مشروح اخبار


» سيل اشك در سير قصه پر غصه مارون



پایگاه خبری راک نیوز ؛ مارون با تمام جلوه ها و زيبايي هايش جواني 19ساله را از آغوش مادر جدا نمود و در كام خود فرو برد تا اين بار صداي لا لايي مادرانه ، گوش زمينيان و افلاكيان را كر كند.
لا لا لا لا لا لا گل زيره                         چرا خوابت نمي گيره آسمان نظاره كن زمين را، زمين گوش كن ضجه ي مادرانه را،
مادر بنگر به چشم خويش خشم مارون را...
 این قصه خانواده "علي" دردانه اي از سادات سيد محميد(ع)، وقتي در روز عيد فطر همراه خانواده به زيارت مي رفت تا نجوا كند هر آنچه آرزو در دل دارد، بي گمان ارتباط با معبود، گاهي به سوي معبود رفتن را ندا مي دهد. از شوق تماشاي طبيعت بكر زادگاه خويش ، دل به آب  مي زند شادي در چهره او، آرامش در زلالي آب  و چشماني كه خيره به قد رعناي جواني كه در راه علم و دانش سر از پا نمي شناخت و اميد مادر به بستن حجله گاه دامادي اش. تقدير الهي يا به نقل ملدر بزرگ ( پيشوني نوشت) پيرو جوان نمي شناسد، راهش را بايد مي رفت چه در آب و چه در... افسوس و صد افسوس كه اشك در چشمان چهار خواهر داغدارحلقه بسته بود و دنبال راهي و علتي براي سرازير شدن. سنگين است  با ديدگان خويش نظاره كني مرگ عزيز خويش را و لب از سخن باز ماند، دستانت توان ياري نداشته باشد آنگاه كه جواني رعنا از جوهره خون خود مدد طلبد.
پدر علي  كه در اين سفر، خانواده  را همراهي مي نمود در آن لحظه به دنبال قطعه اي يخ مي رود تا عطش تشنگي را فرو نشيند و هنگام بازگشت بي خبر از مرگ فرزند و پرپرشدن گل وجودش،  آتش سراسر وجودش را فرا گرفت .
نرمه نرمه بزنين كلندي و گورم                  تا بيايه برسه بومهربونم
(آرام آرام بر گورم كلنگ بزنيد تا پدر مهربانم از راه برسد. )
موندمه سر ورد خالي، غم گرفتار منه          سخته مزگ استخونم، كي پرستارمنه
(تنها درخانه خويش مانده ام و غم گرفتارمن است و مغزاستخوانم سوخته، پرستارم كيست...؟   )
داغ سهراب زمان بر پيكره رستم گرد غم  مي افكند و ناله رود رود در فراغ فرزند، گوش فلك را كر مي كرد و جانسوز تر از همه مادر ي كه خود همراه با دخترانش، لحظه فراغ را تماشا مي نمود. علي در امواج سكوت و آرام مارون رفت  تا گيسوان بريده مادر خويش را هيچ گاه نبيند و فرياد مادراني  كه داغ فرزند ديده اند،  بر سكوت قلب جريحه دار مادر تاثيري نگذاشت كه  نگذاشت... علي جان! فقدانت را در دانشگاه فرهيختگان  دانش احساس مي كنيم اما در دانشكده ذهنمان هيچگاه ادب، سادگي ، خضوع و يكرنگي تواز يادمان نخواهد رفت...
 رفيقلت ودير ايان، شال سه وناشون                  عكسته بغل كنيم بريم ونهاشون (دوستان وهمكلاسي هايت مي آيند و شال سياه بر گردن دارند، عكس تورا در دست ميگيريم و به استقبالشان مي رويم)

alt




. به كجا چنين شتابان..؟ مگر نمي خواستي فرداي عيد به زيارت امام رضا ( ع) رهسپار شوي اما دريغ وصد افسوس كه.. آرزوي شرفيابي  به پابوس خسرو طوس، علي بن موسي الرضا (ع) به دلت ماند... دردي بي درمان بر رخسار و پيكره خواهران علي نقش بسته است؛ زخم مار و داغ برادرعلاجي ندارد. چه چانسوز است زندگي كردن چهار خواهر بدون برادر؛ به خدا داغي سنگين تر از اين نيست كه تابوت برادر برسر دست خواهرش باشد،  گوييد زينب چه حالي داشت با نعش و سريريده برادرش حسين...؟ وا مصيبتا!!
كس نميره به خدا گگوش به جووني                  نه شوون خو ايكنه نه روز زندگوني (خدايا هيچ كس برادرش در جواني نميرد زيرا نه شب ها خواب دارد و نه روزها زندگي...)

 تا ابد در خاطرمان، خاطراتت مي ماند و ذلت لذت مارون از ذهن خواهرانت پاك نخواهد شد؛ پدري كمر شكسته مي نالد و مي نالدو مي نالد... صبر و شكيبايي خانواده جوان ناكام علي 19ساله از سادات سيد محميد را در اين مصيبت سنگين و طاقت فرسا از درگاه ربوبيت خواستاريم..
محمد علی فاطمی اصل دانشجوی رشته علوم پرورشی دانشگاه فرهنگیان شهید ایزدپناه یاسوج اهل روستای راک از توابع شهردهدشت، مرکز شهرستان کهگیلویه روز عید فطر به همراه خوانداده خود برای تفریح و گردش به اطراف رودخانه مارون می روند که بر اثر بی احتیاطی وارد رودخانه شد که بعد ازچند دقیقه در جلوی چشمان خانواده اش جان سپرد.
مطلب از:مهنازخزیر/عیسی فتحی




تاریخ انتشار : 16 شهریور 1392, 23:48



» اخبار مرتبط:

  • وقتی روسری مادر نتوانست فرزند جوانش را از مرگ نجات دهد+تصاویر
  • شهیدی كه پس از 26 سال در آغوش مادر آرام گرفت +عكس
  • سركار خانم تهمتن خبرنگار محترم روزنامه خبر جنوب
  • مطالعات تکمیلی سد مارون دو تاپایان سال 91انجام میپذیرد
  • كودكم جلوی چشمم آب می‌شود و من حتی شغلی ندارم
  • » اشتراک گزاری خبر

    • همشهری

    • 21 شهریور 1392 20:02
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    خدایش بیامرزد
    • فردين

    • 25 شهریور 1392 09:28
    • گروه کاربری: ميهمان
    • آیدی یاهو: {yahoo}
    • تاریخ عضویت: --
    • وضعيت:
    • خبر
    • نظر
    ^
    چه دردناک وغم بار است حادثه وچه زیبا قلم زده اید
    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟