مناقشه بر سر آب در تاریخ سیاسی بهبهان و کهگیلویه به جدی ترین موضوع تبدیل شده که نماینده بهبهان در مجلس آغازگر آن بوده است؛
راک نیوز- در سال 1258 هجری قمری ، رامهرمز ، شادگان ، هندیجان ، بندر معشور ، لیراوی و زیدون جزء کهگیلویه و بهبهان بوده اند ( بهبهان و کهگیلویه دارای سرزمین و محدوده مشترک بوده اند ) و از آن تاریخ به بعد مناطق نامبرده از آن جدا شدند.
در پانزدهم آبان ماه 1338 ، کهگیلویه نیز از بهبهان جدا گردید و شهرستان کهگیلویه با مرکزیت دهدشت شکل گرفت.
بیش از ۶۰ سال است که بهبهان و کهگیلویه جدا ازهم ،امادر تعامل بوده که این همسایگی فرصت هایی را برای دو طرف دربرداشته اما قطع به یقین این بهبهانی ها بودند که ازاین فرصت بیشترین بهره را بردند
بافت اجتماعی امروز بهبهان به گونه ای است که بدون در نظر گرفتن تقسيمات کشوری باید پذیرفت فرهنگ تنیده درهم که مردم بهبهان با کهگیلویه دارد به مراتب بیشتر از آنچه هست که بهبهانی ها با دیگر مردم خوزستان دارد.
همسایگی و مراودات طرفین و حتی گستره ارتباطات قومیتی باعث شده که با هیچ خط کشی جز مرزبندی استانی نتوان بین آنها حائلی را تصورکرد.
آنگونه که در گرداگرد شهر بهبهان هیچ منطقه ای ازاین شهرستان یافت نمی شود که لری گویش اصلی آنها نباشد از جولکی و کردستان تا تشان و دولت آباد و خیرآباد و زیدون و حتی فراتر تا روستاهای دیلم در استان بوشهر.
اما حالا کسی که باید متولی وحدت بیشتر باشد بیم دامن زدن به تفرقه از سخنش میرود که کهنه رفاقت چند صد ساله حالا برسر منافع محلی دچار اختلاف جدی شود.
اختلافی که ابتدا با واژه اولویت بخشیدن به نیروهای بومی باعث شده تا نگاه ها از ملی به منطقه ای افول پیدا کند.درکنار این گرو کشی برسر استخدام نیروهای بومی و غیر بومی و درکم توجهی مسئولان مسئله آب حالا به جدی ترین مشکل تبدیل شده است.
بحث آب دهه هاست ادامه دارد و همه از یک ترس بزرگ در ایران سخن می گفتند مدیریت آب و توجه به سختی هایی که در آینده گریبان همه ما را خواهد گرفت.
خوزستان، اصفهان، بوشهر و فارس از جمله استان ها در جنوب وجنوب غربی ایران هستند که بحران کم آبی آنها را تهدید میکند. واستان کهگیلویه وبویراحمد یکی از سرچشمه اصلی منابع آب تأمینی شرب و کشاورزی برای هرسه استان است.سال هاست که آب مارون و سدکوثر راهی خوزستان و بوشهر می شود وسدتنگ سرخ در راه شیراز،اما مردم کهگیلویه وبویراحمد با مناعت طبع و آغوش باز استقبال کردند وبا تحمل خسارت از کشاورزی دیم هرگز از بذل حق طبیعی خود به پایین دست گله ای نداشته اند
عدم تمایل دولت وبخش خصوصی به سرمایهگذاری در کهگیلویه بزرگ و توجه به اقتصاد کشاورزی ،مطالبه عمومی،تلاش نمایندگان مجلس و دولت را برآن داشته تابا فراهم کردن بستر اشتغال بدنبال استفاده بهینه از منابع خدادای برای ایجاد کسب و کار جدید باشند..
ضرورت ایجاد سد آبریز در منطقه دشمن زیاری که بخش وسیعی از زمین های کشاورزی در اطراف دهدشت را به زیر کشت آبی خواهد برد و مانند آنچه مارون با سرنوشت مبارکی که برای کشاورزان بهبهان رقم زده اینحا نیز رخ خواهد دادتا،تنها بخشی از حق طبیعی و مطالبه مردمی که صدها سال در کنار آب بودند وجز غرق شدن فرزندان کم ترین بهره را از آن نبردندمحقق شود.
حالا مناقشه بر سر آب در تاریخ سیاسی بهبهان و کهگیلویه به جدی ترین موضوع تبدیل شده که نماینده بهبهان در مجلس آغازگر آن بوده است؛
محمد طلا مظلومي نماینده بهبهان وآغاجری می گوید اجازه نمی دهیم سد آبریز به سرانجام برسد و سید محمد موحد نماینده مردم کهگیلویه بزرگ در جوابش گفته : هم سد وارد فاز اجرایی می شود و هم کسی که به بهانه غیربومی مانع اشتغال جوانان شده نمی تواند در مورد آب های کهگیلویه اظهارنظرکند.
ممکن است مظلومي و برخی دیگر این ادعا را داشته باشند که آب یک موهبت الهی است و همه بطور یکسان وبدون در نطر گرفتن بالادست و پایین دست ازاین حق برخوردار باشندکه در پاسخ باید پرسید نفت چطور؟ آیا نفت موهبت الهی تلقی می شود؟ اگر می شود این همه مخالفت با استخدام فرزندان بهمئی در پالایشگاه(بید بلند) بیخ گوششان چه توجیهی دارد ؟
فراترازاین ها اگراین حق یکسان است چرا مظلومي از مردم بهبهان نمی خواهدتا موافقت کنند آب مارون راهی پایین دست شود و گاومیش ها در هورالعظیم سقط جنین نکنند و ماهی ها دسته دسته تلف نشوند.
بدنیست مظلومي سرنوشت نمایندگانی را مطالعه کند که پیش از او با اظهارنظرهای احساسی برهمین طبل کوبیدند و تاریخ آنها را بگونه ای به انزوا برد که بقولی " انگار نه خانی آمد و نه خانی رفت" وسیبل این تیر تفرقه منافع مردم بهبهان است که تهدید می شود.وبرکتش هوشیاری که در کهگیلویه برسر منافع مردمی در حال تحقق است.
اماباید بدانیم وبدانیم که بحران آب به سمتی حرکت می کند که دیریازود اهالی هر منطقه ای فقط به منطقه خود فکر می کندو فراموش نکنید که همه استانهای ایران در درگیری با آب روبه رو شده یا رو به رو خواهند شد.
وشایدهم روزی همان هایی که برسراستخدام نیروی انسانی به فیلتر بومی گزینی چنگ زدند در نبود آب راضی شوند همه آن پروژه های نفتی وگازی را به اندک آبی معامله کنند
سخن آخر اینکه ؛ ازاعترضات به آب در خوزستان بعنوان یک تلنگرجدی درس بگیریم و مراقب باشیم که در غارت آب های زیرزمینی اینقدر از همدیگر سبقت نگیریم.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر