محمدباقر قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری در ادامه برنامه پاسخ به کارشناسان که از شبکه چهارم سیما پخش می شد در بیان رویکردهایش در حوزه اقتصاد و توجه به تولید ملی، گفت: در حوزه اقتصاد اگر براساس یک برنامه ریزی نگاه کنیم همیشه فرصت ها و تهدیدها و همیشه ضعف ها وقدرت ها وجود دارند. اگر فرصت ها خوب مدیریت نشوند بزرگترین تهدید و دردسر می شود و زمانی هم که مشکلات و تهدیدها خوب مدیریت شوند تبدیل به یک فرصت می شوند. دولت کسری بودجه پیدا می کند می آید در ارز دخالت می کند اما این دخالت اخلال استف یعنی می آید و برای جذب نقدینگی و کسری بودجه فروش ارز انجام می دهد این دخالت شکننده ای است. نباید این کار شود دولت باید تلاش کند ارز را تثبیت کند نه اینکه ارز را محل تامین درآمد برای خود کند. در سال 73 یا 74 ارز یک مرتبه از صد و خورده ای به هفتصد و خورده ای رسید اما در همان مقطع دوباره دولت تصمیم گرفت ارز را به نرخ سیصد تومان برگرداند پس اگر دولت بخواهد می تواند این دخالت را بکند که به نفع تولید باشد. دست تو جیب مردم کردن و از بین بردن ارزش پول ملی که قدرت خرید هر هزار تومان معلم سیصد تومان شود بی انصافی است.
* این کار را چه کسی انجام می دهد دولت، دولت ممکن است بگوید نه من نبودم اگر نبوده پس قیمت را ثابت نگه دارد. اگر نمی تواند پس نقش دولت در کجاست؟ نرخ ارز را باید مدیریت کرد.ما آخرش نفهمیدیم ارز برای دارو می دهند یا نمی دهند، از زبان های مسئولان گفته های متفاوت می شنویم و بخشنامه های متفاوت وجود دارد. وقتی سیاست بازی است بحث خودروهای خارجی همانطور ارز می گیرند و مشکلی پیدا نمی کنند اما برای دولت ارزی وجود ندارد.
* قول من به مردم این است که در 6 ماهه بعد از روی کار امدن دولت ثبات و کاهش در قیمت های اصلی و ثبات در قیمت ارز حتما در سال 92 اتفاق بیفتد.
*بحث مربوط به تحریم و مبادلات بانکی را من هم قبول دارم که وجود دارد اما آنقدر که ما سوءتدبیر ما را دچار مشکل کرده مبادلات بانکی نکرده است. این نیست که نمی شود ولی باید بپذیریم که سخت است اما اگر پختگی درایت باشد این کار حتما انجام می شود نمی توان بگوییم خودمان را از ارز بی انیاز می کنیم. در عرصه سیاست خارجی اتفاقا باید دیپلماسی عمومی را به موازات دیپلماسی اقتصادی پیش ببریم. در حوزه دیپلماسی اقتصادی باید مشکل مان را حل کنیم و نیازمند تبادلات جهانی هستیم.
* نظام اداری و اجرایی کشور، نظامی که بتواند از ظرفیت های نظام و مردم استفاده کند نیست، در انقلاب ما شعار دادیم که مردم باید در سرنوشت خودشان دخالت کنند، و دیگران نمی توانند تصمیم بگیرند در این شکل دولت نباید در هر کاری دخالت کند. نظام اداری ما به شدت یک نظام متمرکز است. چرا باید یک هیات دولت برود به یک استان و برای یک جاده استانی در آنجا تصمیم بگیرد؟ واقعا استاندار آنجا قادر نیست برای یک جاده تصمیم بگیرد، شورای شهر نمی تواند برای شهر خودش تصمیم بگیرد.
* باید کار ملی و محلی را از هم تفکیک کرد، اجازه دهیم امورات محلی را مردم انجام دهند. در فصل هفتم قانون اساسی به شوراها اشاره شده است. ما شورای محلات داریم و در بطن قانون اساسی است اما جایی به نام شورای محله نداریم. غرض من از دولت های محلی همین شوراها است. باید اجازه دهیم کارهای روزانه، هفتگی و ماهانه مردم را شوراهای شهر و روستاها انجام دهند. و حتما ظرفیت وجود دارد.
* طبیعتا باید قانونمدار باشد. یارانه ای که امروز به مردم داده می شود قانون است و باید داده شود. اما این یارانه دارد ناقص داده می شود. این یارانه باید به تولید هم داده می شد اما نشد. بلافاصله در دولت من یارانه تولید را به بخش کشاورزی و صنعت می دهیم. سیاست های جبرانی باید دنبال شود. قرار بود در هدفمندی نرخ ها واقعی شود مگر نرخ ها واقعی شد روزی که بنزین 100 توامن بود گفتیم اگر بنزین 700 تومان کنیم نرخ واقعی است. بنزین را 700 تومان کردیم ولی چون ارزش پول ملی پایین آمد و تروم ایجاد شد نرخ بنزین بالای دو هزار تومان شد و در نتیجه نرخ ها واقعی نشد. بنابراین باید این کار را با تولید نه با افزایش نرخ ها انجام دهیم.
*باید برای دهک های پایین جامعه سیاست های جبرانی مانند بیمه داشته باشیم. چرا بیمه روستایی و شهری متفاوت است؟ انسان انسان است نباید این تفاوت وجود داشته باشد. بیمه باید 70 درصد هزینه ها را بپردازد و مردم به این سیاست های جبرانی بیشتر نیاز دارند. نباید بگذاریم قدرت خرید مردم کاهش یابد.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر