عبور کردند و نه کسی استعفا کرد و نه کسی حتی ککش گزید فردا هم بیمه خودنمایی می کند دیه را واریز می کند و پایان
ادامه خبر...از قدیم، افراد دنیا دیده میگفتند؛ وقتی گیر زورگیر ناشی افتادید هر چه خواست از دارایی دنیا به او بدهید، چاقو کش ناشی وقتی ضربه بزند، مهلک می زند به قصد کشت. اما چاقو کش حرفه ای حداقلش آن است که میداند چاقو را کجا فرو کند که کاری نباشد
ادامه خبر...زیربنای حرکت رو به آبادانی و پیشرفت که از خواسته های همه جوامع علی الخصوص کشتی به گل نشسته ی شبه شهر امروز ماست.
انتخاب و تصمیم در همه امور با محوریت عقلانیت و مشورت با اهل فن و خروجی بدون تعارف و محافظه کارانه ی فرد یا گروه انتخاب کننده است؛ پس اگر خواستار روند توسعه و پیشرفت در اصول مدیریتی شهرمان هستیم، خشت اول باید در جایگاه معین، با برنامه و محکم گذاشته شود
ادامه خبر...گسترش شبکههای اجتماعی چنان عرصه را بر «روزنامهنگاری» تنگ کرده است که تشخیص خبرنگار حرفهای با «شهروند خبرنگار» در فضای مجازی و حقیقی بهغایت مشکل شده است.
امروزه خبرنگاران بیش از پیش بایستی شأن و جایگاه خویش را با عشق به دانستن مداوم و بهرهوری از کلیه داشتههای تجربی و علمی خود پاس دارند و علیرغم تمامی مشکلات و مصائب اجتماعی و اقتصادی رسالت عظیم خودرا به انجام رسانند .
بی شک نگاه داشت جایگاه وشان خبرنگاری به مراتب بسیار بالاتر از اتجام رسالت خبری میباشد چراکه هرخطای از این صنف میتواند جایگاه خبرنگاران را فارغ ازعملکرد یک فرد درافکارعمومی بشدت تنزیل دهد،درست چیزی شبیه اتفاقی که چند روز گذشته در یک مراسم تجلیل از خبرنگاران رخ داد. دادو فریادهای سردبیر یک روزنامه معروف برسر یک خانم برای عدم دعوت ازوی .
اتفاقی که هر دوسوی آن دردناک است.دردناک است که در فرهنگی که به حرمت یک زن گاهی از یک قاتل میگذرند حالا بخاطر مبلغی ناچیز بر او درانظارعمومی هتاکی میشود و دردناک تر اینکه یک خبرنگار که همه دغدغه او فرهنگ و اخلاق رسانه ای و اقتصاد است خود بخاطر یک کارت هدیه 50 هزار تومانی قیصریه ای را به آتش بکشند.
به گزارش راک نیوز ؛ در روزهای گذشته یکی از باشکوه ترین آیین های تجلیل از خبرنگاران برگزار شد و این کامل ترین برنامه ای بود که در سالهای اخیر در کل استان برای گرامیداشت خبرنگاران واقعی ونه آدمهایی که نان و امنیت شغلی دولت را دارند و رسانه داری تفریحشان است.
این طبیعی است وقتی کار بزرگ باشد شاید کسانی هم از قلم بیفتند و در این میان یک خبرنگار از آنهایی که در این استان کس و کارو دلبستگی ندارد و در کلام و عمل فقط به تحقیر قوم بزرگ لر می پردازد اول بر خلاف عرف خودش را در برنامه دعوت می کند.
در حضور جمع اراده می کند دست روی یک خبرنگار بلند کند. نه یک خبرنگار بلکه یک زن چرا که تصور می کند قرار نیست کارت هدیه دریافت کند!!.
می خواهد در حضور خبرنگاران به یک خبرنگار خانم حمله ور شود و اینجاست که همه آن چیزهایی که باور یک قوم است مورد توهین قرار می گیرد.
بعد هم قلم به دست می گیرد و صنعت یک استان را به تمسخر می گیرد مگر نه این است که شب و روز همه ایران تلاش می کنند تا سینره و زردبندی بسازند که آوازه اش در همه جهان پیچیده است.
مگرغیر از این است که تنها صنعت این استان که قابلیت درخشیدن در بازارهای فراملی و جهانی را دارد همین محصولات تولیدی سینره وزردبندی میباشد.
اگر واقعا پخش و فروش محصولات این دو کارخانه مشکل و منعی دارند چرا این ذوستان که رسانه دراختیار دارند تاکنون سکوت کردند واگر محصولات این کارخانه مشکلی ندارند پرداختند به چگونگی ومحل مصرف محصولات این کارخانجات صرفا برای انتقام گرفتن از یک مسئول بدلیل دعوت نکردن از آقای سردبیر غیر از سقوط اخلاق چه معنا و تفسیری درنگاه مردم بافرهنگ وتیزبین استان خواهد داشت.
آری وقتی اخلاق سقوط می کند وقتی هیچ تعهدی به قلم نباشد از ده ها کاربردی که برای یک محصول تولید استان نوشته می شود فقط آن بخش که به تقویت جنسی و دوران شیردهی مربوط است پر رنگ می شود. اصلا کسی که امروز به بهانه کارت هدیه ای صنعت استان ویکی از موفق ترین مدیران ارشد استانی را مورد هجمه قرار میدهدازکجا معلوم که نوشته هایش از سر دلسوزی برای توسعه استان باشد !
شاید مغرضانه بودن یادداشت آقای سردبیر وقتی بیشتر محرزمیشود که هم درمیان تجلیل شدگان بسیاری از خبرنگاران گرمسیری حضور داشتند و هم در طی سال های گذشته تاکنون تعدادی از اصلی ترین همکاران ومسئولان در فرمانداری بویراحمد از فرزندان گرمسیری هستند.
والبته شاید این تنها حربه باشد برای انتقام جناحی از فرمانداری که همیشه براصول و تفکر اصلاح طلبی خود پایبند بوده و اخلاق محوری وی برکسی پوشیده نیست حتی مخالفین منصف .
آری وقتی اخلاق سقوط می کند آدمها تفکرات تنگ نظرانه خود را وارد عرصه کار می کنند و یک خبرنگار را به حکم زن بودن تحقیر کرده و آماج تخریب های بی رحمانه قرار می دهند
ادامه خبر...