مشروح اخبار


» پهنه‌ای ازبهشت در انتظارت و یکصد اردیبهشت به یادت ........*



بدان که شاگردت تامعلم نشد منزلت تو را نشناخت.

پهنه‌ای ازبهشت در انتظارت و یکصد اردیبهشت به یادت ........*

*ای شکوه به جامانده ای از بخارا*
*ایل من جان گرفتست از اعتبارت*
تقدیم به :
 معلم فرهیخته و تکرار ناشدنی ام،استاد فقید ،مرحوم 
 *میر فتاح شفیعی " ره"*
 که
 *خلوتش ناگهانی بود و مرگش نامنتظر*    
*ای معنایِ عشق و آموزگارِ عاشق ! وصالتان تهنیت، رحلتتان تسلیت،روزتان مبارک*.
بدان که :
بقای حیات تو در قلبها ساری و یادتو قرن ها در اذهان جاری است.
اما:
*حرف دلی بی آرایش و بدون ویرایش از شاگردی که همه مقاطع تحصیلات عمومی و در ادامه همکاری را در مکتب شما تلمذ کرده و کسب تجربه نمودم، در وصف شما،همان معلمی که فتاح مجهولات بود و فاتح قلب ها،شفیع شفاعت طلبانِ اخلاق و ساقیِ خوش مرامِ دانش،بینش و منش*
ظاهر همیشه آراسته و پیراسته با کت و شلوار و پیراهن های همیشه اتو کشیده اش، هیبت معلمی را تا بی کرانه بالا می برد؛
نفوذ کلامش تمام روانشناسان را به تحیّر وامی داشت و قلب تک تک شاگردانش را تسخیر می نمود؛
اصول و فنون روش تدریسش ،فلاسفه وتمامی مدرسان تعلیم و تربیت را عملاً تجربه می آموخت و شاگردانش را چنان سیراب می کرد که به قول دکتر ندوشن پس از تدریسش : *لُکه می دویدیم.*
کمیت دانش و آگاهیش کیفیت استاد تمام را فریاد می زد و امروزه الگوی موفق و نشانه رفته ای برای اکثر دانش آموختگان مکتب ایشان است.
پدر بود آن جا که با تمام قلبش پند می داد و دل می سوخت ،
معلم بود آن جا که رقابت سالم را در میان دانش آموزان مکتبش به اوج می رساند؛
مدیری بود با وجدان کاری بالا و فراتر از فرماندار یک شهرستان،اما بی مزد و منت، برای شهر و شهرستانش، با لحن دلنشین و قلم شیوایش ،مطالبات به حق مردم را گوشزد می کرد،
اما 
*در کلاس درسش که می نشستی*:
 *غزل* را به عاشق گونه ترین شکل، خوانش می کرد، آن چنان که سرمستی و سکوت جو کلاس را به آسمان عشق و عرفان پرواز می داد.
در خوانش *مثنوی های حماسی* در کلاس درس چنان غیرت، شجاعت و دلاوری را با لحن زیبای حماسی فریاد می زد که 
 گرز های جنگی را علیه *ضحاک و شغاد و پهلوانان توران* از نیام بیرون می آوردیم و از صمیم قلب می گفتیم: *چو ایران نباشد تن من مباد*
در توصیف و تشریح *قصیده های وصفی* با عنصری و منوچهری و خاقانی و...دوست می شدیم و عطش وار بارها تکرارشان می کردیم تا از برشویم.
در علم *دستور* چنان قاعده مند،مسلط و با مثال های ساده، مطالب را در اذهانمان نهادینه می کرد که در دانشگاه بی نیاز ازحضور کلاس های درس دستور دکتر *حسن انوری وسیامک عرب* بودیم.
 *عروض، قافیه و موسیقی شعر* را با لحن آهنگین و ضرباهنگ قلم بر میز ویا پا بر زمین، فقط در یک یا دو جلسه می آموخت.
و
*ایشان کسی نبود جز تأثیرگذارترین و دلسوز ترین معلمم*: *استاد میر فتاح شفیعی سوق*
استاد عزیز!
رویش جاودانه اندیشه نیکتان را در جامعه آرزومندم!
نازنینا!
بدان که شاگردت تامعلم نشد منزلت تو را نشناخت.
روحتان در سایه سار اشجار خلدبرین و نهرهای موعود،با اولیاء الله محشور باد!
همیشه شاگرد تان: 
   *عبدالمحمد سعیدی*



تاریخ انتشار : 11 اردیبهشت 1400, 21:18



» اخبار مرتبط:

  • بوی جوی مولیان آید همی ...
  • پیام تسلیت آیت‌الله سید شرف‌الدین ملک حسینی به مناسبت درگذشت فرهنگی فرهیخته سید فتاح شفیعی سوق
  • تسلیت به کهگیلویه برای از دست دادن عالم و عارفی چون استاد شفیعی
  • سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند/همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند/در سوگ کم نظیر ترین معلم شهر سوق و استان کهگیلویه و بویر احمد
  • مدیرکل آموزش وپرورش استان کهگیلویه وبویراحمد در پی درگذشت فرهنگی بازنشسته سیدفتاح شفیعی سوق(شاگرد بهمن بیگی) چهره ماندگار ادبیات فارسی شهرستان کهگیلویه پیام تسلیتی صادر کرد
  • » اشتراک گزاری خبر

    نام:*
    ایمیل:*
    متن نظر:
    کد را وارد کنید: *
    عکس خوانده نمی‌شود


    در میان پیشنهادات این روزها، کدام را قابل اعتنا می‌دانید؟