ميخواهم از يک واقعيت تلخ حرف بزنم؛ آنقدر تلخ که مزه آن را حتي غبار روزگار هم تعديل نميکند. اگر پاي صحبتهاي يک مادربزرگ، يک مادر و حتي يک دختر جوان بنشيني و بتواني اعتمادش را جلب کني، حتما برايت خواهد گفت آخرين باري که پدرش او را بغل کرده و بوسيده، مربوط به دوران کودکياش ميشود؛ وقتي هنوز قد نکشيده بوده و اين خاطره چشم آنها را تر ميکند و نميدانم اين چه قصه تلخي است...
که در فرهنگ ما ريشه دوانده؟ چرا همه دوست داريم ببينيم و بشنويم يک دختر کوچولو تا پدرش به خانه برميگردد، در بغل او ميپرد و غرق بوسهاش ميکند اما وقتي بگوييم
10 سال بعد همين دختر با شکل و شمايل زنانه چنين ميکند، لب ميگزند و ميگويند: «زشته ديگه! داره بزرگ ميشه؛ دو روز ديگه بايد شوهرش بديم!»
شايد اين بغض تلخ فقط در دل دخترهاي داستان نباشد؛ فراموش نميکنم چشمهاي پسر 15-14 سالهاي که با حسرت به من و دخترم که در آغوشم روي نيمکت پارک نشسته بوديم و او را بعد از هر جملهاي که ميگفت، ميبوسيدم نگاه کرد و گفت: «هميشه دوستش بداريد. مامان منم خيلي دوستم داشت اما حالا سالهاست بغلم نکرده و ميگويد چندشم ميشود ببوسمت! لعنت به اين بزرگ شدن!» او اين جمله را گفت، کتابهايش را جمع کرد و رفت اما من بعد از 2 سال هنوز چشم ترش را به ياد دارم. به هر حال اين داستان هم مثل خيلي حسها و رفتارها، نبايد باشد، اما هست! در «فرزندپروري» اين هفته ميخواهيم به بهانه سريال «مادرانه» با بيان عواقب ناگواري که اين اتفاق دارد، به والدين بگوييم از بچههايشان به جرم اينکه قد کشيدهاند و بزرگ شدهاند، فاصله نگيرند. با بدريالسادات بهرامي، مشاور خانواده، در مورد همين موضوع گفتوگو کردهايم.
سلامت: ميخواهيم فارغ از موضوع اصلي سريال «مادرانه» که طلاق است، به دختر نوجواني که قرباني اين غفلت شده بپردازيم و با نگاه کارشناسانه ببينيم چرا او به اينجا رسيده است؟
به خاطر اينکه واقعا رها شده! مادر که کنارش نبوده و پدر هم وظايف خود را انجام نداده و رهايش کرده تا در جامعه آسيب ببيند! برخلاف تصور عموم که ميگويند اينها بچهاند و نميفهمند و فقط کسي را ميخواهند که به نياز خوردن، پوشيدن و بازي کردن آنها پاسخ دهد، بچهها براي اينکه خوب رشد کنند و در همه ابعاد سلامت پرورش پيدا کنند، هم به توجه و رسيدگي مادر و هم به پدر نياز دارند. اگر خانوادهها هنگام ازدواج از دختر و پسرشان بخواهند درست انتخاب کند و آنها را راهنمايي کنند تا با فردي متناسب ازدواج کنند هم خوشبختي بچههاي خود را تضمين ميکنند و هم به آنها کمک ميکنند بچههاي سالمي را در يک خانواده امن و سلامت تربيت کنند. متاسفانه اين نگاه رايج که بگذار عروسي کنند، اگر نتوانستند با هم بسازند جدا ميشوند، بسيار مخرب است. کسي بايد از اين افراد بپرسد اگر بچهاي در ميان باشد چه؟ چه کسي قرار است جوابگوي فاصله و شکاف ميان او و والدينش باشد؟
سلامت: پس شما ريشه آسيب به اين نوجوان را در ازدواج غلط والدينش ميبينيد که از ابتدا ميدانستند انتخاب نامناسبي دارند؟
بله، وقتي تصميم ميگيريد با کسي ازدواج کنيد، بايد تناسب فرهنگي، شخصيتي، خانوادگي، اقتصادي، اجتماعي و... را بسنجيد. متاسفانه دختر و پسرهاي جوان فراموش ميکنند براي چه با هم ازدواج ميکنند. اغلب هم ميگويند ما عاشق بچهايم! کسي نيست بپرسد آيا بچه قرار است در همين خانواده بدون تناسب به دنيا بيايد؟ اصول تربيتي او را چگونه رعايت خواهيد کرد در حالي که خودتان در الفباي کار ماندهايد؟ اگر پدر و مادر «رها» از نظر رواني در سلامت کامل بودند، ميدانستند بچههايشان در دو مقطع، خطرناک هستند؛ يکي وقتي زير 5 سال هستند و ديگري وقتي که نوجوانند.
سلامت: به نظر شما اگر پدر «رها» درست عمل ميکرد، ميتوانست جلوي آسيبي که دخترش ديده بگيرد؟
به هر حال نيمه خالي را نميتوانست کاملا پر کند اما چون اصولا از دوره نوجواني رابطه والد جنس مخالف با فرزند به شدت سرنوشتساز است، دخترش به سمت اعتياد و افتادن در دام يک پسر کشيده نميشد. اگر بچهها در نوجواني با والد جنس مخالف رابطه عاطفي مناسب نداشته باشند و وقت خود را با او پر نکنند، بيرون از خانه درصدد رفع اين نياز برميآيند. پدرها بايد آنقدر از نظر عاطفي به دخترشان نزديک شوند که او خاطرخواه پدر شود و به خاطر پدر خيلي کارها را با علاقه انجام دهد و از خيلي کارها بپرهيزد. مادر هم بايد از نظر عاطفي به پسر نوجوانش نزديک شود، نه اينکه او را از خود دور کند.
سلامت: ولي متاسفانه ما پدران زيادي داريم که از دختر نوجوانشان دور و دورتر ميشوند و او را فقط به مادر ميسپارند.
آنها با اين طرز فکر اشتباه، دخترشان را به دست کساني ميسپارند که از جنس پدر هستند اما نگاهشان و نيتشان کاملا تفاوت دارد. آنها از قربانصدقه رفتن، تحسين زيبايي ظاهري و تعريف و تمجيد دختران قصدي جز نزديک شدن به آنها و آسيب رساندن ندارند زيرا در پي منافع خود هستند. دختر تا 20 سالگي و پسر تا 25 سالگي به بعد که آماده ازدواج ميشود، نبايد به خاطر کمبودهايي که دارد به سمت جنس مخالف گرايش پيدا کند زيرا آسيب خواهد ديد. حالا تصميم با خود شماست؛ آيا واقعا دوست داريد مثل پدر رها عمل کنيد و به يک دستگاه عابربانک تبديل شويد و فقط به فکر خوراک و پوشاک بچهها باشيد؟
سلامت: اما اين تغيير نگاه خانوادهها يا پدرها کمي سخت است. چطور و از کجا ميتوان شروع کرد؟ اگر پسر يا دختر نوجوان خود را کنار کشيد چه؟
اگر يک زن و شوهر در تناسب با هم و همعقيده باشند و کمر همت ببندند ريزهکاريهاي تربيتي را بياموزند و رعايت کنند، موفق خواهند شد متناسب با فرهنگ خانواده خود، به نوجوانشان نزديک شوند زيرا از همان دوران کودکي ميتوانند براساس معيارهاي فرهنگياي که دارند، قوانيني را وضع کنند. مهم اين است که نگذاريد دير شود. از کتابهاي خوب بهره بگيريد و تا دختر يا پسرتان کوچکتر است، با دنياي او آشنا شويد. کتاب «دخترها» و کتاب «پسرها» از انتشارات صابرين کتابهاي خوبي هستند که به ترتيب به پدرها و مادرها خواندنش را توصيه ميکنم. اگر والدين به موقع و درست شروع کنند، هرگز بهوسيله نوجوان پس زده نميشوند. اين را به عنوان مادر دو پسر و يک روانشناس قول ميدهم!
سلامت: والديني که فرصت را از دست دادهاند و الان با بچههاي نوجوان مشکل دارند و از آنها دور شدهاند چه؟
کار آنها کمي سختتر است اما نشدني نيست. بايد مانع بيشتر شدن فاصلهها شد. پدرها بايد براي دخترشان وقت بگذارند و تاکيد ميکنم اين وقت گذاشتن اصلا ربطي به امکانات مالي و رفاهي ندارد. کارگر سادهاي که هفتهاي 3-2 بار با موتور دخترش را به پارک ميبرد يا فلاسک چاي و لقمهاي پنير ميبرند تا در پاي کوه دربند دوتايي با هم بخندند و چاي بخورند، پدر بهتري است از آقاي متمولي که اتومبيل و تلفنهمراه ميليوني و راکت تنيس چند ميليوني براي تولد دخترش هديه ميگيرد و در اين روز فقط بوسه سردي به او ميزند و حرفي با هم جز سلام و خداحافظ ندارند. اين پدر متمول هم ميتواند به دخترش نزديک و نزديکتر شود اما تلاش زيادي ميخواهد تا انس و الفت و تاثيرگذاري مثبت عاطفي ايجاد شود. او با مقاومت نوجوان مواجه خواهد شد و بايد دل به دلش بدهد و با او راه بيايد تا بالاخره از روزنه کوچکي به دنياي او راه يابد. من مراجعان زيادي داشتم که توانستهاند دخترهاي خود را از قعر تنهايي و فلاکت به اوج موفقيت برسانند و الان هر هفته ميتوانيد آنها را دست در دست پدر در کوه و سينما ببينيد.
راهنماي گام?به?گام براي پدران
پدرها در دو مقطع مهم بايد حضور فعال کنار دختر خود داشته باشند، تولد تا 5 سالگي و همينطور 11 سالگي به بعد. بيشتر پدرها فکر ميکنند رسيدگي به نوزاد کار همسر آنهاست. درست است که همسر شما بچه را شير ميدهد اما سعي کنيد موقع آروغ زدن او را در آغوش بگيريد تا ريتم و صداي ضربان قلب شما را هم به خاطر بسپارد و با بويتان آشنا شود. شما از حالا بايد براي نزديک شدن به او و رفع نيازهاي عاطفياش بسترسازي کنيد. علاوه بر اين، هنگام استحمام يا وقتي شيرخوار از حمام ميآيد، با ماساژ نوزاد و حرف زدن با او برايش وقت بگذاريد.
در 2 سالگي سعي کنيد يک وعده غذايي او را خودتان بدهيد، در 3 سالگي دخترتان ميتواند با شما هر شب يک ساعت بازي کند و اگر دير به خانه ميآييد، لااقل نيم ساعت وقت براي بازي با او اختصاص بدهيد. کتاب بخوانيد يا قصه قبل از خواب را بگوييد. در 4 سالگي و 5 سالگي کودک توانمند شما ميتواند براي پارک رفتن، بازي و شادي کردن تجربه لذتبخش با پدر بودن را حس کند و با اين بسترسازي مناسب آماده شود خاطرخواه اين پدر دوستداشتني و وظيفهشناس شود.
در دوره دبستان و پيشدبستاني، همين که هر شب کنار هم شام ميخوريد يا در کنار گرفتاريهايتان وقتي هم به او اختصاص ميدهيد، کافي است. بايد بدانيد از 11 سالگي به بعد دوباره پرکار خواهيدشد. اگر قرار است کلاسي برود، اين شما هستيد که بايد داوطلب بردن و آوردنش باشيد. در راه بازگشت يک بستني دو نفره و تعريف از زيبايي و گفتن دوستت دارم و همان قربانصدقه رفتن البته با لحن مناسب فراموش نشود. گفتن جملههايي مانند «چون برام مهمي من تو اداره بهت فکر ميکردم و گفتم واست يک پيامک بدهم.» يا «چون مهمي زنگ زدم بپرسم امتحانت چي شد؟» خيلي موثر است هفتهاي يک روز با هم وقت بگذرانيد. «بابا جون! اون خوانندهاي که دوست داري کنسرت داره، بليت بگيرم دوتايي برويم؟»
وقتي وارد سنين نوجواني ثانويه (14 و 15 سالگي) ميشود بايد اوقات با هم بودنتان بيشتر شود. از چشمهاي زيبايش، لباس پوشيدنش، حس خوبي که به او داريد بگوييد. مثلا «وقتي ميبينمت همه خستگيهام در ميره؛ بپر بغل بابا ببينم قد من شدي يا رفتي بالاتر!» دختر شما نبايد نياز به تعريف شنيدن و محبت را در پسرهاي بيرون يا فاميل جستجو کند چون آنها از احساسات دختر کوچولوي ديروز شما و دختر نوجوان امروزتان سوءاستفاده خواهند کرد. مراقب باشيد؛ فرصتها زود از دست ميروند.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر