ماندانا عصری -کم تحرکی مهم ترین عامل کمبود کلسیم در کودکان است.
بر اساس بیانیه انجمن کودکان آمریکا،عدم دریافت کلسیم کافی در کودکان بالای 8 سال موجب افزایش ابتلای آنها به پوکی استخوان در بزرگسالی میشود.
نوشیدن نوشابههای گازدار، تماشای زیاد تلویزیون، پرداختن زیاد به رایانه و بازی های رایانه ای و عدم انجام فعالیتهای بدنی از عواملی است که منجر به کمبود کلسیم در کودکان و نوجوانان میشود.
متخصصان معتقدند حتی اگر مصرف لبنیات و سایر منابع کلسیم در کودکان کافی باشد، عدم تحرک بدنی و ورزش نکردن موجب می شود کلسیم کافی در بافت استخوانی تجمع نیابد و این اختلال احتمال ابتلا به پوکی استخوان را در آینده افزایش می دهد.
اصلاح طلبان و انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری
بعداز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سال 88 جنبش اصلاح طلبی موسوم به دوم خردادی ها به علت اتفاقات و حوادث بوجودآمده دچار از هم گسیختگی وسرگردانی سیاسی شدند.عده ای از اصلاح طلبان با تاکید بر تقلب در انتخابات و نبود آزادی های سیاسی عملا خواسته یا ناخواسته خود را در مقابل نظام قرار دادند که سرنوشت این عده یا به زندان و یا فرار به خارج از کشور منجر شده است.عده ای دیگر از همان ابتدای شروع حوادث و اتفاقات انتخابات
88به تقلب در انتخابات اعتقادی نداشته و خواستار پیگیری مسائل از طریق قوانین نظام شدند و بطور آشکارا از تندرو ها و حوادث پیش آمده اعلام برائت نمودند.عده ای دیگر ضمن اعتقاد به تخلف در انتخابات 88 وعدم موضع گیری صریح راجع به حوادث پس از آن سعی برآن داشته اند که جنبش اصلاح طلبی را زنده نگه دارند ودرچهارجوب نظام وقانون اساسی به فعالیت ادامه دهند و مطالبات جنبش اصلاح طلبی را پیگیری نمایند.مهمترین اتفاق سیاسی پیش رو انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری می باشد که با توجه به این رویداد می توان توان و وضعیت اصلاح طلبان را مورد بررسی قرار داد.احزاب سیاسی مهم و تاثیر گذار اصلاح طلبان در وضعیت مناسبی بسر نمی برند جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منحل اعلام شده اند.حزب اعتماد ملی و حزب کارگزاران سازندگی عملا متوقف شده اند و مثل سابق نمی باشند.حزب همبستگی دچار جدایی و دودستگی شده و حزب جدیدی بنام حزب وحدت و همکاری ملی از دل آن برآمده.حزب مردم سالاری خود بصورت مستقل برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا معرفی کرده و گفته برای حضور در انتخابات شرطی نداریم.
اشخاص شاخص و تاثیر گذار اصلاح طلبان نیز وضعیت مناسبی ندارند عده ای در خارج از کشور و عده ای در زندان و عده ای دیگر دربلا تکلیفی و عدم اجماع سیاسی بسر می برند.این افرادبیشتر منتظر چراغ سبز حکومت و برداشتن موانع پیش رو از سوی اصولگرایان هستند که به نظر نمی رسد اصولگرایان اجازه دهند آنگونه که اصلاح طلبان می خواهند قدم بردارند.اصلاح طلبان یا باید برخواسته ها و شرط و شروط سیاسی اشان پا فشاری نمایند که در آنصورت باید منتظر پرداخت هرگونه هزینه ای باشند و یا اینکه برای ماندن در صحنه سیاسی کشور همگام با اصولگرایان قدم بردارند.اصلاح طلبان با توجه به شرایط فعلی جامعه سیاسی ایران از درصد کمی از آرای مردم برخوردار هستند و نمی توانند صرفا برای برنده شدن در انتخابات وارد صحنه شوند زیرا این شرایط سیاسی جامعه است که درصد آرائ را مشخص می کند به کدام سو برود.اصلاح طلبان اگر بخواهند جنبش اصلاح طلبی را زنده نگه دارند راهی جز شرکت در انتخابات
ندارند و باید براساس منافع ملی و حاکمیت قانون به منظور حضور حداکثری در انتخابات مشارکت نمایند.
علی اکبر رحیم فر
گروه فرهنگي- رسانهها: سایت الف (متعلق به احمد توكلي، نماينده مجلس) نوشت: بررسی مختصر روش های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی و زبان حکومت نتایجی را به دست ميدهد که برخی از آنها این استنباط را بر ذهن ميگذراند که گردانندگان صدا و سیما دارای انگاره های کودکانه ای بوده و مخاطبان خود را کودکانی خرد تصور ميکنند. این نوشتار بر این عقیده است که چنین انگاره هایی در دراز مدت به زیان صدا و سیما و حکومت تمام شده و موجب تضعیف جایگاه آن خواهد شد. نوشتار زیر بر خی از این انگاره ها را به طور مختصر مورد اشاره قرار ميدهد:
۱- اوضاع همیشه به سود جبهه خیر است - خیر بی خطا و شر همواره بر محور خطاست
صدا و سیما با داشتن این فرض همواره اخباری را منتشر ميکند که در آن هیچگاه ایران و یا اسلام دارای روند منفی نبوده و در عوض اوضاع جبهه غرب و مخالفان ما در حال نزول و فروپاشی است. صدا سیما هیچگاه به این پرسش درونی پاسخ نميدهد که اگر اوضاع اینطور بود چرا ما به عرش اعلا و غرب به قعر بدبختی وارد نميشود؟آیا نشانگر جبهه خیر در این است که هیچگاه دچار نزول نباشد؟ آیا حتی در زمان پیامبر و امامان معصوم چنین واقعیتی وجود داشت؟
شکستهای پیامبر و بدی اوضاع در زمان امامان با این فرض که صدا و سیما کودکانه در پی تحمیل آن به مخاطب است در تضاد ميباشد. چه عیبی دارد ما خیر باشیم ولی در موضوعی و یا زمانی اوضاع به ضرر ما بوده باشد؟
این روش به کرات با آشکار شدن عینی واقعیات بسیار اثرات مخربی بر مخاطب داشته و اگر فرض صدا سیما را پذیرفته باشد گاهی در خیر بودن جبهه خود به شک ميافتد چرا که در این فرض خیر شکست ناپذیر است و اگر شکستی صورت گرفته پس لابد ما بر حق نیستیم.
۲- اهمیت اخبار وابسته به درجه مقامات است
اصل دیگری که در صدا و سیما به شدت به آن پایبندی وجود دارد این است که اهمیت اخبار به مقامات حامل آن وابسته است. بر این اساس اگر مقامات بالای کشور یک حرکت کوچک انجام داده باشند در صدر اخبار جای گرفته و بر فرض یک اتفاق بد و یا خوب بزرگ برای مردم عادی رخ داده باشد در انتهای اخبار به آن پرداخته ميشود. گویی صدا و سیما فراموش کرده که اهمیت اخبار به میزان تغییری است که آن رویداد ایجاد کرده و یا خواهد کرد.با انجام این روش نه تنها مقامات بزرگ نخواهند شد بلکه تنفر عمومی به احتمال بیشتری سراغ این مقامات را خواهد گرفت و در واقع صدا و سیما با این کار در ظاهر خوش خدمتی کرده ولی در باطن عمل دوستی خاله خرسه را انجام داده است.
۳- اگر واقعیتی بایکوت شود هیچکس نخواهد فهمید
گاهی صدا و سیما واقعیاتی بسیار پر رنگ را انکار کرده و یا به سکوت ميسپارد. صدا سیما در این انگاره خود در صد سال پیش زندگی ميکند و ميپندارد واقعیات به هیچ وجه از کانالی دیگر به گوش مخاطب نخواهد رسید. گاهی سکوت ها آنقدر ادامه ميیابد تا صدا و سیما با بهبود اوضاع به یاد دادن خبر ميافتد. به عنوان مثال حرفی از نزدیک شدن مخالفان به دمشق گفته نميشود و یکباره بعد از یک ماه که آنها عقب رانده ميشوند با آب و تاب این خبر را ميگوید. مخاطب تازه ميفهمد خوب پس اینها چقدر جلو آمده بودند که حالا عقب رفته اند و این یعنی ایجاد عدم اعتماد و سوق دادن مردم به اخبار از سوی دشمنانی که با زیرکی مخاطب را جلب کرده و ماهرانه او را فریب ميدهند.
۴ - تکرار مکرر حقایق به تقویت آن خواهد انجامید
در این انگاره صدا و سیما در حد مشمئز کننده ای به تکرار مطالب ميپردازد. آنقدر از بدی شر صحبت کرده و اخبار و مطالب حتی بی اهمیت از آن ميگوید که اعصاب مخاطب خرد شده و گاهی نیز برعکس آنقدر از خیر صحبت ميکند که مردم از خیر مورد نظر دلزده ميشوند. گویا صدا و سیما اثر تکرار را در مخاطب به صورت خطی با شیب مثبت تلقی کرده در حالی که این موضوع دارای تابعی درجه دو بوده که بعد از مقداری از تکرار اثر تکرار معکوس خواهد شد. صدا و سیما گویا به بهینه سازی تکرار اخبار اعتقادی نداشته و یا از آن بی خبر است.
۵- تملق و چاپلوسی به سود خیر و بدگویی همیشه به ضرر شر است.
تملق و چاپلوسی گاهی در صدا و سیما موج ميزند. گاهی قبل و بعد از اسم برخی از افراد مورد نظر ، آنقدر القاب و عناوین به کار ميرود که اثر معکوسی بر مخاطب ميگذارد. صدا و سیما در این فرض ميپندارد تملق برای افراد موجب افزایش قدرت و محبوبیت متصور در مخاطبان شده که این موضوع در دنیای امروزه هر روز کمتر از قبل اثر داشته و حتی اثر معکوس ميگذارد. با این روش مردم خیر بودن مقامات مورد نظر صدا و سیما را مورد تشکیک قرار داده و ميپندارند ادعاهای صدا سیما از روی تملق است نه واقعیات.
نتیجه:
صدا و سیما اگر ميخواهد خیر مورد نظر خود را بسط داده و تقویت کند با انگاره های کودکانه حاضر نميتواند این کار را انجام دهد. برخی از موفقیت های فعلی صدا و سیما در جلب مخاطب ، مسئولان آن را به اشتباه انداخته و موفقیت ها را نتیجه روش ها ميدانند که اینگونه نیست. برخی از موفقیت ها به خاطر ذات صدا و سیما و اینکه انحصار در برخی از اخبار دارد و زبان گویای حکومت است ميباشد و مردم مجبورند مخاطب او باشند . بر صدا و سیماست که اگر خود را و حکومت را دوست دارد به اصلاح این انگاره های کودکانه خود بپردازد.
مانداناعصری -كودكان بالای یكسال به تصاویر رنگی كتابهای كودكانه واكنش نشان داده و به این تصاویر توجه میكنند. شما حتی میتوانید از كتابهای غیركاغذی كه برای كودكان كوچكتر از دو سال مناسب است نیز استفاده كنید.
در این دوران كمتر كسی است كه نداند مطالعه كردن چه اهمیتی دارد و نسبت به آن بیتفاوت باشد. البته، براساس باور بسیاری از مردم، فرهنگ كتاب و كتابخوانی موضوعی است مربوط به شروع مدرسه و همزمان با كسب مهارت خواندن و نوشتن. در حالی كه متخصصان روانشناسی كودك باوری خلاف این موضوع دارند؛ آنها میگویند بچهها باید سالها قبل از شروع درس و مدرسه با كتاب آشنا شوند و آن را در خانه ببینند.
شاید برای بیشتر خانوادهها، آنچه اهمیت دارد درسخوان بودن فرزندانشان باشد، ولی باید به خاطر داشته باشید این هدف تنها با كمك مدرسه و همزمان با شروع تحصیل میسر نخواهد شد و لازم است بسترهای مناسب، مدتها پیش از آن فراهم شود.
در واقع از زمانی كه شما در انتظار تولد فرزندتان هستید یا هنگامی كه برای برگزاری اولین جشن تولدش به تكاپو افتادهاید، باید او را با كتاب و كتابخوانی آشنا كنید. تعجب نكنید؛ بسیاری از پژوهشگران بر این باورند و میگویند نخستین گامهایی كه برای عادت دادن كودك به كتابخوانی برداشته میشود، مربوط به دوران جنینی است و به همین دلیل به مادران باردار توصیه میشود در طول روز، زمانی را به خواندن شعر، داستان یا ترانههای كودكانه برای فرزندشان اختصاص دهند و در فضایی آرام و بی سر و صدا با صدای بلند برای او كتاب بخوانند. وقتی فرزندتان به دنیا آمد هم باید تلاش كنید پیش از خواب برای او كتابهای كودكانه بخوانید و با نشان دادن تصویرهای كتاب، از همان دوران او را با كتابخوانی آشنا كنید.
كودكان بالای یكسال به تصاویر رنگی كتابهای كودكانه واكنش نشان داده و به این تصاویر توجه میكنند. شما حتی میتوانید از كتابهای غیركاغذی كه برای كودكان كوچكتر از دو سال مناسب است نیز استفاده كنید. این كتابها معمولا از جنس پلاستیك بوده و كودكان میتوانند ساعتها با آن بازی كنند و سرگرم شوند. علاوه بر این، حواستان باشد كودك از همان ابتدای رشد فكری خود، از محیط اطراف الگوبرداری میكند و پدر و مادر هم نخستین الگوهای او هستند. پس هنگامی كه كودك، والدین خود را در حال مطالعه میبیند، بتدریج با این موضوع به عنوان یك عادت همیشگی كنار آمده و از آن تقلید میكند. با توجه به این كه تمام كودكان دوست دارند پدر و مادر برای آنها كتاب بخوانند و داستان بگویند، روانشناسان كودك به والدین توصیه میكنند از همان ابتدا برای كودكان خود كتابهای داستانی و جذاب تهیه كرده و شبها پیش از خواب آنها را برایش بخوانند.
تجربه نشان داده است این شیوه نه تنها تاثیر فراوانی در ایجاد علاقه كودك به كتاب و كتابخوانی دارد، بلكه پژوهشهای انجام شده در این زمینه نیز نشانگر این موضوع است كه كودكان دو تا پنج ساله، پس از این كه یكی از والدین برایشان كتابی را خوانده و تصاویر آن را توصیف كرده است، در بازیهایشان با كودكان یا عروسكها، دوباره از آن كتاب استفاده كرده و بر اساس تصاویر و حافظه خود به بازگویی روایت داستان میپردازند كه این موضوع باعث رشد هوشی كودك و تقویت حافظهاش نیز خواهد شد.
ادامه خبر...
گر ناز نمايد شما نياز كنيد!!!! يك جمله مشهور در ادبيات ما است.
امروز گوارديولا سر مربي موفق بارسا در سالهاي گذشته حاضر نمي شود به پاري سن ژرمن و منچستر سيتي و ميلان و چلسي برود و بايرن مونيخ را انتخاب مي كند زيرا در آنجا با فوتبالي هائي چون بكن بائر و رومنيگه و هاينس رو به رو است و مجبور نيست سخنان بي پايه و منطق پولدارهاي عرب و روس و ديگر مليت هائي كه فوتبال را فداي شهرت طلبي كرده اند را گوش دهد.
گر ناز نمايد شما نياز كنيد!!!! يك جمله مشهور در ادبيات ما است.
قرنها پيش حافظ براي ما گفت" گر يار ناز نمايد شما نياز كنيد " شايد خواجه شيراز فكر نمي كرد كه اين مصرع معروفش بتواند تا اين اندازه گسترش پيدا كند كه در بسياري از مباحث اجتماعي و فرهنگي وراي عارفانه هاي عاشقانه مورد استفاده قرار گيرد كه يكي از اين حوزه ها كه يار ناز مي كند و ما بايد نياز كنيد فوتبال البته از نوع فارسي آن است.
مي گويند كه محمد رويانيان استعفا داده است استعفائي كه معلوم نيست به چه دليل و به كدامين منظور صورت گرفته است رويانيان نزديك به يك سال و نيم است كه در فوتبال ما حضور دارد و اگر نگارنده بتواند به حافظه اش اعتماد كند اين بار، دفعه سومي است كه او خستگي و ناهماهنگي را بهانه كرده و استعفا مي دهد.
استعفاي رويانيان ما را به ياد ناراحتي هاي قلبي كاشاني و قهر كردن هاي دادكان و مصطفوي و خداحافظي هاي پروين مي اندازد كه در هنگام مشكلات پيش مي آمدند و آنقدر تكراري و تا حدي بي معني شده اند كه ما را به ياد قصه به بورس رفتن استقلال و پرسپوليس مي اندازند و باز هم تكرار مي شوند.
مي پرسيم چرا اين آقايان براي فوتبال ناز مي كنند ؟آيا غير از اين است كه فوتبال بيش از هر مسئله ديگر براي اين آقايان شهرت و امكانات آورده است ؟ مي گويند كه رويانيان مديري است كه توانسته است پول به اين فوتبال بياورد مي پرسيم آيا اين مسئله بايد باعث شود كه سناريو تكراري قهر و ناز و استعفا را هر چند ماه يك بار و آن هم وقتي كه پرسپوليس مرتبا از حريفانش عقب مي افتد شاهد باشيم ؟
به چه دليل است كه هر وقت تيمهائي چون تراكتور سازي و سپاهان و استقلال رو به اوج مي روند نواي استعفا در اردوي پرسپوليس شنيده شده است ؟ ازسوي ديگر مگر آوردن پول را بايد موفيقت دانست ؟ بعنوان يك كارشناس اقتصادي بايد اذعان كنم در آمد زائي در صورتي مفيد است كه منابع هزينه هاي آن هم بهينه باشد و اين كه مرداني با پول هنگفت بخواهند فوتبال را متحول كنند امري غير ممكن است كه اگر تنها پول مي توانست موفقيت بياورد تيمهائي چون ميلان با برلوسكوني و اينتر با موراتي و چلسي با آبراموويچ و منچستر سيتي با مالكان اماراتي بسيار موفق تر از منچستر يونايتد و بارسلونا بودند.
پول بايد در دو شاخصه پرداخت براي هزينه ها و سرمايه گزاري استفاده شود و از همه مهمتر نتايج خوبي داشته باشد پرسپوليس اين گونه هزينه كرده است آيا اين تيم موفق بوده است تيم همچنان در ميانه هاي جدول و چون زمان دنيزلي و خوزه است. تيم پر از حاشيه هاي مخرب است كه شاهديم يك سرپرست اندكي آشنا به فوتبال ندارد كه اطلاع داشته باشد قرعه كشي براي تعيين ميزباني و مهمان بودن دوباره انجام نمي شود و در اين ميان رويانيان مرتبا استعفا مي دهد و به دنبال ناز كشيدن ها است و ما را به ياد قصه تكراري فدراسيون نشين ها و حكايت هاي تاج و عزيز محمدي با كفاشيان مي اندازد.
بايد بگوئيم درد اصلي پرسپوليس و شايد كل فوتبال ما غير فوتبالي بودن آن است و در همه دنيا اولويت ها در سخنگوئي و برنامه ريزي با فوتبالي ها است. امروز گوارديولا سر مربي موفق بارسا در سالهاي گذشته حاضر نمي شود به پاري سن ژرمن و منچستر سيتي و ميلان و چلسي برود و بايرن مونيخ را انتخاب مي كند زيرا در آنجا با فوتبالي هائي چون بكن بائر و رومنيگه و هاينس رو به رو است و مجبور نيست سخنان بي پايه و منطق پولدارهاي عرب و روس و ديگر مليت هائي كه فوتبال را فداي شهرت طلبي كرده اند را گوش دهد.
بيائيم به فوتبال خودمان برگرديم تا روزي كه بجاي منطق به دنبال ناز كردن باشيم تا نيازمان كنند به جائي نمي رسيم در فوتبال و يا هر مسئله ديگر نتيجه ها مي توانند معيار خوبي براي ادامه كار و خواستني شدن باشند و وقتي كه فوتبال پر از ضعف مي شود و به جائي مي رسد كه حتي از ازبكستان هم عقب مي افتد و در غرب آسيا و ديگر مسابقه ها آن افتضاح را بار مي آورد و قصه رفتن ها و بازگشتن ها تكراري آدمهاي تكراري ادامه داشته باشد هيچگاه فوتبال ما نمي تواند به جائي برسد كه امروز نرسيده است به ياد حافظ مي گوئيم گر يار ناز كند شما نياز كنيد باز مي گوئيم يار آن است كه خواهانش باشيم كه در غير اين صورت نامي جز بار ندارد.تورج عاطف |
نويسنده : بيژن شايان |
انتخابات يکي از گزينههايي است که بر همه چيز تاثير ميگذارد و فضاي جامعه را به سوي تفکر تغيير هدايت ميکند. روال معمول کشور ما و البته جهان اين بوده که اگر فردي براي دوره اول رييسجمهور شد و در دور دوم نيز نامزد شد، ميتواند دو دوره متوالي 4 ساله را از مردم راي بگيرد. بنا بر اين شرکت کردن در 4 ساله دوم رياست جمهوري يک نامزد، ريسک است. اما اکنون شرايط تفاوت دارد. احمدينژاد ديگر نميتواند رييسجمهور شود و اگر فردي بتواند در اين دوره رييسجمهور شود، ميتواند اميدوار باشد که يک دوره 8ساله را از آن خود کرده و اين بسيار مهم است. اما اکنون احمدينژاد صحبتها و کارهايي انجام ميدهد که گويي بنا ندارد اريکه قدرت را رها کند. بسياري از فعالان سياسي و حتي افرادي که زياد هم سياسي نيستند، ميگويند که وعدههايي همچون استخدام 500 هزار نفر در دولت، بالا بردن يارانه نقدي به ميزان 250 هزار تومان و دادن سهام عدالت و بسياري موارد ديگر براي آن است تا احمدينژاد با تاسي از رفيق روسيه و طرح پوتين - مدودف، قدرت را مونوپول خود کند. در اين رابطه با سيدمهدي پورفاطمي، نماينده دشتي و تنگستان و عضو کميسيون اجتماعي مجلس گفتوگو کرديم که در ادامه آمده است. اکنون احمدينژاد شعارهاي زيادي ميدهد که عملي شدن آنها به رويا ميماند، گمان ميکنيد اين شعارها تا چه اندازه تبليغاتي براي انتخابات آينده باشد. احمدينژاد از روز اولي که رييسجمهور شد هم اين قبيل رفتارها را نشان ميداد و خيليها هم موافق آن نبودند. با نگاهي به گذشته ميبينيم که يکباره سفرهاي استاني را به راه انداخت و براي هر کدام از آنها هم بودجههاي کلاني را هزينه کرد و اين بدون هماهنگي با مجلس بود. و احمدينژاد بدون آنکه بودجه اي براي مصوبات سفرهاي استاني تصويب کند، به شهرها رفت و دايم وعده داد. در حالي که ما در کشورمان قانون داريم و کشور بر اساس قانون اداره ميشود، احمدينژاد يک سري قولهايي را ميداد که عملياتي نبود و هر جا که به مشکل برميخورد، مجلس را مجبور ميکرد تا تمکين کند و براي قولهايي که بيرون از مجلس داده ميشد، مصوبه ميگرفت. اما کار به اين جا تمام نشد. الان احمدينژاد ديده خيلي چيزها هست که نميتواند انجام بدهد و بسياري از وعدههايش ميتواند نظام اقتصادي کشور را بر هم بريزد، بنا بر اين حرفهايي ميزند تا به نوعي خودش را تبرعه کند. احمدينژاد بايد بداند که بر اساس قوانين کشور، يک جا بودجه را تصويب ميکنيم و آن هم مجلس است. البته قبول داريم که دولت بودجه را پيشنهاد ميکند اما فراموش نشود که مجلس آنرا تصويب ميکند. مگر مصوبات سفرهاي استاني در قالب لايحه بودجه بود؟ اشکال همين جا است. رييسجمهور در هيات دولت و در قالب سفرهاي استاني، بودجه اي را که مجلس بايد تعيين ميکرد، به هيچ ميگرفت و دو برابر توانايي واقعي کشور را در سفرهاي استاني وعده ميداد و براي دولت تعهد ايجاد ميکرد. اکنون هم ديده نزديک انتخابات است و خيلي از وعدهها و شعارهايي که داده، نميتواند محقق بشود، با سفرهاي آن چناني و ايجاد حاشيههايي مانند چند برابر کردن يارانه نقدي، سعي ميکند خودش را تبرئه کند و توپ را به زمين مجلس و نمايندگان مردم در خانه ملت مياندازد. وعده بالا بردن يارانه نقدي چه ربطي به مجلس دارد؟ احمدينژاد وعده ميدهد که ميخواهيم به هر ايراني 250 هزار تومان بدهيم اما مجلس مانع اجراي فاز دوم هدفمندي شده است. بنا بر اين زمزمه ميکنند که ما ميخواهيم هدفمندي يارانهها را اجرا کنيم اما نمايندگان مجلس نميگذارند. يک سري از اقشار کم درآمد جامعه هم که متوجه نيستند چه خبر است و فاز دوم هدفمندي چقدر تورم ايجاد ميکند، اعتراض ميکنند. بنا بر اين احمدينژاد کاري نکرده اما به خاطر همين يک سري فشارهايي به مجلس ميآورد. نقش مجلس چيست و چه کار بايد انجام دهد؟ بايد بپذيريم که مجلس هم مقصر است زيرا مجلس نبايد اصلا اين حاشيه سازيها را بپذيرد. همين نشست اخيري که فراکسيون اصولگرايان در رابطه با مرحله دوم هدفمندي يارانهها داشتند و بر اجراي شيب ملايم تاکيد کردند، به معناي پذيرفتن صحبتهاي رييسجمهور است. در دور اول هدفمندي هم همين طور شد. يعني رييسجمهور يک چيزي را در ميان مردم اعلام ميکند و مجلس هم براي اين که مردم را از اين دغدغه بيرون بياورد، مجبور به تمکين صحبتهاي احمدينژاد ميشود. با توجه به نزديک شدن به انتخابات رياست جمهوري، فکر ميکنيد اينها رفتارهاي انتخاباتي باشد؟ به هر حال قولهايي را ميدهد که اجرايي نميشود و روز انتخابات به مردم اعلام ميکند اگر اين نامزدي را که من معرفي ميکنم، راي بياورد، همه آنها را انجام ميدهم؟ قطعا همين طور است. با نگاهي به عملکرد گذشته احمدينژاد متوجه ميشويم که نزديک انتخابات اين مسايل را مطرح ميکند و شعارهاي نشدني ميدهد، بعد هم شرط ميگذارد و ميگويد من ميخواستم اين کار را انجام دهم و اينها نگذاشتند، ولي اگر کسي بيايد که مورد تاييد من باشد يا هر کسي از طرف من بيايد، ميتوانم کمکش بکنم و پشت اين قضيه قرار بگيرم و کارها را پيگيري کنم و آنچه را که قول داده ام، در دوره بعد با همکاري نامزدي که تاييد ميکنم، انجام خواهم داد. راهکار جلوگيري از اين بازي سياسي چيست؟ به نظر من مجلس بايد با هر ابزاري که در دست دارد، شفافسازي کند. صدا و سيما بايد نشستهايي تخصصي برگزار کند و به مردم ثابت کند که هدفمندي يارانهها در اين شرايط کمرشکن است. مطبوعات، رسانهها و حتي سايتها و وبلاگنويسان بايد خطرات فاز دوم با اين شرايط را به مردم گوشزد کنند تا مردم بدانند گراني و تورم خطرناکي پشت اين مصوبه است. با توجه به گراني و تورم موجود، فکر ميکنيد نامزدي که احمدينژاد معرفي کند، با شعار تحقق وعدهها راي خواهد آورد و مردم حرفهاي احمدينژاد را در اين شرايط ميپذيرند؟ نکته مهم رقباي انتخاباتي و حضور انديشههاي گوناگون است. ما اين را نميدانيم که رقابت بين چه کساني باشد، اما شک نداريم که اگر رقابتي نباشد، قطعا جريان انحرافي و تفکراحمدينژاد راي خواهد آورد. اما اگر اجازه بدهند رقابت بين اصلاحطلبان و اصولگرايان باشد، قطعا آن زمان وضعيت فرق خواهد کرد. حرف من اين است که اگر اصولگرايان بخواهند همه چيز را به نفع خودشان مصادره کنند و فضاي انتخاباتي يک طرفه باشد، ديگر رقابتي نيست و هنگاميکه رقابت بين اصولگرايان باشد، معادلات به نوعي بر هم خواهد خورد که جريان انحرافي و تفکر غالب بر دولت پيروز خواهد شد. درصد قولهايي که احمدينژاد داده و اجرايي نشده را به خاطر داريد؟ در سفرهاي استاني قولهاي زياد داده شده که اگر هم قرار باشد اجرايي شود از محل همين بودجه سنواتي است که قرار است به مجلس بياورند و نمايندگان تصويب کنند. شرايط کشور فرق زيادي نکرده، فقط يکسري از کارهايي که نياز کشور است و اکنون در قالب شعار مطرح شده و در سفرهاي استاني مصوباتي را قول دادهاند انجام ميشود، روي دست آقايان مانده است. اين مصوبات نياز کشور است و اگر در اين دوره انجام نشود، اما در دوره بعدي انجام شود، خيلي خوب است. نظر من اين است که تا الان چيزي غير از آن که قانوني بايد انجام ميشده، در سطح کشور در قالب سفر استاني يا وعدههاي ديگر انجام نشده است. آيا گمان نميکنيد در اين سالها مردم تجربه کردهاند دولت بسياري از وعدههايش را اجرايي نکرده وديگر نميشود به اين دولت اعتماد کرد؟ ما نميتوانيم بگوييم هيچکدام از وعدههاي دولت عملياتي نشده است ولي ميتوانيم بگوييم بسياري از اين وعدهها عملي نشده و بايد وعدههاي اجرا نشده را دايم به مردم گوشزد کنيم. مردم ما هم حافظه خوبي دارند و عملکردهاي دولتمردان و مسوولان از حافظههايشان به اين زودي پاک نميشود. اما در بسياري از موارد مردم حال را ميبينند. به عنوان مثال مردم ميبينند که يک پولي به حسابشان واريز ميشود اما اينکه چقدر از جيبشان خارج ميشود را نميدانند يا بررسي نميکنند. مردم که نميتوانند تورم را ناديده بگيرند، آيا هنوز هم مردم نميدانند که اين رفتارها انتخاباتي است؟ مردم به راحتي تورم را ناديده ميگيرند. فراموش نکنيم که براي خيلي از خانوادهها همين مستمري 50 هزار توماني ملاک است و اگر بدانند که قرار است 250 هزار تومان بشود، حاضر هستند به هر فردي ولو اينکه توانايي مديريتي نداشته باشد، راي بدهند. يادتان نرود که در انتخابات سال 88 خيليها با دريافت 10 کيلو سيب زميني گمان کردند که از اين پس روال اين گونه خواهد بود و به احمدينژاد راي دادند. راي مردم ما با کوچکترين حرکتي تغيير ميکند و اين خطر بزرگي است اما با کمال تاسف اين مساله همچنان مطرح است. نظر شما در مورد توزيع سهام عدالت چيست؟ اين سهام عدالت هم در ادامه راهي است که احمدينژاد در سال 88 انجام داد. سوال اين است که چرا حرفي از سهام عدالت در اين چند ساله به ميان نيامده و الان که نزديک انتخابات است،آقايان يادشان افتاده که عده اي سهام عدالت نگرفته اند؟ اصلا چرا احمدينژاد با نزديک شدن به ايام انتخابات به ياد عدالت ميافتد، اين مورد و بسياري موارد ديگر رنگ و بوي انتخاباتي دارد و مشخص است و انتظار ما اين است مجلس بايد محکم در برابر آن بايستد. طرح سوال از رييسجمهور انجام نشد، آيا مجلس بناي تحقيق و تفحص در مورد عملکرد دولت ندارد؟ اين پيشنهاد خوبي است و ميشود در مورد سفرهاي استاني و عملکرد دولت تحقيق و تفحص کرد. اما اين را بايد از اکثريت مجلس بخواهيد. ما هنوز نميدانيم اصولگرايان با احمدينژاد چه برنامهاي دارند. شايد يکباره احمدينژاد اصولگرا از آب درآمد و باز هم مورد حمايت قرار گرفت. به عقيده من اکنون مشکلات ما از همين اصولگرايان مجلس است که اجازه ندادند اصلاحطلبان شعارهاي احساسي، وعدههاي سفرهاي استاني و حسابهاي دولت را رسيدگي کنند. |
رهبر معظم انقلاب: .... اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام
پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر
ساز و کار فعلی وجود ندارد.
علی لاریجانی، رییس مجلس : نظام پارلمانی کاملا عقلایی و حرکتی رو به پیشرفت است.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان:تغییر نظام ریاستی به پارلمانی هیچ
گونه خللی در جمهوریت نظام وارد نمیکند.
طبق اصل ۱۱۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : ریس جمهور برای مدت چهارسال با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و انتخاب مجدد او بصورت متوالی تنها برای یک دوره بلا مانع است. نظام انتخابات ریاستی و به شیوه مستقیم در طول دوره های گذشته در کشور معایبی را به همراه داشته و همین معایب باعث شده که مخالفانی نیز پیدا بکند تا بهانه ای شود که نظام انتخابات پارلمانی را مطرح نمایند از جمله آیتالله جعفر سبحانی، ازمراجع تقلید واز اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی که طی پیشنهادی خواستار برگزیدن رییسجمهور از طریق نظام پارلمانی شده.
در نظام ریاستی مرکزقدرت اجرایی و تصمیم گیری در کشور در دست رئیس قوه مجریه است که دارای اختیارات گسترده و مصوبات مجلس نیز با تأیید و ابلاغ وی رسمیت مییابد. در نظام پارلمانی اما محل ثقل قدرت در پارلمان متمرکز است در این نظام که مبتنی بر سیستم حزبی است حزبی که اکثریت را در پارلمان به دست میآورد نخست وزیر را به عنوان رئیس قوه مجریه تعیین میکند و تصمیمات کلان نخست وزیر به عنوان رئیس قوه مجریه مبتنی بر دیدگاههای پارلمان یعنی حزب حاکم است.
در نظام پارلمانی هماهنگی قابل قبولی بین قوه مقننه و قوه مجریه وجود دارد.در نظام ریاستی فرد انتخابی این امکان را داردکه با استفاده از امکانات و سیستم اداری و بودجه ای کشور با تمرگز گرایی زمینه را برای انتخاب مجدد خویش و یا انتخاب همفکرش فراهم نماید اما در نظام پارلمانی این امکان فراهم نیست و فرد منتخب باید مستقیم و یا غیر مستقیم به مردم و نمایندگان مردم پاسخگو باشد اگر عملکردش مورد رضایت پارلمان نباشد مجددا انتخاب نخواهد شد. همچنیین به دلیل ارتباط محله ای مداوم و مستقیم نمایندگان با مردم نظام پارلمانی بهتر می تواند خواسته های مردم را پیگیری نمایند.
در نظام پارلمانی نهادهای مدنی و احزاب نقش مهم و بسزایی دارند. به عنوان یک شهروند معتقدم فارغ از اینکه چه زمانی تغییر نظام ریاستی به پارلمانی اجرایی شود بصورت کلی اگر بستر وساختاروشرایط نطام پارلمانی در ایران فراهم شود عملکرد و نتایج بهتری برای مردم در پی خواهد داشت و نسبت به نظام ریاستی برتری دارد.
علی اکبر رحیم فر- یاسوج
کاربران گرامی:راک نیوز ضمن رعایت اصل امانتداری یاد آوری می نماید که مطلب منتشر شده نظر نویسنده میباشد .
نويسنده : سيد رضا اکرمي |
1- محرم و صفر که دو ماه تکريم و تجليل از حماسه حسيني و تبيين و تحليل آن بود به پايان رسيد، با سخن امام هشتم درباره محرم به «ريان بنشبيب» شروع شد و با شهادت حضرت که «هيج احزان الطفوف» بود خاتمه يافت و امام خميني رحمهالله که معمار انقلاب اسلامي و معيار آن بود، فرمود «هر چه داريم از محرم و صفر است» فراز و نشيبهاي محرم و صفر گذشت و اربعين ميليوني را در کربلاي حسيني ديديم و جمعيت ميليوني در مشهد براي بزرگداشت دهه آخر و حوادث «رحلت پيامبر اعظم و شهادت سبط اکبر و بضعه الرسول امام هشتم» گذشت و ماه ربيعالاول تحقق يافت. 2- ربيعالاول با «هجرت» نبوي کليد خورد و خداوند «رسول خدا» را از توطئه قريش «واذيمکربک الذين کفروا ليثبتوک اويقتلوک او يخرجوک و يمکرون و يمکرالله و الله خيرالماکرين» در زنداني کردن و تبعيد نمودن و يا کشتن وي آگاهي داد و حضرت خود به دستور خداوند «هجرت» را اعلام داشت و به «غارثور» رفت و علي عليهالسلام را در جاي خود خواباند و «ليله المبيت» اعلام شد و آيه شريفه «و من الناس من يشتري نفسه ابتغاء، مرضات الله و الله رئوف بالعباد، بقره، 207» مدالي براي علي عليهالسلام شد و سپس با آماده ساختن مرکب و زاد و توشه، عازم «يثرب» شد و پس از ورود «مدينه النبي» نام يافت و رسولالله در «قبا» ظاهر شد. 3- اين فشار و تهديد قريش، نقطه عطفي شد براي رسول خدا و مسلمانان و اسلام عزيز و تبديل به فرصت شد براي يافتن منطقهاي جديد و فضائي نو و گويا دنياي جديد و به ميدان آمدن گروهي تازه با عنوان «انصار» که با رسول خدا پيمان ياري و همراهي بسته بودند. قرآن مجيد واژه «هجرت و مهاجرت و مهاجرين» را واژهاي سياسي نمود و حالت قاعده و ضابطه يافت و امام علي عليهالسلام فرموده بود «والهجره قائمه علي حدها الاول» که ديگر هجرت اصل است و اساسي و براي اساس ايمان و هجرت و جهاد «ولايت» پديدار ميآيد و هر کس ايمان و جهاد را پذيرا شود ولي هجرت را جدي نپذيرد، از ولايت دوراست و «مالکم من ولايتهم من شيء» ميشود. 4- موارد استعمال «هجرت» در آيات و روايات و تاريخ، به وضوح نشان ميدهد که هجرت ميدان وسيع و باز و ابعاد گسترده و متنوعي دارد که خداوند اعلام ميدارد «و من يهاجر في سبيلالله، يجد في الارض مراغماکثيرا واسعه» هجرت در راه خدا، جولا نگاه بسيار و وسيع را پديدار ميسازد که هجرت علمي داريم، هجرت سياسي داريم و هجرت فکري و فرهنگي و اقتصادي و اخلاقي و اعتقادي و جغرافيائي در هجرت رسول خدا همه اين موارد را يافتيم، کار به جائي رسيد که رسول خدا، دهها نامه و مکتوب دعوت و هدايت به اسلام را براي عالمان و حاکمان و رئيسان قبائل و کشورها نوشت و «مکاتيب الرسول» خود عنواني جديد شد و ديديم که امام خميني رحمتالله عليه، براي گورباچفنامه نوشت و او را به اسلام محمدي دعوت نمود، امام علي از مدينه به بصره و کوفه رفت و در نهايت در کوفه استقرار يافت و امام عصر عليهالسلام همين کوفه را مرکز حاکميت جهاني خود قرار ميدهد. امام خميني رحمهالله عليه ناخودآگاه حالت هجرت و مهاجرت يافت و از قم به ترکيه و از ترکيه به نجف و از نجف به نوفل لوشاتوپاريس رسيد و بيش از صد روز در آنجا استقرار يافت و با جهان به گفتوگو نشست و حصارهاي محدود ايران و عراق کنار زده شد و دعوت وي جنبه بينالمللي يافت و در کوتاهترين زمان، انقلاب اسلامي ايران به پيروزي رسيد. سير تاريخي هجرتهاي مثبت، برکات و دستاوردهاي بسيار را با خود دارد و حقايق بسيار را اعلام ميدارد. 5- استاد مطهري در سخنراني خود«المهاجر منهاجر السيئات» را مطرح کرد و اعلام داشت، بايدهرگونه آلودگي و ناهنجاري را کنار گذارد و از آن فاصله گرفت که اين آلودگي، غبار و غصه و کدورت، به وجود ميآورد و مانع تابش روشني نورمحمدي ميشود. جاذبه، اصلي است براي فراخواندن و گردآمدن و تبادل انديشه و تعامل عملي و تعاون داشتن و دافعه نيز قاعدهاي است براي دور نمودن موانع گردآوري، که اين ناهنجاري ها، سيئاتاند و هرگونه گناه و عصيان و اختلاف افکني و فرافکني و قانون شکني و ستيزه جويي را با خود دارد. بايد از انديشه و انگيزه و ايده و اخلاق و سخن و رفتار ناروا فاصله گرفت و با سالم سازي فکر و فهم و فقه و عمل به حداکثري رسيد، به فرموده آيتالله مظلوم بهشتي«جاذبه به حد کمال داشت و دافعه به حداقل» و رسول الله در مدينهالنبي کانون فکري و فرهنگي مسجد سازي را پديد آورد و جمع و جماعت و جمعه و جهاد، را به وجود آورد و «نماز» را معراج نمود براي پويائي و پايائي و پايداري، با قبائل در مدينه و حتي «يهوديان و نصاري» پيمان بست و پيمانها را محترم شمارد، مگر اينکه آنان پيمان شکني نمايند. عقد اخوت با مسلمانان به جود آورد و مهاجران و انصار را برادر معنوي «انما المومنون اخوه» ساخت و علي عليهالسلام را برادر خود ساخت همه چيز به برکت هجرت تغيير کرد و از حالت رخوت و سکوت و رکود خارج شد و سبقت و سرعت و مغفرت «فاستبقواالخيرات، و سارعوا الي مغفره من ربکم وعرضها السموات و الارض» به وجود آمد، مقايسه 13 سال بعثت رسول خدا در مکه و ده سال هجرت حضرت به مدينه را در برابر خود قرار دهيم توفيق شيخ طوسي در هجرت از بغداد به نجف و هجرت «آيتالله شيخ عبدالکريم حائري» و هجرت «آيتالله بروجردي» از اراک و بروجرد به قم بنگريم. |
ماندانا عصری - پرورش قدرت بیان نقاشی فقط وابسته به تکامل جسمی کودک نیست بلکه با درک و شعور نیز در ارتباط است. این ادراک در بدو تولد بسیار جزئی است ولی با پیشرفت سن بهتر میشود. در حقیقت میتوان گفت کودک در ابتدا مهارت کافی ندارد. بنابراین نمیتواند خوب نقاشی کند. به همین دلیل حتی اگر از یک فرد بالغ بخواهیم با پاهایش خانهای رسم کند حتما اثری درهم و برهم خواهد شد، اما باز هم این خانه بسیار کاملتر از نقاشی یک کودک است. با وجود این کودک از آغاز خط نگاریهای خود، سه وجه چشم، مغز و دست را به کار میاندازد تا به لذت برسد. در این نقاشی هم تصویر خورشید و آسمان مشاهده میشود که همانطور که در بالا گفته شد، به ترتیب از امنیت، گرمی و پاکی که بر زندگی کودک حاکم است، حکایت میکند. البته از آنجا که کودک خورشیدش را در بالاترین قسمت نقاشیاش تصویر کرده میتوانیم به این نکته برسیم که او میخواهد اهداف و مقاصد آینده خود را نشان دهد. خطوط سرازیری که به نوعی انگشت آدمکهاست میتواند خستگی کودک را نشان دهد و باز در اینجا تعارض دیگری مشاهده میشود. پاهای یک آدمک باز و پاهای آدمک دیگر بسته است. پاهای باز و با فاصله نماد اعتماد به نفس کودک است و پاهای بسته و کم فاصله از کمبود اعتماد به نفس خبر میدهد. خطوط شکسته و زاویهداری که در تصویر به چشم میخورد چالاکی صاحب نقاشی را نشان میدهد. چشمهای بزرگ آدمکها نشانه برونگرایی و کنجکاوی اوست. مورد دیگری که در این نقاشی برای ما اهمیت دارد خطوط منحنی لبهاست که به ملایمت این کودک اشاره دارد.
به طور کلی خورشید در نقاشیهای کودکان نشاندهنده امنیت و خوشحالی کودک است و از گرمی و رابطه مطلوبی که میان پدر و فرزند برقرار است، حکایت میکند. در واقع به نظر میرسد این کودک رابطه خوب و راضیکنندهای با پدرش دارد. از سوی دیگر آسمان نیز که در این نقاشی به وضوح دیده میشود، نماد الهام و پاکی دنیای اوست. در طرف راست نقاشی، تصویر درخت را میبینیم که تنه باریکی دارد. اینکه کودک درخت را در سمت راست ترسیم کرده، به نوعی نشاندهنده فرار او از گذشتهاش است اما در عین حال نقش درخت به حمایت مقتدرانه پدر و همانندسازی کودک با شخصیت پدرش، اشاره میکند. تنه باریک درخت سازگاری مشروط صاحب نقاشی را نشان میدهد و چون شاخهها تا اندازهای نوک تیز، ترسیم شدهاند، میتوان حدس زد که کودک تا اندازهای پرخاشگر است. خانهای که این کودک کشیده نسبت به سایر اجزای نقاشی، چندان بزرگ و با ثبات نیست که میتواند حاکی از طرد زندگی در خانهای باشد که او در آن زندگی میکند. با این حال او دودکش خانه را نیز نقاشی کرده است و با این دودکش به میل خود برای افزایش گرمای روانشناختی محل زندگیاش اشاره میکند. در واقع دودکش در نقاشی همه بچهها یک نماد مثبت است. در خانه نیز نشان میدهد صاحب نقاشی میخواهد با دیگر ارتباط برقرار کند و تعامل اجتماعی داشته باشد و در انتها میتوان به مثلثی که کودک به عنوان سقف خانه نقاشی روی کاغذ آورده اشاره کرد و گفت این بام نشانگر این است که کودک فضای تخیلی برای خود دارد.
نوشته ی شهریار جمالی فر رئیس انجمن علمی برق و کامپیوتر استان کهگیلویه
و بویراحمد:
چاپار ،نام بسیار زیبای سرویس ایمیل ملی است که هم اکنون دوشادوش سرویس
های ایمیل بزرگ دنیا ،همچون yahooوgmail به کاربران خود در ایران سرویس
می دهد ، البته درست است که انعطاف پذیری chmailیا همان "چاپار ایمیل"
نمی تواند همچون انعطاف پذیری سرویس های قوی ذکر شده باشد ولی این انعطاف
کمتر از آنها نیز نیست، ولی خوب است که کاربران اینترنتی در کشورمان از
سرویس پست الکترونیکی چاپار استفاده کنند ،تا مشوق مدیرانی باشد که به
مدیریت این سرویس پست الکترونیک می پردازند تا خدمات بیشتری به کاربران
ارائه دهند.،با این حال چاپار هنوز در میان کاربران ایرانی خصوصا
کاربران استانمان کهگیلویه و بویراحمد، ناشناخته مانده و مورد بی لطفی
قرار گرفته است بطوریکه می توان گفت استفاده از این سرویس پیام
الکترونیکی در استان کمتر از 0.1% می باشد .
گفتنی است که سرویس ایمیل چاپار هم اکنون این امکان را برای کاربرانش
فراهم کرده تا بتوانند از طریق ایمیل خود بتوانند پیام (SMS)بفرستند و
برعکس . برای این کار باید یک حساب کاربری در چاپار ایجاد و با استفاده
از راهنمای موجود در این سرویس پیام الکترونیکی تنظیمات این کار را انجام
دهید.
برای ایجاد حساب کاربری در چاپار ایمیل به آدرس زیر مراجعه کنید.
www.chmail.ir