» جستاری خطاب به منادیان عدالت اجتماعی
زیبنده تر آن است که "منادیان عدالت اجتماعی" بدون خوف و هراس از ملامت ملامتگران بی درد،برای استیفای حقوق مردم،فریاد بکشند و بیش از این به اهل رانت و فساد،مجال تکاثر ثروت، غارت و چپاول و تضییع حقوق الناس را ندهند که این خود،گامی ست بلند در مسیری که شهیدان این مرز و بوم به خاطرش،جان باخته اند و آسمانی شده اند
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین راک نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
به نام ستاینده "عدل" و"داد"/که این هر دو نعمت،به ما هدیه داد/
"جستاری خطاب به منادیان عدالت اجتماعی".
با اهداء گلواژه های سلام و ارادت قلبی به ساحت شما خوبان و پاکان این دیار.اتخاذ مواضع عدالتخواهانه، تبعیض گریزی و فساد ستیزی و اقداماتی از این لون و جنس،رسالت ذاتی "مردان"خداست که عارف شاعر،مولوی گفته اند:/کار مردان،روشنی و گرمی است/کار دونان،حیله و بی شرمی است/صد البته مرضی خدا و پسند توده مردم است که حکیمان و نخبگان دینمدار و پاک نهاد،زمامدار امین جامعه خود شوند تا به قول سعدی"یار شاطر باشند و نه بار خاطر"تا مردم از نعمت وجودشان،رایحه دل انگیز رفاه،امنیت،عدالت ،توسعه و زیستی متناسب با منزلت خویش را استشمام کنند و مردم با تکیه بر ظرفیت چنین کارگزارانی،از گریوه ها و گردنه های سخت زندگی عبور کنند و به حیاتی طیبه و درخور منزلت خویش، دست یابند.
زیبنده تر آن است که "منادیان عدالت اجتماعی" بدون خوف و هراس از ملامت ملامتگران بی درد،برای استیفای حقوق مردم،فریاد بکشند و بیش از این به اهل رانت و فساد،مجال تکاثر ثروت، غارت و چپاول و تضییع حقوق الناس را ندهند که این خود،گامی ست بلند در مسیری که شهیدان این مرز و بوم به خاطرش،جان باخته اند و آسمانی شده اند.یقینا مماشات و مسامحه با مدیران لاکچری و کارنابلد،سمی ست مهلک و آفتی ست مزمن برای مردمی که حتا از تامین مهمات زندگی و نیازهای اولیه معاش خویش،به ستوه آمده اند و قامتشان زیر بار گرانی و تورم،خم شده است.
اهمال کاری و از زیر بار امانات مردم، شانه خالی کردن،خیانتی ست آشکار که اگر مطالبه گران و منتقدان جامعه ما هم نسبت بدان،اغماض کنند و سهل انگاری،در این خیانت ها،شریک اند و سهیم.مسلم است که ائمه جمعه،وعاظ،استادان دانشگاه،اهالی فرهنگ و قلم،پیش و بیش از دیگران در تحقق"عدالت طلبی"که بنا به فرمایش حضرت آیت الله خامنه ای"باید به گفتمانی غالب،مبدل شود،"رسالتی سنگین تر بر دوش دارند که ضروری ست بدان اهتمام ورزند.
از آن جایی که انسان،مدنی بالطبع است و دارای ماهیت اجتماعی،در نتیجه نیازها، دردها،خوشی ها و ناخوشی هایش با دیگر آحاد این جامعه به هم گره خورده و در هم تنیده شده است.بنابرین ارتکاب هر گونه کم کاری و فتور در فرایند خدمت رسانی به مردم و تعلل در گشایش "کار فروبسته" آنان،هم قهر و سخط خداوند را موجب خواهد شد و هم خلق خدا ازین مجرا،خسران و آسیب جدی خواهند دید.
گویا عده ای از همین مدیران مرفه،بی درد و ناصالح،برآنند که مردم هماره در همین عسرت و تنگدستی بمانند تا شاید به آمال شوم خود دست یابند و از نمد جاه و منصب بی اعتبار دنیوی،برای خود و کسان خویش،کلاهی ببافند و ازین خوان گسترانیده ،تمتع و سهمی گزاف بردارند.
اعتقاد بر آن است که مدارا با کانون ها و عناصر دانه درشت فساد آور و برخورد رافت آمیز و کریمانه متولیان امر با آنان، متجاوزان متجاهر را در تعرض و فسادشان،گستاخ تر و جری تر می کند و بسی مصیبت بار است که عناصر روشنفکر ما هم،با سکوت دلگزای خود،میدان را برای ترکتازی و چپاول چنین غارتگرانی،تمهید و هموارتر می کنند.
پسندیده تر آن ست،مدیرانی که نه تنها گرهی از کار خلق نمی گشایند بلکه خود مصداق عینی گرهی کور در کارمردم اند و هرگز در تراز مدیران صالح و سالم کشور اسلامی ایرانی به شمار نمی آیند و"عدم شان به ز وجود "است،غزل خدا حافظی را از مناصبی که تصاحب کرده اند،بسرایند تا مردان کاربلد و عملگرا، وارد گود عمل شوند و "طرحی نو در اندازند".
بر سلسله منادیان عدالت است که با روشنگری خویش این چنین کنند؛و گرنه مورد شماتت آیندگاه قرار خواهند گرفت،چون به قول سعدی :/چو می بینی که نابینا و چاه است/اگر خاموش بنشینی،گناه است/و شیخ نامور شیراز در جای دیگر نیز از تصدی امور به دست نااهلان،این چنین شکوائیه می کند که:/ریاست به دست کسانی خطاست/که از دستشان،دست ها بر دعاست/شیخ اجل سعدی که خود واعظی ست اخلاق مدار،بی تدبیری و سوء مدیریت دستگاه دولت همروزگار خود را برنمی تابد و این چنین خطابشان می کند که زمام امور را باید به اهلش سپرد،چرا که "هر کسی را بهر کاری ساختند":/ندهد هوشمند روشن رای/به فرومایه، کارهای خطیر/بوریاباف اگرچه بافنده ست/نبرندش به کارگاه حریر/.
مبرهن است که نظام هستی بر اساس اصول عدالت بنا شده است و نص صریح قرآن،سنت نبوی و سیره اولیاء نیز بدان صحه گذاشته است که اثبات این مدعا نیز،مدلل به ادله عقلی و شرعی ست:"العدل وضع کل شیئ عند موضعه" اگرچه این سخن حکیمانه ،ناظر به عدالت تکوینی ست،اما مبین این نکته هم هست که در نظامات تکوینی و تشریعی،هر چیزی باید در جایگاه مناسب خود قرار گیرد تا موجب اختلال در سایر امور و ارکان نشود و هر صاحب حقی به حق خویش نیز دست یابد که گفته اند:"العدل ایتاء کل ذی حق حقه".در نتیجه برخی عناصر که در تصدی سمت ها و احراز مناصب،نه از مجاری مشروع و متعارف که از منافذ ناموجه،پای در این مواضع و آوردگاهها نهاده اند،هرگز نخواهند توانست پاسخگوی مطالبات حقه مردم باشند و باری از شانه های آنان بردارند چرا که نه در فضای مستمندان و توده های فرودست،تنفس کرده اند و نه خود را وامدار اینان می دانند.
نگارنده این سطور،معتقد است باید عناصر و اشخاص در جایگاه های متناسب با توانمندی هایشان به کار گمارده شوند که این مهم،هم موید به تایید شریعت است و هم عقلایی؛ در غیر این صورت ،نه تنها امور جاریه،قوام و دوام نمی یابد بلکه به قدر متیقن،تبعات و خطرات ناشی از آن،دو چندان نیز خواهد شد و این است ترجمان عدالت حکیمانه که مولوی در مثنوی نیز بدان اشاره کرده است:/عدل چبود،وضع اندر موضعش/ظلم چبود،وضع در ناموقعش/عدل چبود،آب ده اشجار را/ظلم چبود،آب دادن خار را/ناگفته پیداست که بی کفایتی برخی مدیران بی تدبیر و سست عنصر،هرگز نافی عملکرد مطلوب مدیران مدبر،متعهد و خدوم نیست چرا که وجود این مدیران لایق،غنیمتی ست انکار ناپذیر.
به کارگیری آدم های پاکدست ،متبحر و واجد جوهره خدمت رسانی به مردم،از مصادیق عدالت اجتماعی ست که اعتماد به چنین عناصری،توسعه پایدار را تسهیل نموده و به کالبد جامعه،حیاتی دوباره می بخشند.
به نظر می رسد عزمی قاطع و اراده ای راسخ از جانب عناصر عدالتخواه با اتکاء به ظرفیت های مردمی که در مطاوی تاکیدات مقام معظم رهبری هم نهفته است،می تواند گره های کور را بگشاید و بیش ازین،خاطر لطیف مردم را که به شکیبایی و قناعت، شهره اند،متکدر و آزرده نکند.
باری از دوش مردم خسته دل برداشتن،گل تبسم و امید بر لبان ترک خورده مستمندان نشاندن و زنگارهای تبعیض و نابرابری را از سیمای جامعه زدون،گویا امروزه به "آرمان شهری" دست نیافتنی مبدل شده است که البته در صورت عمل و اجراء مفاد "بیانیه گام" دوم رهبر حکیم مان،می توان به تحقق و احیاء این آمال و آرمان ها امیدوار بود؛منوط بر این که ایده و اندیشه جهادی به جای پدیده جاه طلبی،تفکر دیگر خواهی و ایثار به جای تز خودخواهی و مصالح ملی به جای منافع نفسانی به عنوان اصول راهبردی برای توسعه جامعه،جایگزین شود و مطمح نظر قرار گیرد.
از همه مهمتر،مردم متوقع اند که پوست اندازی و تحولی بنیادین در مدیریت مدیران سازمانها و نهادها ایجاد شود تا مدیران کارآمد و سلیم النفس با ساده زیستی و حراست شان از بیت المال،بارقه امید را در دلها بتابند و مردم هم به این جنس از کارگزاران شان ببالند و امیدوار شوند.
امروز آسیب ها و پدیده های شومی بسان:رانت خواری،منصب طلبی،رفاه زدگی،تبعیض های دردآور ،استخدام های مغایر با ضوابط مشروع،فساد اداری،فقدان اشتغال و سردرگمی تحصیلکرده های مراکز آموزش عالی،کاهش محسوس توان خرید مردم بی بضاعت،تورم و گرانی افسار گسیخته که چهار نعل می تازد،مغفول ماندن سنت پسندیده ازدواج و دهها عارضه و ضایعه که محصول سوء تدبیر و ناپاکدستی برخی مدیران در این جغرافیای میهن بزرگ ایران زمین است،ذائقه مردم صبور و دل آگاه مان را تلخ و تلخ تر کرده است،در حالی که این جنس کارگزاران و اصحاب و اذناب شان با فراغ بال، سوار بر اتومبیل های فاخر،در منظر جامعه،فخر می فروشند و در قصرهای مجلل و انگشت نمای خود ،عیش و نوش می کنند ولی انگار غافلند که:/بنی آدم اعضای یکدیگرند/که در آفرینش ز یک گوهرند/چو عضوی به درد آورد روزگار /دگر عضوها را نماند قرار/تو کز محنت دیگران، بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی/مدیران ضعیف النفس،ناپرهیزگار و مرفه، گویا از این که همنوعان شان در باتلاق مصائب و مصاعب زندگی دچار خسران و حرمان شوند ،حالشان خوش تر می شود و اصلا ککشان هم نمی گزد که فردا متحیرانه باید در دادگاه عدل الهی با آه و حسرت فریاد زنند:"وا حسرتا علی ما فرطنا" و از این "انذار" و هشدار،که ملهم از کلام وحیانی ست نیز چه ناآگاهند که:" وای از روزی که پرده ها کنار رود و سریره ها و باطن انسانها برملا شود." که:"یوم تبلی السرائر".در پایان با پوزش از تطویل سخن،این مقال را با شاه بیت حافظ راز شیراز،خاتمه می بخشیم که چه نیکو گفته است :/فردا که پیشگاه حقیقت،شود پدید/شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد/
با ارادت تام و تمام و اخلاص مدام،سیاوش نریمان استادیار زبان و ادبیات فارسی-عرفانی دانشگاه 1399/7/12
تاریخ انتشار :
12 مهر 1399, 13:19
» اخبار مرتبط:
سخنی صمیمی با نخبگان دردمند جغرافیای لر تبار ایران زمیننوشتاری از دکتر سیاوش نریمان با عنوان:وفاق و همدلی،نیاز امروز جامعه"طوفان کرونا،نهیبی بر عصیانگری انسان عاصی و طغیانگر"اعتراض به گزینه احتمالی استانداری فارسانشقاق در اصولگرایان ایران از کهگیلویه وبویراحمد آغاز شد؛دعوت جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمدازسعیدجلیلی برای کاندیداشدن درانتخابات ریاست جمهوری+متن نامه
» اشتراک گزاری خبر