» کینه های ناتمام علیه نماینده مردم کهگیلویه بزرگ در مجلس شورای اسلامی

در روزهای اخیر؛ شخصی مجهول الهویت و معلوم العقیده در فضای مجازی شبهاتی را پیرامون برخی مسائل از جمله سد کلات و کارخانه ی سیمان و نیروگاه سیکل ترکیبی و پاره ای موضوعات دیگر؛ در جهت تخریب شخصیت و عملکردنماینده ی کهگیلویه ی بزرگ؛ حاج سیدمحمدموحد منتشر کرده اند که هرچند جواب ایشان برای قاطبه ی مردم اظهر من الشمس است اما بنابر رسالت رسانه ای و برای روشنگری و تنویر افکار عمومی و خاصه شخص مجهول الهویت؛ نکاتی چند را معروض میدارم: 

از آنجا که این شخص با بیان ریخت و پاش های مالی در طول انتخابات مطلب خود را آغاز کرده است لازم میبینم تا به ایشان یاد آور شوم که در همین دوره ی گذشته در سال ۹۸ چه کسی بود که نهاری که یکی از لیدرهایش در زمین چمن مصنوعی تقسیم کرد تیتر خبری رسانه های معاند جمهوری اسلامی از جمله بی بی سی و صدای آمریکاو حتی اخبار داخلی ۲۰:۳۰ صداوسیمای جمهوری اسلامی شد؟ چگونه با زیرپاگذاشتن دنیا و آخرت خویش تلاش دارید تا واقعیت را وارونه جلوه دهید؟ 

اما درباره ی سه مطلبی که بیان کردید تا ذهن مخاطب را به چالش بکشید:

۱-سد کلات یا به تعبیر شما مارون


۲..کارخانه ی سیمان کهکیلویه که به ادعای شما به دشتروم یاسوج منتقل شد


۳-نیروگاه سیکل ترکیبی در پادوک..

در دهه ی ۷۰ شمسی قرار بودسدی در مسیر رودخانه ی مارون و در جهت استفاده ی کهگیلویه احداث گردد که محل آن در پائین دست روستای کلات در منطقه دشمن زیاری و در حوالی کوه پات که تونل پات فعلی قرار دارد احداث گردد که با مخالفت کارشناسان امر و نماینده ی وقت روبر شد که دلایل نپذیرفتن این امر به دلایل زیر بوده است؛ ابتدا اینکه فاصله ی سد کلات تا مخزن سد مارون آنقدر کوتاه بود که به زعم کارشناسان وزارت نیرو و کارشناسیپرسنل سازمان آب منطقه ای؛ عملا ساخت سد در بالا دست سد مارون باعث کاهش دَبی آب ورودی به سد مارون میشد و در مدت زمانی اندک سد مارون به مردابی تبدیل میشد و خشک می گردید که این موضوع باعث مخالفت با ایجاد طرح سد کلات گردید.




در مبحث دیگری چون پروژه ی ملی کریدور ارتباطی پاتاوه.. دهدشت که طرحی ملی بود و در زمان سفر مقام معظم رهبری در سال ۷۳ جهت سهولت تردد و کوتاه شدن مسیر مرکز کشور با بنادر جنوبی مطرح و کلنگ زنی شده بود در صورت احداث سد کلات عملا قسمت عمده ای از مسیر این شاهراه به واسطه ی ساخت سد به زیر آب میرفت و طرح حیاتی کریدور پاتاوه دهدشت عقیم می ماند.باتوجه به بن بست بودن کهگیلویه و نبود یاکمبود راه های دسترسی ؛ یکی از مهمترین معضلات کهگیلویه عدم وجود راه های زمینی و زیر ساخت های مناسب جهت حمل و نقل زمینی و جاده ای مباحث راه های ارتباطی جهت حمل نقل و صادرات و واردات به شهرستان میباشد که ضرورت احداث این کریدور بر ساخت سد ترجیح داده شد.




مورد دیگر غیر اقتصادی بودن ساخت سد در منطقه ی کلات بود زیرا علیرغم هزینه های فراوان، آن سد نمیتوانست صرفه ی اقتصادی داشته باشد زیرا حجم کمی از دشت و زمینهای پائین دست را آبیاری میکرد و قبل از هرچیزی باعث خشکیدن و نابودی دریاچه ی پشت سد مارون میگردید.




در ادامه ی ضرورت ایجاد سد در کهگیلویه ؛ تصمیم به مطالعه و طراحی و ساخت سد آبریز در منطقه ی زیرنا بنا نهاده شدکه در دوران حاج عدل- که از زحمات ایشان قدردانی میشود- با حضور وزیر نیروی وقت و برخی کارشناسان عملیات اجرایی سد آبریز -که بعدها مارون ۲ هم نامیده شد -آغاز شد و بعداز تجهیزکارگاه و ساخت جاده ی دسترسی به تاج سد با اتفاقاتی که افرادی امثال شما شروع کردند. ، ساخت سد بامشکلاتی روبرو گردید.




در آن زمان اهالی لنده شروع به اعتراض کردند و بااستناد به اینکه با احداث سد آبریز حق آبه ی شهرستان لنده بامشکل مواجه خواهد شد شروع به اعتراضات مدنی جمع آوری امضاء و حتی تجمع در نماز جمعه و شکایت به مقامات مختلف و راه اندازی کمپین های مختلف گردید تاپس از مدتی عملیات اجرایی سد متوقف شد.




حتی افرادی همچون شما که داعیه دار نخبه گی و پخته گی دارید با نوشتن مطالبی که سد زیرنا بر قسمتی از مارون احداث میشود که آب شیرین رودخانه جریان دارد و با احداث سد؛ آب شور به پائین دست لطمات فروانی وارد میکند و آب شیرین پشت دریاچه ی سد برای سیراب کردن دشت های چرام و صحرای کلاچو و تامین آب مورد نیاز صنعت مصروف میشود و آب شور اکوسیستم طبیعی پائین دست را دچار تغییرا می نماید و به دریاچه ی پشت سد مارون خسارت میزند؛ خواهان تعطیلی سد آبریز در منطقه ی زیرنا بودید. این است رفتارهای چندگانه و غیر معقول شماها... جایی از ساخت سد جلوگیری میکنید و جائی پیراهن چاک میدهید که چرا در فلان سال و فلان جا سدی ساخته نشد.




به خواست و لطف خدا؛ سید محمد موحد در پیگیری های اخیرش در باب ساخت سد آبریز اقدامات خیلی خوبی انجام داده اند که در آینده شاهد ثمره ی این تلاش ها خواهیم بود. پس عجول نباشید و مغلطه کاری و فرافکنی و تخریب را کنار بگذارید.

در مباحث کارخانه ی سیمان که داستان طولانی و خارج از این مبحث دارد و به دلیل پیچیدگی افراد و اعتبارات و اقدامات و داشتن بار حقوقی ، فقط در جریان باشید که حتی بعد از انجام عملیات اجرایی مجدد در آخرین روز اسفند ۹۶ توسط هاشمی پور و اعلام اینکه پیمانکار بر خواهد گشت و ۹۰ میلیون یورو فاینانس خارجی و ۲۴۰ میلیارد اعتبار داخلی و قرارداد با شرکت چینی بازهم اتفاقی نیفتاد و اکنون نماینده ی کهگیلویه با جلسات متعدد در کمیسون صنایع و معادن و وزارت صمت تلاش هایی برای احیاء مجدد آن دارند که معارضات و بدهکاری بالای پیمانکار به بانک عامل و مردم و کارگران سابق؛ از عمده مشکلات این پروژه میباشد.




حاج عدل میگفت ۹۰ میلیون یورو اعتبار و فاینانس خارجی بدای سیمان سپو آورده است اما کجا رفت؟ به جز روزی که عملیات اجرایی انجام شد چه کسی پیمانکار را دیده یا از اعتبارات ذکر شده خبری دارد؟ عجالتا برخی موارد چون دارای بار حقوقی هستند و در اعتبارات اتفاقاتی افتاده نمیشود در رسانه ها بیان کرد. 

پروژه ی نیروگاه سیکل ترکیبی که شما اشاره کردید نیز به اختصار بیان میدارم که این طرح در دوره ی نمایندگی حاج عدل کلنگ زنی شد. بارها حاج عدل با افتخار گفتند به ایتالیا رفته و در شرکت آنسالدو دیده که قطعات توربین که نام دهدشت روی آنان حک شده را دارند مونتاژ و آماده میکنند.




از اینکه ما برای تحول در صنایع و پتروشیمی و برق مصرفی شهروندان نیاز داریم تا نیروگاهی داشته باشیم شعار ها داد و وعده و وعیدها.. بعدهم بیان کرد برای تصفیه خانه ی آب چهار شهر در کنار همین نیروگاه زمین خریداری بشود و هر دو طرح نیروگاه و تصفیه خانه ی آب ۴ شهر در کنار هم باشند وقول اشتغال تا ۱۰۰ نفر مستقیم بعداز راه اندازی را داد و قص علی هذا... بعدها مشخص میشود که آهن آلات و سوله ها و مصالح با نامه نگاری و رایزنی به استان آمده اند و نه از اعتبار خبری بود نه از توربینی.. تا حالاهم کسی از توربین خبر ندارد البته اگر توربینی باشد... اکنون هم که مشخص شده زمین هایی که خریداری شده غصبی بوده اند و اهالی پادوک بعداز تجمع اعتراض آمیز جلوی فرمانداری گچساران و استانداری حتی تا وزارت کشور رفته و اعتراض کرده اند و در تهران تجمعات اعتراض آمیزی داشته اند و کار به جائی رسید که حاج موحد هم به عنوان یک روحانی باسابقه و محترم و هم یک نماینده تلاش کرده و می کنند تا اختلافات پادوکی ها و فروشندگان زمین ها ی محل احداث نیروگاه را حل و فصل نمایند. 

وظیفه ی نماینده نظارت و تصویب طرح و بودجه و پروژه است و در بقیه موارد شاید به خاطر سهولت در اجرا؛ همکاری کند و نظارتی و توصیه ای. بقیه کارها به وزارت خانه و اداره ی کل و ادارات شهرستانی مربوط میشود.




فرماندار در شهرستان و استاندار در استان نمایندگان اول دولت هستند که باید قوه ی مقننه را یاری کنند.




اینکه ما تربیت شده ایم و همه چیز را وظیفه ی نماینده میدانیم اشتباه محض است. وظایف نماینده معلوم است اما اینکه انتقاداتی وارد کنیم که حتی دلیلی برای آنان نداریم از بیخردی ماست.



اینکه از یک طرح ۳۰ سال پیش حرف بزنیم که اصولا نفعی برای مانداشته از عداوت مطلق و دشمنی آشکار است.




اینکه یک نماینده را سیبل کنیم و شبانه روز برعلیه ایشان مطلب بزنیم و تخریبش کنیم و بعد بگوئیم ما انتقاد کردیم و دیگر نماینده ای را که زمین های مردم را با غصب خریداری کرده در لفافه بپیچیم تا غباری به رخسارش ننشیند این از بی عدالتی ماست. اینکه بسیج شویم و شبانه روز حاج موحد را به نقد وچالش ببریم و از حاج عدل قهرمانی توهمی بسازیم از ضعف، نادانی و توقعات ماست.



حاج عدل تمام توانش در همان چند مدرسه و زمین چمن که خیرین ساختند خلاصه شد و طرح گاز دیشموک که از زمان دوره ی بزرگواری همه چیزش آماده بود. من هم سنگ هاشمی پور را زیاد به سینه زدم اما هر چه باهم جلوتر رفتیم دیدم نه آنچه که خودم تعریف میکنم هم نیست.




حالا اینکه برخی بسیج شده اند و موحد را تخریب میکنند تا هاشمی پور را در دوره های بعد در مجلس ببینند و ... نه این کارهای شما های جک کردن و روی هوا زدن است البته حرف روی هوا زدن. موحد آنچنان در کهگیلویه و کشور ریشه دارد که با این نسیم های شما اتفاقی نخواهد افتاد برای این درخت تناور چرا که حاج عدل سال های سال شاگرد ایشان و ابر لیدر حاج موحد بوده است.



پس خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که نیروگاهی که زمینش را غصبی خریداری کرده اند و مالکان زمینها- پادوکی ها- تا وزارت کشور رفته اند در سایر مسائل انتخاباتی و انتصاباتی و دفتر و نمایندگی اش چه خبر بوده و هست. شما و خود را به مطالعه و آگاهی بیشتر در مسائل دعوت میکنم.