» اشک های مادران و خون جوانان خونبهای ریاست راه و شهرسازی استان کهگیلویه و بویراحمد....

به گزارش راک نیوز؛چند سالی هست که ساماندهی ورودی های شهرستان کهگیلویه، از اهم مطالبات مردم و مسوولان شهر دهدشت میباشد که رسانه ها پیگیر این مطالبات می باشند. 

در چند ماه اخیر خصوصا در تابستان ۱۴۰۰ در سراسر جاده های استان شاهد تصادفات خونینی بودیم که خانواده های بسیاری داغدار مرگ عزیزان خویش شده اند و برخی افراد نیز مسیر زندگی شان به طرزناخوشایندی دچارتحول گردید که یامجروح شدند-از یک زخم سطحی تا قطع نخاع شدن- یا دچار خسارت مالی شدید شده اند.



تصادفات مرگبار و متعدد درحالی به اوج خود رسیدند که در ورودی های شهر دهدشت شاهد شدیدترین و بیشترین تصادفات منجربه فوت در یک بازه ی زمانی کوتاه بوده ایم.



3 کشته درمحور ورودی چرام به دهدشت در کمتر از ۱۵ روز نوعی فاجعه به شمار میرود که مسوولان امر در این باره هیچ واکنشی نشان ندادند تا وقتی که یک رسانه به این موضوع ورود کرد، مدیران امر به جای همدردی و حتی عذرخواهی از مردم و جامعه، به رسانه ی مذبور حمله ور شده و برای فرار از مسوولیت و توجیه امور با انتشار یک فایل صوتی در یک گروه مجازی، که فایل صوتی مذبورمنتسب به مدیرکل راه و شهر سازی استان قلمداد میشود و درآن فایل نکات قابل تاملی بیان شده است.



این گفتار مجددا با سانسور بخشی از سخنان آقای مدیر کل راه و شهرسازی توسط یکی از سایت های استان منتشر شده است که در ادامه مورد تحلیل قرار می گیرد..

در ابتدا از تمام پرسنل و نیروهای دلسوز ادارات راه و شهرسازی و راهداری استان که در تمام شرایط سخت، خصوصا فصول پائیز و زمستان و روزهای بدِ آب و هوایی ،بارندگی ها و حوادث غیر مترقبه بااحساس مسوولیت و دلسوزی در کنار مردم هستند و با انجام وظیفه و خدمت به جامعه، باری از دوش همنوعان برداشته و مردم را به نظام جمهوری اسلامی دلگرم می کنند، کمال تقدیر و تشکر و قدردانی را داریم و از زحمات ایشان تشکر می کنیم.

اما در فایل صوتی که منتسب به مدیرکل راه و شهرسازی استان میباشد، وی رسانه ای را که دنبال مطالبات مردم میباشد و با طرح چند سوال ساده دلیل چرائی و چگونگی این همه تصادف و خسارات جانی و مالی را جویا میشود؛ متهم به اهداف خاص مینمایند و بابه کار بردن عبارت: رسانه ای که دنبال منافع خاصی میباشد!! اقدام به محکومیت هرگونه مطالبه گری می نمایند.



اینکه دلسوز مردم باشی و جان و مال مردم برایت مهم باشد وبا تفکر منفعلِ مدیران پشت میز نشین؛ متضاد بودن؛ میشود منافع خاص؟؟ آیا به جای افترا و تهمت بهتر نبود آقای نیک اقبالی از شرایط موجود بر جاده ها و تصادفات فراوان و خسارات جبران ناپذیری که مردم متحمل میشوند سخنی می گفتند؟ رسانه ها دنبال روشنگری و مطالبه گری مردمی هستند که دادشان به مسولان نمیرسد، پس بهتراست مدیران محترم به جای تقابل به تعامل روی بیاورند و با اقناع افکار عمومی ، مردم را در جریان امور بگذارند.



در روزگاری که برخی رسانه ها و خبرفروشان شده اند روابط عمومی پاره ای از مدیران و مواجب بگیر برخی ادارات، حضور یک یا چند رسانه ی مردمی و مطالبه گر باعث آزار و ناراحتی مدیرانی شده است که در انجام امورات و مسولیت شان کوتاهی می کنند.



در جائی دیگر از صحبت های مدیر کل میشنویم که ایشان مدعی شده اند با حضور دادستان کهگیلویه، ما وظایف اداره ی راهداری را در رفع معارضات ورودی دهدشت از پل سه راهی زندان تا میدان ورودی شهر به عهده گرفته ایم در صورتی که ساخت و آسفالت این قسمت را وظیفه ی شهرداری می دانند.



حال سوال اینجاست که آقای مدیر کل آیا کارها و تعهدات شما باعث تداخل وظایف سازمانی نمیشود؟ آیا حضور شما و تعهدات شما در جائی که اداره ی دیگری موظف به مدیریت موضوع میباشد وجاهت قانونی دارد؟ اکنون که مشکلاتی پیش آمده شما با توجه به همان تداخل وظایف سازمانی به راحتی اداراتی دیگر و مدیرانی دیگر را مقصر می دانید و حاضر نیستید کم کاری خود را پذیراباشید و باصراحت به تعهدات خویش اقرار نمائید و مردم را در سه گانه ی شهرداری؛ راهداری و راه و شهرسازی سر در گم کرده اید..



حال که سه سازمان در یک محور ارتباطی کمتر از یک کیلومتر اینچنین دچار مشکل شده و برای مردم دردسر آفرین شده اند بهتراست هرکس به وظیفه ی سازمانی خویش عمل کرده و در حوزه ی اختیار دیگری دخالت نکند.



مگر شما مدعی نیستید که برخی از نقاط را تحویل راهداری داده اید؛ آیا بهتر نیست حد و حدود نقاط مذبور را به روشنی معین کنید و به نهاد متولی بسپارید؟ شما که مدعی هستید در تامین سوخت دستگاه های اداره تان دچار مشکل هستید بهتر نیست با خرد جمعی و استمداد از استاندار و مجمع نمایندگان استان و برنامه و بودجه؛ فکری به حال شرایط موجود کنید تا در زمستان پیش رو غافلگیر و زمینگیر نشوید؟ 

 موضوع جالب تر اینکه مدیرکل در بخش دیگری از سخنان خویش میگوید: از فرماندارسابق نامه ای گرفته ام مبنی بر اینکه این طرح در آینده تامین اعتبار میشود وبا این نامه پیمانکار را به کار برگردانده تا ادامه ی پروژه را تکمیل کند!! این موضوع در حقوق اداری نوعی غش در معامله است.



یعنی مدیر کل برای جلب اعتماد یک پیمانکار به نامه ای متوسل شده که فرماندار ضمانت اعاده ی خرج کرد و بودجه ی مصروفی از طرف پیمانکار را متعهد شده است.



این چه اوضاع و احوالی است که مدیر کل برای پروزه های اداره ی مطبوعش نمی تواند مستقیما از برنامه و بودجه حق و حقوقش را بگیرد و دست به دامان اعتبار نامه از طرف فرماندار میشود؟؟ آن هم پیمانکارانی که در همه ی عرصه ها بدهکارند؛ از حقوق کارگران تابیمه ی آنان و تا تعمیرکاران و مصالح فروشان جهت ساخت ابینه تا کامیون داران و ... تاجائی که با فروش برخی اموال خود درصدی از پروژه ها را پیش برده اند.



در سایر استانها مدیران کل پاشنه ی درب اتاق وزیر را از ریشه می کَنند تا بودجه بیاورند برای پروژه های استانشان آنوقت ما با ضمانت نامه و اعتبارنامه، پیمانکار را به کار وا می داریم.



حالا که آن فرماندار از شهرستان منتقل شده اند تکیف قول شما به پیمانکار و تکلیف تعهد فرماندار سابق به شماچه میشود؟ زیرا در این مدت تغییر فرماندار هم اولویت های پروژه ها متحول شده اند و هم تورم و گرانی بر گرده ی پیمانکاران سوار شده اند.



چرا به قول خودتان با *ترفند *، مدیریت تان را پیش میبرید؟ تکلیف پیمانکارانی که طلب هایی دارند که اگر طلب شان در موعد مناسب پرداخت میشد وضعیت مالی آنان رشد میکرد و باز هم میشد از توان آنان برای سایر پروژه ها بهره برد ولی شما طلب هایشان را ندادید تا تورم و کاهش ارزش پول ملی؛ باعث عقب ماندگی مالی پیمانکاران شده، چیست؟ پیمانکاری که برای پیشرفت پروژه و پرداخت حقوق کارگرانش اقدام به فروش دستگاه راهسازی و یا منزل مسکونی و سایر اموالش میکند دیگر چه توانی دارد که در یک پروژه هزینه کند؟ ماندن پیمانکار مقروض در حالی که به قول شما هر کیلومتر فلان مبلغ هزینه دارد در حالی که در سال های گذشته که پیمانکاران در مناقصات شرکت کرده اند بنا بر اوضاع اقتصادی روز قیمت داده اند واینک اوضاع بسیار بدتر شده است و ماندن یک فرد بدهکار و با حساب و جیب خالی در پروژه؛ عملا هدر دادن زمان و طولانی تر شدن موعد تحویل پروژه میشود که طبق قرارداد پیمانکار باید خسارت دیرکرد هم بپردازد؛ از یکطرف از شما طلبکار است و از طرف دیگر هرروز به شما مقروض تر میشود و مهم تر اینکه باعث وارد شدن خسارت به جان و مال مردم میشود.



در زمان مدیریت آقای علیمردانی همین قطعه ی ورودی چرام از فنی و حرفه ای تا شهرک صنعتی بردیان را با دادن اوراق مشارکت به پیمانکاران آن هم برای سال ۱۴۰۲ مطرح کردند یعنی در سال ۹۶و ۹۷ پیمانکار از جیبش هزینه کند و در سال ۱۴۰۲ دریافتی اش بشود اوراق مشارکت دولتی ۱۸ درصد که آیا به فروش برود یانه؛ که. پیمانکاران نپذیرفتند و در دفتر آقای پوزش و با حضور نماینده ی وقت به حالت قهر جلسه را ترک و تعطیل کردند.... این ناهماهنگی ها؛ باعث عقب افتادگی در تحویل پروژه ها و این همه صدمات به مردم شده است.



جایی دیگر می گوئید قطعه ی اول جاده ی طولیان تا پمپ بنزین را تحویل گرفتیم و بعد به تازگی روکش کرده ایم!! آیا مگر در موقع تحویل طرح؛ واحد فنی نظارتی ندارید که شما طرحی را بعداز تحویل مجددا روکش کنید؟ این یعنی زیر ساخت مشکل داشته و پروژه بعد از تحویل دچار نشست وایجاد چاله و فرورفتگی شده و مجددا و با هزینه ای مضاعف روکش گردیده است که یک طرح را دچار هزینه ی مازاد می کند آن هم به دلیل ضعف در نظارت.. ورودی چرام ؛ تخصیصش در ادامه ی طرح گناوه..گچساران..چرام به طرح پاتاوه بوده است که شما قطعه ی دوم از بردیان تا فنی و حرفه ای را سالها به خاطر یک پل معطل نگه داشته اید.



در پایان گفته اید از یازده سال پیش که پول بوده و اعتبار بوده چرا کسی به فکر سخن گفتن درباره ی پروژه ها نبوده است؟ آیا فراموش کرده اید که در همان سالها که پول بود و اعتبار فراوان ؛ شما هم مسولیت داشتید؟ آن زمان که در معاونت عمرانی استانداری بودید و ماقبل تر و تاکنون شما همیشه در سطوح بالای مدیریتی استان جایگاه داشته اید و نمی توانید کسی را مقصر جلوه بدهید زیرا شما در معاونت عمرانی، بله معاون عمرانی استاندار حضور داشتید و مشکل ورودی های دهدشت را هم می دانستید شما چرا در آن هنگام که هم پول بود و اعتبار و فراوانی دلارهای نفتی؛ صدایتان در نیامد و دلتان به حال کهگیلویه نسوخت و اعتبارات تخصیص یافته را محقق نکردید یا اعتبار جدیدی برای ورودی ها مصوب نکردید؟ شما در قامت معاونت عمرانی استاندار-سید موسی خادمی- حضور داشتید و گذرتان به جاده ی سوق افتاد و بارها حاج عدل هاشمی پور ورودی هارا به شما نشان داد و شما را برای بازدید هر سه ورودی در یک روز به سه جاده ی چرام و طولیان و سوق بردند چرا آن زمان حرفی از کمبود بودجه و عدم تحقق تخصیصات مربوطه نزدید؟ شما در تمام مدتی که کهگیلویه مشکلات ناشی از عدم زیر ساخت های مناسب در حوزه ی ارتباطی و راه ها را همچون سرطانی بدخیم تحمل میکرد در راس امور مسوولیت داشتید ولی کاری نکردید تا امروز که همان زخم ها سر باز کرده اند و شما را در تنگنا قرار داده اند.

پیام صوتی آقای مدیر کل در واقع یک دستور شفاهی به همکارانش بود که ضمن گلایه از سکوت برخی از همکارانش؛ در لفافه به روابط عمومی ها و سایرین سفارش کردتد که شماها هرجا نقدی از اداره ی راه و شهرسازی شد؛ به حق یا ناحق، تمام قد از اداره و عملکرد مدیران دفاع کنید.



یعنی کرسی شما برایتان آنچنان مهم است که شما برای داشتن این صندلی که به شماهم وفا نخواهد کرد حاضرید دست به هر کاری بزنید؟ رسانه ها را منفعت طلب بخوانید؛ جان و مال از دست رفته ی مردم را نبینید؛ پیمانکارانی را که بدهکار شده اند در بلاتکلیفی و وعده و وعید نگاه دارید و از همکاران بخواهید در برابر افکار عمومی بایستند که مدیریت و عملکردشما نقد نشود؟ 

آقای نیک اقبالی گرانقدر، شما سالها با نمایندگان مختلف، فرمانداران متفاوت و مدیران بسیار اما با یک کهگیلویه ی محروم و ثابت کار کرده اید و تمام راه ها و نقاط حادثه خیز استان و کهگیلویه را خوب میشناسید، پس اگر کسی در این دوسال ریاست شما بر راه و شهر سازی همکاری نکرده است ، پیشنهاد میکنم نمایندگان رسانه ها را دعوت بفرمائید و مشکلات اداره ی مطبوعتان را با رسانه ها در میان بگذارید تا به سمع و نظر مردم برسد.




این مردم هر چندوقت یکبار دارند جگرگوشه هایشان را در مقتل جاده هایی که شما مسوول و متولی بهبود آنان هستید از دست میدهند، خانواده هایی داغدار میشوند که خدا می داند تا قیامت داغشان پایدار است. مال و اموالشان را از دست می دهند.




فریادها دارند؛ اگر شما و سایر مسولان دادخواه شان نباشد پس به کجا دادشان را برسانند. کسی قصد متهم کردن شما و سایر مسولان را ندارد زیرا همه از شرایط اقتصادی کشور و تحریم ها آگاهیم.




کسی قصد تقابل ندارد بلکه با تعامل و کنار هم بودن مبیتوان سنگ ها را از این مسیر برداشت تا مسیری هموار فرا روی پیشرفت استان قرار بگیرد پس بیائید تا همصدا و فارغ از مرزبندی و صف بندی باتمام توان راهگشای مشکلات مردم باشیم.




شما می دانیدبیشترین و مهم ترین مسولیت را در استان به عهده دارید؟ راه ها شریانهای ارتباطی و پیشرفت یک جغرافیا هستند پس از نخبه گان بهره بگیرید و با جلسات مداوم و مدیریت جهادی پایانی بر کابوس مرگ و میر همنوعان و همشهریانمان در راه های استان باشید.



شما همین جاده ی چرام دهدشت را که بخش شهرک صنعتی تا فنی حرفه ای آن باقی مانده، چهار بانده کنید- طبق اصل ۲۵ کیلومتر از خروجی هرشهر بای روشنایی و.. باشد- و با نصب دو عوارضی در ورودی دوشهر هم اشتغال ایجاد کنید و هم کسب درآمدی داشته باشید تا بخشی از درآمد عوارض آن به تعمیر و نگهداری از جاده ی فعلی برسد و مازاد آن هم صرف سایر پروژه ها گردد.



همینطور در آزادراه های گچساران حد فاصل باشت تا خیرآباد میشود با نصب عوارضی ؛ درآمد زایی خوبی برای سایر طرح ها داشته باشید. 

متاسفانه اکنون که این خبر تکمیل میشود، حادثه ی منجر به فوت یک همنوع و هم استانی دیگر در دهستان دیل به ما مخابره گردیده است. شهریور خونین در راه های استان.

با آرزوی توفیق در خدمت برای شما و همکاران محترمتان.