راک نیوز : «زیباترین صحنه انقلاب ما صحنهای بود که همه گروههای سیاسی آن روز در زیر درخت سیب به حرفهای امام گوش میدادند و زیباترین صحنه انتخابات 92 این است که ...»
به گزارش ایسنا به نقل از البرزنیوز، علی صارمیان در نامهای خطاب به علی مطهری و احمد توکلی نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم
قَالَ یَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ سوره نمل - آیه 46
برادرخوب و آزادیخواهم جناب دکتر مطهری
برادر اهل رسانه و اقتصاددانم جناب دکتر توکلی
سایر کسانی که اصول را زیر پیراهن چرک اهداف سیاسی و اقتصادی باند و گروه خود نمیدانید
با سلام و عرض ادب و احترام
ثبت نام کاندیداهای 92 تمام شد. آرایشهای سیاسی در حال شکلگیری است. آرایشها بر اساس گفتمانها شکل میگیرد و مثل منی منتظرم که گفتمان مورد نظر این دو برادر بزرگوار را به عنوان اصولگرایان غیر متوهم و دارای مبنا بدانم.
قبل از ورود به بحث یک گلایه از رسانهها دارم؛ آنهم تحقیر آدمهایی است که در انتخابات 92 اسم نوشتند و اعلام کاندیداتوری نمودند. منظورم آنهایی است که وابسته به حزب و گروه دارای تریبونی نبودند و رسانهها با کشیدن تصویر عدهای که یا به بیماری شیزوفرن و یا خودشیفتگی مبتلا هستند به تمام ثبت نامکنندگان مومن به آزادی انتخاب شدن و مصرح قانون اساسی، آنها را نیز بیمار و خودشیفته معرفی کردند. دربین آنها افرا دارای ایده، صادق و مومن کم نبود که آزادگی داشتند و وابسته به دسته و گروهی نبودند. ترسم این است که با تحقیر این بخش از ملت توسط رسانهها، فردا مجلس شورای اسلامی و شمای بزرگوار برای انتخابات بعدی شرایط پیامبران اولیالعزم را برای کاندیداهای ریاست جمهوری تعیین فرمایید و به تصویب برسانید.
ما خود منتقد نظام آمریکا هستیم و شب و روز رسانههایمان تبلیغ جنبش 99 درصدی آمریکا را میکنند و الیگارشی حاکم افراد و احزاب و محافل صهیونیستی آن کشور را به تمسخر میگیریم و آن را مخالف روح مردمسالاری میدانیم و از طرف دیگر در ایران اگر کسی به محافل قدرت و ثروت متکی نباشد تصویری شیزوفرنیک و مریض و دیوانه از کاندیداهای مظلوم و شجاعی که فارغ از دستهجات اسم نوشته است، منعکس میکنیم. آیا ما به استقبال الیگارشی و در جهت مثبت آن، اریستوکراسی به جای مردمسالاری نمیرویم؟
آقای مطهری که عضو کمیسیون فرهنگی هستند چرا این انحراف از معیارهای نظام و قانون اساسی را در کار رسانهها نمیبینند و تذکر نمیدهند؟ ما در تاریخ سیاسی جهان دیکتاتوری پرولتاریا، سرمایهداری، اقلیت، اکثریت و ... را همه داریم و قانون اساسی ایران با توجه به این آسیب یک قانون ضد کاست است. چرا یک مزیت را به نقص تعبیر میکنیم؟ مواظب انحرافها باشید چرا که معنای این تسخر زدن به سایر کاندیداها این است که باید آزادگی خویش را قربانی گروه و حزب کنند. وانگهی مگر ما حزبی مستقل از محافل قدرت و ثروت که بتواند محل رویش استعدادها و معرفی آنها باشد، داریم؟
و اما بعد ...
سرنوشت این انتخابات و آرایش سیاسی را گروههایی به دروازه شورای محترم نگهبان شوت میکنند و این جفاست. شورای نگهبان در باور راقم این سطور، پای اسلامیت و قانونی بودن تصمیمات را غیر از مصالح و برنامههای کشور که در مجمع تشخیص به مقام معظم رهبری ارجاع و تایید میکنند، امضای شرعی میزند و در نظام ما اصل بر این است که خروجی این تصمیمات، زندگی شرعی را در مملکت ممکن میسازد.
در بحث صلاحیت کاندیداها، معیارهای شورای نگهبان چیزی جز مصرح قانون اساسی نباید باشد. کاندیدای ریاست جمهوری چند شرط را در قانون اساسی میبیند و شرایطش را با آنها تطبیق میدهد و انتظار بهحقش این است که شورای نگهبان قانون اساسی نیز بدون پیشفرضهای این گروه و آن گروه، این تطبیق را امضا کند و یا نکند.
نکته این است که یک دلیل خارجی باید ایرانیالاصل بودن، مسلمان شیعه و معتقد به مبانی نظام و سایر شروط را مخدوش کند و با این دلیل خارجی که سندیت قانونی دارد و خروجی شعار گروههای پرقدرت نیست، بتواند فرد را رد کند. یک مثال عینی عرض میکنم. بنده مخالف روش فکری آقای مشایی هستم و به گروه مخالف احمدینژاد هم کوچکترین ارتباط تشکیلاتی و غیر تشکیلاتی ندارم اما فصل حقوق ملت و اصل جاری در قانون اساسی را که اصل برائت است بالاتر از خوشآیند و بدآیند خود و عقیدهام میدانم. کاتب این قانون، شهید بهشتی و تصویبکننده آن امثال مقام معظم رهبری و بعضی شهدای انقلاب و تاییدکننده آن رهبر کبیر انقلاب و زعامت امت بودهاند؛ لذا این قانون را خلاصه شرع انور در مملکتداری چهارده قرن بعد از انقلاب رسول خدا و نبوت ایشان میدانم.
به عنوان یک حقوقدان مسائلی چون اصل عدم را مخالف صریح حقوق ملت و تصمیم امام (ره) میدانم و واضع اینگونه بدعتها چون دکتر الهام را به اعلام نظر اشتباه در یقینی بودن اصل برائت و صحت دعوت میکنم.
آقای اسفندیار رحیممشایی یک ایرانی چون سعید جلیلی است. هر دو رجل سیاسی مزبور در مقام خود منصوبند و تاییدیهای در گذشته از شورای نگهبان برای مقام ریاست جمهوری ندارند. آیا ما در اجرای قانون اساسی باید به دو معیار پایبند باشیم یا یک معیار؟ آیا اصل قانونی بودن جرم و مجازات از این کشور رخت بر بسته است که هرکس رسانهای چون فاکسنیوز و شبیه آن در داخل ایران دارد، دیگران را گناهکار، مجرم، فاسد، خیانتکار و جاسوس بنامد؟ مگر استاد همین گروه که من مدیونم به ایشان که فلسفه و منطق را از کتابهای ایشان یادگرفتهام و با اینکه گروه تحت امر ایشان به همه سرمایههای انقلاب توهین میکنند و هنوز برای من مقام روحانی محترم است، ناقل خوابهای امام زمانی نبودند که احمدینژاد را امام زمان (عج) برگزیده و برایش دعا میکند؟ آن خوابها از تعبیر افتاد و یا خلاف از کار در آمدند؟ این اسفندیارکه عصاره احمدینژادست. چرا آن خوابها دیگر اتفاق نمیافتد و احتمالا خوابها تغییر جهت میدهند؟
نه آقاجان. برای مومنی چون من به خمینی کبیر، معیار همان حقوق اساسی مصرح در قانون اساسی است. شک ندارم که امام زمان این مملکت شیعه را حفظ میکند اما قانون صراحت دارد و انتظار رهبری و مردم این است که اگر شورای نگهبان بلند نمیآید، در این معیار هم کوتاه نیاید.
بحثم حقوق یک انسان ایرانی مسلمان است. مگر صادق واعظزاده که انسان امیدوار و خلاق رویشهاست، از میوههای این انقلاب نیست؟ چون معرفیشده از سوی گروه و باندی نیست باید گفت که کف صلاحیتها را ندارد؟ یا کسانی چون حسن سبحانی و ابوترابی کمتر از جلیلی و لنکرانیاند؟ آنها ایرانیترند یا چون قرارگاه عمار ندارند، از کف صلاحیت ساقطند؟ خوب قرارگاه عمارکه معلوم است دست اخوی چه کسی است، دست همان کس که خروجی 9 دی را برای گروهی جالب که هیچ گروهی دیگر را قبول ندارد، افتاده است؛ همان برادر عدالتخواه که در ماکت آوینی و دکتر شریعتی میخوابد و یک تشر به خاطر ظلمی که به نظام در قضیه اختلاس سه هزار میلیاردی اتفاق افتاد نزد و چون خمشان بیگناه، رویش به آسمان بود و درکار راهاندازی ستادها بود.
همه ما میگوییم اگر یک تیر به مرزهای این مملکت شلیک شود، جان را در سینی آرمانهایمان میگذاریم و تقدیم رهبری برای تصمیم میکنیم اما مردم، ماذون جهاد این جماعت که نیستند؟ جالب آنجاست که کسانی چون محسن رضایی و شاهدان اصولگرای همایش 9 دی میگفتندکه اکثریت جمعیت را طرفداران نامزد مغلوب تشکیل میدادند که برای دفاع از نظام آمده بودند.
برادران محترم، علیرغم کسانی نوجو چون آقای باقری و دیگران، ما در این مملکت همه برادریم. معیار قانون اساسی است. گفتمان سازش و مقاومت یعنی چه؟ این تصمیم رهبری هوشمند ایران بود که دراوج محبوبیت دیوانهای چون بوش، موجب سقوط محافظهکاران رادیکال در آمریکا شد. مقاومت که شکلش را شما تعیین نمیکنید؟ اصلا که گفته است که رهبری منظورشان از ضعفهای دولت کنونی، مثلا ضعف دیپلماسی دستگاه متکی و در ادامه جلیلی نبوده که برای کشور صاحب حق، سه قطعنامه را به اجماع ناقضان حقوق اولیه ملتهای مستقل رساندهاند؟ اگر مثال میزنید، زبان مردم مثل آبادست. چرا باید اجازه داد که تصویر سماحت و زعامت امت و امید انقلاب ها به اندازه قاب خرده گروههای ما شود؟ ما بوش را در انتخابات درسرزمین امریکا با مقاومت هوشمند همین رهبری که پدر همه گروهها و امیدواران به انقلاب است شکست دادیم. پیروزی را به اندازه نبرد سوریه کوچک نکنید. در این انتخابات کسی را شمر و دیگری را امام حسین نکنیم. جانبداری احمدی نژاد هم جرم و عمل غیر حقوقی نیست. مگر درسال 88 جانبداری اعضای محترم شورای نگهبان از همین آقای بزرگوار جرم بود؟
این اشکال ماست که رییس هر دولت به شکل یک رییس سلسله، می خواهد سلسله دیگر را منقرض کند. بازهم آن مقاله ها که کار بقیه را تمام می کنیم و بقیه را به دریا می ریزم جان گرفته است. بگویند دیدگاه گروه و دسته خودمان است. دموکراسی یک قاعده با اصول قابل پیش بینی و نتایج غیر قابل پیش بینی است. از همین الان و با این باید گفتن ها و افترا به انقلاب که اگر کاندیداهایمان شکست بخورند، نظام و انقلاب شکست خورده است، هیزم خشک مغزی در سوختن اهداف موج بلند انتخابات 92 می ریزیم. چشم جوانان عرب به اینجا دوخته شده که الگوی مردمسالاری بگیرند و از وهابیت سعودی و سکولاریزم ترک گذر کنند.
این تذهبون اهالی قدر قدرت؟ ناپختگی تا کی؟ بازی را مرگ و زندگی نکنید. اینها همه سرمایه انقلاب است. این دولت هم حق دارد خود را با چون مشایی یا رحیمی و دیگران باز به آزمون ملت بگذارد. چون مسئول بوده در این هشت سال، باید پاسخهای اداری و حقوقی بدهد و نهایتا برایش شان یک گروه سیاسی امیدوار به دموکراسی درایران را بیابد. اصلا خروجی دموکراسی حقوق اقلیت است و این مصرح فصل حقوق ملت در قانون مقدس اساسی است. باقی هم حق دارند از محاسن برنامههایشان بگویند. شیطان و فرشتهسازی نکنیم. اینقدر در مملکت آرام شیعه ژاژخواهی نکنیم. علی و معاویه در دو جغرافیای مکانی بودند. دو امت داشتند. دو هدف. ما با همه سلایق مختلف یک هدف داریم. یک رهبر. یک امتیم. ما یک ملت هستیم. به رغم سخن آقای الهام، اصل برائت است و حق آنست که هرکس که گفت من به قانون اساسی و زعامت امت وفادارم، به دستور قرآن که گفت بپذیرید، بپذیریم.
اسمهای جدید برای ستیزه جویی نسازید. گفتمان سازش و مقاومت حرف پوکی است. مگر حاکمیت دوگانه به تاریخ نپیوست؟ شعار این انقلاب نان نبود. گرچه نان درد بزرگی در این روزهاست. استقلال هم با تبعیت از شرق دور و روسیه پوتین گزافهای است. ماشین نظام را مردمی از این چاله بر سر پیچ بیرون خواهند کشید که خواستههایشان را احترام کنند و دستور کار نباید جنگ صفین در اردوگاه علی (ع) باشد.
آقایان دکتر!
کسی نمیخواهد یکی از بنیانگذاران انقلاب 57 با رهبری نظام زاویه بسازد و یا ادبیات هاشمی ادبیات آنور آب باشد. هاشمی رفسنجانی باید طرفیت همه مطلوبهای مردم باشد. همچون احمدینژاد مردمداری کند و خاطر عاطر به عیادت بازیگری دلشکسته و دیدن سایر دلشکستگان ببرد و چون سال 68 حلقه "من همهام" به صندوق دولت نیندازد و همچون محمد خاتمی به مردمسالاری معتقد باشد و از لگد شدن مردم احساس درد کند و هم خود را یاوری برای رهبری برای رسیدن به اهداف ایران آینده بداند.
متاسفانه دو خردهگفتمان که زاییده همدیگرند، تهدید بزرگی برای مرده متولد شدن حمل مبارک ایران در انتخابات پیش روست که امید است از متن به حواشی برگردند. ما همین اوباما را هم شکست میدهیم اگر حقوق رقبا و مردم را در این انتخابات احترام کنیم. انگشتمان را بلند میکنیم که دموکراسی آرام اینجاست نه آنجا.
همه ما ایراد داریم و بحول الله، انقلاب این فرصت را به همه داده که سیردل اشتباه کنند و بعد هم در ادامه با انقلاب باشند. این تجلی راه خمینی (ره) است و انصاف اینست که رئیسجمهور آینده به فروتنی دستش را برای ادامه این راه به دست رهبری بدهد تا جلای انقلاب از اشتباهات تکتک ما زنگار دلمه بسته کینه نگیرد.
زیباترین صحنه انقلاب ما صحنهای بود که همه گروههای سیاسی آن روز در زیر درخت سیب به حرفهای امام گوش میدادند و زیباترین صحنه انتخابات 92 اینست که در روز بعد از انتخابات و تحلیف و تنفیذ رهبر انقلاب، همه باشند و به نتیجه دموکراسی لبخند بزنند.»
ا
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر