مشروح اخبار


» بیمار یا بیمارستان ؟ /چه کسی مقصراست ؟



مرگ يك دختر ياسوجي و تنش بين بستگان بيمار و پزشك جراح، مضمون خبري بود كه چندي پيش در سايت هاي استان منتشر گرديد و بسيار دلخراش و سراسر تأسف بود؛ هم اصل موضوع دردآور بود كه يك دختر جوان با هزاران اميد و آرزو به همين راحتي و كاملا بي تفاوت جان مي سپارد و هم حواشي بعد از آن بر تلخي مسأله مي افزايد.


 

"باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم" .خطبه 141 نهج البلاغه 

مرگ يك دختر ياسوجي و تنش بين بستگان بيمار و پزشك جراح، مضمون خبري بود كه چندي پيش در سايت هاي استان منتشر گرديد و بسيار دلخراش و سراسر تأسف بود؛ هم اصل موضوع دردآور بود كه يك دختر جوان با هزاران اميد و آرزو به همين راحتي و كاملا بي تفاوت جان مي سپارد و هم حواشي بعد از آن بر تلخي مسأله مي افزايد.

اين نوشتار فارغ از هرگونه اظهار نظر سطحي و جانبداري كوركورانه و با پرهيز از اتخاذ موضعي خاص در مورد طرفين موضوع يعني ضارب و مضروب، تنها بناي تحليل و در نهايت انتقاد و گلايه از مسئولين بيمارستاني و صاحبنظران مرتبط در رابطه با مواضع اتخاذي بعد از اين حواشي را دارد.

پس از وقوع اين حادثه و انتشار مفتخرانه آن در سايت هاي استان، از جانب مسئولان مرتبط و همچنين خوانندگان محترمي كه خود را به عناوين مختلف معرفي نمودند مواضعي اتخاذ شد كه بسيار جاي تأمل داشته و گاها جاي نگراني نيز دارد.

تنش بين بستگان بيمار متوفي و كادر درماني اگر چه في نفسه عكس العمل پسنديده اي نبوده و قطعا اصل موضوع فارغ از استثنائات و صحت و سقم مدعيات ضارب قابل دفاع نخواهد بود، اما گاها بنا به شرايط روحي و رواني موجود در مواردي خاص، قابل پيش بيني بوده و دور از انتظار نيست و حتي با كنكاش بيشتر "اما و اگرهايي" پيش مي آيد كه حتي مي تواند به توجيه منطقي آن نيز بينجامد.

اما اينگونه مسائل در نهايت به رفع خصومت و اصلاح بين طرفين خواهد انجاميد، لذا نكته قابل تأملي كه تأسف و شايد خسارت بيشتري را به افكار مردم و وجهه منطقه تحميل مي كند اين است كه در چنين مواقعي هيچ مسئولي، مسئوليتي را به عهده نمي گيرد و همه در صدد فرافكني و پاك كردن صورت مسأله هستند و حتي احتمال يك درصد خطا و اشتباه را به فرد يا افراد اجرايي مرتبط با مسئله پيش آمده نمي دهند و اين در حالي است كه ضمن احترام به مقام حقيقتا مقدس طبابت، قصورات كادر پزشكي و از جمله پزشكان در اين موارد امر بعيدي به نظر نمي رسد و دور از انتظار نخواهد بود.

بدتر آنكه در چنين شرايطي همه دست اندركاران متفق القول مي شوند و با ادعاهايي چون ضعف فرهنگي و خلأ امنيتي، صفر تا صد مسأله را در توبره مردم مي گذارند؛ آنچنان كه گويي ياسوج مدينه فاضله بوده و اين بهشت برين تنها نقطه ضعفش در همين مورد مي باشد و اصلا تمام مشكلات موجود در اين خطه زير سر مردم است ولاغير؛ و اين وسط مسئولين مرتبط نيز معصومين بالفطره و انسانهاي ماوراء الطبيعه اي توصيف مي شوند كه گردي از خطا و اشتباه بر دامن آسماني شان نمي نشيند و فرياد دادخواهي شان از دست اين مردم به تعبير ايشان بي فرهنگ، فرشتگان عرش و فرش را به گريه آورده است!!!.

بگذريم از اينكه الواح تقدير و دسته هاي گلي كه مطب ها و بيمارستان ها را مزين كرده است، از طرف همين مردمي است كه اكنون فرهنگ شان را زير سؤال برده و مخل امنيت شان مي دانند؛ و حتما جامعه پزشكي و مسئولين درماني بهتر از همه مي دانند جايگاه استان ما در مقوله اهداي عضو و ساير اقدامات ارزشي در سطح كشور چه جايگاه ارزنده و بالنده ايست كه جهت پرهيز از اطاله كلام وارد جزئيات آن نمي شويم.

علي ايحال با توجه به ديدگاه هاي متفاوت اقشار مختلف مردمي و تفاوت فاحش آستانه تحمل بين مراجعين به جهت شرايط اختصاصي روحي و زندگي هر شخص، وجود چنين تنشهايي در سيستم هاي عمومي و مرتبط با ارباب رجوع قابل پيش بيني بوده و حتي گاها طبيعي نيز مي باشد، كه در اين موارد وظيفه مسئولين و انتظاري كه از آنان مي رود پذيرش آگاهانه و درك هوشمندانه تبعات اين شرايط در مواقع خاص مي باشد نه اينكه موشك در جواب موشك رها كرده و با انتشار آنچه كه خود هم آن را براي حيثيت استان مضر مي دانند مقابله به مثل كرده و با فرار به جلو سعي در تبرئه يكجانبه خود نمايند.

مسئولين در مصاحبه هاي خود مي گويند اميدواريم كه امنيت پزشكان تامين شود!!، كه چنين مدعياتي اين سؤال را به اذهان متبادر مي كند كه با عرض معذرت مگر اينجا جنگل است و خداي ناكرده مردمانش وحشي اند كه اينطور امنيت پزشكان را آرزوي دور و درازي قلمداد مي كنيد؟

تمام اين مدعيات در صورتي است كه كارنامه درخشان اين سرزمين با اصالت همواره قابل دفاع بوده و استثنائاتي چون اين مورد و امثالهم خدشه اي بر كليت اصالت و فرهنگ اين منطقه وارد نخواهد نمود؛ و تحت هيچ شرايط و با هيچ توجيهي نمي توان اعتراض به جا و يا حتي نا بجاي فرد يا افرادي تحت تأثير مصيبتي كه بر ايشان وارد شده است را به حساب خدشه فرهنگي و نا امني منطقه گذاشت و ترديدي نيست كه آنچه زمينه را براي مخدوش نمودن چهره اصيل استان فراهم مي كند همين مصاحبه هاي نمايشي و اظهار نظرهاي بي منطق و عجولانه مسئولين مرتبط است.

از اين موضوع كه بگذريم ضمن اداي احترام به كليت جامعه پزشكي و درماني استان، حقيقتي تلخ و واقعيتي ناخوشايند كه هيچ كس را ياراي كتمان آن نيست، وضع نابسامان و امكانات نامطلوب بيمارستانهاي ياسوج است كه اگر بخواهيم دليل يا دلايلي براي عدم تمايل پزشكان و متخصصان غيربومي به خدمت در استان و همچنين بروز چنين تنشهايي كه از نارضايتي بيماران و خانواده هاي ايشان حكايت مي كند عنوان كنيم بي شك اين موضوع در زمره اولين مؤلفه هاي مقولات فوق الذكر خواهد بود.

اتفاقاتي مشابه موضوع اخير، مرگ نوزادان بستري در بيمارستان امام سجاد در يك مقطع زماني و سيل عظيم بيماراني كه براي معالجه و تسكين آلام خود به شيراز و اصفهان و ساير شهرهاي دور و نزديك پناه مي برند و پزشكاني كه از فقدان امكانات و تسهيلات در بيمارستان ها و مراكز درماني شكايت مي كنند و... تأييدي است كه صحت اين مدعيات را تقويت مي كند و مي توان با يك نظرسنجي معتبر از مراجعين مراكز درماني از حقيقت آن اطمينان حاصل نمود.

اما با وجود اينكه بروز چنين اتفاقاتي هميشه در بيمارستانهاي ياسوج وجود داشته و قطعا باز هم اتفاق خواهد افتاد، تاريخ استان هيچگاه عذرخواهي و پوزش طلبي واقعي يا حتي صوري و مصلحتي احدي از مسئولين ذيربط را به خاطر ندارد و هميشه مصلحت در توجيه و سرپوش گذاري موضوع به هر قيمتي بوده است و همين است كه هركس مي تواند با هر اشتباهي كه مي كند به پناهگاه مصلحت پناهنده شده و خود را تبرئه كند و چنين است كه هر دم از اين باغ بري مي رسد...

به راستي اصلا اشتباهات پزشكي در بيمارستان هاي بروز نداده و نمي دهد؟

اگر رخ نداده است چرا اين ركورد ارزشمند، ثبت جهاني نمي شود و اگر مي دهد كه قطعا مي دهد، چه كسي تا به حال مسئوليت يكي از اشتباهات ولو كوچكترين آنها را به عهده گرفته است و صادقانه از مردم عذرخواهي كرده است؟

مهمتر از همه اگر چنين رفتاري از جانب بستگان بيمار براي وجهه استان مناسب نبود كه واقعا هم نبود و انتشار آن چهره استان را دچار خدشه مي كند كه شايد بكند، چرا مسئولين بيمارستاني و مرتبط با اين موضوع بايد اشتباه فرد داغديده اي كه قطع به يقين در آن شرايط، حالت طبيعي و شرايط روحي مساعدي هم نداشته است را با اشتباه ديگري (انتشار رسانه اي) جواب دهند؟

اگر اين موضوع لكه تاريكي بر سفيد آبروي اين ديار مي باشد كه شايد باشد، چيزي كه حيثيت استان را خدشه دار مي كند قطعا فقدان سعه صدر و در بوق و كرنا كردن و رسانه اي كردن چنين مسئله اي است كه بي ترديد مي توانست به طريق معقول تري چون ازخودگذشتگي و اندكي تحمل خاتمه يابد؟

آيا صرفا رسانه اي كردن چنين حوادثي گشايشي در اصل موضوع ايجاد خواهد كرد و به ترميم فرهنگي كه عده اي اشك تمساح ريزان از آن ياد مي كنند منجر خواهد شد؟

آيا آنجا كه مواد 608 و 618 قانون مجازات اسلامي را در بيمارستان ها نصب مي شود و همراهان بيمار، محترمانه به اعمال قانون تهديد مي شوند، لازم نيست كه منشور حقوق بيمار و منشور اخلاقي پرسنل درماني نيز نصب گردد و صدالبته به اجرا درآيد تا ديگر شاهد بروز چنين مخاطراتي نباشيم؟

عرض آخر و مخلص توصيف اينكه حوادث دردناك اخير شامل اشتباهات تأسف برانگيزي بود كه متأسفانه هر كدام با اشتباهي اسفبارتر پاسخ داده شد و اميد است كه مسئولان ذيربط با سعه صدر و وسعت ديدي مضاعف، فارغ از تعصبات شغلي و مصلحتي بر حقايق موجود متمركز شده و با رفع مشكلات و معضلات محسوس و ملموس، زمينه هاي جلوگيري از بروز موارد مشابه را در آينده فراهم نمايند انشاالله.

در پايان براي خانواده متوفي صبر جزيل و براي جامعه پزشكي و درماني اجر عظيم را از درگاه احديت مسئلت مي نماييم.

یاداشتی از : سعید کرمی



تاریخ انتشار : 12 مرداد 1393, 23:59



» اخبار مرتبط:

  • نجات جان زائر ايراني از مرگي حتمي درمكه مكرمه (+عكس)
  • احتمال تحريم گاز ايران، آخرين تير تركش اتحاديه اروپا
  • رضا داودنژاد به زندگی لبخند دوباره زد
  • موفقيت جراحان در خارج كردن آپانديس از راه دهان!
  • اگر با خاطيان كهريزك برخورد شده بود
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟