مشروح اخبار
تاریخ انتشار : 13 شهریور 1400, 01:40
آقای عدل هاشمی پور توربین نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک کجاست؟/حاج آقا موحد وضعیت توربین نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک کهگیلویه را مشخص کنید؟ نامه های بزرگواری تیر خلاص به عدل هاشمی پور جنجال برای هیچ/وقتی رسانه ها بدون اطلاع خبر منتشر می کنند پاسخ فرماندار کهگیلویه به گزارش رسانه‌های در مورد سیکل ترکیبی دهدشت مخالفین حاج آقا موحد، بهانه ها و ابزارها نماینده مردم کهگیلویه بزرگ آخرین وضعیت سیکل ترکیبی پادوک را تشریح کرد
» دلایل تخریب نماینده مردم کهگیلویه بزرگ توسط برخی خبرنگارنماها
زمانی در تشریح عملکرد حاج عدل مینوشتم طیف مقابل مرا به قلم فروشی و اجاره ای بودن و قلم به مزد و... متهم میکردند و در چند مورد انتقاد از حاج عدل ؛ طرفداران حاج عدل نیز مرا مورد محبت قرار داده و با انواع تهمت و توهین که به خواسته ها نرسیده و پول گرفته و .... تاجایی که شخص هاشمی پور در یک مورد که انزوای سیاسی هاشمی پور را در یک وضعیت ساده ی واتساپ نوشته بودم با واکنشی تند ، حرفهایی نوشتند که انسان از بیان مجدد آنان شرم میکند.
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین راک نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
این روزها در حالی که تنش در میان هواداران سید محمد موحد نماینده ی فعلی و حاج عدل هاشمی پور نماینده ی سابق بالا گرفته است که البته نوعی انتقام رسانه ای و عملی تلافی جویانه از سوی هواداران حاج عدل میباشد تا بلکه هم تلافی مقالات و مطالب ارسالی هواداران موحد در چهار سال وکالت حاج عدل را داشته باشند و هم از طریق رسانه ها فشاری بر سید محمد موحد وارد کنند و چهره و سابقه ی حاج موحد را تخریب و زیر سوال ببرند.
هیچ کس به اندازه ی حقیر- شخص نگارنده- در دفاع و تشریح عملکرد حاج عدل در ۵ سال گذشته مطلب ننوشته و مورد توهین و تخریب از سوی دو طیف هواداران حاج عدل و موحد قرار نگرفته است.
زمانی در تشریح عملکرد حاج عدل مینوشتم طیف مقابل مرا به قلم فروشی و اجاره ای بودن و قلم به مزد و... متهم میکردند و در چند مورد انتقاد از حاج عدل ؛ طرفداران حاج عدل نیز مرا مورد محبت قرار داده و با انواع تهمت و توهین که به خواسته ها نرسیده و پول گرفته و .... تاجایی که شخص هاشمی پور در یک مورد که انزوای سیاسی هاشمی پور را در یک وضعیت ساده ی واتساپ نوشته بودم با واکنشی تند ، حرفهایی نوشتند که انسان از بیان مجدد آنان شرم میکند.
علی ایحال، چند وقتی است که برخی باحملاتی تند به سید محمد موحد تلاش دارند تا برخی ناکامی هایشان را جبران کنند و با سیاه نمائی و فرافکنی می کوشند تا افکار عمومی را از طرح های شکست خورده ی حاج عدل دور نگه داشته و موضوعاتی را بیان می کنند که از یک فرد عاقل بعید می نماید.
در موضوع طرح نیروگاه سیکل ترکیبی پادوک ابتدا باید پرسید به راستی هدف حاج عدل از ایجاد آن پروژه چه بود و چرا حاج عدل نتوانست در اتمام آن توفیقی به دست بیاورد؟ مگر نه آنکه یک پروژه آغازی دارد و پایانی؟ مگر در روز کلنگ زنی طرح نیروگاه مدت زمان اتمام طرح دوساله بیان نشده بود و طبق زمانبندی باید در همان دوره ی وکالت حاج عدل ، نیروگاه پادوک به بهره برداری میرسید ولی چه پایانی برای آن طرح رقم خورد؟ مگر هاشمی پور از ساخت توربین نیروگاه در ایتالیا خبر نداد و حتی بازدیدش از کارخانه ی آنسالدوی رسانه ای نشد؟ پس چرا هیچوقت توربینی به ایران تحویل داده نشد؟ مگر در سال ۹۷ هاشمی پور از پرداخت هزینه ی ساخت به شرکت ایتالیائی خبر نداد پس چرا اینک به جای پاسخگوئی و حتی محاکمه ی حاج عدل به عنوان هدر دادن هزینه ی بیت المال مدام ایشان را تطهیر می کنند و از موحد خرده میگیرند؟ آیا رسانه ها تاکنون برای افکار عمومی روشنگری کرده اند چه مبالغ هنگفتی بابت خرید زمین محل احداث نیروگاه که اتفاقا هاشمی پور قصد داشت تا در کنار نیروگاه یک تصفیه خانه جهت تسویه آب شرب ۴ شهرستان نیز بسازد از کیسه ی بیت المال خرج کرده و به جیب اقارب و دیگران واریز شد، سوالی پرسیده یا مطلبی نوشته اند؟ براستی چقدر هزینه بابت خرید محل احداث نیروگاه و تصفیه خانه برای زمین های بایر و گاها چراگاه های عشایر پادوک پرداخت شد؟ طرح نیروگاه زمانبندی داشت، پیمانکار داشته و کارفرما؛ اما چرا در موعد مقرر نه ساخته شد و نه پیشرفت فیزیکی در ساختمانهای صنعتی و اداری داشت؟ به جز مقادیری مصالح از نوع آجر و سیمان و نهایتا دیوار چینی و چند سوله که مختصر ادواتی از اجزای آن در محل تخلیه شد چه پیشرفتی رخ داد؟ طرح های کاغذی و دهان پر کن با شانتاژهای رسانه ای هنر حاج عدل بوده و هنوز اندک رسانه های معلوم الحالی به این موضوع دامن میزنند تا نقش هاشمی پور را کمرنگ و تقصیرات و کم کاری ها را در میدان موحد بیاندازند .
چرا هیچ رسانه ای از واگذاری طرح آبرسانی ۴ شهر به یک شرکت ور شکسته حرفی نمیزند که با رانت و مناقصه ی بسته و به خاطر دوستی دیرینه ی مدیران آن شرکت با حاج عدل وارد کار شدند و سهم عمده ی اعتبارات را که حاصل خاکبرداری و ایجاد رایتابه هست را به جیب زدند و ودر ادامه جا زدند؟ چرا کسی از ادغام آبرسانی حومه ی سوق و چنگلوا و بوا که برداشت آب از رودمارون و در بالا دست روستای ایدنک ، کارگاهی داشت و دارد سخنی به میان نمی آورد؟ مگر نه اینکه طرح آب ۴ شهر و پروژه ی آب کشاورزی سوق و چنگلوا در هم ادغام و به شرکت اروندان واگذار شد پس چرا نتوانستند ۱۴ کیلومتر خط لوله را بعد از سالها به سرانجام برسانند؟ پمپاژ آب از سد مارون برای حومه ی شرقی و روستاهای فیلگاه و امیرالمومنین و چهاب چه شد؟ مگر نه اینکه از افتخارات هاشمی پور مجوز برداشت ۳۴۹ میلیون متر مکعب آب؛ از بالا دست سد مارون بود آیا یک لیتر برداشت شد؟
مگر نه اینکه حاج عدل را سردار سازندگی و امیر کبیر کهگیلویه خطاب می کنند اما به جز چند طرح خیر ساز شامل چمن مصنوعی و درمانگاه و مدرسه ، امیر سازندگی کدام پروژه را به افتتاحیه رسانید؟ به جز گاز رسانی به دیشموک و روستاهای در مسیر که هنوز هم برخی نقاط فاقد شبکه های فرعی و انشعاب هستند آیا نقطه ی روشنی در کارنامه ی هاشمی پور دیده میشود؟
اگر بنا را بر انصاف بگذاریم حاج عدل به جز چند طرح کوچک و ورزشگاه و درمانگاه و مدرسه که از بوروکراسی اداری خارج بودند و هزینه های آن توسط خیرین تامین شد و ساخت آنان به نور چشمی های سردار واگذار شد ؛ هیچ طرحی در دوره ی سردار به افتتاحیه نرسید و هر آنچه از حاج عدل دیدیم فقط کلنگ زنی بود و طرح های کاغذی و اتوکد شده و طراحی های بی سرانجام.
آنان که از ناتوانی موحد سخن میگویند فقط قصد تسویه حساب دارند و بس .. تسویه حسابی به بهانه ی انتقادهایی که عمادعزیزیان و آرش تقوی و... از عملکرد حاج عدل داشتند و در آن زمان اطرافیان سردار را سخت آزردند و حالا تلاش می کنند تا جبران کنند.
آنان که از ناتوانی موحد سخن میگویند فقط قصد تسویه حساب دارند و بس .. تسویه حسابی به بهانه ی انتقادهایی که عمادعزیزیان و آرش تقوی و... از عملکرد حاج عدل داشتند و در آن زمان اطرافیان سردار را سخت آزردند و حالا تلاش می کنند تا جبران کنند.
بیائید از طرح های هاشمی پور گزارش تهیه کنید و سخنان و وعده های سردار را با عملکردش به قضاوت مردم و نخبه گان بگذارید.
بیائید و بی غرض و منصفانه از معدن نیترات دیشموک بنویسید و گزارش تهیه کنید که در بهمن ۹۶ با حضور سردار و کارفرما و پیمانکار در یک روز برفی کلنگ خورد و قرار بود برای ساخت باروت و لوازم آرایشی و برخی مصارف دیگر با اشتغال مستقیم ۴۰ نفر آغاز به کار کرد ولی در اردیبهشت سال ۹۷ به فراموشی سپرده شد.
کافی است بروید لیراب و تنها چند دستگاه آسیاب دست ساز و آهن پاره ببینید که آنجا تلنبار بودند البته اگر باقی مانده باشند.
طرحی که سومین معدن نیترات دنیا لقب داشت فاقد جاده ی دسترسی بود و از تنگ تی به بعد تا مکان معدن اصلا فاقد هرگونه زیر ساخت و راه و آب و برق و امکانات اولیه بود و فقط سردار سازندگی در یک حرکت احساسی کلی از مدیران استانی و شهرستانی را به لیراب برد و باز هیاهو برای هیچ.... طرح سد بالیاب که سالها در دست مطالعه بود فقط تغییر نام داده شد و سد گندمکار نام گرفت و درست در تلاقی دو رودخانه ی بالیاب و گندمکار بلاتکلیف رها شد تا صدها هکتار زمین های زیر دست در بهمئی هم بلاتکلیف بماند.
پروژه ی آبرسانی از سد کوثر به لیکک که منبع و مخزن آب آن ساخته شده بود و در زمان بزرگواری پیشرفت هایی داشت در زمان هاشمی پور با آن همه هیاهوی رسانه ای و عکس تریلرهای حامل لوله به کجا رسید؟ کارخانه ی فولاد بهمئی آیا تاکنون از آن چیزی شنیده اید؟ از جاده سازی برای فسفات قیام چه خبر؟ از معادن بوکسیت سرفاریاب چه خبری دارید؟ از کارخانه ی سیمان تنگ سپو که در آن آخرین روز اسفند بارانی ۹۶ با تشریفات و شانتاژ رسانه ای حتی با تیتر کلنگ زنی مخالفت کردند و گفتند عملیات مجدد آغاز به کار سیمان سپو چه؟ از همه بدتر و مصیبت تر از کارخانه ی تولید آسفالت و شن و ماسه ی کهگیلویه که میلیاردهاتومان هزینه برای تسطیح اراضی و حفر چاه و برق رسانی به مکان کارخانه صرف شد و به خاطر شکایت یک نفر از غصب اراضی به تعطیلی کشیده شد خبری دارید؟ کارخانه ای که قرار بود هزینه ی حمل و نقل شن و ماسه را در کهگیلویه کاهش بدهد و آسفالت کهگیلویه و سوق را تامین کند فقط به خاطر مشاوره ی اشتباه و عدم تحقیق مدیر مربوطه و جانمایی درست؛ باعث هدر رفت میلیاردها تومان اعتبار شد را باید به پای چه کسی نوشت؟ به راستی از این دست پروژه ها بسیار در کهگیلویه کلنگ خوردند که جز باری بر دوش موحد و بهانه ای برای بقای چند رسانه و خبرنگارنما ، حاصلی نداشته و ندارند.
از فرودگاه و باند اضطراری که دیگر هیچ نمی گویم چرا که حاصل تلاش تاجگردون را در بخشش فرودگاه با اعتبار اولیه ۴۰ میلیارد تومان، بی خبر به پای حاج عدل نوشتند و شخص هاشمی پور و خدایش می داند من چه می گویم و البته جناب آقای تاجگردون، که این طرح هم با نفوذ برخی اطرافیان سردار در مکانی بسیار نامناسب کلنگ زنی شد که هم معارضات محلی داشت و هم برخی از اراضی متعلق به اراضی ملی بود و هزینه ی هنگفتی برای تسطیح لازم داشت که هم سازمان فرودگاههای کشور و هم منابع طبیعی از پذیرفتن این طرح خودداری کردند در صورتی که بودجه ی اولیه فقط در تلفیق بودجه ی ۹۷ رقم خورد و در سال بعد هیچ گونه پیگیری از طرف حاج عدل صورت نگرفت جز چند نامه ی پاراف شده ی نمایشی..
بیائید و بی غرض و منصفانه از معدن نیترات دیشموک بنویسید و گزارش تهیه کنید که در بهمن ۹۶ با حضور سردار و کارفرما و پیمانکار در یک روز برفی کلنگ خورد و قرار بود برای ساخت باروت و لوازم آرایشی و برخی مصارف دیگر با اشتغال مستقیم ۴۰ نفر آغاز به کار کرد ولی در اردیبهشت سال ۹۷ به فراموشی سپرده شد.
کافی است بروید لیراب و تنها چند دستگاه آسیاب دست ساز و آهن پاره ببینید که آنجا تلنبار بودند البته اگر باقی مانده باشند.
طرحی که سومین معدن نیترات دنیا لقب داشت فاقد جاده ی دسترسی بود و از تنگ تی به بعد تا مکان معدن اصلا فاقد هرگونه زیر ساخت و راه و آب و برق و امکانات اولیه بود و فقط سردار سازندگی در یک حرکت احساسی کلی از مدیران استانی و شهرستانی را به لیراب برد و باز هیاهو برای هیچ.... طرح سد بالیاب که سالها در دست مطالعه بود فقط تغییر نام داده شد و سد گندمکار نام گرفت و درست در تلاقی دو رودخانه ی بالیاب و گندمکار بلاتکلیف رها شد تا صدها هکتار زمین های زیر دست در بهمئی هم بلاتکلیف بماند.
پروژه ی آبرسانی از سد کوثر به لیکک که منبع و مخزن آب آن ساخته شده بود و در زمان بزرگواری پیشرفت هایی داشت در زمان هاشمی پور با آن همه هیاهوی رسانه ای و عکس تریلرهای حامل لوله به کجا رسید؟ کارخانه ی فولاد بهمئی آیا تاکنون از آن چیزی شنیده اید؟ از جاده سازی برای فسفات قیام چه خبر؟ از معادن بوکسیت سرفاریاب چه خبری دارید؟ از کارخانه ی سیمان تنگ سپو که در آن آخرین روز اسفند بارانی ۹۶ با تشریفات و شانتاژ رسانه ای حتی با تیتر کلنگ زنی مخالفت کردند و گفتند عملیات مجدد آغاز به کار سیمان سپو چه؟ از همه بدتر و مصیبت تر از کارخانه ی تولید آسفالت و شن و ماسه ی کهگیلویه که میلیاردهاتومان هزینه برای تسطیح اراضی و حفر چاه و برق رسانی به مکان کارخانه صرف شد و به خاطر شکایت یک نفر از غصب اراضی به تعطیلی کشیده شد خبری دارید؟ کارخانه ای که قرار بود هزینه ی حمل و نقل شن و ماسه را در کهگیلویه کاهش بدهد و آسفالت کهگیلویه و سوق را تامین کند فقط به خاطر مشاوره ی اشتباه و عدم تحقیق مدیر مربوطه و جانمایی درست؛ باعث هدر رفت میلیاردها تومان اعتبار شد را باید به پای چه کسی نوشت؟ به راستی از این دست پروژه ها بسیار در کهگیلویه کلنگ خوردند که جز باری بر دوش موحد و بهانه ای برای بقای چند رسانه و خبرنگارنما ، حاصلی نداشته و ندارند.
از فرودگاه و باند اضطراری که دیگر هیچ نمی گویم چرا که حاصل تلاش تاجگردون را در بخشش فرودگاه با اعتبار اولیه ۴۰ میلیارد تومان، بی خبر به پای حاج عدل نوشتند و شخص هاشمی پور و خدایش می داند من چه می گویم و البته جناب آقای تاجگردون، که این طرح هم با نفوذ برخی اطرافیان سردار در مکانی بسیار نامناسب کلنگ زنی شد که هم معارضات محلی داشت و هم برخی از اراضی متعلق به اراضی ملی بود و هزینه ی هنگفتی برای تسطیح لازم داشت که هم سازمان فرودگاههای کشور و هم منابع طبیعی از پذیرفتن این طرح خودداری کردند در صورتی که بودجه ی اولیه فقط در تلفیق بودجه ی ۹۷ رقم خورد و در سال بعد هیچ گونه پیگیری از طرف حاج عدل صورت نگرفت جز چند نامه ی پاراف شده ی نمایشی..
با این حال سخن به درازا کشید.
اگر بخواهیم پروژه های حاج عدل و دولت قبل را بررسی منصفانه و کارشناسی کنیم جز باری بر دوش موحد و هزینه تراشی برای کهگیلویه هیچ خروجی دیگری ندارند.
در این میان هم بودند برخی پروژه ها که به سرانجام رسیدند و بابت آنان به حاج عدل خسته نباشید می گوئیم.
اما حاج عدل کهگیلویه را از زاویه آجر و سیمان و کارگاه و پروژه میدید و هیچگاه تلاش نکرد تا در اعتلای نیروی انسانی بکوشد و به نخبه گان کهگیلویه میدان و فرصت رشد بدهد.
حالا در این میان چه کسی باید پاسخگو باشد؟ موحد یا افرادی که چراگاه ها و مراتع را به نام نیروگاه خریدند و قرار بود برای آوردن توربین نیروگاه جاده ای مجزا از بهبهان تا پادوک طراحی و اجرا کنند زیرا معتقد بودند پل های بین جاده ای تحمل وزن توربین را ندارند!!! موحد باید پاسخگو باشد یا افرادی که طرح های فاقد کد شناسه ی ملی گرفتند تا در رزومه ی نایب رئیس کمیسیون انرژی بودنشان چند سطری سیاهه باشد؟ موحد باید پاسخگوی تجهیزات سرمایشی بیمارستانی باشد که از ابتدای ساخت تاکنون دستگاههای سرمایشی و گرمایشی اش حتی یکبار تعمیر نشدند یا آنهایی که حکم مدیر شبکه ی بهداشت و درمانشان را فرماندار وقت نپذیرفت و برایش جلسه ی معارفه برگزار نکرد؟ موحد باید پاسخگو باشد یا مدیران رانتی حاج عدل که کارمندانی قرار دادی بودند و با حمایت حاج عدل رسمی شدند و مدیر شدند و مدرک گرفتند و هزینه های میلیاردی را تباه کردند؟
اگر بخواهیم پروژه های حاج عدل و دولت قبل را بررسی منصفانه و کارشناسی کنیم جز باری بر دوش موحد و هزینه تراشی برای کهگیلویه هیچ خروجی دیگری ندارند.
در این میان هم بودند برخی پروژه ها که به سرانجام رسیدند و بابت آنان به حاج عدل خسته نباشید می گوئیم.
اما حاج عدل کهگیلویه را از زاویه آجر و سیمان و کارگاه و پروژه میدید و هیچگاه تلاش نکرد تا در اعتلای نیروی انسانی بکوشد و به نخبه گان کهگیلویه میدان و فرصت رشد بدهد.
حالا در این میان چه کسی باید پاسخگو باشد؟ موحد یا افرادی که چراگاه ها و مراتع را به نام نیروگاه خریدند و قرار بود برای آوردن توربین نیروگاه جاده ای مجزا از بهبهان تا پادوک طراحی و اجرا کنند زیرا معتقد بودند پل های بین جاده ای تحمل وزن توربین را ندارند!!! موحد باید پاسخگو باشد یا افرادی که طرح های فاقد کد شناسه ی ملی گرفتند تا در رزومه ی نایب رئیس کمیسیون انرژی بودنشان چند سطری سیاهه باشد؟ موحد باید پاسخگوی تجهیزات سرمایشی بیمارستانی باشد که از ابتدای ساخت تاکنون دستگاههای سرمایشی و گرمایشی اش حتی یکبار تعمیر نشدند یا آنهایی که حکم مدیر شبکه ی بهداشت و درمانشان را فرماندار وقت نپذیرفت و برایش جلسه ی معارفه برگزار نکرد؟ موحد باید پاسخگو باشد یا مدیران رانتی حاج عدل که کارمندانی قرار دادی بودند و با حمایت حاج عدل رسمی شدند و مدیر شدند و مدرک گرفتند و هزینه های میلیاردی را تباه کردند؟
آقایان انصاف داشته باشیم و برویم پاتل و چندار و سرگچ و دیشموک و پس رش و المور و...مورخانی و تنگ تی و رودسمه و... ببینید هنوز مردمانی هستند که چشم انتظار وعده های حاج عدل هستند؛ همانطور که در اولین همایش ایل بهمئی به مشاور وقت وزیر نفت گفتند: همین تعداد تفنگچی که اینجا میبینید دوبرابرشان در گردنه ی دیشموک به تنگ چویل راهتان را بسته اند و تا قول اعتبار ساخت پل تنگ چویل را ندهید از گردنه رد نخواهید شد...
حالا منصفانه بروید و راه مشاور وزیر را باز کنید تا آنان که خود نان گردنه گیری میخورند مردم دیشموک را بدنام نکنند هرچند از ساخت پل خبری نشد و میشود کتابها درباره ی سخنان و عملکرد و مدیران رانتی و عدم توجه به نخبه گان از طرف حاج عدل نوشت اما آنچه حاج عدل برای حاج موحد به ارث گذاشت نیاز به بودجه ی چندین دهه ی کل کشور دارد تا بلکه سامانی بگیرند..
ضمنا در این روزهای آفتابی؛ دنبال مرد آفتاب بگردید وگر نه فردا که زمستان برسد دیگر آفتاب را از پشت ابرها هرگز نمیشود یافت؛ هر چند ابرهایی سیاه در بهار وکالت حاج عدل هم جلوی درخشش و تابش سردار سازندگی را گرفتند تا سرنوشت مرد آفتاب اینگونه تاریک در تاریخ به قضاوت آیندگان برسد.
ضمنا در این روزهای آفتابی؛ دنبال مرد آفتاب بگردید وگر نه فردا که زمستان برسد دیگر آفتاب را از پشت ابرها هرگز نمیشود یافت؛ هر چند ابرهایی سیاه در بهار وکالت حاج عدل هم جلوی درخشش و تابش سردار سازندگی را گرفتند تا سرنوشت مرد آفتاب اینگونه تاریک در تاریخ به قضاوت آیندگان برسد.
یعقوب درویشیان
تاریخ انتشار : 13 شهریور 1400, 01:40
» اخبار مرتبط:
» اشتراک گزاری خبر
چند رسانه ای
