در روزهای هشت سال دفاع مقدس، تصویر جبهه محدود به خط مقدم نبود. آن روزها، دفاع فقط با سلاح و در سنگر نظامی معنا نمیشد؛ هر جا کسی برای کشور کاری میکرد، آنجا جبهه بود.
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین راک نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
*وقتی رسانه سنگر شد*
سید فرزاد رضاتوفیقی
در روزهای هشت سال دفاع مقدس، تصویر جبهه محدود به خط مقدم نبود. آن روزها، دفاع فقط با سلاح و در سنگر نظامی معنا نمیشد؛ هر جا کسی برای کشور کاری میکرد، آنجا جبهه بود. نیروهای جهاد سازندگی در دل خاکریز، امدادگران هلال احمر کنار مجروحان، و حتی آنان که روایت جبهه را به شهرها میرساندند، همه بخشی از منظومه دفاع بودند. همین تنوع نقشها، به دفاع مقدس معنا و وسعتی فراگیر بخشید.
امروز، سالها پس از آن روزها، با نوعی دیگر از جنگ مواجه بوده و هستیم. جنگی که سلاحش فقط موشک نیست. تجاوز و حملهای که از آسمان آغاز میشود، اما در ذهنها ادامه پیدا میکند. جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار علیه ایران عزیزمان، صحنهای تازه بود از این نبرد چندوجهی؛ نبردی که در کنار سامانههای پدافندی، به شبکهای هماهنگ از اطلاعرسانی، روایتسازی و مدیریت افکار عمومی نیز نیاز داشت.
در چنین فضایی، رسانه ملی ـ در سطح ملی و استانی ـ نقشی کلیدی ایفا کرد. از همان ساعات ابتدایی، صدا و سیما با تمام ظرفیت وارد میدان شد. نه صرفاً برای پوشش خبری، بلکه برای ساختن یک جبهه ارتباطی فعال؛ برای مقابله با عملیات روانی، خنثیسازی شایعات، و بازتاب دقیق آنچه در صحنه میگذشت.
کارکنان این سازمان، از پایتخت گرفته تا مراکز استانها، شب و روز نشناختند. تهیهکنندهای تا سپیدهدم بیدار ماند تا ویژهبرنامهای آماده شود؛ خبرنگاری در مناطق هدف قرار گرفته، بیدرنگ گزارش زنده مخابره کرد؛ تدوینگری در اوج فشار زمانی، محتوای قابل اعتماد تولید کرد؛ و گویندهای با صدای مطمئنش آرامش را به خانهها بازگرداند. اینها، صحنههایی واقعی از جبههای بودند که کمتر به چشم آمد اما بیوقفه فعال بود.
رسانه، در این روزها، فقط ابزار روایت نبود؛ خودش بخشی از میدان شد. حضوری که پیام مقاومت و اقتدار را از درون مرزها فراتر برد و نگاه جهانی را متوجه حقیقت ماجرا کرد. این نقش، دیگر از جنس پوشش خبری نبود؛ مشارکتی تمامقد در دفاع از منافع ملی، در جبههای بهنام افکار عمومی.
در روزهایی که بسیاری از رسانههای بیگانه و شبکههای معاند میکوشیدند با شایعات و اخبار مغرضانه فضا را غبارآلود کنند، این رسانه ملی بود که چون قرارگاهی پیامرسان، در خط اول ایستاد و روایت رسمی کشور را منسجم و شفاف نگه داشت. کارنامه این حضور، سزاوار مرور و تحلیل است.
اکنون که فضای رسانهای از التهاب آن روزها فاصله گرفته، مرور این بخش از حماسه ملی نه برای بزرگنمایی، بلکه برای ثبت دقیق آنچه گذشت ضروری است. در روایت دفاع، همه نقشها باید دیده شوند. هم آنکه در میدان نظامی ایستاد، و هم آنکه پشت دوربین، با تصویر و صدا، از آن میدان روایت کرد.
در روزگاری که شکل جنگها تغییر کرده و روایت، خود بخشی از نبرد شده، سنگرها نیز تغییر چهره دادهاند. امروز، سنگر میتواند یک استودیوی خبر باشد، یا یک واحد تدوین در مرکز استانی. اما اصل ماجرا همچنان پابرجاست: ایستادن بهوقت نیاز، بیادعا، مؤثر و ماندگار.
و اگر روزی تاریخ بازگردد و از آن روزها بپرسد، باید تصویری کامل پیش رویش باشد. تصویری که در آن، نام رسانه هم باشد؛
نه برای دیدهشدن، بلکه چون واقعاً آنجا بود.
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر