حجت الاسلام ابراهیمی با تأکید بر اهمیت دهه آخر ماه مبارک رمضان با توجه به سنت پیامبر اسلام(ص) در اعتکاف در این ایام تصریح کرد: تمام ماه مبارک رمضان اهمیت دارد اما دهه آخر زمان مزد گرفتن است که نباید از آن غافل بود. |
خودش مادر است. یک مادر با فرزندی که خیلی دوستش دارد. خودش جدایی را در زندگی شخصی تجربه کرده و با این اوصاف انگار میتواند بهترین محک برای سنجیدن عیار کیفیت «مادرانه» باشد. شقایق فراهانی در نقش مریم، نامزد سابق اردلان تمجید (با بازی مهدی سلطانی) در این سریال حاضر شده است. گپ و گفت ما با او بیش از آنکه حول و حوش سریال دور بزند به حال و هوای زندگی شخصی شقایق نزدیک شد. بخوانید و خودتان هم به جواب بعضی سؤالها فکر کنید.
مادرانه و نگاه خاص به جوانها
در طول اين چند شب كه سريال پخش شده چه بازخوردهايي گرفتهايد؛ چه از طرف مردم و چه از طرف مخاطبان خاصتر مثل همکارانتان.
مخاطب خاص براي ما همان مردم هستند. برخوردي كه مردم نسبت به كار ما داشتند براي من بسيار حائز اهميت است. دلیل توجه مردم هم فکر میکنم به داستانهای این سریال برمیگردد. فكر ميکنم شرايطي را كه در سريال ميبينيم در هر خانوادهاي به شکلی وجود دارد. جای خشنودی است که در این ساعت، براي دیدن کانالهای خارجی و «مادرانه» بحث ایجاد میشود. جای تاسف هم هست برای اینکه ای کاش سیاستگذاریهای تلویزیون در این سالها به گونهای عمل میکرد که کارهای فاخر ما با برنامههای ماهوارهای اصلا مقایسه و وارد رقابت نمیشد چون سريالهاي ماهوارهاي به لحاظ محتوا و ساختار فقط حادثهپرداز هستند و چيزي را به مخاطب آموزش نميدهند اما همین سریال «مادرانه» با محتواي اجتماعياش و مطرح کردن مسائلي كه همه ما به نوعي با آن درگير هستيم، در حال فرهنگسازي است و به مردم مسائلي را آموزش ميدهد.
وسوسه اي به نام«مادرانه»
چه شد که قبول کردید در این مجموعه بازی کنید؟
باید یادی از آقای زریباف کنم که همیشه تعریف میکردند فیلمهایی را میساختند که داستانش در همان یک خط، شنونده را تحت تاثیر قرار دهد. در مورد «مادرانه» آقای جواد افشار که داستان را برایم تعریف کردند، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و وسوسه کار با وجود تمام خستگیها به دلم افتاد.
خودتان كداميك از جنبههاي اين كار را دوست داشتيد؛ حفظ خانواده، عشق يا حتي توجه به اعتياد؟
به نظرم نگاه ویژه این سریال به مسئله اعتیاد، مخصوصا رایج شدن اعتیاد بین جوانان، بیش از هر چیز در این سریال مهم است. ما باید ابتدا مسائل و مشكلات را ريشهيابي كنيم. پيش از هرچيز بايد ريشهيابي شود كه چرا شخصي به اعتياد روي آورده است نه اینکه چرا در حال حاضر معتاد است و چه بايد كرد تا اين اتفاق نيفتد. من فکر میکنم آقای نعمتاالله، نویسنده این اثر به بهترین نحو این نگاه را به فیلمنامه «مادرانه» تزریق کرده است. از طرف دیگر مسئله طلاق، جزء مسائلی است که از نظر من پرداختن به آن در آثار فرهنگیمان مهم است و این هم از دیگر جنبههای «مادرانه» است. جنبه خیلی مهم دیگری هم که در این سریال به آن نگاه شده و در عرفان، اخلاقیات، دین، فرهنگ و سنت هم به آن اشاره شده، «تاوان» است که انسانها در روند زندگی چه بخواهند و چه نخواهند جواب خوبیها و بدیهاي خود را از خداوند و از آگاهی جهان هستی میگیرند.
پس یعنی شما معتقدید که «مادرانه» این بار سراغ جوان ها رفته و مشکلات آنها را مطرح میکند؟
بله، دقيقا همينطور است. اما آن چيزي كه من فكر ميكنم آقاي نعمتالله به زيبايي به آن اشاره كردهاند، اين است كه بيشتر جوانان با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که به فقر فرهنگی و نداشتن آگاهی و تجربه برمیگردد. تفاوت طبقاتی زیاد و دستیابی نداشتن جوانان به کار، موقعیت و درآمدی که دوست دارند، باعث میشود برای رسیدن به آرزوهای زمینیشان، راه درستی را پیش نگیرند.
متولد دهه 50
شما يك پسر جوان از نسل جدید داريد و طبیعتا با معضلاتی که یک جوان دهه هفتادی میتواند در جامعه درگیرش شود، درگیرید. این نگرانی را چطور برطرف کردهاید؟
نگرانيهای والدین در رابطه با فرزند چيزي نيست كه از بين برود. من هنوز هم نگرانيهای زیادی را نسبت به پسرم دارم و فكر ميكنم تمام خانوادهها هم با آن درگير هستند. خود من متولد دهه 50 هستم و خواهر و برادرم از بچههای دهه 60 هستند. نگرانیهای هر نسل متناسب با شرایط زمانه خودش، موقعیت معیشیتی و ... تغییر میکند. ولی نگرانیهای انسانی در همه نسلها یکسان است. وقتي به نسل خودمان نگاه ميكنم به ياد ميآورم که ما نگاه مستقلی به زندگی داشتیم و دلمان میخواست خودمان هم در ساختن زندگیمان بیشترین سهم را داشته باشیم. ما هم كمبودهايي داشتيم اما تلاشمان اين بود كه اين كمبودها را برطرف كنيم، نه اينكه به دنبال مسائلي برويم كه به نظر ميآيد، ميتواند جايگزين كمبودهايمان شود.
رابطه شما با پسرتان چه شكلي است؟
ما در زندگي هم روزهاي سخت را تجربه ميكنيم و هم روزهاي خوب و شيرين و اين خوشبختي ماست که زندگیمان یکنواخت نیست و فراز و نشیب دارد. وقتي اتفاق بدي پيش ميآيد احساس ميكنيم غم دنيا در دلمان مينشيند. این را من از روی تجربه شخصی میگویم. رابطه من و پسرم به گونهاي است كه با اينكه فرزند طلاق بوده، سعی کردهام كمترين مشكل را با او داشته باشم؛ در اين راه سعي كردهام با كمك گرفتن از مشاور و روانشناس با پسرم به نوعي برخورد كنم كه اعتمادش را جلب كنم و بيش از هر چيزي يك دوست براي او باشم و اميدوارم موفق شده باشم. گاهي مسائلي در زندگي پيش ميآيد كه كنار آمدن با آنها شايد يك عمر زمان ببرد اما خدا را شكر تمام تلاشم اين بوده كه پسرم به آگاهي لازم برسد (آگاهي و صلح درون).
پیشنهادتان برای مادران همسن و سال خودتان که فرزند جوان دارند، چیست؟
به نظر من پدر و مادرها بايد براي اينكه مشكلات فرزندانشان را حل كنند ابتدا از خودشان شروع كنند. اگر ميخواهيم به فرزندانمان آگاهي بدهيم ابتدا بايد خودمان به آگاهي درون برسيم در غير اين صورت هيچوقت متوجه نميشويم چه رفتاري را با فرزندمان داريم و چه رفتاري صحيح است و چه رفتاري غلط. اگر ما در مقام مادر يا پدر بتوانيم به خودشناسي برسيم طبيعتا رابطه بهتري با فرزندمان برقرار خواهيم كرد و در نتيجه زندگي شيريني را در كنار هم تجربه میکنیم.
نگـاه به طـلاق در«مـادرانـه»
در سريال «مادرانه» ما با موضوع طلاق هم روبهرو هستيم، يعني شما هم در زندگي شخصيتان و هم در اين کاری که دارید بازی میکنید، موضوع طلاق و بچههاي طلاق را تجربه کردهاید. چقدر این دو تجربه به هم نزدیک بود؟
طلاق، تبعاتی دارد. در اصل تبعات طلاق است که تبدیل به معضل میشود. در سریال «مادرانه» با توجه به تجربه شخصی من در این زمینه، تبعات طلاق به خوبی نمایش داده میشود. تبعات طلاق همانهايي است كه در حال حاضر آقاي نعمتالله خيلي خوب و بسيار آگاهانه آن را به تصوير كشيدهاند و البته با نگاهی تازه، یکی از معضلات شخصی کسانی را که دچار طلاق میشوند، نشان داده است. اينكه کسی كه از همسرش جدا شده و با فرزندانش زندگي ميكند، برای تشکیل زندگي مشترك جديد باید چه کند. در اصل یکی از مسائلی که در «مادرانه» مطرح میشود این است: آیا یک زن یا یک مرد بعد از طلاق و با وجود داشتن فرزند، مجاز است دوباره عشق و زندگی مشترک را تجربه کند یا خیر؟
شما خودتان اگر بخواهيد به اين سؤال پاسخ دهيد، چه ميگوييد؟
انسان ها حق عاشق شدن دارند. انسان خلق شده تا عشق را تجربه كند و تا زماني كه عشق زمینی را تجربه نكند، مراحل رسیدن به عشق الهی را طي نخواهد كرد.
تجربهتان در این زمینه چه میگوید؟
من صرفا خودم اين تجربه را نداشتهام بلکه در زندگي خيلي از اطرافيانم اين مسئله را ديدهايم. اینکه پس از يك تجربه ناموفق چرا نبايد دوباره عاشق شوند؟ يك مرد هميشه به داشتن يك همسر، مادر و دختر نياز دارد و همينطور يك زن در زندگياش به عشق، پدر و پسر نياز دارد و دوست دارد كه مرد زندگياش را پيدا كند. اگر انتخاب درست داشته باشیم، میتوانیم توازن بین خواستههایمان را برقرار کنیم.
ديدن پسرم از همه چيز مهمتر است
در این روزها که به دلیل فیلمبرداری «مادرانه» وقت کمی دارید، ترجیح میدهید در زمانهای فراغت محدودتان چه کنید؟
اینقدر سرم شلوغ است که ترجيح ميدهم در درجه اول وقتی برای پسرم بگذارم و در درجه دوم با دوستانم معاشرت كنم چون واقعا دلم برای همه آنها تنگ شده است.
شما اين روزها احساس خوشبختي ميكنيد؟
من در رابطه با ارتباطم با خدا احساس خوشبختی میکنم. هر چند كه ممكن است در بعضي موارد زمینی چالشهايي داشته باشم اما در رابطهاي كه با خداي خودم دارم خيلي راضي و خوشبخت هستم. امیدوارم خدا هم از من راضی باشد.
پدر و مادرم عاشق همديگر بودند
تعریف شما از عشق چیست؟
عشق تسليم است. عشق معني گستردهاي دارد. تسليمي است كه در آن توسل و توکل وجود دارد. معني واقعي آن همان تسليم است. تعریف عشق به معنی واقعی، رسیدن به عشق الهی است.
تا حالا در زندگي عاشق شدهايد؟
عشق زميني بله اما اميدوارم روزی به عشق الهی برسم. فكر ميكنم هر انساني بايد عشق را تجربه كرده باشد. به یاد بزرگواری که میگفت آدمی که عاشق نشده باشد که آدم نیست. هميشه پدر و مادرم عاشق هم بودند و هميشه عشق را بين اين دو نفر ديدهام. خانه ما همیشه مملو از عشق پدر و مادرم به هم بوده است. فرزندانی که پدران و مادران عاشق دارند، زندگی موفقتری دارند.
معتاد، يک انسان است
در سريال مادرانه بحث اعتياد مطرح است. آيا تا به حال براي شما پيش آمده كه در ميان اطرافيانتان كسي درگير اعتياد شود و ناخودآگاه اين جريان روي شما هم تاثير گذاشته باشد؟
بله، من چنین شرایطی را تجربه كردهام.
ميتوانيد درباره اين تجربه كمي صحبت كنيد؟ در برخورد با يك آدم معتاد چه رفتاري داشتهايد؟
به معتاد باید به چشم یک انسان نگاه کرد. فكر ميكنم معتادها عموما داراي مشكلات يكسان و چالشهای خانوادگی و اجتماعی هستند و نميتوانند زندگي را همانطور كه هست، ببينند و بپذيرند. خیلیها با رفتار اشتباه باعث میشوند که یک فرد معتاد بیشتر به سمت اعتیاد سوق پیدا کند. اين مسئلهاي است كه بهتر است افراد جامعه نسبت به آن آگاهي پيدا كنند.
|
|
|
نوشتاری از حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله الوارف
به مناسبت فرارسیدن شبهای مبارکه قدر
«شب قدر»، شب نور، رحمت، شب نزول قرآن و مَطْلَع خيرات و سعادات، و هنگام نزول بركات و سرآغاز زندگي نوين بشر و مبدأ تحوّل و تاريخ كمال واقعي انسانهاست.
شبي كه اگر نبود و نيامده بود، شب تيره بدبختي انسان به پايان نميرسيد و بامداد نيكبختي او طلوع نميكرد و از بند اسارت اقويا و استعمارگران آزاد نميگشت.
شب قدر، ليله مباركه، شب آزادي بشر و اعلان حقوق انسان و حكومت عدالت و دادگستري است.
شبي كه براي ملّتهاي غفلت زده، ناآگاه و آلوده به فساد و تباهي و گمراهي، صبح هدايت و بيداري و آگاهي و رستگاري گشت و بزرگترين و گراميترين كتب آسماني ـ كه الي الابد و جاودان، راهنماي بشر و ضامن سعادت است ـ نازل شد و با اشراق ملكوتي، جهان را از ظلمت شرك و ثنويّتِ مجوس، تثليث ترسا، خرافات يهود و بتپرستي و... به روشنايي توحيد و پرستش خداي يگانه راهبر شد.
اگر اين شب نبود، تمدّن عظيم اسلامي با آن همه ارزشها و علوم معارف، اخلاقيّات، عرفان، فقه و... شخصيّتهاي والاي پرورش يافته در دامن آن نيز وجود نداشت.
مدارجي كه بشر پس از نزول قرآن طي كرده و به منازل و معارجي كه پس از اين ميرسد، همه از بركات اين شب و هدايت قرآن است.
براي اين كه تأثير اين شب عزيز در پيشرفت اهداف انساني و ترقّي جامعه بشري آشكار شود، موفقيّتهاي بزرگ و حركتها و جهشهايي را كه تحت تأثير تعاليم آزادي بخش قرآن در علم و صنعت و تمدّن در طول چهارده قرن، نصيب انسان شده است در نظر بگيريم و با زندگي كم تحرّك و خاموش و كم نور پيش از آن مقايسه كنيم تا معلوم شود چگونه جنبش و نهضت اسلام و قيام مسلمين و رسالت پيامبر بزرگ خدا محمّد بن عبدالله صلّيالله عليه وآله وسلّم مبدأ اصلاحات، جنبشها و انقلابات آزادي خواهانه و مترقّي گرديد و كاروان بشريّت را با سرعت و شتاب روزافزون، هر چه بيشتر به پيش برد و اين آدميزاد را كه صدها قرن بود با كندي و سستي و ناتواني گام بر ميداشت، در ظرف چهارده قرن به كجا رسانيد و دامنه فكر و انديشه او را از حدود زمين و ماه و كرات در گذرانيد.
آري، قرآن افكار را دگرگون كرده و شخصيّت انسان را محترم شمرد و حقوق بشر را با صراحت اعلام كرد و پرستش افراد را محكوم كرده و قدرتهاي شخصي را در هم شكست و هيأت حاكمه را محدود و از آن تجمّلات، تبذيرها، امتيازات و حيف و ميل بيت المال و غارت دسترنج مردم باز داشت و براي همه، حقوق مدني متساوي قرار داد.
پس، شب قدر از فرصتهاي بسيار ارزنده و مغتنم است و ما بايد اين شب را براي تفكّر در اوضاع اسلامي و توجّه بيشتر به تعاليم قرآن مجيد غنيمت بدانيم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احكام آن، كاملاً رسيدگي كنيم.
بايد از ليالي متبرّكه «احياء» ـ كه در فضيلت آن و شب زندهداري و عبادت در آن در كتب دعا و حديث، اخبار بسيار وارد شده ـ استفاده كنيم. شبهاي قدر شبهايي است كه هر شخصي در آن به در خانه خدا برود، به سعادت حضور معنوي و لذّت تقرّب نايل ميشود.
قرآن، شب قدر را «ليلة مباركة» خوانده و در شأن آن يك سوره نازل شده و شرافت آن شب، از هزار ماه بيشتر است. هر چند در تعيين شب قدر اختلاف است، ولي قول معتمد و محقّق ـ كه از روايات معتبره گرفته شده ـ اين است كه از شب «نوزدهم» و «بيست و يكم» و «بيست و سوّم» ماه رمضان بيرون نيست و به احتمال قوي ـ كه برخي از احاديث هم مثل «روايت جهني» مؤيّد آن است ـ شب قدر، شب بيست و سوم است و از برخي اخبار ديگر استفاده ميشود كه هر يك از اين سه شب «شب قدر» است.
به هر حال اگر به طور يقين، شب قدر معلوم نشود، نهان بودن آن متضمّن حكمت و مصلحتي بوده و ممكن است آن مصلحت اين باشد كه مسلمانان تمام شبهاي اين ماه، يا لااقل اين سه شب را در عبادت و پرستش خداي تعالي و تلاوت قرآن و آموختن معارف، حقايق و تعاليم آن، بيشتر اهتمام نمايند و سراسر ماه را «ماه قرآن» قرار دهند و در شبهاي «نوزدهم» و «بيست و يكم» و «بيست و سوّم»، در توبه و استغفار و اصلاح احوال و خواندن قرآن و دعا، جدّ و جحد بليغ نمايند و تا صبح بيدار باشند.
نكته ديگري كه در پنهان ماندن شب قدر به نظر ميرسد، اين است كه اگر اين شب با اين همه قدر و منزلت، مشخّص و شناخته شود، بسياري از مردم به عبادت در آن اكتفا كرده و از فيض توجّه و دعا در ساير شبها باز ميمانند و بسا كه سبب غرور يا عجز بعضي شود؛ در حالي كه چون پنهان و نامشخّص است، مؤمنان در تمام شبهايي كه طرفِ احتمال است به ذكر الهي و توبه اشتغال ميورزند و از بركات و ثوابهاي بيشتري مستفيض شده و به واسطه تمرين زيادتر، ملكات فاضله در آنها راسختر ميشود.
از جمله وظايف مهم در اين شبها، تجديد عهد با ولي امر، حضرت بقيّةالله عجّل الله تعالي فرجه و خواندن دعاي معروف: «اَللُهَّم كُن لِوَلِيِّكَ...» ميباشد؛ زيرا شب قدر به آن حضرت تعلّق خاص دارد و در آن شب ملايكه بر آن بزرگوار نازل ميشوند و تمسّك به قرآن و عترت و كتاب مبين و امام مبين هم اقتضا دارد كه در شب قدر، مؤمنان به ثقلين قرآن مجيد و آخرين امامِ عدالتگستر و بقية عترت هاديّه و مصداق حقيقي «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبَادِنَا»[1] يعني به حضرت حجّة بن الحسن العسكري روحي و ارواح العالمين له الفدا تمسّك نموده و بدانند كه به تصريح اخبار متواترة ثقلين، امن و نجات از ضلالت و گمراهي، فقط در ساية تمسّك به قرآن و عترت حاصل ميشود و براي نجات از اين همه انحرافات و سرگردانيهاي گوناگون، راهي جز توسّل و تمسّك به هدايت «قرآن و عترت» نيست[1]. سوره فاطر، آيه 32؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم.
ادامه خبر...مطلب برگرفته از خبرگزاری باشگاه خبرنگان میباشد :
«گویا آقایان باورشان نشده که آقای روحانی به عنوان یک شخصیت دارای پیشینه فکری و سیاسی مشخص، پیروز انتخابات 24 خرداد میباشد. انتظارات به شکلی است که از عهده حتی نیروهای شناسنامهدار اصولگرا و معتدل هم خارج است لحن سخنان به گونهای است که انگار خود آقای حسین شریعتمداری پیروز انتخابات است. ولی واقعیت این است که پیروز این انتخابات نه سید محمد خاتمی و نه آقای ناطق نوری است، بلکه کسی منتخب مردم قرار گرفته که مرز بین این دو میباشد.»
مطلب فوق بخشی از سرمقاله دیروز روزنامه اصلاحطلب ابتکار است که در آن، اگرچه دیدگاه و نظر کیهان تحریف شده است ولی بر این واقعیت نیز تصریح گردیده که اصلاحطلبان پیروز انتخابات نبودهاند و در حالی که مدعیان اصلاحات با هیاهو و سر و صدای بیپایه و اساس اصرار دارند رأی رئیس جمهور منتخب را به سود کانونهای ورشکسته داخلی و خارجی مصادره کنند، روزنامه ابتکار تصریح میکند که رأی مردم به سبد آقای حسن روحانی ریخته شده است که نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا.
تا اینجا، همان نظر کیهان است که آقای روحانی اصلاحطلب نیست و سهمخواهی مدعیان اصلاحات از ایشان زیادهخواهی سیاسی است! و اشاره به این نکته نیز ضروری است که مدعیان اصلاحات اساسا خواستار موفقیت دولت آقای روحانی نیستند و به دولت ایشان به عنوان یک پل نگاه میکنند.
اصرار آنها برای مصادره رأی روحانی به خاطر ویزای ورود به کابینه است و نه همراهی با ایشان. سرمقاله روزنامه ابتکار اگرچه از بسیاری دروغپردازیهای سایر نشریات زنجیرهای اجتناب کرده است ولی متاسفانه این روزنامه هم مانند سایر روزنامههای زنجیرهای نظر کیهان درباره کابینه آقای روحانی را تحریف کرده و این توهم را القا میکند که انگار کیهان در پی سهمخواهی و یا دخالت در امور ریاست جمهوری است.
آنچه کیهان به وضوح و با ارائه اسناد غیرقابل انکار مطرح کرده است، هشدار دلسوزانه و خیرخواهانه به رئیس جمهور محترم درباره اصحاب فتنه است. کیهان اسناد وطنفروشی و خیانت اصحاب و عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را برای اطلاع بیشتر آقای روحانی بازگو کرد و از این طریق به یاری رئیس جمهور منتخب شتافته تا ستون پنجم دشمنان بیرونی نتوانند با نفوذ و حضور احتمالی در کابینه جدید، برای دولت آقای روحانی، شخص رئیس جمهور و مخصوصا مردم شریف این مرز و بوم فاجعهآفرینی کنند.
اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات که با فتنهگران گره خوردهاند، به جای پاسخ و نفی اسناد ارائه شده از سوی کیهان که کمترین تردیدی درباره وطنفروشی و خیانت آنها باقی نمیگذارد، به تحریف نظرات کیهان و ناسزاگویی و فحاشی روی آوردهاند. گفتنی است برخی خبرها حکایت از آن دارد که آقای روحانی با شناخت از ماهیت فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 تاکنون از پذیرش اصحاب نشاندار فتنه خودداری کردهاند که امید است برای حفظ اقتدار و کارآمدی دولت خود، به هیچیک از عوامل ریز و درشت فتنه اجازه حضور در کابینه جدید را ندهند.
ماساژ قدیمی ترین شکل درمان جسم و روح است.
تاریخچه ماساژ
ماساژ قدیمی ترین شکل درمان جسم و روح است. یکی از نخستین مراجع مکتوب در رابطه با ماساژ را می توان در کتاب طبی سنتی چینی یافت که تاریخ آن به قبل از میلاد باز می گردد که در آن ماساژ ماهیچه ها و پوست از شایع ترین شیوه های درمان است. در سرتاسر جهان ماساژ برای افزایش تندرستی، رفع درد و رسیدن به آرامش استفاده می گردد که بطور گسترده ای میان مصریان باستان، یونانی ها و رومیان رواج داشته است.
تاریخچه ماساژ درمانی به حدود 2700 سال قبل بر می گردد. در متن کتاب امپراتور زرد (کتاب مرجع طب داخلی چین ) برای درمان فلج و تب و لرز به ماساژ پوست و پا توصیه شده است.
آموزش ماساژ صورت !
چـشمـان خـود را ببـنـدید و کف دستها را روی چشمها قرار دهید. به روی چشم هـا فشـار ملایمی وارد کرده و به آهستگی دستها را بردارید.
فواید ماساژ صورت
1-ماساژ باعث بهبود حالت عضلات و پوست صورت شده، پوست نرمتر و با قوام تر می شود.
۲-ماساژ باعث ریلکس شدن عضلات صورت وچشمها میشود.
۳-ماساژ سبب تسکین سر درد ها و دردهای ناحیه صورت میشود.
۴-ماساژصورت همچنین باعث کاهش چین وچروک ریز و کم عمق پوست میشود.
۵- تحریک جریان خون.
۶-کاهش استرس و تنش.
نکته:پیش از ماساژ صورت دستهای خود را با آب و صابون کاملا بشویید.
نکته:پیش از اقدام به ماساژ آرایش صورت خود را کاملا پاک کنید.
نکته:چنانچه پوست صورت شما دچار آکنه و یا زخم است از ماساژ دادن صورت خودداری کنید.
نکته:میتوانید در ماساژ صورت از روغنهای مخصوص نیز استفاده کنید. کف دستهای خود را به روغن آغشته کرده و به آرامی به صورت خود بمالید. (البته بغیر از ماساژ چشمها)
جهت کلی ماساژهای صورت میبایست مطابق روش زیر باشد:
۱- چـشمـان خـود را ببـنـدید و کف دستها را روی چشمها قرار دهید. به روی چشم هـا فشـار ملایمی وارد کرده و به آهستگی دستها را بردارید.
۲-جهت ماساژ چانه، شـست خـود را در وسـط چـانه قـرار دهـیـد و با حرکات چرخشی آن را ماساژ دهید.
۳- برای ماساژ پیشانی با کـف دستـها، یـکی بدنبال دیگری، روی پیشانی را از راس بینی تا خط رویش موها بکشید.
۴- از راس بیـنـی شـروع کرده، و از ابتدا تا انتهای ابروها را با انگشتان شست و اشاره نیشگون وار بکشید.
۵- زیـر استـخوانهای گـونه را با ملایمت با سوی بالا فشار دهید و بمدت ۳۰ ثانیه نگه دارید.
۶- انگشت اشاره و انـگشت میانی را دو طرف سوراخهای بینی قرار داده و در جهت زیر استخوان هــای گونه، سپس بالاتر تا گوشها بکشید و در انتها در ناحیه شقـیــقه ها یک حرکت دایره وار انجام دهید.
۷- نـوک سـه انـگشـت خود را بروی بخش فوقانی پیشانی قـرار داده و بـا کـمـی فشـار بـه سـمــت شقیقه ها و پایین بکشید.
۸- انگشتان را روی نقطه شروع ابروها گذاشته و به سمت شقیقه ها بکشید.
۹- انـگشـت اشـاره را از وسط لبـها به سمت گوشه لبها و بالا بکشید و ۳۰ ثانیه نگه دارید.
۱۰- از چـانه شروع کنید و کف دستانتان روی استخوانهای گونه و خط فـک بـه سـمت شقیقه ها و گوش مالش دهید.
۱۱- برای ماساژ چانه نوک انگشتان سبابه را روی چانه قرار داده و به سمت بـالا تـا پـایـین استخوانهای گونه بالا بکشید و ۳۰ ثانیه نگه دارید.
ماساژ چشمها:
۱- کف دست خود را به روی چشم هـا گـذاشـته و با اعمال فشاری ملایم بصورت چرخشی آنـرا ماساژ دهید.
۲- شـست و انـگشت اشـاره خـود را روی پلکهای پایین و بالا قرار داده و با ملایمت به مدت ۳۰ ثانیه ماساژ دهید. دراین ماساژ باید کره چشمها را نیز احساس کنید.
۳- دو انـگشـت خـود را در دو طرف کره چشم قرار داده و با حـرکات ملایم رو به بالا و پایین بدون اعمال فشار چشمها را ماساژ دهید.
۴- با چشمان کاملا باز و یا نیمه بسته، انگشت اشاره را در قسمت راست چشم(راست) قرار داده و سپس چشم را بسمت راست بچرخانید و در مقابل فشار انگشت روی کره چشم اندکی مقاومت کنید. برای چشم چپ نیز عکس بالا عمل کنید. این تمرین را سمت گوشه های داخلی چشم نیز انجام دهید.
منبع: بیتوته
ادامه خبر...سمنان؛ استانی در کناره پایتخت که حالا دارد رقیب تهران میشود. نه از این نظر که مکانی پیشنهادی برای پایتخت جدید است، بلکه از این نظر که دو رئیسجمهور ششم و هفتم ایران از این منطقه برخاستهاند.
محمود احمدی نژاد آرادانی یا در مقیاس بزرگ تر، گرمساری بوده و حسن روحانی اهل سرخه که در قدیم دهی بوده از توابع سمنان و حالا برای خود شهری شده است. اما زادگاه یک رئیس جمهور تا چه اندازه می تواند مهم باشد؟ آیا مردم شهرستان های مختلف به اهالی خود بیشتر توجه می کنند تا دیگر نامزدها و آیا فردای انتخابات یکی از دغدغه های مهم هر رئیس جمهوری، آبادانی منطقه خود است؟
کجایی هستی؟ این سوالی است که ایرانیان و در مقیاسی بزرگ تر همه مردم جهان هنگام اولین آشنایی از یکدیگر می پرسند. دلیل چنین پرسشی این است که می خواهند هویت یکدیگر را درک کنند. مکان تولد و زندگی بخشی از هویت ماست و مردم با استفاده از این بخش هویتی می توانند فرضیاتی در مورد ما بسازند و آن گونه با ما رفتار کنند. مثلا اگر کسی به شما بگوید اهل عربستان سعودی است سعی خواهید کرد کمی محتاط تر در مورد حقوق زنان با او صحبت کنید، یا این که اگر بدانید فردی اسکاتلندی است نمی توانید روی این حساب باز کنید که او خرج رستوران شما را خواهد داد. در همین ایران خودمان اگر در مناطق جنوبی باشید و یک شب بدون سرپناه بمانید امید زیادی دارید خانواده خونگرمی شما را به خانه خود دعوت کنند و اگر در مازندران باشید و بخواهید از ورزش صحبت کنید بهتر است در مورد والیبال و کشتی صحبت کنید که مورد علاقه مردم است. این موضوع در انتخاب افراد در انتخابات مختلف هم تاثیرگذار است و از این روست که کاندیداهای مختلف را به زادگاه و ریشه خود ارجاع می دهند.
در عین حال مکان، یکی از عوامل ایجاد حب و بغض میان مردمان است. مردمانی که مکان زندگی خود را از گذشته تا امروز با مرز مشخص کردند، سعی دارند از حریم مادی و معنوی این مکان محافظت کنند و همین موضوع چه جنگ هایی را که برانگیخته و باعث چه اتحادهایی میان مردمان شده است. همین موضوع هم در نوع خود باعث تغییراتی در آرایش انتخاباتی شده است. همان طور که ذکر آن خواهد رفت در انتخابات های گوناگون ایران دیده شده این حب و بغض ها در نتیجه انتخابات موثر بوده یا حداقل نشانه روشنی به ناظران سیاسی داده است. در ارتباط با انتخابات مجلس شورای اسلامی، میان شهرستان ها برای این قصه نمونه های جذابی وجود دارد که شاید ذکرش در این مقال نگنجد، یا درخصوص انتخابات ریاست جمهوری، مثلا در انتخابات سال 1380 ریاست جمهوری، با وجود رای بالای کلیت مردم استان یزد به سید محمد خاتمی، مردم میبد و صدوق رای بالایی به او ندادند، چرا که شهرهای میبد، صدوق و اردکان به طور کلی اختلافاتی با یکدیگر دارند.
صدالبته که موضوع محل زندگی گاهی در قالب نژاد و قومیت مطرح و در انتخابات تاثیرگذار می شود. در بیشتر انتخابات های ایران، هر فرد در محل تولد خود (چه شهرستان و چه استان) رای بالاتری آورده است. البته این یک قاعده بدون مثال نقض نیست، اما استحکام آن از این مثال بخوبی روشن می شود. در انتخابات سال 1384 ریاست جمهوری کمتر کسی برای محسن مهرعلیزاده، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی شانسی قائل بود. او نسبت به سایر حاضران بیشتر چهره اجرایی داشت و نه سیاسی و مقامات اجرایی او هم در سطوح عالی نبود. با این حال مردم سه استان آذری نشین کشور یعنی اردبیل، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی بالاترین رای خود را به او دادند، چرا که او یک ترک است و این موضوع فقط مخصوص به ایران نیست، چرا که در ایالات متحده هم معمولا رای ایالت محل تولد فرد به حساب او ریخته می شود.
اما اگر از مرحله انتخابات گذر کنیم باید به این پرسش پاسخ دهیم که پیروزی یک فرد، چه تاثیری بر وضع محل زندگی یا تولد او خواهد داشت. صد البته که قاعده کلی می گوید هر مسئول، چه در قامت نماینده مجلس یا در قامت یک رئیس جمهور نباید به محل تولد یا زندگی خود توجه بیشتری داشته باشد. طبق قانون اساسی هر نماینده، نماینده همه مردم ایران (و نه حتی نماینده حوزه انتخابیه خود) و هر رئیس جمهور، رئیس جمهور همه ملت ایران است. در عین حال یکی از اصول مدیریت مطلوب هم رعایت عدالت است و در عین حال این موضوع باعث توسعه پایدار و متناسب کشور می شود. با وجود این عللی چند باعث می شود این قاعده کلی به هم بخورد.
نخست این که هر مسئول چه در قامت نماینده مجلس و چه در قامت رئیس جمهور از منطقه خود و مشکلات و ظرفیت های آن شناخت دارد که دیگران ندارند. ممکن است بخشی از توسعه شهر محل تولد یا زندگی آن مسئول از این بخش باشد. در عین حال هر مسئول با شناخت کامل نیروهای بومی می تواند استاندار یا فرمانداران خوبی برای منطقه خود برگزیند و اگر رئیس جمهور باشد در تعیین نماینده مجلس هم تاثیرگذار باشد. همین موضوع ثبات مدیریتی به همراه دارد که در توسعه منطقه تاثیرگذار است. در عین حال توجه مسئولان کشوری و لشکری هم به این منطقه جلب می شود. جلب توجه آنان در فرض مطلوب به دلیل توسعه همه کشور و البته در فرض نامطلوب نوعی نشان دادن توانایی به مدیر مورد نظر است. موضوع دیگر هم سرمایه گذاری است که خود فرد در شهرش انجام می دهد. مثلا اکبر هاشمی رفسنجانی موزه و مرکز فرهنگی در رفسنجان تاسیس کرده که در وضع گردشگری و اشتغال این شهر موثر است. اما باید توجه داشت نسبت پیشرفت منطقه محل تولد یا زندگی یک مسئول، نسبتی مستقیم با ویژگی های شخصی او و اراده اش برای آبادانی آن بخش از کشور دارد. این موضوع بخوبی در پایان نامه «بررسی تطبیقی رابطه بین دسترسی به فرصت های سیاسی و توسعه مکانی، نمونه موردی یزد و کرمان، دوره زمانی 1365ـ1380» نوشته ماشاءالله یوسفی سال 1383 مشخص است. در چکیده این پایان نامه آمده است: «در این تحقیق با ارزیابی و مقایسه شاخص های متعدد اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی در استان های یزد و کرمان که زادگاه دو رئیس جمهور در سال های اخیر بوده است، درپی پاسخ به این سوال بوده ایم که آیا دسترسی به فرصت سیاسی مانند ریاست جمهوری باعث استفاده از امکانات ملی در جهت توسعه موطن و زادگاه رئیس جمهور شده است یا خیر؟
به این منظور اطلاعات و آمار شاخص های مختلف اقتصادی استان های فوق در دوره های ریاست جمهوری مربوط به افراد جمع آوری و پردازش شد. نتایج تحقیق نشان داد دسترسی به فرصت ریاست جمهوری در افزایش رشد شاخص های استان کرمان نسبت به دوره قبل از آن تاثیر زیاد و در مقایسه با متوسط کشوری تاثیرکمتری داشته است. در استان یزد دسترسی به این فرصت بر عکس استان کرمان بوده به طوری که تاثیر ضعیفی روی ضریب رشد شاخص های توسعه استان نسبت به دوره قبل از آن داشته است، ولی دسترسی به فرصت ریاست جمهوری تاثیر زیادی روی رشد شاخص های توسعه استان در مقایسه آن با شاخص های کشور داشته است.» معنای این حرف این است که شاخص های استان کرمان که یکی از مناطق محروم بوده است به نسبت خود استان در دوران قبل از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی افزایش پیدا کرده است، هرچند به دلیل ضعیف بودن بنیه این استان، وضع در نهایت پیشرفت قابل توجهی نسبت به کل کشور نداشته است. اما در یزد شاخص های کشوری بهتر شده که طبیعتاً در جهت رشد کلی کشور است، اما شاخص های این استان در مقایسه با خودش، نسبت به قبل از دوران ریاست جمهوری خاتمی تغییر چندانی نکرده است. این را شاید بتوان اراده قوی تر هاشمی نسبت به خاتمی برای توسعه و آبادانی موطن تفسیر کرد.
به این ترتیب مردم هر استان یا شهرستان می توانند امیدوار باشند با راهیابی هر رئیس جمهور به ساختمان پاستور یا هر نماینده مجلس به ساختمان بهارستان علاوه بر این که می توانند نامش را بر سر زبان ها ببرند و به او افتخار کنند یا در دروازه ورودی شهر با افتخار، مقدم مهمانان را به زادگاهش گرامی بدارند، خواهند توانست رشد و توسعه شهر خود را در دوران ریاست و مدیریت آن فرد ببینند و شاید این مورد آخری دلیل شادی های مردم قزوین، مشهد، رفسنجان، اردکان، مشهد، آرادان و سرخه است.
منبع: جام جم
فریبا رحمان پور : یادمان باشد زمستان سرد را ! روزهایی که اصولگرایان سرمست از پیروزی خود در میدان بی رقیب مجلس ندای مرگ بر اصلاحات سر می دادند و نه تنها آن را مرده می خواندند ، بلکه به قول خودشان در تشیع جنازه اصلاحات شرکت کرده و بر قبر اصلاحات فاتحه خواندند ! روزی نبود که از تریبون های یک طرفه ناسزایی نثار اصلاح طلبان و لیدرهای آنان نشود.
اما آمد ! در آن روزها ........ تا گذشته چراغ راه آینده اش باشد و از هجمه ها و درشت گویی ها خوف به خود راه نداد .
تاج گردون ؛ در روزهایی که دولت و مجلس و تمامی مدیران اصولگرا بود ، در روزهایی که اصلاح طلبی جرم و اصلاح طلبان مجرم بودند آمد ...
حتی مکانی برای سخنرانی و نطق انتخاباتی به تاج گردون ندادند که ایشان در ملک شخصی اش به ایراد سخن پرداخت و دیدیم که نه تنها مردم گچساران و باشت ! فارس ، بهبهان ، بویراحمد و کهگیلویه همه آمدند تا سخنان تاج گردون اصلاح طلب را در بطن دولت و مجلسی اصولگرا بشنوند و این نوای تاج گردون برای همیشه در ذهنشان مانده که آن روز با صدای رسا گفت : من تاج گردون اصلاح طلب ، قسم می خورم از همه اصولگرایان اصولگرا ترم !
و با تمام هجمه ها ، کارشکنی ها ، نامهربانی ها و ناملایمات مردم ردای وکالتشان را بر قامت استوار تاج گردون اصلاح طلب در مجلس اصولگرا پوشاندند .
آری ! آن روزی که رهبر اصلاحات سید محمد خاتمی برایشان نوشت برادر درد آشنایم دکتر غلام رضا تاج گردون ! یعنی اینکه منش و راه و طریق تاج گردون حتی از کلام سید اصلاحات هم پیدا بود .
کسانی که نگران صندلیشان بودند می گفتند از تاج گردون اصلاح طلب کاری بر نمیاد چون دولت و مجلس اصولگراست ! پس چرا اکنون اصلاحات را وارونه خوانی و بازوی توانمند اصلاحات را که خرد شدنی نیست می خواهند خرد کنند ؟
همه آنهایی که در استان ما مخالف تاج گردون بودند بارها خیلی از زحمتکشان انقلاب و دوستداران امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را هم زیر سوال بردند .
منتقدان تاج گردون آنانی بودند که امسال افرادی که ۸ سال رییس جمهور بوده، رییس مجلس بوده، فرمانده جنگ بوده، رییس مجلس خبرگان بوده، امام جمعه تهران بوده و کسی که الان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است را جاسوس ، منافق و ضد انقلاب می خواندند .
بدانید که ؛ ما در مجلس بازوان اصلاح طلبی چون تاج گردون داشتیم که حضور مردان اصلاحات در صحنه قدرت پررنگ و میدان داری آنان حفظ شد ، حضوری که بواسطه آن شرایط موجود اعتدال رقم خورد .
اکنون که اصلاح طلبان و اعتدال گرایان پس از گذار از آن زمستان سرد دوباره جوانه زدند و علی رغم همه کاستی ها نشان دادند که با بلوغی بسیار فراتر از ادوار قبل به میدان آمده اند چرا باید اصلاح طلبان واقعی دیارمان را تخریب کنیم ؟ چرا باید مدعی شویم که یک شبه و خلقالساعه می توان اصلاح طلب شد ؟!
کسانی هم که مدعی هستند آقای تاج گردون خود را به اصلاحات پیوند زده ، بدانند که قدر زر زرگر شناسد ؛ قدر گوهر ، گوهری !
اگر قرار باشد بازهم اصلاح طلبان واقعی و مدیران شایسته و توانایی که با تجربیات گرانسنگ سالها خانه نشین شده بودند را باز کنج انزوا برایشان بجوییم چگونه انتظار داشته باشیم خواسته های مد نظر مردم محقق شود؟ یادمان باشد که اصلاحات یعنی شایسته سالاری ، و اصلاح طلبان و اعتدال گرایان این بار کلید در دست داشتند نه داس !
در ادامه نامه نگاري چهرههاي سياسي آمريكا به باراك اوباما و درخواستها از او براي مذاكره مستقيم با تهران روز گذشته خبر رسيد كه 118 نفر از نمايندگان كنگره با ارسال نامه اي به رئيس جمهور آمريكا خواستار تلاش وي براي مذاكره با دولت حسن روحاني شدند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن در اين نامه از اوباما خواسته شده است با توجه به نتيجه انتخابات در ايران، كاخ سفيد تلاش كند بستري براي شروع مذاكرات و تفاهم با تهران فراهم كند. اين نامه توسط نمايندگان كاروليناي شمالي و پنسيلوانيا تنظيم و به امضاي 118 نفر از نمايندگان دو حزب جمهوريخواه و دموكرات رسيده است.سخنگوي دفتر نماينده كاروليناي شمالي گفته است، روز جمعه اين نامه به كاخ سفيد فرستاده شد.پايگاه خبري المانيتور نوشت: 118 عضو کنگره آمريکا با امضاي نامه اي بي سابقه از اوباما خواسته اند که در پي انتخاب حسن روحاني از فرصتها براي دستيابي به راه حل ديپلماتيک با ايران استفاده کند. اين نامه که توسط ديويد پرايس نماينده دموکرات و چارلز دنت نماينده جمهوريخواه تهيه شد، بزرگترين و بي سابقه ترين اقدام در حمايت از ايران در درون کنگره به شمار ميآيد.سخنگوي ديويد پرايس ميگويد: امضاي اين نامه تا پنجشنبه شب ادامه دارد و جمعه به کاخ سفيد ارسال ميشود. وي افزود: تا عصر پنج شنبه 118 عضو کنگره اين نامه را امضا کردند که 14 نفر از آنها جمهوريخواه بودند.در اين نامه آمده است: اين نخستين بار نيست که ايران رئيس جمهوري با مرام اعتدال گرايي و اصلاحات انتخاب کرده است، تاريخ به ما توصيه ميکند که در مورد دورنماي اين تغيير پرمعنا هوشيار باشيم.در بخش ديگري از اين نامه خطاب به رئيس جمهور امريکا آمده است: با توجه به خطراتي که متوجه امريکا، اسرائيل و جامعه بين الملي است، عدم استفاده از فرصت"روحاني" اشتباه محسوب ميشود.در اين نامه آمده است: انتخاب دکتر روحاني فرصتي واقعي براي پيشرفت در مسيرتوافقي قابل اجرا است که ايران را از دستيابي به سلاح هسته اي باز ميدارد!
در ادامه اين نامه آمده است: ما بايد هوشيار باشيم که امکان چنين پيشرفتي را از طريق اقدامات تحريک اميز به حداقل نرسانيم چرا که اين اتفاق ميتواند موضع رئيس جمهور جديد ايران را نسبت به تندروهاي ايران تضعيف کند. در بخش ديگري از نامه ي مذکور آورده شده است: درحاليکه اعضاء، ديدگاههاي متقاوتي در مورد آن مسائل دارند، اما ما بايد بر نياز به"تلاشهاي ديپلماتيک جديد به عنوان بخشي از استراتژي گسترده تر خود در قبال ايران توافق کنيم.در روزهاي گذشته شماري از مقامهاي سابق، نمايندگان و سفيران آمريكا نيز با ارسال نامههايي به اوباما، خواستار تلاش وي براي مذاكره مستقيم با تهران و ارسال پيام تبريك به رئيس جمهوري منتخب همزمان با مراسم تحليف حسن روحاني شدند. يک مقام ارشد آمريکايي هفته پيش اعلام کرد که آمريکا انتظار دارد مذاکرات هستهيي بين ايران و گروه 1+5 در پاييز و پس از تحليف روحاني در ماه آينده و انتصاب تيم جديد مذاکراتي ايران برگزار شود.در اين ميان ويليام لورز و توماس پيکرينگ، دو ديپلمات پيشين آمريکايي از باراک اوباما، رئيسجمهور آمريکا خواستند پس از تحليف روحاني يادداشت تبريکي را براي او بفرستند.
چند روز پيش هم از واشنگتن خبر رسيد كه جمعي از مقامات پيشين آمريکايي بعد از اينکه رژيم صهيونيستي موضع سرسختانهاش عليه ايران را به نمايش گذاشت از باراک اوباما خواستند براي دنبال کردن ديپلماسي با رئيس جمهور جديد ايران تلاش کند.بر اساس گزارش خبرگزاري فرانسه سياستگذاران پيشين آمريکايي در نامهاي به باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا گفتند که انتخاب حسن روحاني که از تاريخ سوم اوت عهده دار سمت رياست جمهوري ميشود « يک فرصت بالقوه بزرگ» است. 29 امضا کننده اين نامه ديپلماتهاي کهنه کار آمريکايي از جمله توماس پيکرينگ، سفير پيشين در سازمان ملل، آن ماري اسلاتر، دستيار ارشد هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه پيشين، لري ويلکرسون، رئيس دفتر کالين پاول، وزير امور خارجه پيشين هستند.در اين نامه آمده است: ما قاطعانه دولت شما را به استفاده از اين فرصت براي دنبال کردن مذاکرات جديد چند جانبه و دو جانبه با ايران در زماني که روحاني روي کار ميآيد و نيز به خودداري از هر گونه اقدام تحريک کننده که ميتواند اين پنجره فرصت براي يک سياست ميانه روتر از سوي تهران را محدود کند، ترغيب ميکنيم.دراين نامه از آمريکا درخواست ميشود براي استفاده از تحريمها به عنوان اهرم در برابر امتيازات (از جانب تهران) آماده شود.ايسنا که اين خبر را منتشر کرد و نوشته بود كه اين نامه يک روز پس از آن ارسال شد که بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي به شبکه خبري سي.بي.اس آمريکا گفت که ممکن است دولتش قبل از آمريکا در خصوص چگونگي متوقف کردن ايران تصميمگيري کند.
هفته پيش تر نيز دو تن از اعضاي مجلس نمايندگان آمريکا يعني چارلز دنت، جمهوري خواه و ديويد پرايس، دموکرات از اوباما خواستند در دوره روحاني از کليه ابزارهاي ديپلماتيک استفاده کند و تاکيد کردند که محک نزدن روحاني يک «اشتباه» خواهد بود.
در همين حال روزهاي گذشته گري سيک، تحليلگر و چهره امنيتي نام آشناي آمريکايي که پيش از اين، عضو شوراي امنيت ملي اين کشور و همچنين از مسئولان بررسي اوضاع ايران در بحبوحه انقلاب اسلامي و تسخير لانه جاسوسي بود، در تحليلي که شبکه خبري سي ان ان به طور اختصاصي آن را منتشر کرده،از «بنيامين نتانياهو»، نخست وزير رژيم صهيونيستي، به عنوان «چوپان دروغگو» ياد کرده و تاکيد کرده است: ما در برهه اي حساس قرار داريم. رئيس جمهور منتخب ايران، ظرف کمتر از 3 هفته، کار خود را آغاز ميکند و ما ميبايست بين ادامه چالشهاي گذشته که فقط به جنگي ديگر در خاورميانه ميانجامد و يا يافتن يک راه حل ديپلماتيک، يکي را انتخاب کنيم. تضميني نيست که ديپلماسي موفق شود، اما ناتواني در اقدام، يک شکست سياسي واقعي خواهد بود.گري سيک با انتقاد از اظهارات اخير نتانياهو عليه روحاني گفته است كه نخست وزير رژيم صهيونيستي، وقتي هدفي در ذهن داشته باشد، کاري جز اغراق و طرح سناريوهاي مبتني بر مکاشفه براي طرح مدعاي خود نميکند. او از زماني که در عرصه سياست بوده، چوپان دروغگو بوده است.به گفته گري سيك بيش از 20 سال پيش، نتانياهو مدعي شد ايران تا پنج سال آينده به سلاح هستهاي دست مييابد؛ مگر آنکه کسي دخالت کند و جلوي دستيابي اين کشور به سلاح هسته اي را بگيرد. از سالهاي اوليه دهه 1990، به طور تقريبي هر سال، مقامات سياسي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي هشدار ميدهند که ايران در مدت 3 تا 5 سال به سلاح هستهاي دست خواهد يافت، مگر آنکه جلويش گرفته شود.
بر اساس نوشته گري سيک، خود تل آويو ظرف چند سال از تصميم سياسي مبني بر ساخت سلاح هستهاي، توانسته اند به سلاح هستهاي دست يابند. اما ايران با زيرساختهاي صنعتي قدرتمند، دانشگاههاي استثنايي مهندسي، جمعيتي آموزش ديده و دانشمندان هسته اي تحصيل کرده در غرب، با گذشت 3 برابر زمان مزبور، هنوز سلاح هسته اي نساخته است. شايد علت آن همان باشد که جامعه اطلاعاتي آمريکا هم بر آن اجماع دارد. ايران تصميمي براي ساخت سلاح هستهاي اتخاذ نکرده است.گري سيک در ادامه نوشتار تحليلي خود، با نگاهي به سخنان يکشنبه گذشته نخست وزير رژيم صهيونيستي تصريح کرده است، نتانياهو به شدت به محورهاي جديدي در گفتار خود، نياز دارد.در همين حال خبرگزاري فرانسه روز جمعه از مذاكره تلفني باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا با بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي درباره ايران،و همچنين تحولات مصر، سوريه و صلح خاورميانه خبر داد.براساس اين گزارش، اوباما از نتانياهو خواست تا هرچه سريعتر مذاكرات صلح با تشكيلات خودگردان فلسطيني را از سر بگيرد. كاخ سفيد به جزييات اين گفت وگو اشاره اي نكرد.براساس اين بيانيه رئيس جمهوري آمريكا و نخست وزير رژيم صهيونيستي همچنين موضوعات مختلف ديگري از جمله آخرين تحولات در ايران، سوريه، مصر و همكاريهاي امنيتي آمريكا و اسراييل را بررسي كردند.اين گزارش از جزييات اين بخش از مذاكرات دو مقام آمريكايي و رژيم صهيو نيستي سخني به ميان نياورد.
آينده سياسي احمدي نژاد اگرچه در يک سال گذشته موضوع تحليلها و گمانه زنيهاي فعالان سياسي و تحليل گران بوده است، اما ادامه تاثيرگذاري او و دوستانش در فضاي سياسي ايران در روزهاي گذشته با انتشار بخشنامه اي که از سوي غلامحسين الهام معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رياست جمهوري خطاب به حميد بقايي معاون اجرايي و سرپرست نهاد رياست جمهوري صادر شد شائبه ادامه حضور تاثيرگذار احمدي نژاد و دوستانش در نهاد رياست جمهوري را تقويت بخشيد.در اين ساختار جديد شرح وظايف دفتر رئيس جمهور سابق و تشکيلات تفصيلي و ساختار دفتر رئيس جمهور سابق با 25 پست سازماني مشخص در نظر گرفته شده است و عنوان شده اين واحد سازماني تابع تمامي ضوابط و مقررات اداري، مالي و استخدامي نهاد رياست جمهوري خواهد بود.اين بخشنامه نشان ميدهد که نزديکان رئيس جمهور با هدف ايجاد تشکلي با عنوان «دفتر رئيس جمهور سابق» قصد ماندن در مجموعه پاستور را دارند. توجيه اين افراد اين است که رئيس جمهور آينده بايد بتواند از تجربيات رئيس جمهور 8سال گذشته استفاده کند و تشکيل اين دفتر در اين راستاست. اين درحالي است که محمود احمدي نژاد در ابتداي دوران رياست جمهوري اش يکي از ساختمانهاي کوچک نهاد رياست جمهوري را که سيد محمد خاتمي برخي از فعاليتهاي خود را در آن انجام ميداد از وي گرفت و البته نيازي نيز به استفاده از تجربيات وي و رئيس جمهور قبل تر از او يعني آيت الله هاشمي رفسنجاني نديد.
احمدي نژاد: در حال اسباب کشي هستم
اين موضوع روز گذشته در بسياري از رسانههاي کشور «تلاش براي ادامه حضور احمدي نژاد و تاثيرگذاري بر روند تحولات سياسي حداقل در مجموعه رياست جمهوري» ارزيابي شد و يک بار ديگر اين شائبه که احمدي نژاد قصد ندارد به راحتي از اين قطار پياده شود، را در اذهان تقويت کرد. موضوعي که البته محمود احمدي نژاد روز گذشته در پاسخ به سوالي در اين باره و با ادبيات خاص خود به آن پاسخ داد.احمدينژاد در حاشيه جلسه هيات دولت همچنين در پاسخ به اين سوال که برخي از رسانههاي مدعي شدند که قرار است شما در پاستور بمانيد، با رد اين موضوع گفت: ما در حال اسبابکشي به خانه قبلي خودمان در نارمک هستيم و چنين موضوعاتي صحت ندارد.
احمدي نژاد قصد ندارد، از قطار پياده شود!
اين سخن احمدي نژاد اما براي برخي از تحليل گران چندان قابل باور نيست. صادق زيباکلام با اشاره به ايجاد اين تشکيلات در نهاد رياست جمهوري گفت: «به نظر من اين اقدام بخشي از همان پياده نشدن از قطار پاستور است. يعني با اينکه سانس تمام شده و چراغهاي سينما کم کم در حال روشن شدن است و فيلم به پايان رسيده و آقاي احمدي نژاد بايد از سالن سينما بيرون بروند، اما ايشان عنوان ميکنند ميخواهم بنشينم و فيلم را نقد کنم و قصد بيرون رفتن از سينما را ندارم.»استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در گفت وگو با فرارو گفت:«اقدام اخير ايشان در تشکيل"دفتر رئيس جمهور سابق" به منظور پيگيري کارهاي رئيس جمهور سابق و دادن مشورت به رئيس جمهور جديد قطعا از ديدگاه آقاي احمدي نژاد کار خوبي است؛ زيرا آقاي احمدي نژاد ميگويد در اين 8 سال تصميماتي گرفتم که به اتمام رسيده و نتايج آن هم به بار آمده اما برخي تصميمات 80 يا 90 درصد تحقق پيدا کرده و ميخواهم پيگير مابقي آن هم بشوم تا کار به اتمام برسد.»وي ادامه داد: «از سوي ديگر ايشان معتقد است اين تصميمات به نفع کشور و نظام و به نفع آقاي روحاني است. همچنين آقاي احمدي نژاد حتما معتقد است در اين 8 سال تجربياتي کسب کرده که البته حاضر است با کمال ميل اين تجربيات را در اختيار آقاي روحاني بگذارد.»وي افزود: «يعني به ظاهر آنچه آقاي احمدي نژاد ميگويد منطقي است؛ اما اولين سوالي که از آقاي احمدي نژاد بوجود ميآيد اين است که: برادر عزيز اگر اين کار درست بود شما بايد همين کار را با آقاي خاتمي هم انجام ميداديد؟ شما بايد با احترام آقاي خاتمي را در نهاد رياست جمهوري نگاه ميداشتيد و ميگفتيد آقاي خاتمي در اين هشت سال اقداماتي انجام دادند که بعضا ناتمام مانده و من مايل هستم ايشان اين اقدامات را تمام کنند.»وي ادامه داد: «آقاي احمدي نژاد بايد ميگفتند من که هيچگاه رئيس جمهور نبودم و حداکثر استاندار، فرماندار و شهردار بودم و ميخواهم از تجربيات آقاي خاتمي استفاده بکنم. بنابراين به آقاي خاتمي دفتري ميداديد تا از تجربيات ايشان استفاده کنيد.»زيباکلام گفت: «اما آقاي احمدي نژاد شما چنين کاري نکرديد و در يکي از اولين اقدامات خود آقاي خاتمي و همکاران ايشان را از ساختماني که آقاي خاتمي براي برخي از کارهاي خود ايجاد کرده بود و 20 کيلومتر دورتر از ساختمان پاستور بود بيرون انداختيد. بعد هم هرگونه آثار مربوط به وجود هاشمي و خاتمي را با اسکاچ و صابون و تايد پاک کرديد.» اين کارشناس مسائل سياسي در بيان علت اين اقدام اخير احمدي نژاد گفت: «من معتقدم اين اقدام اخير آقاي احمدي نژاد بخشي از همان پيش بيني است که قبلا داشتم. من همواره عنوان کردم آقاي احمدي نژاد به اين سادگيها از قطار پاستور پياده نميشود و اينکه تصور شود آقاي احمدي نژاد حلاليت ميطلبد و با خودروي شخصي خود از پاستور به دانشگاه علم و صنعت ميرود اشتباه است و ايشان اين کار را نخواهد کرد.»وي تصريح کرد: «اما به نظر ميرسد که آقاي احمدي نژاد دوباره حرکتي را شروع کردند و با توجه به اينکه دو هفته ديگر بيشتر رئيس جمهور نيستند قصد دارند بگويند هنوز هستند و شايد مسئولان مجبور شوند انتظامات سينما را صدا بزنند تا آقاي احمدي نژاد را به بيرون راهنمايي کنند!»
اسباب کشي يا تمديد قرارداد؟
او اگرچه گفته است که به خانه اش در نارمک اسباب کشي ميکند، اما سخن که بر سر محل اقامت وي و خانوده اش نيست. سخن منتقدان و تحليل گران برسر ادامه حضور تاثير گذار او ويارانش - که در 8سال گذشته در نهادهاي موثر اجرايي ريشه کرده اند- ميباشد. بدون ترديد تصميم روز گذشته در نهاد رياست جمهوري بدون اطلاع وي نبوده است. جواب اين سوال که وي ميرود يا به گونه اي ميماند هنوز معلوم نيست. چنان که صادق زيباکلام ميگويد احمدي نژاد مرد تصميمات خلق الساعه است. تا آخرين ثانيههاي وقت اداري روز12 مرداد 92 نميتوان به يک پاسخ نهايي براي اين سوال رسيد که « آيا احمدي نژاد پس از 8سال اقامت در خيابان خيابان پاستورآنچنان که در برابر خبرنگاران گفته است اسباب کشي ميکند يا آنچنان که نزديکانش عمل کرده اند،مفاد قرارداد را به گونه اي عوض ميکند که بتواند بخشهايي از اين خانه را در اختيار داشته باشد؟»