چگونه است که در یاد روز بزرگترین غزلسرای تاریخ ایران، بی نظمی موج میزند و هجوم عده ای باعث شکسته شدن شیشه آرامگاه این شاعر منادی عرفان میشود؟ چگونه عدهای در همسایگی سعدی، به یک نماینده مجلس سنگ پرتاب می کنند و مدیران همین شهر برای استقبال از اجساد حجاج حادثه منا، شاخههای گل را با ریشه از باغچه بیرون میکشند؟چرا در رانندگی خودخواهی بر رعایت قانون و حفظ جان دیگران ارجحیت پیدا میکند؟ چرا دست اندازی به اموال بیت المال و تصرف اراضی ملی برای عدهای کاسبی میشود؟
آیا در آستانه حلول ماه محرم الحرام به اطراف خود نگریستهاید؟ در فاصله ۵۰۰ متری در یکی از خیابان های منتهی به ارامگاه حافظ بیش از ۶ هیات و تکیه عزاداری با انواع و اقسام علم و کتل و سیستمهای صوتی گران قیمت بر پا شده
سعید نظری- هنوز از جشن و سرور اعیاد مذهبی قربان و غدیر فارغ نشدیم که پوستر یاد روز حافظ منتشر میشود و هر کس به نوعی به مقام این شاعر برجسته ایرانی ادای احترام میکند و به فاصله کمتر از یک روز و در آستانه ماه محرم الحرام در گوشه گوشه شهر تکایا و هیئات مذهبی ستون و پرچم عزای خود را علم میکنند.
اگر تقویم ۳۶۵ روزه هجری شمسی ایرانیان را ورق بزنیم، وجود خیل مناسبتهای مذهبی و ملی، هر سلیقهای را به واکنش وا میدارد اما جای این سئوال خالیست که این مناسبتهای ملی و مذهبی چقدر به عمق بخشی فرهنگی و توسعه اخلاق در جامعه کمک میکند؟
تعیین روزهای خاص در تقویم تاریخ ایرانیان عمدتا به پیشینه تاریخی و فرهنگی مردم این کشور باز میگردد و هر کدام برای خود شرح مناسک و برنامه های خاصی دارد که بسیاری از ایرانیان مقید به انجام آن هستند. مناسکی همچون جشن و عزا و عبادت که همسو با روزهای خاص انجام میپذیرد ولی آیا این مناسک توانسته است جامعه ایرانی را در قرن ۲۱ به سمت جامعه اخلاق محور سوق دهد؟
پاسخ به این دو پرسش شاید با مراجعه به آمار پروندههای قضایی دادسراهای کشور و با نگاهی به آمارهای اجتماعی همچون طلاق و دعواهای خانوادگی، میزان مصرف مواد مخدر و الکل، تصادفات رانندگی و بی نظمیهای اجتماعی، بد اخلاقیهای سیاسی، اختلاس و ارتشا سهل و آسان بنماید. قطعا جامعه ایرانی در این شرایط تا رسیدن به مدینه فاضله و جامعه اخلاق محور و معنوی فاصله طولانی دارد.
هیچ گاه با خود اندیشیده ایم چرا جامعه ای که منابع اخلاقی همچون قرآن کریم، کلیات سعدی، نهج البلاغه و آثار بزرگانی چون نظامی و سنایی و ابن سینا و ملاصدرا دارد، چرا جامعه ای که مفاهیم فرهنگی و اخلاقی مثل شهادت، ایثار، عبادت، عفو و بخشش در آن موج می زند و با عرفان و اخلاق پیوندی دیرینه و تاریخی بسته، این گونه در دنیای ارتباطات و اطلاعات درگیر چالشهای اخلاقی و ضد اخلاقی درونی است که روز به روز آن را از اخلاق و معنویت دور میسازد؟
چگونه است که در یاد روز بزرگترین غزلسرای تاریخ ایران، بی نظمی موج میزند و هجوم عده ای باعث شکسته شدن شیشه آرامگاه این شاعر منادی عرفان میشود؟ چگونه عدهای در همسایگی سعدی، به یک نماینده مجلس سنگ پرتاب می کنند و مدیران همین شهر برای استقبال از اجساد حجاج حادثه منا، شاخههای گل را با ریشه از باغچه بیرون میکشند؟چرا در رانندگی خودخواهی بر رعایت قانون و حفظ جان دیگران ارجحیت پیدا میکند؟ چرا دست اندازی به اموال بیت المال و تصرف اراضی ملی برای عدهای کاسبی میشود؟
آیا در آستانه حلول ماه محرم الحرام به اطراف خود نگریستهاید؟ در فاصله ۵۰۰ متری در یکی از خیابان های منتهی به ارامگاه حافظ بیش از ۶ هیات و تکیه عزاداری با انواع و اقسام علم و کتل و سیستمهای صوتی گران قیمت بر پا شده تا هر کدام منادی ترویج فرهنگ ظلم ستیزی عاشور باشد! ولی چرا آمارها حکایت دیگری دارند؟ چرا آمارها از فاصله ما تا مطلوب اخلاقی حکایت دارند؟
به نظر میرسد بخشی از فاصله موجود به خصوص در حوزه اخلاق اجتماعی به رغم وجود همه زیرساختهای فکری در این حوزه، ناشی از دوران گذار سنت به مدیرنیته باشد و جامعه مدرن ایرانی با اقتضائات خاص خودش در حال پوست اندازی است. این پوست اندازی و نوسازی نیازمند مراقبت جدی در حوزه اخلاق و معنویت است. برگزاری مناسبتهای ملی و مذهبی هر چند در ظاهر نتوانسته باعث ترویج روحیه اخلاق و معنویت در جامعه ایرانی باشد اما میتواند به حفظ زمینه اخلاق و معنویت کمک کند.
در دورانی که دسترسی مردم به اطلاعات و فناوری ارتباطات به سهولت امکان پذیر است، طبیعی است که برخی زمینه های غیر اخلاقی و فارغ از معنویت با جذابیت بیشتری، امکان رشد و بروز پیدا کند اما همین جامعه مدرن برای پیدا کردن شاکله اصلی خود نیازمند شاقول و شاخصهای محتوایی قوی است.
قطعا برگزاری مناسبتهایی چون یاد روز حافظ و بزرگداشت فردوسی و یا مناسبتهای مذهبی همچون دهه اول محرم و ماه رمضان در دنیای مدرن میتواند به عنوان شاخص و شاقول جوانان جویای فرهنگ را به آیندهای اخلاق محور و معنوی رهنمون سازد اما نه به همین سادگی!
در موضوع اخلاق چه اخلاق فردی و چه اخلاق اجتماعی فاکتور «مراقبت» به منظور حفظ و ارتقا ویژگیهای اخلاقی در فرد یا جامعه به جد مورد توجه علمای اخلاق و عرفان است لذا اولا رسانهها و ثانیا دانشمندان متخصصان علوم انسانی و اخلاقی برای درک بهتر مفاهیم علل و شاکله مناسبتهای ملی و مذهبی باید به جامعه آگاهی بخشند. در غیاب دانشمندان و رسانهها این فرصت طلبان سودجو هستند که با تهییج و تحریک احساسات ناب اجتماعی، جامعه را به سمت اهداف نامیمون خود راه میبرند.
سطح نگری و بیتوجهی به مفاهیم عالی نهفته در مناسبتهای ملی و مذهبی، باعث اتلاف وقت و منابع اجتماعی و اقتصادی جامعه شده و جامعه را از دست یافتن به مفاهیم عالی اخلاقی و معنوی باز می دارد.مداحیهای خارج از ضوابط شرعی و اخلاقی، جشنهای سخیف، برنامههای بی محتوا و برخی سخنرانیهای بیمایه آفت بزرگی است که در دهه گذشته مناسبتهای ملی و مذهبی ما را هدف قرار داده است. همچنان که برخی شیوه های ناشایست مداحی و عزاداری در ایام محرم نتوانسته ما را به عمق وجودی حرکت عاشورا رهنمون سازد، برخی رفتار خرافه پرستانه مثل آتش بازی چهارشنبه سوری نیز ما را از حرکت به سمت جامعه اخلاقی باز داشته است.
انتخاب رسانه مناسب با شرایط امروز جامعه و تشخیص و تعیین چگونگی بیان و انتقال مفاهیم عالی اخلاقی متناسب با زبان حاکم بر جامعه از دیگر ضروریاتی است که به نظر میرسد در گیر و دار روزمرگیهای متداول به فراموشی سپرده شده و همچنان در زندان سنتهای رسانهای مثل منابر و تریبونهای یک سویه، در جا میزنیم.
علاوه بر این میتوان به هزاران آفت و آسیب در برگزاری مناسبتهای ملی و مذهبی اشاره کرد که دستیابی به مدینه فاضله و جامعه اخلاق محور را دور می سازد. بنابراین نیازمند ارادهای ملی و فارغ از دستورات حکومتی برای رسیدن به مطلوب ها هستیم. جامعه به کنش و پویش اجتماعی جدیدی برای فراغت از شرایط فعلی نیازمند است و اما شاید بهتر باشد من از خودم شروع کنم!!
اشاره: انتشارمطلب فوق بمعنی تایید تمام یابخشی از آن نمی باشد و بمنظور آگاهی مخاطبان ازدیدگاه های مطرح درجامعه بوده ،شما نیز میتوانید با ارسال نظرخود آن را تایید یا نقد نمایید
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر