
ناصر فیض در تهران امروز نوشت:
مىکند صادر به دنیا بعد از این ایران کلید
تا کند حل مشکلاتش را جهان با آن کلید
اینکه مىگویم جهان، چون دیدهام در سیبرى
مىشود از شدت سرما به هم، دندان کلید
ما به لبنان اولین محموله را خواهیم داد
قفلها را باز خواهد کرد در لبنان کلید
با تمام قفلها یک جور صحبت میکنیم
چون که خواهد شد پس از این بین ما میزان کلید
قفل، آسان میشود در سطح دانشگاه باز
واحد درسى شود گر از دبیرستان کلید
«میرسد مردى که زنجیر غلامان بشکند»
هى بچرخاند درون قفل هر زندان کلید
تا کلیدى داخل سوراخ قفلى میرود
در حقیقت میشود با قفل هم پیمان کلید
«از ازل بر حال او مىگرید استعداد او»
در هواى قفل باید بگذرد از جان کلید
قفل وقتى قفل باشد بستنش دشوار نیست
تا که مىچرخد درون قفلها آسان کلید
چون خیال باز کردن نیست گاهى در سرش
هیچ فرقى نیست بین این کلید و آن کلید
مىرسى چالوس و ویلا بسته پیش روى توست
باز هم یک بار دیگر مانده در تهران کلید
بسته در، اما به تهران بر نمىگردد کسى
کرده شاید یک نفر در گوشهاى پنهان کلید
زنگِ محض است، این کلید اندازه سوراخ نیست
مانده گویا سالها در معرض باران کلید
آب، اینجا باعث ویرانى چیزى شده ست
تا شود در جاى دیگر اعتبار و نان کلید
جمله ى بالا کلامى فلسفى در حکمت است
قصهها دارد خودش در مکتب یونان کلید
قفل اگر باشد بهشت و فعل صالح هم امید
این وسط بىشبهه و شک میشود ایمان کلید
وعظ کردم تا بدانى این جهان بیهوده نیست
بىجهت پیدا نشد در عالم امکان کلید
ادامه خبر...
خانه پدری حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی منتخب مردم در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در سرخه قرار دارد. (عکسها از ایسنا)
خانه پدری حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در سرخه حسن روحانی دومین رئیس جمهور ایران از استان سمنان است. محمود احمدی نژاد نیز متولد گرمسار از توابع سمنان بود








ادامه خبر...

پایگاه خبری تحلیلی راک نیوز ؛ پیام تبریک نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در خبرگان رهبری به روحانی؛ امید را برای حماسه اقتصادی در مردم ایجاد کنید
مردم عزیز و با درایت استان کهگیلویه و بویراحمد چونان گذشته نقش خویش را در خلق حماسه سیاسی ایفا کردند و با درخششی کم نظیر رسالت خود را ادا نمودند.
نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان رهبری طی پیامی پیروزی دکتر روحانی در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را تبریک گفت.
در متن پیام " آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی " که به دفتر خبرگزاری ایلنا در یاسوج ارسال شده چنین آورده شده:
محضر شریف جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب جمهوری اسلامی ایران زیده عزه
بعد الحمد و الصلوة و با سلام و تحیّت
خلق حماسه سیاسی ملت شریف و سرافراز ایران را به رهبر معظم انقلاب و جنابعالی که اعتماد مردم غیور و با صلابت ایران را جلب کرده اید، صمیمانه تبریک میگویم. امید است که با استمداد از پروردگار منان بتوانید از حماسه سیاسی و حضور باشکوه مردم فهیم و زمان شناس ایران پاسداری کنید.
از حضرتعالی که دولت خویش را دولت تدبیر و امید نامیدید، انتظار میرود از خرد جمعی و اندیشه عقلا که در متن وجوه مشترک اندیشهها و سلائق است و از سویی مستظهر به قرآن و سنت است، بهره جویید و تدبیری برخاسته از آرا و افکار اندیشمندان معتقد به نظام و انقلاب را اعمال فرمایید تا "امید" را به مردم که در انتظار حماسه اقتصادیاند، تقدیم کنید.
بیتردید عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی میدانگاه خدمت حضرتعالی و عزیزان همراه شما است و آرزوی توفیق در تمامی عرصهها را برایتان دارم. امید است با الهام از پیام مبارک رهبر معظم انقلاب از تمامی ظرفیتها و توانها برای اقتدار و اعتلای ایران بهره جویید.
مردم عزیز و با درایت استان کهگیلویه و بویراحمد چونان گذشته نقش خویش را در خلق حماسه سیاسی ایفا کردند و با درخششی کم نظیر رسالت خود را ادا نمودند.
انشاء الله همواره مشمول دعای رهبر معظم انقلاب اسلامی باشید و از انقلاب که متعلق به بقیة الله الاعظم ارواحنا له الفداء است، صیانت نمایید.
سید شرف الدین ملک حسینی
(ایلنا)

امیررضا خوش آیین " وکیل افتخاری رسانههای کهگیلویه و بویراحمد با شعار تبلیغاتی " زخمهای کهنه شهرمان امروز شفای دستان تو را میخواهند " وارد عرصه انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر دهدشت شد.
خوش آیین طی تماس تلفنی با ایلنا از یاسوج گفت: 24 خرداد از دنا تا دماوند روز حماسه بود. از اینکه ملت شریفم و همشهریانم در شهر دهدشت حقوقدانی را بهعنوان نماینده خود انتخاب نمودند بسیاراظهار خوشحالی و خرسندی داشته و از اینکه برگ زرینی در تاریخ افتخارات ورق زدهاند افتخار میکنیم.
وی افزود: از مردم دیار پرافتخارم، کهگیلویه سرافراز که حماسه سیاسی را خلق کردند نهایت تقدیر و تشکر خود را اعلام میدارم.
شهر دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه در 180 کیلومتری یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است.
ادامه خبر...
محمود احمدینژاد با حضور در شهر جدید هشتگرد استان البرز 10 هزار واحد مسکن مهر این شهر را افتتاح کرد.در این مراسم شعار معروف دولت نهم و دهم، "ما می توانیم" با تغییر به "ما توانستیم" بر روی بنری بزرگ با عکس محمود احمدینژاد نقش بسته بود.

ادامه خبر...

31فروردین ماه امسال، وقتی ده ها نفر از بازیگران سینما و تلویزیون سر از فرمانداری تهران درآوردند تا برای انتخابات شورای شهر ثبت نام کنند هیچ کس فکر نمی کرد هیأت نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا همه آنها را از دم یک تیغ بگذراند. تمام بازیگرانی که برای عضویت در این شورا اعلام آمادگی کرده بودند، رد صلاحیت شدند تا در ترکیب 31 نفره شورای شهر تهران عبدالحسین مختاباد تنها هنرمند جمع باشد.
پایگاه خبری تحلیلی راک نیوز: با این حال وضع در شورای شهر اصفهان طور دیگری بود. مهدی باقربیگی، بازیگر نوجوان قصه های مجید توانست در این انتخابات صلاحیت نامزدی پیدا کند و با پیروزی در انتخابات، عضو چهارمین شورای اسلامی شهر اصفهان شود.
شورای شهر اصفهان در دوره چهارم ۲۱ عضو دارد که مهدی باقربیگی با کسب 66 هزار و 799 رای توانست نفر دوم این پارلمان باشد. باقربیگی 36ساله در رشته مهندسی کشاورزی تحصیل کرده و در رزومه تبلیغاتی اش به نقش آفرینی در چند مجموعه سینمایی و تلویزیونی و سابقه 12 سال فعالیت مداوم در سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان اشاره کرده است.

باقربیگی که به گفته خودش بعد از قصه های مجید سال 89 پرکارترین سال برای او بوده و بعد از آن فعالیت هنری چشمگیری نداشته است، در برنامه های تبلیغاتی خود برای عضویت در شورای شهر، ارتقا جایگاه ملی، منطقه ای و بین الملی شهر اصفهان و ترویج فرهنگ شهروندی و توسعه مشارکت شهروندان به ویژه جوانان در تصمیم گیری و اداره امور شهری را از اهدافش معرفی کرده بود.

هنرمند اردبیلی نفراول شورای شهر
"ولی نعمتی" که از چهرههای هنری شناخته شده در استان اردبیل است در جنگ آدینه که سالهای سال در سیمای سبلان پخش شد در نقش «گوجا کیشی» با طنازیهای مختلف دل مردم استان را شاد کرده است.او باکسب 22 هزار و 591 رای توانست به عنوان نفر اول شورای شهر اردبیل انتخاب شود.
"
(مجله مهر)

با حضور استاندار، مسئولان استانی و شهرستانی و مردم ولایتمدار شهرستان لنده حجتالاسلام مهدی کیانی اصل به عنوان امام جمعه لنده معرفی شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی راک نیوز از لنده، ظهر امروز با حضور استاندار، مسئولان استانی و شهرستانی و مردم ولایتمدار شهرستان لنده حجتالاسلام مهدی کیانیاصل به عنوان امام جمعه لنده معرفی شد.
حجتالاسلام سید محمود الهینیا در این مراسم با اشاره به عملکرد ستاد نماز جمعه لنده در 6 سال گذشته گفت: ائمه جمعه اسبق شهر لنده برنامه ریزی و مدیریت خود را بر مبنای صداقت و مردمداری بنا کرده و خود را در دل و جان مردم قرار دادند.
وی افزود: رسیدگی به مشکلات شهر و مردم از مهمترین وظایف امام جمعه بوده که باید در بعد فرهنگی دوچندان شود.
امام جمعه موقت لنده افزود: امام جمعه باید روحیه انتقادپذیری را در مسئولان و مردم بالا برده تا بتوانیم به مراتب در کارها بیش از گذشته موفق باشیم.
در ادامه حجتالاسلام صفدر پناهی با اشاره به خدمات امام جمعه سابق شهر لنده تصریح کرد: مردمداری و دینداری همراه با اخلاص از جمله شاخصههای حجتالاسلام عباس عبدالملکی بود که او را در میان مردم محبوب ساخته است.
وی به معرفی امام جمعه جدید لنده پرداخت و گفت: حجتالاسلام کیانیاصل از فضلای حوزه علمیه دارای مدرک فوق لیسانس حقوق جزا است.
وی افزود: حجتالاسلام کیانیاصل از قاریان و حافظان برجسته قرآن کریم در سطح استان و کشور میباشند که مسئولیتهایی از جمله معاونت حوزههای علمیه استان کهگیلویه و بویراحمد و استان فارس را در کارنامه خود دارد.
وی همکاری و همراهی مردم را مهمترین عامل ترقی و پیشرفت دفتر امام جمعه خواند و از مردم خواست با وی نهایت همکاری را داشته باشند.
سید حسین صابری در این مراسم ضمن تقدیر از حماسه آفرینی ملت قهرمان ایران در خردادماه گفت: ملت غیور و همیشه در صحنه ایران اسلامی به ما مسئولان این نکته را یادآور شدند که ما مردم حماسه سیاسی مد نظر رهبری را تحقق بخشیدیم و شما مسئولان باید حماسه اقتصادی و سر و سامان دادن به وضع اقتصادی را اولویت کاری خود قرار دهید.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد افزود: ما باید با حفظ وحدت و انسجام به تحقق حماسه اقتصادی در کشور کمک کنیم و قدردان مردم باشیم چراکه مهمترین پشتوانه هر مسئولی در جامعه مردم هستند.
وی در ادامه به اقدامات انجام شده در خصوص ساخت مصلی نماز جمعه لنده اشاره کرد و گفت: مصلای نماز جمعه لنده ظرف سه الی چهار ماه آینده به بهرهبرداری میرسد.(فارس)
ادامه خبر...
در پیامی؛ آیت الله ملک حسینی پیروزی تیم ملی ایران را تبریک گفت یاسوج - خبرگزاری مهر: نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد طی پیامی پیروزی تیم ملی ایران و راه یابی این تیم به جام جهانی را به ملت ایران تبریک گفت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی راک نیوز ؛ در پیام آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی آمده است:
پیروزی تیم ملی فوتبال کشور و راهیابی به مسابقات جام جهانی برزیل را به ملت سرافراز ایران تبریک می گویم.
انشالله با پشتکار و برنامه ریزی دقیق و به دور از حاشیه، حضوری مقتدرانه در جام جهانی داشته باشم.
امید hست این پیروزی موجب اقناع مسئولین تیم و غرور آنها نشود تا با تلاشهای مضاعف پیروزیها استمرار یابند.
به شکرانه این پیروزیها و تقارن آن با میلاد با سعادت حضرت ولی عصر ارواح العالمین له الفدا همگان را به شرکت در جشن شکوهمند میلاد در مصلای یاسوج دعوت می نمایم تا به برکت آن پیروزیهای ملت ایران همیشگی و با دوام باشد.
ادامه خبر...
از جمله نیروهای موثر در جنگ تحمیلی عراق به کشورمان نیروی هوایی ارتش است. این نیرو با استفاده از پرسنل و فرماندهان زبده پیروزی های زیادی نصیب ارتش اسلام کرد. روایت زیر گوشه ای از این فداکاری ها است.
روز 31 شهریور مرخصی کوتاهی گرفته و جهت امور شخصی در تهران به سر می بردم که ناگهان انفجارات مهیبی از سمت فرودگاه مهرآباد به گوش رسید و به دنبال آن شایعات مختلفی بین مردم در خصوص وقوع کودتا پخش شد.
چند ساعت بعد، خبر حمله هواپیماهای عراق به مهرآباد و چند پایگاه هوایی دیگر توسط رسانه ها منتشر شد. بدین ترتیب جنگ با تجاوز ارتش بعثی عراق به ایران آغاز شد و فصل جدیدی از زندگی نظامی من نیز رقم خورد.
غروب آن روز به شدت ناراحت و عصبانی بودم. هواپیماهای عراقی کشورم را بمباران و تعداد زیادی از همکاران نظامی ام را به شهادت رسانده بودند. رگ غیرتم به جوش آمده بود و از فرط عصبانیت نمی دانستم چه کاری باید انجام داد.
با خودم می گفتم ای کاش همین الان در جنگنده ام بودم و می توانستم انتقام این حمله را با بمباران دشمن از آنها بگیرم. تصمیم گرفتم شبانه حرکت کرده و به هر صورت خود را به دزفول برسانم.
با سختی و مشقات زیاد با سوار شدن بر وسایل نقلیه مختلف، نیمه های شب خود را به پایگاه رساندم. به محض ورود متوجه شدم که تمام پرسنل یکپارچه در تلاش جهت آماده سازی جنگنده ها هستند. وارد ساختمان گردان پرواز شده و با فرمانده گردان و سایر خلبانان مشغول گفتگو شدم.
فرمانده گردان گفت: «صبح قرار است بزرگترین عملیات نیروی هوایی انجام شود و ده ها فروند جنگنده پایگاه های هوایی عراق را بمباران کنند.»
با شنیدن این موضوع از فرمانده سؤال کردم: «نام من را هم در لیست پرواز قرار داده ای یا نه؟»
او هم در جواب گفت: «در لیست پرواز قرار نداری، چون فکر نمی کردم به این زودی برگردی.» در جواب گفتم: «من این همه راه را از تهران تا دزفول آمده ام تا انتقام حمله بعد از ظهر گذشته را از آنها بگیرم. دوباره بررسی کنید شاید جایی در لیست خالی باشد.»
فرمانده گردان بعد از بررسی دوباره گفت: «در یکی از دسته ها، شماره 4، خالی است و هنوز برای آن خلبان تعیین نشده، اگر بخواهی نام تو را در لیست این دسته قرار می دهم ولی لیدر از قبل تعیین شده و تو نمی دانی رهبری هواپیماها را به عهده داشته باشی.»
با وجود آن که معلم خلبان بودم و تجربه پروازیم از لیدر دسته بالاتر بود، گفتم: «مهم نیست، نام من را هم در لیست قرار دهید.»
با پایان گرفتن گفت وگو با فرمانده گردان، با وجود آن که در راه استراحت درستی هم نداشتم، به سایر خلبانان گروه پروازی پیوسته و به همراه آنان مشغول هماهنگی عملیات فردا شدیم.
صبح روز اول مهر ماه قبل از طلوع کامل آفتاب، در یک گروه 16 فروندی برای بمباران پایگاه هوایی ناصریه در جنوب عراق از باند پایگاه برخاستیم، این گروه باید در دسته های چهار فروندی با فاصله زمانی کوتاه از یکدیگر بر فراز پایگاه دشمن قرار می گرفتند و آن را آماج حملات خود قرار می دادند. تا رسیدن به هدف در سطح پایین پرواز کردیم تا به وسیله رادارهای عراق کشف نشویم. روی هدف با روش هایی که از قبل آموخته بودیم، تمام تأسیسات آن مانند باند، آشیانه ها و... توسط ما بمباران شد و من هم مانند سایر اعضای گروه به سرعت دور زده و به سمت ایران برگشتم.
در پایگاه وحدتی به علت حمله هوایی دشمن، وضعیت قرمز اعلام شد. به ناچار باید به پایگاه های دیگری می رفتیم. چون بنزین هواپیما کم بود، مجبور شدم همراه چند فروند هواپیمای دیگر در باند اضطراری دهلران فرود بیایم.
البته همان روز بعد از آماده سازی هواپیما به سمت دزفول پرواز کردم و در پایگاه وحدتی فرود آمدم. هواپیما را در آشیانه پارک کردم و خود را به ساختمان گردان پروازی رساندم. از احوال سایر خلبانان گروه جویا شدم. آنجا متوجه شدم تعدادی از هواپیماها بازنگشته اند. تعدادی بر فراز خاک عراق هدف قرار گرفته، سقوط کرده اند و اطلاعی از سرنوشت خلبانانش در دست نبود. تعدادی به علت تداخل برنامه های پروازی و اعلام وضعیت قرمز در پایگاه وحدتی، در پایگاه های اصفهان و نوژه فرود آمده اند. از این که دوستان نزدیکم مانند: تورج یوسف، ناظریان، عروجی و... بازنگشته و شهید شده بودند بسیار ناراحت شدم. ولی این جنگ بود و باید با تمام وجود در مقابل دشمن می ایستادیم.
پانزدهم مهر 1359 طبق روزهای قبلی نام من نیز در لیست مأموریت های روزانه قرار گرفت. بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته یک دسته چهار فروندی باید تاسیسات نفتی العماره را بمباران می کرد.
من در این دسته پروازی به عنوان لیدر، رهبری سایر خلبانان را به عهده داشتم. صبح اول وقت در گردان پرواز برنامه های مربوط را با سایر خلبانان هماهنگ کردیم. بعد از توجیه برنامه پروازی و خداحافظی با سایر همکاران، سوار بر ماشین شده و به سمت آشیانه ها رهسپار شدیم.
در داخل آشیانه ها چهار فروند جنگنده F5 هر کدام مجهز به چهار بمب و دو موشک هوا به هوا آماده پرواز بودند. بررسی های اولیه را انجام دادم و پس از استارت و روشن شدن موتورها به سرعت به طرف ابتدای باند پرواز رفتم. سایر جنگنده ها نیز در ابتدای باند پرواز قرار گرفتند و سپس با دستور من، بلند شدیم. در ارتفاع پایین پرواز می کردیم تا به وسیله رادارهای عراق شناسایی نشویم و البته از شر موشک های ضد هوایی برد متوسط و بلند دشمن نیز در امان بمانیم. این روش بسیار خطرناک بود چون هر لحظه کوچکترین تلاطم در هوا یا در فرامین باعث برخورد با زمین و نابودی هواپیما و خلبان می شد.
از فراز مناطق بیابانی در مرز گذشته و در نزدیکی هدف با علامت مخصوص به سایر خلبانان، آمادگی های قبل از بمباران را یادآور شدم. به عنوان اولین فروند بر روی تأسیسات نفتی با مهارت های قبلی که آموخته بودم، تمام بمب ها را رها کردم و پس از گردش به شرق سمت ایران را د ر پیش گرفتم. لحظه ای در آینه هواپیما به پشت نگاه کردم و زبانه های آتش ناشی از بمباران تأسیسات نفتی را دیدم. پشت بیسیم سایر خلبانان دسته را صدا زده و از سلامت آنها مطمئن شدم.
در مسیر بازگشت از روی سوسنگرد عبور کردیم. در این منطقه درگیری بین نیروهای خودی و دشمن شدت داشت. بعد از عبور از سوسنگرد، در حال بررسی موقعیت دسته پروازی بودم که ناگهان مورد اصابت گلوله های پدافند ضد هوایی دشمن قرار گرفت و هواپیما دچار تکان های شدیدی شد. تمام چراغ ها و بوق های اخطار روشن شده و پیام خروج فوری را می داد.
بلافاصله با پایگاه تماس گرفتم و اوضاع را به آنها اطلاع دادم. دستور دادند در صورت بحرانی بودن وضعیت بیرون بپرم. در جواب گفتم تا جایی که امکان دارد هواپیما را هدایت می کنم تا آن را در پایگاه فرود بیاورم. تمام سعی و تلاش خود را به کار گرفتم تا بتوانم هواپیما را تا پایگاه هدایت کنم. در پنج کیلومتری دزفول، فرامین هواپیما به صورت کامل قفل شد و هواپیما به سمت زمین شیرجه زد. درنگ جایز نبود و چون در ارتفاع پایین پرواز می کردم، زمان کمی برای زنده ماندن در اختیار داشتم. در آخرین لحظات در ارتفاع 10 متری از زمین ضامن صندلی نجات را کشیدم و دیگر چیزی متوجه نشدم.
محل فرود من میدان تیر هوایی پایگاه در نزدیکی شهر دزفول بود. در آنجا چند هدف را به صورت سیبل های بزرگ جهت تمرین تیراندازی و بمباران جنگنده ها قرار داده بودند که از بخت بد هنگام فرود با یکی از آنها برخورد کردم و محکم به تخته سنگ بزرگی در کنار آن کوبیده شدم.
درد بدنم تشدید شد. در حالی که روی زمین افتاده و از درد به خود می پیچیدم، ناگهان خود را در احاطه مردم محلی دیدم. آنها با دیدن صحنه فرود من به خیال این که عراقی هستم جهت دستگیریم به سمت من دویده و حالا در اطرافم قرار داشتند. یکی از آنها با صدای بلند گفت: «این خلبان عراقیه، باید دستگیرش کنیم.»
دیگری می گفت: «نه باید اول کتکش بزنیم.»
فرد دیگری هم پی در پی فریاد می زد: «این ها همان هایی هستند که بر سر خانواده های ما بمب می ریزند و زن و بچه های بی گناه را می کشند. باید همین جا اعدامش کنیم.»
با وجود احساس درد شدید، فریاد زدم: «من خلبان ایرانی ام، رفتم عراق را بمباران کردم و در مسیر بازگشت هواپیمایم را زدند و من با چتر فرود آمدم.»
همان فردی که خواستار اعدام من بود رو به دیگران کرد و گفت: «ببینید به این ها فارسی هم یاد داده اند که در این جور مواقع بتوانند مردم را گول زده و فرار کنند. او دروغ می گوید.»
آنها نزدیک شده و قصد آسیب رساندن به من را داشتند که فریاد بلند دیگری به گوش رسید: «کاری به کارش نداشته باشید. آن خلبان ایرانی است.»
همه به سمت صدا برگشتند. بله سرباز نگهبان میدان تیر بود که پس از مشاهده سقوط هواپیما داشت به سمت ما می آمد. چون میدان تیر وسیع بود، مدتی طول کشیده بود تا او پیاده خود را به ما برساند.
سرباز به نزدیک ما رسید و رو به من گفت: «جناب جان محمدی حالتان چطوره؟»
با شنیدن این جمله تازه مردم محلی به اشتباه خود پی برده و خجالت زده شدند. هیچی نمی گفتند. من متوجه حالتشان شده و گفتم:«ناراحت نباشید، اگر من هم جای شما بودم شاید همین برخورد را داشتم اما حداقل در چنین مواردی اول خوب فکر کنید و بعد تصمیم گیری کنید.»
راوی :سرگرد یحیی جان محمدی
منبع : فارس
ادامه خبر...
به گزارش راک نیوز ؛در بخشی از این پیام آمده است :
مردم حماسه آفرین شهر دهدشت
اخلاق اسلامی _ انسانی و روحیه والای مردم سالاری ایجاب می کند که بر حسب وظیفه، بعنوان یکی از نامزدهای شورای شهر جم، از حضور شما بزرگواران که مایه شور و نشاط و تحقق حماسه سیاسی شدید قدردانی نمایم. همانطور که قبلا به عرض رسانیده بودم انتخاب نشدن باختن نیست، تمرین دمکراسی است و من این تمرین را پاس می دارم و از خداوند متعال شاکرم .
عمیقا به محضر عزیزانی که انتخاب شدند تبریک و شادباش عرض نموده و با تمام وجود آمادگی خود را جهت هر گونه خدمت و همکاری با شورای محترم اسلامی شهر اعلام می دارم .
توسعه همه جانبه شهر آرزوی همه ماست .
محمدعلی کاظمی
لازم بذکراست وی از معدود کاندیداهای شورای شهر دهدشت بود که حمایت خود از دکترحسن روحانی و جبهه اصلاحات را رسما در متینگ انتخاباتی خود عصر چهارشنبه22خرداد بیان نمود.